اعتراف شرمگینانه و تدریجی به اصالت و حقانیت قیام ایران
قیام مردم تهران
مهمترين خبرها
اخبار مرتبط
در مورد علت وقوع قیام ایران سردمداران رژیم پوشال بافی میکردند که ” توطئه دشمنان نظام“ و حتی طراحی شده توسط سرویسهای خارجی است.
آنچنان که علی خامنهای در یک مهمل بافی بلاهتبار قیام را توطئه و رخنه خارجی دانست که ”با جمهوری اسلامی بد هستند، پول و سیاست دارند“، و وعده داد که حرف هایش را در این زمینه و در آینده خواهد گفت.
آخوند محمد جعفر منتظری دادستان کل رژیم نیز بهطور مضحک وابلهانهای تمام ریشه قیام را درجریاناتی دانست که ”ریشه این جریانهای در سیا و موساد است“ (باشگاه خبرنگاران رژیم (12دی 96) و...
اما بهرغم ترهات ولیفقیه ارتجاع، دادستان رژیم و عمله و اکرههای نظام، گام های سترگ این قیام و گسترش آن، رسانهها و مهرههای زیادی از رژیم را ناگزیر کرده تا به اصالت و حقانیت آن شرمگینانه و تدریجی اعتراف بکنند.
دراین رابطه خبرگزای حکومتی دانشجو 15دی 96 اظهاراتی از این قبیل که مقصر بهوجود آمدن قیام احمدینژاد و ”توسط اصولگرایان طراحی شده “ را به سخره گرفته و مسئولان دولت آخوند حسن روحانی را نسبت به علل واقعی بهوجود آمدن قیام ”ناباور“ دانسته است.
لاله افتخاری عضو سابق مجلس رژیم و از باند خامنهای از اینکه دولت روحانی ”هنوز هم در ماههای اول ریاستجمهوری است و هنوز مشکلات را گردن دولت قبل و رئیسجمهور قبل میاندازد “ متأسف است.
الهه کولایی یکی دیگر از اعضای سابق مجلس ارتجاع و از باند روحانی اعتراف کرد: ”فشارهای گوناگون اقتصادی از یک سو، فساد، رانتخواری و تبعیضهای ناروا از سوی دیگر مردم را بهشدت تحت تاثیر قرار داده است“ که میتواند ”کشور (بخوانید نظام آخوندی) را به ورطه نابودی بکشاند“ (خبرگزاری ایلنا 14دی 96)
سایت حکومتی آفتاب نیوز ۱۵دی ”نگاه تقلیل گرایانه و سادهاندیشانه“ نسبت به ”ناآرامیهای اخیر (قیام ایران) را زیرضرب برده است، و آن را ناشی از ”نزاع ها و تسویهحسابهای سیاسی، موج سواری احزاب و اشخاص “ دانسته است.
همچنین این سایت حکومتی به ”حضور گسترده جوانان زیر 25سال (دهه هفتادی ها) “ در قیام ایران اعتراف کرده است و آن را دلیلی بر رد ”نگاه تقلیل گرایانه و سادهاندیشانه“ دانسته است.
سایت حکومتی بهار نیز سرکوب شدن مردم توسط نظام را علت قیام میداند و مینویسد: ”این شکل از اعلام حضور، بیتردید به جهت بیدرایتی ۴۰ساله در لت و پار کردن تمامی مخالفان، جلوگیری از تشکیل سندیکا، جلوگیری از هر شکلی از سازمانیابی غیردولتی و غیروابسته، بستن مطبوعات آزاد، دستکاری «جامعه مدنی»، محدود کردن حق انتخاب به «بد» و «بدتر» و... به شکلی اجتنابناپذیر به شکل «خشم» بروز میکند. “ (سایت بهار 14دی 96)
صرف نظر از اعترافات این رسانهها نسبت به اصالت و حقانیت قیام، پیش از این نیز رسانهها و مهرههای رژیم نسبت بهوقوع قیام و نسبت به خطر آن برای نظام ولایت هشدار می دادند.
آنچنان که روزنامه حکومتی بهار 13دی 96نیز در این زمینه مینویسد: ”همه کسانی که دستی بر آتش سیاست و مسائل اجتماعی دارند، مطلع بودند و هشدار میدادند که آنچه در فضا و تبلیغات رسمی مطرح میشود، با آنچه واقعیت جامعه است، فاصله بسیار دارد. همزمانی نسبی زلزله اخیر تهران با اتفاقات اخیر این شبیه سازی را در اذهان بسیاری متبادر کرده کهای کاش اینگونه اعتراضات نیز شبیه زلزله کوچکی باشد و بهمثابه تلنگر عمل کند. تلنگری برای هشدار نسبت به زلزلهای بزرگ که میتواند در راه باشد. با این تفاوت که اگر زلزله زمین قابل پیشبینی و مهار نیست، زلزلههای اجتماعی قابل پیشبینی و پیشگیریاند“
همانطور که این رسانه حکومتی هم مینویسد این هشدارها مبتنی بر واقعیت عینی و شرایط انفجاری جامعه بود، شرایط انفجاری ناشی از فقر وسرکوبی که رژیم برمردم تحمیل کرده بود.
زیرا تمامی خواستها و مطالبات مردم از این رژیم در زمینه تأمین معیشت و آزادی سرکوب شد، و این خواستها بهعنوان عقدههای ناگشوده در میان تودههای مردم انباشته شد.
این در شرایطی بود که پاسخ نظام ولایت و دولت نیز به این خواستها چیزی جز وعدههای سرخرمن و نسیه و قهر و سرکوب نیروهای نظامی و امنیتی نبود.
زمینه ساز قیام مصیبت ها و بحرانهایی بود که این نظام بر سر مردم نازل کرد. بحرانهایی که رسانهها و مهرههای نظام از آنها بهعنوان ابر چالش نام میبرند.
و در زمینه خطر این ابرچالشها برای رژیم بسیاری از کارشناسان وابسته به آن نیز بارها نسبت به خطر آن برای نظام هشدار دادند.
روزنامه حکومتی اعتماد 13شهریور 96 ابرچالشها را با تومورهای سرطانی مقایسه کرده که تنها و تنها با اقدامات قاطع عمل جراحی قابل درمان هستند.
اکنون این قیام ایران است که میرود عامل اصلی این ابرچالشها و تومورهای سرطانی، یعنی نظام فاسد و تبهکار ولایتفقیه را جراحی و ایران را از لوث وجود آن پاک کند.
آنچنان که علی خامنهای در یک مهمل بافی بلاهتبار قیام را توطئه و رخنه خارجی دانست که ”با جمهوری اسلامی بد هستند، پول و سیاست دارند“، و وعده داد که حرف هایش را در این زمینه و در آینده خواهد گفت.
آخوند محمد جعفر منتظری دادستان کل رژیم نیز بهطور مضحک وابلهانهای تمام ریشه قیام را درجریاناتی دانست که ”ریشه این جریانهای در سیا و موساد است“ (باشگاه خبرنگاران رژیم (12دی 96) و...
اما بهرغم ترهات ولیفقیه ارتجاع، دادستان رژیم و عمله و اکرههای نظام، گام های سترگ این قیام و گسترش آن، رسانهها و مهرههای زیادی از رژیم را ناگزیر کرده تا به اصالت و حقانیت آن شرمگینانه و تدریجی اعتراف بکنند.
دراین رابطه خبرگزای حکومتی دانشجو 15دی 96 اظهاراتی از این قبیل که مقصر بهوجود آمدن قیام احمدینژاد و ”توسط اصولگرایان طراحی شده “ را به سخره گرفته و مسئولان دولت آخوند حسن روحانی را نسبت به علل واقعی بهوجود آمدن قیام ”ناباور“ دانسته است.
لاله افتخاری عضو سابق مجلس رژیم و از باند خامنهای از اینکه دولت روحانی ”هنوز هم در ماههای اول ریاستجمهوری است و هنوز مشکلات را گردن دولت قبل و رئیسجمهور قبل میاندازد “ متأسف است.
الهه کولایی یکی دیگر از اعضای سابق مجلس ارتجاع و از باند روحانی اعتراف کرد: ”فشارهای گوناگون اقتصادی از یک سو، فساد، رانتخواری و تبعیضهای ناروا از سوی دیگر مردم را بهشدت تحت تاثیر قرار داده است“ که میتواند ”کشور (بخوانید نظام آخوندی) را به ورطه نابودی بکشاند“ (خبرگزاری ایلنا 14دی 96)
سایت حکومتی آفتاب نیوز ۱۵دی ”نگاه تقلیل گرایانه و سادهاندیشانه“ نسبت به ”ناآرامیهای اخیر (قیام ایران) را زیرضرب برده است، و آن را ناشی از ”نزاع ها و تسویهحسابهای سیاسی، موج سواری احزاب و اشخاص “ دانسته است.
همچنین این سایت حکومتی به ”حضور گسترده جوانان زیر 25سال (دهه هفتادی ها) “ در قیام ایران اعتراف کرده است و آن را دلیلی بر رد ”نگاه تقلیل گرایانه و سادهاندیشانه“ دانسته است.
سایت حکومتی بهار نیز سرکوب شدن مردم توسط نظام را علت قیام میداند و مینویسد: ”این شکل از اعلام حضور، بیتردید به جهت بیدرایتی ۴۰ساله در لت و پار کردن تمامی مخالفان، جلوگیری از تشکیل سندیکا، جلوگیری از هر شکلی از سازمانیابی غیردولتی و غیروابسته، بستن مطبوعات آزاد، دستکاری «جامعه مدنی»، محدود کردن حق انتخاب به «بد» و «بدتر» و... به شکلی اجتنابناپذیر به شکل «خشم» بروز میکند. “ (سایت بهار 14دی 96)
صرف نظر از اعترافات این رسانهها نسبت به اصالت و حقانیت قیام، پیش از این نیز رسانهها و مهرههای رژیم نسبت بهوقوع قیام و نسبت به خطر آن برای نظام ولایت هشدار می دادند.
آنچنان که روزنامه حکومتی بهار 13دی 96نیز در این زمینه مینویسد: ”همه کسانی که دستی بر آتش سیاست و مسائل اجتماعی دارند، مطلع بودند و هشدار میدادند که آنچه در فضا و تبلیغات رسمی مطرح میشود، با آنچه واقعیت جامعه است، فاصله بسیار دارد. همزمانی نسبی زلزله اخیر تهران با اتفاقات اخیر این شبیه سازی را در اذهان بسیاری متبادر کرده کهای کاش اینگونه اعتراضات نیز شبیه زلزله کوچکی باشد و بهمثابه تلنگر عمل کند. تلنگری برای هشدار نسبت به زلزلهای بزرگ که میتواند در راه باشد. با این تفاوت که اگر زلزله زمین قابل پیشبینی و مهار نیست، زلزلههای اجتماعی قابل پیشبینی و پیشگیریاند“
همانطور که این رسانه حکومتی هم مینویسد این هشدارها مبتنی بر واقعیت عینی و شرایط انفجاری جامعه بود، شرایط انفجاری ناشی از فقر وسرکوبی که رژیم برمردم تحمیل کرده بود.
زیرا تمامی خواستها و مطالبات مردم از این رژیم در زمینه تأمین معیشت و آزادی سرکوب شد، و این خواستها بهعنوان عقدههای ناگشوده در میان تودههای مردم انباشته شد.
این در شرایطی بود که پاسخ نظام ولایت و دولت نیز به این خواستها چیزی جز وعدههای سرخرمن و نسیه و قهر و سرکوب نیروهای نظامی و امنیتی نبود.
زمینه ساز قیام مصیبت ها و بحرانهایی بود که این نظام بر سر مردم نازل کرد. بحرانهایی که رسانهها و مهرههای نظام از آنها بهعنوان ابر چالش نام میبرند.
و در زمینه خطر این ابرچالشها برای رژیم بسیاری از کارشناسان وابسته به آن نیز بارها نسبت به خطر آن برای نظام هشدار دادند.
روزنامه حکومتی اعتماد 13شهریور 96 ابرچالشها را با تومورهای سرطانی مقایسه کرده که تنها و تنها با اقدامات قاطع عمل جراحی قابل درمان هستند.
اکنون این قیام ایران است که میرود عامل اصلی این ابرچالشها و تومورهای سرطانی، یعنی نظام فاسد و تبهکار ولایتفقیه را جراحی و ایران را از لوث وجود آن پاک کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر