کل نماهای صفحه

۷ بهمن ۱۳۹۶

آوار بیکران رنج و درد بر بازماندگان زلزله کرمانشاه


آوار بیکران رنج و درد بر بازماندگان زلزله کرمانشاه

زلرله کرمانشاه

زلرله کرمانشاه

در سایه حاکمیت ولایت فقیه بعد از گذشت 75روز از زلزله کرمانشاه، نه تنها بسیاری از بازماندگان این مصیبت بزرگ هنوز خانه و سرپناهی ندارند بلکه در نبود مینیمم کمکهای درمانی و فقدان اولیه‌ترین الزامات و حداقلهای ضروری برای حفظ جان، کماکان در چادرها و یا کپرهای خود ساخته در سوز و سرمای جانسوز زمستان در مناطق زلزله‌زده بحال خود رها می‌باشند.

شرایط زندگی برای بازماندگان این زلزله بعد از نزدیک به سه ماه از وقوع حادثه تا آنجا اسفبار و دردناک شده است که روزانه خبرگزاریهای حکومتی مجبور می‌شوند به جان دادن شماری از اهالی این مناطق در برابر سوز و سرمای زمستان این چنین اعتراف کنند.

خبرگزاری مجلس ارتجاع 6دیماه 96 در ارتباط با خودکشی 20نفر از زلزله‌زدگان کرمانشاه و فوت 4نفر از زلزله‌زدگان بر اثر سرمازدگی به‌نقل از یکی از اعضای مجلس ارتجاع می‌نویسد: «فشارها بر مردم بسیار زیاد است و مردم مناطق روستایی بدون سرپناه در شرایط بسیار سختی قرار دارند... اکثر نوزادان شرایط خوبی ندارند و به‌دلیل نبود امکانات و عدم وجود تجهیزات گرمایشی در حال فوت هستند... در بحث سرمازدگی چهار مورد فوتی وجود داشته و حداقل ۲۰نفر اقدام به خودکشی کرده‌اند، با توجه به شرایط این آمارها قطعاً روز‌به‌روز افزایش پیدا می‌کنند».

در یک نمونه دیگر خبرگزاری ایسنا 4بهمن 96 تحت عنوان فوت چند نفر در مناطق زلزله‌زده به‌دلیل سرمازدگی بدون هرگونه اشاره به بی‌کفایتی کارگزاران دزد و غارتگر رژیم در وحشت از خشم مردم محروم مناطق زلزله‌زده به‌نقل از یکی اعضای مجلس ارتجاع می‌نویسد: «لازم است هرچه سریعتر کانکس یا پول آن به مردم زلزله‌زده داده شود تا آنها در این شرایط و وضعیت سرما نباشند، هر چند دیشب ما چند فرد فوتی از سرمازدگی داشتیم».

هم‌چنین فراموش نکردیم که در تاریخ 30دیماه 96 یکی از این هموطنان زلزله‌زده که از وعده وعیدهای حکومتی به تنگ آمده و کارد به استخوانش رسیده بود قصد داشت با ریختن نفت و به آتش کشیدن چادری که در آن زندگی می‌کرد به زندگی خود و خانواده‌اش پایان دهد. اما دیگر زلزله‌زدگان حاضر در محل مانع او شدند. در این باره نیز رسانه‌های حکومتی از جمله سایت خبر آنلاین اول بهمن 96 با انتشار یک کلیپ در فضای مجازی چنین اعتراف می‌کند: «مرد زلزله‌زده سرپل ‌ذهابی که از وضیعت شهرشان بعد از زلزله راضی نیست، زن و بچه خود را داخل چادر برد و در حالیکه با نفت قصد آتش زدن چادر و خانواده‌اش را داشت توسط اهالی محل مهار شد».

این در حالی است که تمامی متولیان حکومتی از آخوند روحانی شیاد گرفته تا سایر عوامل حکومتی پس از وقوع زمین‌لرزه ۲۱آبانماه در کرمانشاه هر کدام به نوعی به دروغ وعده دادند که اهالی مناطق زلزله‌زده، تا پیش از شروع زمستان در واحدهای مسکونی دیگر یا حداقل در کانکس‌ها اسکان خواهند یافت. وعده‌هایی که ۷۵روز پس از وقوع زلزله نه تنها هنوز هم اجرایی نشده‌ است بلکه جان شمار زیادی از بازماندگان این فاجعه را یک ماه پس از شروع زمستان در چادرهایی که اغلب فاقد الزامات ضروری برای زندگی است هم‌چنان تهدید می‌کند».

زندگی تلخ و غمبار بازماندگان این زلزله‌ آنهم بعد از گذشت ۷۵روز از وقوع این زمین‌لرزه چنان فضای اعتراضی در فضای مجازی و به تبع آن در جامعه ایجاد کرده است که متولیان حکومتی را بار دیگر مجبور کرده است یکی بعد از دیگری وارد صحنه شده تا بلکه مانع بروز خشم دوباره مردم و گسترش مجدد اعتراضات مردم شوند.

به‌عنوان نمونه خبرگزاری مجلس ارتجاع موسوم به خانه ملت اول بهمن ماه 96 تحت عنوان «چادر زلزله‌زدگان را باد برد» به‌عملکرد ضد‌مردمی بنیاد مسکن و هلال احمر رژیم در ارتباط با شرایط اسفناک بازماندگان زلزله کرمانشاه این چنین اذعان می‌کند: «متأسفانه روز گذشته بر اثر بارندگی پیش آمده به‌دلیل کوتاهی و کم لطفی دستگاههایی مانند بنیاد مسکن و هلال احمر مردم دچار مشکلاتی شده و علاوه بر این‌که بخشی از چادرها را باد برد، حدود ۶۰چادر داخل شهر در سرپل ‌ذهاب نیز دچار آب گرفتگی شد».

این عضو مجلس ارتجاع در ادامه پس از اعتراف به این‌که بخشی از بازماندگان محروم مناطق زلزله‌زده هم‌چنان کانکس ندارند این‌گونه پرده از غارت گریهای حکومتی بر می‌دارد: «کانکس‌ها باید به افراد نیازمند، خانواده‌های دارای سالمند و بیمار درگام اول واگذار می شد؛ اما بنیاد مسکن به‌عنوان متولی طبق سلیقه خود کانکس‌ها را واگذار کرده است که متأسفانه مردم مستحق هم‌چنان در چادر زندگی کنند. مردم پس از حدود 70روز از وقوع زلزله درکرمانشاه بدون سرپناه و داشتن شرایط مناسب زندگی اولیه هنوز مشکلاتی دارند، ضمن این‌که دستگاهها نیز به بهانه‌هایی چون تخریب نوع یک و دو ساختمانی و با ادبیات غیرقابل قبول به مردم جوابگو نیستند. دستگاههایی مانند هلال احمر، بنیاد مسکن، وزارت صنعت و معدن، راه و شهرسازی به فوریت خدمات قابل قبولی به مردم ارایه ندادند، به‌عنوان مثال هلال احمر باید در توزیع چادر عادلانه اقدام کند؛ اما بسیاری از افراد به‌دلیل این‌که منازل آنها تخریب کامل نشده است، چادر هم برای اسکان و زندگی ندارند؛ حتی در برخی روستاها هم مردم برای زندگی از وجود چادر بی‌بهره هستند».

در این میان اما دردناکتر از همه اوضاع به‌شدت اسفناک کودکان بازمانده از این فاجعه است که در میان ویرانی خانه و کاشانه، بی‌سرپناهی و زندگی سخت و مشقت‌بارشان در سرمای جانکاه و استخوان سوز زمستان در این مناطق، بدون کمترین امکانات درمانی روزانه در حال جان باختن می‌باشند.

در این باره نیز خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران ضدمردمی 4بهمن 96 پس از اعتراف به این‌که عفونت شدید در روستاها و مناطق زلزله‌زده شرایط سخت و دشورای را برای اهالی منطقه ایجاد کرده بود و در این بین کودکان در معرض آسیب بیشتری قرار دارند به توصیف جان باختن یکی از کودکان این منطقه در دستان پدرش این چنین اذعان نموده است: «بنده به همراه دخترم سارینا، پسر 8ساله‌ام نیما و همسرم قبل از وقوع زلزله در شهر سرپل ‌ذهاب در خانه‌یی مستاجر بودیم. پس از این حادثه و تخریب خانه‌ام و به‌دلیل بی‌خانمانی و نداشتن سرپناه، به روستای 'ناوه فره' از استان کرمانشاه رفتیم و در چادری در آنجا مستقر شدیم که در همین روستا نیز 7نفر از اهالی جان خود را در پی وقوع زلزله از دست داده‌ بودند. شرایط زندگی در روستا بسیار سخت و دشوار بود و وضعیت به‌گونه‌یی بود که با توجه به زلزله‌ای که صورت گرفته بود امکاناتی برای زندگی وجود نداشت و سرپناهی هم نبود و به‌رغم درخواست، کانکس هم به ما تحویل داده نشد. در همین شرایط بودم که دخترم سارینا به‌شدت سرما خورده بود و چون مکانی را برای زندگی نداشتیم بیماری وی هر روز تشدید می‌شد و کاری هم از دستم بر نمی‌آمد. تب‌ شدید و تشنج‌های پی‌درپی وضعیت سارینا را هر لحظه بدتر می‌کرد و این در حالی بود که دکتر متخصص نیز در مرکز درمانی شهر سر پل ذهاب نبود. 27دی ماه ساعت 22حال سارینا به‌شدت وخیم و بیهوش شد و به همراه همسر و پسرم وی را با وانت به بیمارستان سرپل ‌ذهاب بردیم، اما در بیمارستان به‌دلیل نبود امکانات و پزشک متخصص نتواستند کاری برای دخترم کنند و عنوان کردند که باید سارینا به بیمارستان امام رضا (ع) در کرمانشاه منتقل شود. روز بعد (28دی) دخترم را با همان حال به بیمارستان کرمانشاه بردم اما بعد از گذشت حدود 2ساعت دختر دوساله‌ام روی دست‌هایم جان داد. پدر سارینا با تأکید بر این‌که دخترش به‌دلیل سرما و نداشتن سرپناهی جان خود را از دست داد، گفت: هیچ وقت کسانی که به ما قول دادند که کمک می‌کنند و دریغ کردند را نمی‌بخشم و باید جوابگوی مرگ دخترم باشند».

شایان یادآوری است که این موارد که تماماً محصول سیاستهای ضد‌مردمی حاکمیت فاسد آخوندی است فقط گوشه‌یی از مشکلات هموطنان و بازماندگان این فاجعه ملی است

حکومتی که بر روی دریایی از نفت قرار گرفته است و بسیاری از معادن غنی کشورمان را در اختیار دارد. در سایه حاکمیت دزد و چپاولگر، سرمایه‌های این مرز و بوم یا توسط آنها به تاراج می‌رود و یا خرج توسعه‌طلبی در سوریه و عراق و یمن و لبنان می‌شود. حاکمیتی که نه تنها قادر به رفع نیازهای اولیه بازماندگان این فاجعه نیست بلکه آنها را سرکوب هم می‌کند. با چنین رژیمی چه باید کرد؟.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر