وحشت مشترک دو باند در دوران پس از زهر
این روزها وحشت از سربرداشتن قیام و نگرانی از عواقب جام زهر، به درون رژیم ریخته و باعث تشدید جنگ در رأس نظام شده است جالب اینجاست که هر چه این شکاف در رأس نظام عمیق تر میشود و پا به مراحل حساستری میگذارد، هر بار یکی از دو باند نسبت به آتشی که ممکن است دامنگیر تمامیت نظام بشود، هشدار میدهد. یکی از نمونههای جدید در این مورد، حرفهای آخوند مهدی طباطبایی از مهرههای باند رفسنجانی - روحانی در مورد دعواهایی است که بر سر حرف رفسنجانی و روستایی نامیدن سردمداران باند رقیب بالا گرفته است. این آخوند نگران، با آرزوی اینکه «ای کاش در کشور سر و صدا بهپا نمیشد!» هشدار داده که «این کارها میتواند آغاز حرکتهای اعتراضگونه علیه نظام باشد» بعد هم یک گام فراتر گذاشته و گفته است: «تحریک ناروای روستاییان برای ”نظام “بسیار خطرناک است».
در نمونهای دیگر، یک روزنامه باند ولیفقیه به اسم رسالت در روز 19مرداد، همین وضعیت حساس را به نحو روشن تری بیان کرده و در حالی که از قیام مردم و دانشجویان ایران در سال78 و 88 تحت عنوان «تست... تضعیف اقتدار و امنیت» برای نظام اسم برده، هشدار داده است که «آنها در تدارک و تمهید ”فاز سوم براندازی و فتنهگری “هستند. باید هوشیار باشیم».
واقعیت این است که در مورد حفظ نظام و کابوس سرنگونی، هر دو باند در وحشت مشترک هستند. البته مردم و جوانهایی که همین نقطه ضعف و شکنندگی را دریافتهاند، هیچ فرصتی را برای خیزش و اعتراض از دست نداده و هر روز دامنه اعتراضات خود علیه این رژیم ضدمردمی را گستردهتر میکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر