باید گفت اعتمادسازی توسط رژیم هرگز امکان نخواهد داشت.
ضربه قیام ایران بر پیکره پوسیده حاکمیت ولایتفقیه و شعارهای سرنگونی طلبانه مردم در این قیام، آنچنان کارساز بوده که اکنون بسیاری از مهرهها و رسانههای نظام از بیاعتمادی مردم به آن سخن میگویند.
ضمنا آنها به این واقعیت نیز اذعان میکنند که دیگر حربه سرکوب، تهدید مردم و تشکیل کمیتههای امنیتی برای جلوگیری از اعتراضات و قیام دیگر کارساز نیست.
از جمله روزنامه اعتماد وابسته به باند روحانی ۴دی ۹۶ با عنوان ”نسبت اعتماد عمومی با مطالبات مردمی“ مینویسد:
ضمنا آنها به این واقعیت نیز اذعان میکنند که دیگر حربه سرکوب، تهدید مردم و تشکیل کمیتههای امنیتی برای جلوگیری از اعتراضات و قیام دیگر کارساز نیست.
از جمله روزنامه اعتماد وابسته به باند روحانی ۴دی ۹۶ با عنوان ”نسبت اعتماد عمومی با مطالبات مردمی“ مینویسد:
”امروز مردم نسبت به بسیاری از سازمانها، ارگانها و نهادها اعتماد نداشته و با توجه به عملکردشان طی دههها و سالهای گذشته این بیاعتمادی طبیعی است. متأسفانه طی دهههای گذشته نتوانستیم رضایت جامعه را جلب کنیم“.
وزیر ارشاد دولت آخوند حسن روحانی نیز اذعان میکند:
وزیر ارشاد دولت آخوند حسن روحانی نیز اذعان میکند:
'اعتماد اجتماعی به دستگاههای مدیریتی و اداری به اندازه کافی نیست و این نوع نگرشها بهنحوی میتواند هشدار دهنده باشد“ (روزنامهایران ۴بهمن ۹۶)
امیر محبیان عنصر بریده از باند فاشیستی موتلقه نیز هشدارمیدهد:
امیر محبیان عنصر بریده از باند فاشیستی موتلقه نیز هشدارمیدهد:
”مردم ناراحتند و احساس میکنند با آنها بازی میشود“ (خبرگزاری ایرنا ۳۰دی ۹۶)
در زمینه ایجاد اعتماد برای مردم روزنامه شرق ۲۷دی ۹۶ مینویسد:
در زمینه ایجاد اعتماد برای مردم روزنامه شرق ۲۷دی ۹۶ مینویسد:
'نیاز اصلی، اراده سیاسی و ابزارهای سیاسی ایجاد اعتماد است. برای این کار کنارگذاشتن فساد و فشارهای سیاسی و به حداکثر رساندن آزادیها، فیلترینگها و ایجاد فضای باز اجتماعی لازم است. اما رویکرد دوم، تغییر سیاست در تصدیگری رسمیبخشهای حاکمیتی نسبت به زندگی خصوصی مردم و اجازه دادن به آنها برای بازسازی این زندگی از طریق سازمانهای مردم محور است“
بی اعتمادی مردم که ایادی هردوباند به آن اعتراف میکنند، اسم مستعار جنگ مردم با حاکمیت است، اما این رسانهها و مهرهها به مصلحت خود و حکومت آخوندی نمیدانند به این صراحت به آن اذعان کنند.
آنها با این بیان میخواهند گوشزد کنندکه اوضاع بحرانی است، باید وضعیت را جدی گرفت، و تا اوضاع بیش از حد خطرناک نشده باید چاره اندیشی کرد.
اما واقعیت این است که اگر این هشدارها جدی گرفته شود یا جدی گرفته نشود، زیاد فرقی نمیکند، چرا که قیام در هر آن و در هر مکان در کمین آن است.علی خامنهای و دولت آخوند حسن روحانی نیز عاجزتر از آن هستند که راهحلی برای جلب اعتماد مردم پیدا کنند، خصوصاً اکنون که کار به جایی رسیده است که مردم قیامکننده شعار سرنگونی میدهند.
ضمنا حکومتی میتواند اعتماد مردم را جلب کند که تثبیت شده و البته مردمگرا باشد، اما به دلایل مشخص اجتماعی و اقتصادی بخشی از مردم با آن فاصله دارند.
چنین دولتی میتواند با بعضی اصلاحات اقتصادی و اجتماعی اعتماد از دست رفته آن بخش از مردم را جلب کند.
اما برای حاکمیت آخوندی که مردم با آن سر ستیز دارند چگونه این امر امکانپذیر است، وانگهی نظام ولایتفقیه با چه اهرم و با چه ساز و کاری میخواهد این اعتماد را جلب کند.
رژیمی که خود باعث گرفتار کردن مردم به بحرانهای متعدد و به قول رسانه و مهرههای آن ابر چالشها است.
به فرض محال هم چنان که مقالهنویس روزنامه شرق توصیه کرده و بنا بر توصیه مقالهنویس آن روزنامه (شرق) اگر رژیم بخواهد با ”کنار گذاشتن فساد و فشارهای سیاسی و بهحداکثر رساندن آزادیها، فیلترینگها و ایجاد فضای باز اجتماعی“ اعتمادسازی کند، این بهمعنی آنست که رژیم در مقابل خواست مردم قیامکننده گامهایی به عقب نشسته است. و این عقبنشینی مطلوب مردمی است که شعار مرگ برخامنهای، مرگ بر روحانی و مرگ بر جمهوری اسلامی میدهند و بهدنبال آن رژیم را جارو خواهند کرد.
بنابراین باید گفت اعتمادسازی توسط رژیم هرگز امکان نخواهد داشت.
بی اعتمادی مردم که ایادی هردوباند به آن اعتراف میکنند، اسم مستعار جنگ مردم با حاکمیت است، اما این رسانهها و مهرهها به مصلحت خود و حکومت آخوندی نمیدانند به این صراحت به آن اذعان کنند.
آنها با این بیان میخواهند گوشزد کنندکه اوضاع بحرانی است، باید وضعیت را جدی گرفت، و تا اوضاع بیش از حد خطرناک نشده باید چاره اندیشی کرد.
اما واقعیت این است که اگر این هشدارها جدی گرفته شود یا جدی گرفته نشود، زیاد فرقی نمیکند، چرا که قیام در هر آن و در هر مکان در کمین آن است.علی خامنهای و دولت آخوند حسن روحانی نیز عاجزتر از آن هستند که راهحلی برای جلب اعتماد مردم پیدا کنند، خصوصاً اکنون که کار به جایی رسیده است که مردم قیامکننده شعار سرنگونی میدهند.
ضمنا حکومتی میتواند اعتماد مردم را جلب کند که تثبیت شده و البته مردمگرا باشد، اما به دلایل مشخص اجتماعی و اقتصادی بخشی از مردم با آن فاصله دارند.
چنین دولتی میتواند با بعضی اصلاحات اقتصادی و اجتماعی اعتماد از دست رفته آن بخش از مردم را جلب کند.
اما برای حاکمیت آخوندی که مردم با آن سر ستیز دارند چگونه این امر امکانپذیر است، وانگهی نظام ولایتفقیه با چه اهرم و با چه ساز و کاری میخواهد این اعتماد را جلب کند.
رژیمی که خود باعث گرفتار کردن مردم به بحرانهای متعدد و به قول رسانه و مهرههای آن ابر چالشها است.
به فرض محال هم چنان که مقالهنویس روزنامه شرق توصیه کرده و بنا بر توصیه مقالهنویس آن روزنامه (شرق) اگر رژیم بخواهد با ”کنار گذاشتن فساد و فشارهای سیاسی و بهحداکثر رساندن آزادیها، فیلترینگها و ایجاد فضای باز اجتماعی“ اعتمادسازی کند، این بهمعنی آنست که رژیم در مقابل خواست مردم قیامکننده گامهایی به عقب نشسته است. و این عقبنشینی مطلوب مردمی است که شعار مرگ برخامنهای، مرگ بر روحانی و مرگ بر جمهوری اسلامی میدهند و بهدنبال آن رژیم را جارو خواهند کرد.
بنابراین باید گفت اعتمادسازی توسط رژیم هرگز امکان نخواهد داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر