خامنه اي خليفه ارتجاع khamenei : خامنه اي جام زهرهسته اي را خورد چه كساني وچرا ميخو...: خامنه اي جام زهرهسته اي را خورد چه كساني وچرا ميخواهند آنرا جام حيات جلوه دهند
چه كسي اين زهر را به حلقوم خامنه اي ريخت
بازنده واقعي اين توافق كيست
واژه جام زهر اولين بار در زمان خميني ودرست بعد از پذيرش قطع نامه 598 توسط خميني با قلم خميني بر روي كاغذ نگاشته شد كه عمق خاصي را هم نشان ميداد عمق درد تاسف وسوزش آنرا ميشد با اين نگارش در خميني ديد.
معني سياسي آن چي بود؟.
خميني يك استراتژي اي داشت كه همه چيز را روي آن سوار كرده بود وآنرا نعمت الهي ميدانست وخلاصه همه چيزش جنگ بود ورفتن به قدس وجنگ با اسرائيل را هم با شعار قدس از طريق كربلا تئوريزه كرده بود كه هم يك سري را بفريبد كه فريفت وهمه دهن بسياري از مخالفانش را ببندد كه بست.
از طرف ديگر خميني اينجوري چيده بود كه صلح يا آتش بس دفن اسلام است كه خلاصه صلح تحميلي از جنگ تحميلي هم بدتر است .
با اين پايه روي همه چيزش يعني روي جنگ ، ارزش گذاري ها واولويت ها را هم ساخت پايه هاي حكومتش را با بناي نهادهاي سركوب وجنگ وتجاوز ساخت وبرماشين جنگي اي سوار شد(استراتژي- وهمه چيز) كه با آن به مقصد برسد كه اسمش امپراطوري اسلامي خميني بود.
خوب نشد ونتوانست ساده تر نگذاشتند مقاومت ايران با سياست شجاعانه ملي وانقلابي شان (سياست صلح)با فتح مهران وبا شعار امروز مهران وفردا تهران به سياست جنگ طلبانه ضد ميهني وشعار قدس از طريق كربلا كوبيدند واز كار انداختند اينجا بود كه خميني از عرش به فرش آمد وآتش بس را پذيرفت واز اين سياست واستراتژيش كوتاه آمد وشكست خورد از اين تحول استخوانهاي خميني له شد درد وسوزشش را با واژه جام زهر را سر كشيدم وآبرويم را با خدا معامله كردم به درست ترين حالت بيان كرد.
پس خميني چه زماني زهر را خورد وقتي كه خطر سرنگوني توسط ارتش آزاديبخش را لمس كرد .
پس چه كسي زهر خورد؟ و سياست جنگ طلبانه اش شكست خورد خميني وخودش هم بيان كرد در مقابل چه عنصري سياست صلحش پيش رفت چه جرياني پيروز شد مقاومت ايران .
واما حالا با توضيحات ودستگاه بالابر ميكرديم به دوران خامنه اي
خامنه اي برايش پروژه هسته اي عزت وشرف وهمه چيز بود حتي گفت سمبل عزت ملي واستقلال وتا آنجا پيش رفت كه آنرا با ملي شدن نفت دوران مصدق كبير مقايسه كرد وساده همه چيز را روي اين ماشين هسته اي سوار كرد وبي دنده وترمز تاخت .
با نفس اين پروژه هسته اي بسياري از تضادهاي دروني وداخل را پوشاند ويا حل كرد وعامل ثبات حاكمتش در داخل شد.
كشورهاي منطقه را در تعادل پائين برد وبا فخر فروش پروژه هسته اي پايه هاي ثبات وتحكيم حاكمتش را ساخت وترميم كردوهر روز با نفس اين پروژه تداخلات جنايكارانه وتروريستي منطقه اي اش را گسترش داد ودر سطح بين المللي از بي جربزگي سياست مماشات سو استفاده كرد وخط خود را عليه اپوزسيون وشوراي ملي مقاومت پيش برد در ليست قرار داد واز جنگهاي منطقه هم بهمين وسيله ماكزيمم سود را برد.
اما بنا به اعتراف سران جامعه بين المللي وسران حكومت خامنه اي اين ماشين هسته اي خامنه اي كه مستانه به سمت آرمان بمب اتم ميتاخت با ماشين افشاگري مقاومت ايران تصادف كرد واز حركت باز ايستاد.
از جزئيات ميگذريم
خامنه اي بمب ميخواست همه چيزش بود بدون آن بمب كلي مسئله از او حل ميكرد چه رسد با بمب ،خوب نشد 12 سال جامعه جهاني را فريب داد كه روحاني بيشترين نقش را در آن داشت .
دوهزار مليلرد سرمايه مردم را به چاه ويل ريخت اينهمه وقت وانرژي براي اين همه چيزش استراتژي هسته اي تضمين بقاي رژيمش مصرف كرد ولي سرانجام باز اين مجاهدين ومقاومت ايران اين ماشين وقطار را بسمت دره هدايت ونابود كردند تا آنجا كه روحاني تن دادن به توافق هسته اي را الان افتخار خودش ميداند كه بله ما با مذاكره مملكت را نجات داديم كه نگويد مقاومت ايرا ما را به اين روز سياه نشاندند در امرداخلي و منطقه اي وبين المللي ما را سكه يك پول كردندكه چيزي بيش از سرخ كردن صورت با سيلي نيست در عين حال كه خشم وسوزش خود را از اين مانع سرسخت ومزاحم رسيدن به بمب يعني مقاومت ايران نه تنها پنهان نميكند بلكه در هر فرصتي بخاطر همين ضربه اگر گيرشان بياورد قتل هام ميكند وكرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر