بیاعتمادی مردم، یا هدف گرفتن اصل نظام؟
قیام ایران
در قیام ایران مردم قیامکننده اصل نظام ولایت فقیه
را نشانه گرفته و با دادن شعارهایی نظیر مرگ برخامنهای، مرگ بر روحانی،
مرگ بر جمهوری اسلامی و... خواستار سرنگونی این حاکمیت پلید و فاسد شدند.
اما اکنون رسانهها و دستهجات درونی رژیم به این فکر افتاده تا تلاش کنند به خیال خام خود، خواست سرنگونی طلبانه مردم را تنزل بدهند.
آنها میخواهند وانمود کنند که مردم به بخشی از مسئولان آن بیاعتمادند، اما به اصل و کلیت آن اعتماد دارند. !
که گویا اگر کاری شود که آنها مجدداً به برخی از مسئولان که قبلاً از آنها سلب اعتماد کرده، اعتماد کنند، مشکلات حل میشود و قیام ادامه پیدا نمیکند. !
بهعنوان نمونه امیر محبیان یکی از مهرههای سابق باند خامنهای و مهره روحانیچی امروزی، از مسئولان رژیم دعوت میکند، به جای نمایش اختلافات درونی، در رفع مشکلات مردم بکوشند.
این مهره حکومت آخوندی ریشه قیام و خواست مردم قیامکننده را تا این حد تنزل میدهد: ”شاید تا حدودی بتوان گفت که منشأء برخی از اتفاقات اخیر در کشور که بیاعتمادی را در بین مردم دامن زد، مسأله بروز اختلاف در بین مردم نبود بلکه نمایش مستمر اختلاف در بین مسئولان از سوی خود این مسئولان بود. پیش از وفاق ملی باید بهدنبال وفاق بین مسئولان باشد“ (خبرگزاری ایرنا ۱بهمن ۹۶)
خبرگزاری سپاه پاسداران ضدخلقی ضمن اعتراف به اینکه ”حوادث اخیر (قیام) در طول تاریخ انقلاب (حکومت آخوندی) بیسابقه بوده“، هشدار میدهد ”اگر برای گسلهای اجتماعی و اقتصادی فکر نکنیم دچار مشکل میشویم“
نویسنده خبرگزاری سپاه نیز مانند نویسنده خبرگزاری ایرنا در ادامه مطلبش بحث اعتماد و عدم اعتماد را به میان کشیده است ”باید مواظب باشیم اعتماد مردم بهنظام را دچار خدشه نکنیم، مردم تفکیک قائل نمیشوند“ (خبرگزاری فارس ۳۰دی ۹۶)
این هم از رندی قلم به مزد و پاسدار نویسنده خبرگزاری سپاه است، که اول اعتماد مردم را مطالبه به مطلوب، و آن را در جیب گشاد حکومت آخوندی نقد میکند، آنوقت توصیه میکند ”باید مواظب باشیم اعتماد مردم را دچار خدشه نکنیم“ !
سایت حکومتی رویداد ۲۴ – ۳۰دی ۹۶ نیز نظیر رسانه وابسته به باند روحانی (ایرنا) و رسانه سپاه (فارس) در واکاوی ریشههای قیام، علت بروز آن را در ناکارآمدی مدیریتی میداند که این ناکارآمدی باعث ”ریشه بیاعتمادی در جامعه“ شده است:
اما اکنون رسانهها و دستهجات درونی رژیم به این فکر افتاده تا تلاش کنند به خیال خام خود، خواست سرنگونی طلبانه مردم را تنزل بدهند.
آنها میخواهند وانمود کنند که مردم به بخشی از مسئولان آن بیاعتمادند، اما به اصل و کلیت آن اعتماد دارند. !
که گویا اگر کاری شود که آنها مجدداً به برخی از مسئولان که قبلاً از آنها سلب اعتماد کرده، اعتماد کنند، مشکلات حل میشود و قیام ادامه پیدا نمیکند. !
بهعنوان نمونه امیر محبیان یکی از مهرههای سابق باند خامنهای و مهره روحانیچی امروزی، از مسئولان رژیم دعوت میکند، به جای نمایش اختلافات درونی، در رفع مشکلات مردم بکوشند.
این مهره حکومت آخوندی ریشه قیام و خواست مردم قیامکننده را تا این حد تنزل میدهد: ”شاید تا حدودی بتوان گفت که منشأء برخی از اتفاقات اخیر در کشور که بیاعتمادی را در بین مردم دامن زد، مسأله بروز اختلاف در بین مردم نبود بلکه نمایش مستمر اختلاف در بین مسئولان از سوی خود این مسئولان بود. پیش از وفاق ملی باید بهدنبال وفاق بین مسئولان باشد“ (خبرگزاری ایرنا ۱بهمن ۹۶)
خبرگزاری سپاه پاسداران ضدخلقی ضمن اعتراف به اینکه ”حوادث اخیر (قیام) در طول تاریخ انقلاب (حکومت آخوندی) بیسابقه بوده“، هشدار میدهد ”اگر برای گسلهای اجتماعی و اقتصادی فکر نکنیم دچار مشکل میشویم“
نویسنده خبرگزاری سپاه نیز مانند نویسنده خبرگزاری ایرنا در ادامه مطلبش بحث اعتماد و عدم اعتماد را به میان کشیده است ”باید مواظب باشیم اعتماد مردم بهنظام را دچار خدشه نکنیم، مردم تفکیک قائل نمیشوند“ (خبرگزاری فارس ۳۰دی ۹۶)
این هم از رندی قلم به مزد و پاسدار نویسنده خبرگزاری سپاه است، که اول اعتماد مردم را مطالبه به مطلوب، و آن را در جیب گشاد حکومت آخوندی نقد میکند، آنوقت توصیه میکند ”باید مواظب باشیم اعتماد مردم را دچار خدشه نکنیم“ !
سایت حکومتی رویداد ۲۴ – ۳۰دی ۹۶ نیز نظیر رسانه وابسته به باند روحانی (ایرنا) و رسانه سپاه (فارس) در واکاوی ریشههای قیام، علت بروز آن را در ناکارآمدی مدیریتی میداند که این ناکارآمدی باعث ”ریشه بیاعتمادی در جامعه“ شده است:
”دروغگویی
و مدیریت ناکارآمد بسیاری از مسئولان و صاحب منصبان باعث شده تا ریشه
بیاعتمادی در جامعه ایجاد شود و مردم به سبب دروغهای پیدرپی، ناکارآمدی،
رانت و فسادی که بین مسئولان جامعه رواج پیدا کرده است، هیچکدام از
حرفهای دولتمردان و مسئولان را باور نکنند“.
خلاصه کلام و حرف این رسانهها و مهرهها این است که نظام خوب است!، مردم به آن اعتماد دارند!، و اگر مقداری بین مردم و آنها اختلاف افتاده و بین آنها شکرآب شده است!، مقصر صدر تا ذیل این نظام نیست؛ این مسئولان! هستند که مقصرهستند، و اگر این مسئولان تقصیرکار سرعقل بیایند اوضاع گل و بلبل شده و مردم هم با خیر و خوشی مسائلشان حل میشود، و نارضایتیشان برطرف میشود!
موضوع دیگر این است که این مهرهها و قلم به دستها، رندانه و به طرز بلاهتباری تلاش میکنند تا نقش مردم را تا حد ابواب جمعی حکومت تنزل بدهند، و وانمود کنند که مردم اختلاف آنچنانی با آن ندارند، بلکه ”اختلاف مسئولان و عدم وفاق ملی“ (بهمعنای سگ دعواهای درونی رژیم و باندهای آن است) باعث شده است که ”اتفاقات اخیر“ (قیام) رخ بدهد.
در صورتی که از نظر مردم اصل کلیت حاکمیت موجود باطل است و آنها خواهان سرنگونی آن هستند، بحث اعتماد و عدم اعتماد آنها نیز بحثی است انحرافی، چرا که مردم ایران پرچم ظفرنمون سرنگون کردن آن را دست گرفتهاند و به پیش میروند.
ترفندی که این قلم به مزدان و مزدوران رژیم به کار میبرند، ترفندی لو رفته و کهنه شده به قدمت ۳۹سال و مشابه ترفند قلم به مزدانی است که در سال آخر دوران شاه برای حفظ آن تلاش میکردند.
در آن زمان نیز ایادی و عوامل قلم بدست رژیم شاه نیز تلاش داشتند تا به گمان واهی تفاوت عظیمی بین مسئولان و ”اعلیحضرت“ در اذهان مردم ایجاد کنند. !
آنها اینگونه القا میکردند که شاه خوب است و اصلا مقصر نیست!، اما این اطرافیان او هستند که چنین و چنان هستند.
در جواب به این ترهات، مردم خروش برمیآوردند مرگ برشاه، مرگ برشاه و این شعار باطل السحر لاطائلات این چنینی بود.
اکنون نیز مردم با شعار مرگ برخامنهای، مرگ برروحانی، آخوند باید کشته شود و... پیشاپیش پشیزی برای حربه پوسیده اعتماد و عدم اعتماد به بعضی از مسئولان آن، قایل نبوده و اصل حاکمیت منحوس و سرکوبگر آخوندی را نشانه رفتهاند ”حکومت آخوندی سرنگون سرنگون“.
خلاصه کلام و حرف این رسانهها و مهرهها این است که نظام خوب است!، مردم به آن اعتماد دارند!، و اگر مقداری بین مردم و آنها اختلاف افتاده و بین آنها شکرآب شده است!، مقصر صدر تا ذیل این نظام نیست؛ این مسئولان! هستند که مقصرهستند، و اگر این مسئولان تقصیرکار سرعقل بیایند اوضاع گل و بلبل شده و مردم هم با خیر و خوشی مسائلشان حل میشود، و نارضایتیشان برطرف میشود!
موضوع دیگر این است که این مهرهها و قلم به دستها، رندانه و به طرز بلاهتباری تلاش میکنند تا نقش مردم را تا حد ابواب جمعی حکومت تنزل بدهند، و وانمود کنند که مردم اختلاف آنچنانی با آن ندارند، بلکه ”اختلاف مسئولان و عدم وفاق ملی“ (بهمعنای سگ دعواهای درونی رژیم و باندهای آن است) باعث شده است که ”اتفاقات اخیر“ (قیام) رخ بدهد.
در صورتی که از نظر مردم اصل کلیت حاکمیت موجود باطل است و آنها خواهان سرنگونی آن هستند، بحث اعتماد و عدم اعتماد آنها نیز بحثی است انحرافی، چرا که مردم ایران پرچم ظفرنمون سرنگون کردن آن را دست گرفتهاند و به پیش میروند.
ترفندی که این قلم به مزدان و مزدوران رژیم به کار میبرند، ترفندی لو رفته و کهنه شده به قدمت ۳۹سال و مشابه ترفند قلم به مزدانی است که در سال آخر دوران شاه برای حفظ آن تلاش میکردند.
در آن زمان نیز ایادی و عوامل قلم بدست رژیم شاه نیز تلاش داشتند تا به گمان واهی تفاوت عظیمی بین مسئولان و ”اعلیحضرت“ در اذهان مردم ایجاد کنند. !
آنها اینگونه القا میکردند که شاه خوب است و اصلا مقصر نیست!، اما این اطرافیان او هستند که چنین و چنان هستند.
در جواب به این ترهات، مردم خروش برمیآوردند مرگ برشاه، مرگ برشاه و این شعار باطل السحر لاطائلات این چنینی بود.
اکنون نیز مردم با شعار مرگ برخامنهای، مرگ برروحانی، آخوند باید کشته شود و... پیشاپیش پشیزی برای حربه پوسیده اعتماد و عدم اعتماد به بعضی از مسئولان آن، قایل نبوده و اصل حاکمیت منحوس و سرکوبگر آخوندی را نشانه رفتهاند ”حکومت آخوندی سرنگون سرنگون“.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر