آقای ظریف چگونه باورت کنم و اثر زخم همچنان باقی است؟!
حرفهاي دروني ظريف را بخوانيد
مقاله اي جال در همين رابطه بخوانيم
مقاله اي كه تائيد كننده همين تضاد است بخوانبد
آیا ظریف خوانندگان را آنقدر ساده انگاشته که باور کنند ایران واقعا به حاکمیت، یکپارچگی و استقلال سیاسی کشورها احترام میگذارد؟ آیا وی نمیداند که کشورش از طریق سپاه پاسداران و دستگاه اطلاعتیاش شب و روز در امور کشورهای منطقه دخالت میکند؟
در بامداد روزی که قرار بود وزیر خارجه آمریکا (جان کری) درباره توفقنامه اتمی و وضعیت در سوریه و یمن با همتایانش در کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج ملاقات کرده و سپس در نشست سه جانبه با وزرای خارجه سعودی و روسیه شرکت کند، رسانههای ایران ما را در جریان اظهارت منسوب به حسین امیر عبداللهیان معاون عربی و آفریقایی وزارت خارجه ایران قرار دادند وی گفته بود "ضروری است که روابط میان ریاض و تهران به سطح طبیعی باز گردد". جاری شدن چنین سخنان دیپلماتیک و پراگماتیستی بر زبان سیاستمداران ایرانی تعجبآور نیست. در همان روز و به طور همزمان روزنامه قطری «الشرق» مقالهای طولانی و جذاب به میزان جذابیت قالیهای ابریشمبافت اصفهان با رنگهای طبیعی و درخشان تحت عنوان «همسایه را بپرس، خانه را بخر..توصیهای اخلاقی یا ضرورتی استراتژیک» منتشر کرد.
ظریف در پیشدرآمد مقالهاش بر برقراری روابط خوب و مستحکم با همسایگان ایران و اینکه سفر وی پس از امضای قرارداد اتمی به کویت، قطر و عراق در این راستا بود تاکید کرد. بنا به گفته ظریف به منظور تاکید بر این راهبرد همچنین اظهار داشت که منطقه ما در ناآرامی به سر می برد و خطرات جدی بنیان های جامعه، و فرهنگ بسیاری از کشورهای منطقه را به شدت تهدید می کند! اما ایران نمیتواند نسبت به ویرانی های عمیق اطراف خود بی تفاوت باشد و اینک زمان پرداختن به کارهای مهمتر از توافقنامه هستهای است که در راس آنها جستجوی راهکارهایی است که به ایران و دیگر کشورهای منطقه برای ریشه کنی عوامل بی اعتمادی و تنش در منطقه کمک کند. در این بخش از مقاله ظریف مدعی شده که کشورش در آرامش و امنیت به سر میبرد سپس به مهمترین نکته در این مقاله پرداخت و دقیقا نوشت: « گفتگوی منطقه ای باید بر اساس اهداف مشترک و برخی اصول عمومی پذیرفته شده بین کشورهای منطقه صورت گیرد که مهمترین آنها عبارتند از: احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی کشورها؛ مرزهای غیرقابل نقض؛ عدم دخالت در أمور داخلی سایر کشورها؛ حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات؛ ممنوعیت تهدید یا استفاده از زور.»..
آیا ظریف میپندارد که خوانندگان این مقاله آنقدر ساده هستند که باور کنند ایران واقعا به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی کشورها احترام خواهد گذاشت؟ آیا وی نمیداند که کشورش از طریق سپاه پاسداران ودستگاههای اطلاعاتیاش روز و شب در امور داخلی کشورها دخالت میکند؟ در حالیکه مشاور آقای روحانی بغداد را پایتخت امپراطوری فارس توصیف میکند بدون اینکه دولت عبادی واکنشی نشان دهد، آیا دولت پیشین و کنونی عراق از استقلال سیاسی برخوردار است؟ کدام کشور به بهانه بستن راه داعش که هیچگاه برایش خطرساز نبوده به مسافت 40 کیلومتر در خاک عراق نفوذ کرده است؟ جناب وزیر کدام کشور است که به تروریستهای بحرین در پادگانهای سپاه پاسداران در شمال و جنوب ایران آموزش داده آنها را مسلح میکند؟ اعترافات پخش شده از تلویزیون گواه این مدعا است. همین وضعیت در مورد یمن نیز صدق میکند.
بار دیگر به نکاتی که در این یادآور شدهاید باز میگردیم و این پرسش را مطرح میکنیم: چه کسی ریاض به انجام چهار عملیات اتفجاری تهدید کرد؟ آیا فرمانده نیروی زمینی ایران نبود؟ چرا دولت ایران واکنشی نشان نداد؟ و چرا در قبال ادعای اشغال چهار پایتخت عربی ساکت نشسته است؟ حال بگذار به مسایل داخلی ایران بپردازیم. آیا واقعا ایران کشوری با ثبات است که ملت آن با همه گروههای ملیتی و مذهبیاش در رفاه و عدل و برابری به سر میبرند؟ جناب وزیر آیا فرمانده سپاه پاسداران به شما اطلاع نداده که (بلوچستان) ناآرام است؟ آیا دوستتان آقای کری به شما نگفته است که یکی از مراکز پژوهشی خطرات سیاسی در ایران را به ویژه در برخی استانهای غیرفارس «شدید» و امنیتی را «متوسط» طبقهبندی کرده است؟ یا اینکه توافقنامه هستهای چشمان شما را به هر چه پیش از آن است بسته است؟ چرا وزیر کشور ناآرمیهای (كردستان و احواز) در نتیجه محرومیت ملل در این مناطق از حقوق فرهنگی، زبانی و مذهبی را از شما پنهان کرده است؟ جناب وزیر از شما تقاضا دارم به خوانندگان عرب مقاله خودتان آنگونه که برخی ادبیات داخلی ترویج میکنند و به ملل و دولتهایشان به عنوان بدویان پابرهنهای که از اصول اولیه تمدن، فرهنگ و درک به دور هستند نگاه نکنید. آن هم ملل و دولتهایی که تهران میخواهد پلهای اطمینان را با آنها برقرار کند. یران دیگر صندوق در بستهای نیست، زیرا آنچه که در دورترین روستاهای ایران به وقوع میپیوندد با فشار یک دکمه در اختیار هر ناظر وعلاقهمندی قرار میگیرد!
-جناب وزیر- شما ضرورتا خواستار آغاز ایجاد راه حلی برای برون رفت از بحران یمن یمن شده و آن را دردآور توصیف کردهاید، و گفتهاید که این امر "نمونه خوبی" برای همکاری است و پیشنهاد قدیمی خودتان را که یک ماه پس از شروع عملیات توفان قاطعیت اعلام کرده بودید که کلا از سوی دولت یمن رد شد بار دیگر تکرار کردید. آری همه خواهان ایجاد راه حلی برای بحران یمن هستند و این مساله در راس اولویتهای کشورهای خلیجی قرار دارد اما گویا جنابعالی جاری شدن خون در سوریه از نزدیک به پنج سال تا کنون را که بیش از 200 هزار زن، مرد و کودک بیگناه در آنجا قربانی شده و کشورتان در دو سطح کمک مالی وتسلیحاتی به بشار و اعزام نیروهای سپاه پاسداران و مزدوران عراقی، پاکستانی و افغانی برای کشتار سوریها کاملا در آن درگیر است فراموش کرده ویا خود را به فراموشی زدهاید. اگر در این زمینه اطلاعی ندارید تنها زیارتی از گورستانهای مشهد و احواز کافی است تا چشمان شما را به روی شمار نیروهای کشته شده در سوریه بگشاید و بدون شک سپاه پاسداران اخبار موثق را در این باره در اختیار دارد. به من اجازه بدهید تا جنابعالی بپرسم: آیا تاکنون چیزی درباره بمبهای بشکهای شنیدهاید که بر روی شهرهای سوریه فرود میآید؟ جنرال قاسم سلیمانی در این باره کاملا مطلع است می توانید از او بپرسید! سپس ببینید کدام مساله برای ایجاد راه حل سریع اولویت دارد یمن یا سوریه؟
جناب آقای وزیر، اگر حکومت شما واقعا درصدد بازیابی اطمینانی است که ضربه خورده -اگر نگوییم که کاملا از بین رفته است- با گوش شنوا و بیدار به دور از غرور و نخوت، حقایق، دلایل و مطالبی را که در اختیار کشورهای عربی است بشنوید و خودسری نظامی و بسیجی و جریانهای تندرو "ایران انقلابی" را متوقف کنید و تصویر حقیقی همسایه صادقی را که خیانت نمیکند واز پشت خنجر نمیزند منتقل کنید وبگذارید دولت کشورتان که شما ریاست سیاست خارجی آنرا بر عهده دارید گفتههای خود را به عمل تبدیل کند در چنین صورتی قلبها و سینههای خلیجیها را فراخ خواهید یافت زیرا آنان به حسن همجواری معتقدند، چرا که نه، مگر شما این مقوله کاملا عربی را که هر انسان عربی به آن ایمان دارد و میگوید "الجار قبل الدار" یعنی «همسایه را بپرس، خانه را بخر» برای عنوان مقاله خودبرنگزیدهاید؟ اما ضرب مثل عربی دیگری میگوید "كيف أعاهدك وهذا أثر فأسك؟" یعنی چگونه با تو عهد و پیمان ببندم اما زخم تبر تو بر جای مانده است؟
در بامداد روزی که قرار بود وزیر خارجه آمریکا (جان کری) درباره توفقنامه اتمی و وضعیت در سوریه و یمن با همتایانش در کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج ملاقات کرده و سپس در نشست سه جانبه با وزرای خارجه سعودی و روسیه شرکت کند، رسانههای ایران ما را در جریان اظهارت منسوب به حسین امیر عبداللهیان معاون عربی و آفریقایی وزارت خارجه ایران قرار دادند وی گفته بود "ضروری است که روابط میان ریاض و تهران به سطح طبیعی باز گردد". جاری شدن چنین سخنان دیپلماتیک و پراگماتیستی بر زبان سیاستمداران ایرانی تعجبآور نیست. در همان روز و به طور همزمان روزنامه قطری «الشرق» مقالهای طولانی و جذاب به میزان جذابیت قالیهای ابریشمبافت اصفهان با رنگهای طبیعی و درخشان تحت عنوان «همسایه را بپرس، خانه را بخر..توصیهای اخلاقی یا ضرورتی استراتژیک» منتشر کرد.
ظریف در پیشدرآمد مقالهاش بر برقراری روابط خوب و مستحکم با همسایگان ایران و اینکه سفر وی پس از امضای قرارداد اتمی به کویت، قطر و عراق در این راستا بود تاکید کرد. بنا به گفته ظریف به منظور تاکید بر این راهبرد همچنین اظهار داشت که منطقه ما در ناآرامی به سر می برد و خطرات جدی بنیان های جامعه، و فرهنگ بسیاری از کشورهای منطقه را به شدت تهدید می کند! اما ایران نمیتواند نسبت به ویرانی های عمیق اطراف خود بی تفاوت باشد و اینک زمان پرداختن به کارهای مهمتر از توافقنامه هستهای است که در راس آنها جستجوی راهکارهایی است که به ایران و دیگر کشورهای منطقه برای ریشه کنی عوامل بی اعتمادی و تنش در منطقه کمک کند. در این بخش از مقاله ظریف مدعی شده که کشورش در آرامش و امنیت به سر میبرد سپس به مهمترین نکته در این مقاله پرداخت و دقیقا نوشت: « گفتگوی منطقه ای باید بر اساس اهداف مشترک و برخی اصول عمومی پذیرفته شده بین کشورهای منطقه صورت گیرد که مهمترین آنها عبارتند از: احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی کشورها؛ مرزهای غیرقابل نقض؛ عدم دخالت در أمور داخلی سایر کشورها؛ حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات؛ ممنوعیت تهدید یا استفاده از زور.»..
آیا ظریف میپندارد که خوانندگان این مقاله آنقدر ساده هستند که باور کنند ایران واقعا به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی کشورها احترام خواهد گذاشت؟ آیا وی نمیداند که کشورش از طریق سپاه پاسداران ودستگاههای اطلاعاتیاش روز و شب در امور داخلی کشورها دخالت میکند؟ در حالیکه مشاور آقای روحانی بغداد را پایتخت امپراطوری فارس توصیف میکند بدون اینکه دولت عبادی واکنشی نشان دهد، آیا دولت پیشین و کنونی عراق از استقلال سیاسی برخوردار است؟ کدام کشور به بهانه بستن راه داعش که هیچگاه برایش خطرساز نبوده به مسافت 40 کیلومتر در خاک عراق نفوذ کرده است؟ جناب وزیر کدام کشور است که به تروریستهای بحرین در پادگانهای سپاه پاسداران در شمال و جنوب ایران آموزش داده آنها را مسلح میکند؟ اعترافات پخش شده از تلویزیون گواه این مدعا است. همین وضعیت در مورد یمن نیز صدق میکند.
بار دیگر به نکاتی که در این یادآور شدهاید باز میگردیم و این پرسش را مطرح میکنیم: چه کسی ریاض به انجام چهار عملیات اتفجاری تهدید کرد؟ آیا فرمانده نیروی زمینی ایران نبود؟ چرا دولت ایران واکنشی نشان نداد؟ و چرا در قبال ادعای اشغال چهار پایتخت عربی ساکت نشسته است؟ حال بگذار به مسایل داخلی ایران بپردازیم. آیا واقعا ایران کشوری با ثبات است که ملت آن با همه گروههای ملیتی و مذهبیاش در رفاه و عدل و برابری به سر میبرند؟ جناب وزیر آیا فرمانده سپاه پاسداران به شما اطلاع نداده که (بلوچستان) ناآرام است؟ آیا دوستتان آقای کری به شما نگفته است که یکی از مراکز پژوهشی خطرات سیاسی در ایران را به ویژه در برخی استانهای غیرفارس «شدید» و امنیتی را «متوسط» طبقهبندی کرده است؟ یا اینکه توافقنامه هستهای چشمان شما را به هر چه پیش از آن است بسته است؟ چرا وزیر کشور ناآرمیهای (كردستان و احواز) در نتیجه محرومیت ملل در این مناطق از حقوق فرهنگی، زبانی و مذهبی را از شما پنهان کرده است؟ جناب وزیر از شما تقاضا دارم به خوانندگان عرب مقاله خودتان آنگونه که برخی ادبیات داخلی ترویج میکنند و به ملل و دولتهایشان به عنوان بدویان پابرهنهای که از اصول اولیه تمدن، فرهنگ و درک به دور هستند نگاه نکنید. آن هم ملل و دولتهایی که تهران میخواهد پلهای اطمینان را با آنها برقرار کند. یران دیگر صندوق در بستهای نیست، زیرا آنچه که در دورترین روستاهای ایران به وقوع میپیوندد با فشار یک دکمه در اختیار هر ناظر وعلاقهمندی قرار میگیرد!
-جناب وزیر- شما ضرورتا خواستار آغاز ایجاد راه حلی برای برون رفت از بحران یمن یمن شده و آن را دردآور توصیف کردهاید، و گفتهاید که این امر "نمونه خوبی" برای همکاری است و پیشنهاد قدیمی خودتان را که یک ماه پس از شروع عملیات توفان قاطعیت اعلام کرده بودید که کلا از سوی دولت یمن رد شد بار دیگر تکرار کردید. آری همه خواهان ایجاد راه حلی برای بحران یمن هستند و این مساله در راس اولویتهای کشورهای خلیجی قرار دارد اما گویا جنابعالی جاری شدن خون در سوریه از نزدیک به پنج سال تا کنون را که بیش از 200 هزار زن، مرد و کودک بیگناه در آنجا قربانی شده و کشورتان در دو سطح کمک مالی وتسلیحاتی به بشار و اعزام نیروهای سپاه پاسداران و مزدوران عراقی، پاکستانی و افغانی برای کشتار سوریها کاملا در آن درگیر است فراموش کرده ویا خود را به فراموشی زدهاید. اگر در این زمینه اطلاعی ندارید تنها زیارتی از گورستانهای مشهد و احواز کافی است تا چشمان شما را به روی شمار نیروهای کشته شده در سوریه بگشاید و بدون شک سپاه پاسداران اخبار موثق را در این باره در اختیار دارد. به من اجازه بدهید تا جنابعالی بپرسم: آیا تاکنون چیزی درباره بمبهای بشکهای شنیدهاید که بر روی شهرهای سوریه فرود میآید؟ جنرال قاسم سلیمانی در این باره کاملا مطلع است می توانید از او بپرسید! سپس ببینید کدام مساله برای ایجاد راه حل سریع اولویت دارد یمن یا سوریه؟
جناب آقای وزیر، اگر حکومت شما واقعا درصدد بازیابی اطمینانی است که ضربه خورده -اگر نگوییم که کاملا از بین رفته است- با گوش شنوا و بیدار به دور از غرور و نخوت، حقایق، دلایل و مطالبی را که در اختیار کشورهای عربی است بشنوید و خودسری نظامی و بسیجی و جریانهای تندرو "ایران انقلابی" را متوقف کنید و تصویر حقیقی همسایه صادقی را که خیانت نمیکند واز پشت خنجر نمیزند منتقل کنید وبگذارید دولت کشورتان که شما ریاست سیاست خارجی آنرا بر عهده دارید گفتههای خود را به عمل تبدیل کند در چنین صورتی قلبها و سینههای خلیجیها را فراخ خواهید یافت زیرا آنان به حسن همجواری معتقدند، چرا که نه، مگر شما این مقوله کاملا عربی را که هر انسان عربی به آن ایمان دارد و میگوید "الجار قبل الدار" یعنی «همسایه را بپرس، خانه را بخر» برای عنوان مقاله خودبرنگزیدهاید؟ اما ضرب مثل عربی دیگری میگوید "كيف أعاهدك وهذا أثر فأسك؟" یعنی چگونه با تو عهد و پیمان ببندم اما زخم تبر تو بر جای مانده است؟
منبع:روزنامه الوطن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر