موشك باران ليبرتي وسر باز كردن دمل وغده هاي عفونت توابان بريدگان ومزدوران ولايت ووزارت براي تكميل سناريوي سپاه قدس ووزارت بد نام اطلاعات در پرتاب 80 موشك به ليبرتي.
اين بار كمي بي پرده سخن خواهيم گفت.
از روز نخست خميني ،تا امروزكه حكومت ولايت سفياني اش به خامنه اي رسيده جبهه كاملا ،در آزمون وخطاي روزگار ونيروهاي دست اندر كار آن با مرز بندي هاي مشخص تعيين تكليف شده است.
الف - خامنه اي ولايت ووزارت وهمه باندها ودسته جات خواهان حفظ نظام مزدورات توابان وكاسه ليسان وچاكران ولايت ووزارت در داخل ويا خارج از ايران (جبهه ضد خلق).
ب - ( جبهه خلق) شوراي ملي مقاومت مجاهدين وارتش آزاديبخش با طيف مختلف هوادرانش وهمه نيروهاي ايراني سرنگون طلب با هر اعتقاد ومشي سياسي يا نظامي .
در پروسه اين ساليان ودر گيرودار طوفان ها وجنگ هاي ناخواسته ويا خواسته، درست در شرايطي كه بايد عناصر اين دو جبهه صف آرائي ميكنند وهر كدام به جبهه خود ياري همكاري همدري وهمبستكي رسانده وابراز ميكنند .
همه شما بخوبي اين را ميدانيد ومثالهاي مختلفي را در خاطره ها خواهيد داشت واما اين بار به نسبت پروسه هائي كه در نبرد با ولايت فقيه داشتيم، مقداري متفاوت مينمود.
ابعاد شقاوت دشمن در شيلك 80موشك به رزمندگان وفادار به خلق وپيمان بسته وسوگند خورده براي سرنگوني، بي سابقه بود و كينه توزي وعدوات وهار بودن بريده مزدوران توابان وچاكران ولايت كه قبلا بعضا نقاب دار بودند تا دو يا چند جايه خوري كنند هم بي سابقه بوده است ،اينبا با نيشتر وزارت اطلاعات دمل هاي عفونت بريدگي مزدوري وكينه توزي تماما بيرون زد عفونتي كه در بدنه نظام واز ماهيت او ناشي ميشد وفكر ميكردند جسم زهر خورده ولايت را با بيرون دادن اين عفونتها ميتوانند كمي آرام وتسكين دهند براي همين اينبار درست مانند صحراي كربلا هر كدام سعي ميكردند كه از همديگر در ارادت به وزارت وولايت يزيدي پيشي گيرند وبگويد من اولين كسي بودنم كه اولين تير را به سمت مجاهدين (حسيني) انداختم ويا من اولين كسي بودم كه مجاهدين را مانند حسين خارجي ومقصر دانستم وگفتم كه خودشان خودشان را كشتند ويا كشتن دادند .
پنهان نميكنم بعنوان يك ايراني، در اوج درد واندوهي كه همه وجودمان را فرا گرفته بود پيامهاي ايراني وانساني وبسياري هم پيمهاي آرماني آميخته با همراهي وهمدردي خالص وخلص ،قلب درد مندمان را التيام ميداد وبراي تجديد عهد دست هم ديگررا ميفشرديم اين نوع پيامها همه نيروهاي ايراني ضد رژيم وغير رژيمي را هم در بر گرفته بود كه اختلافات ايدئولوژيك وسياسي زيادي با موشك باران شده ها داشتند اما ايراني بودند سياسي بودند در جبهه خلق وآرمان انساني قرارداشتند .
بسيار گفته شد وممكن است كمي تكراري باشد اما محوري ميخواهم اشاره كنم كه سناريوي ولايت ووزارت چي بود؟.
چگونه شكل گرفت، روي صحنه آمد واجرا شد؟.
وتكميل گرديد؟
و چه كساني در مراحل سه گانه براي تائتر وزارت وولايت بازيگري نمودند؟.
ودست در خون بهترين ووفاترين قهرمانان خلق نمودند ؟.
1- مرحله اول زمينه سازي براي قتل عام وموشك باران .
در اين مرحله ارگانهاي مختلف وزارت اطلاعات وانجمنهاي پوششي انجمن نجات هاي استانها مختلف به سركردگي محمد جواد هاشمي نژاداز باند مافيائي هابيليان
وصحنه گرداني ابراهيم خدابنده
مطالب مرتبط
مقدمات آماده سازي و روانه كردن باصطلاح خانواده هاي ساكنان ليبرتي به عراق را بعهده داشتند آخرين مرحله ان به شهريور ومهر 94 يعني چيزي حدود 2ماه قبل بر ميگردد .
حتما بخوانيد
پيام آقاي مسعود رجوي در نيمه شب 7آبان كمي بعد از موشك باران به رزمندگان ايستاده در سنگر ورزمگاه ليبرتي.
اينجا كليك كنيد ويدئوي پيام را ببينيد
درست همان كارهائي كه در 10شهريور براي آماده سازي قتل عام 52قهرمان اشرفي با دانائي فر انجام داده بودند .
كار اين اكيپ هاي وزارت اطلاعات كه در بين آن عناصر اطلاعات سپاه قدس ووزارت اطلاعات وجود داشت با پوش خانواده
وبه بهاني ملاقات بالاي ديوارها خودروهاي بزرگ وبنگالها ميرفتند واز درون ليبرتي فيلم تهيه ميكردند
تا نقشه وطرح عمليات جنايتكارانه موشك زدن را تكميل كنند عكسها ضميمه است
2- مرحله دوم اجرائي كردن طرح وعمليات جنايتكارانه موشك زدن .
كه آنطوري كه فارس وتسنيم ارگانهاي رسمي سپاه وسپاه قدس اعتراف واعلان كردند،
يك جنايتكار حرفه اي ،مزدور خامنه اي از حشد الشعبي هاي خون ريز باند گماشته هاي سپاه قدي موسوم به نام جيش المختار
به سرگردگي قاتل بد نامي بنام البطاط 80 موشك به رزمگاه ليبرتي شليك نمود و24شهيد و10مليون خسارت وارد كرد.
اما كار مرحله دوم با مصاحبه البطاط با فارس تمام شد وكار باند سوم وزارت وولايت در داخل وخارج آغاز گرديد.
3- مرحله سوم آغاز لجن پراكني وتركيدن غده هاي متعفن وبيرون دادن عفونت هاي ساليان مزدوري وبريدگي وتواب بودن كه اين بار مرزهاي وقاحت كينه توزي وبي شرمي وبي شرافتي را بطور اعجاب انگيزي در نورديدند .همانها كه تا چند وقت قبل ماسك منتقد ومعترض ويا ...را داشتند اينبار براي اينكه بدهكاريهاي گذشته وكم كاريهاي خود را به ولايت ووزارت يكباره بپردازند سينه چاك دادند دريدگي ها كردند ورسما خودشان را نفر وزارت اطلاعات وچاكر ولايت معرفي كردند.
اين فدائيان وچاكران ولايت ومزدوران پيشتازوزارت چه كساني بودند؟.
1- ايرج مصداقي تواب تشنه بخون بره لاجوري انزجار نامه نويس پيشتازو...
2- هادي افشار يا سعيد جمالي همان پاسدارتازه سردوشي گرفته ويار غار داوود باقروند كه مدتي با هم تخت نرد فريب وقائم باشك بازي يا (يا اصطلاحا قايم موشك بازي) وبازي جديد الاختراع ايزگم كني وزارت اطلاعات بازي ميكردندولي كسي را نفريفت ومعلوم بود اگرچه در دوجايند ولي هردو در طويله محمود علوي بسته شده واز يك آخور ميخورند.
3- عاطفه اقبال يا زهرا چرخنده پاريس نظام وهمان زهراخانم پاچه گير مجاهدين در جلو دانشگاه تهران اوايل دهه 60 .معركه گردان كمپيني بفرموده وزارت براي نابودي ليبرتي .
4- آقاي شاعرمزبله نشين وزارتي، اسماعيل وفا يغمائي كاسه ليس وچاكر ولايت
5- مزدوران وبريده مزدوران پيشاني سياه وشاخ دار گشتاپوي ملاها ازمسعود خدابنده تا بهزاد عليشاهي مامور دستگير شده توسط پليس هلندوقلم زن سايت وزارتي وبلاك نويسان كه حقد وكين خود را نميتوانست ظاهري هم پنهان كند ونوشت محكوم نميكنيم و...
اينبار اين غده هاي متعفن با نيشتر مستقيم وزارت اطلاعات وفاشسيتي ترين باندهاي ولايت بر روي مقاومت خونبار تركيدوهر كدام سعي كردند كه از ديگري در وقاحت مزدوري ودريدگي پيشي گيرند نوشتند گفتند و...البته پنهان نكنيم كه اين مزدوران وچاكران جنايتكار وعنترهاي ولايت كه درست در لحظه اي كه باندهاي جنايتكار موشك زده بودند وهنوز دود وآتش وخون از ليبرتي زبانه ميكشيد وفوران ميكرد بجاي بسيجي هاي دهن گشاد وپاسداران خونريزوبازجويان شكنجه گر عليه تشكيلات ورهبري ومجاهدين ليبرتي گلو پاره ميكردند ويا با خودكاروخط وزارت مينوشتند ، هيچ فكر نميكردند كه ،سيل حمايت هاي انساني ،عاطفي ،مبارزاتي ،تاريخي وملي جاري شده وجبهه خلق وهواداران مجاهدين وارتش آزادي وشوراي ملي مقاومت واشرف نشانان با تجديد عهد ،روز حسابرسي آنها را در پيشگاه خلق فرياد كنند. آري مجاهدين، ارتش آزادي با فدا ،ميزان وفرقان وشاخص شدند، با فدا ووفا به پيمان الگو وسمبل شدند وريش وريشه ولايت ووزارت ومزدوران جنايتكار آنها را براي روز سرنگوني نشانه رفته اند، روز مظلوم بر ظالم فرا ميرسد وخونهاي پاك وانتقام ناگرفته تعيين تكليف شده وهمگي بيادشهدا وبا نام آزادي بار ديگر مينهمان را از اين جبهه ضد خلق پاك وميهنمان را دوباره ميسازيم پيروز باشيد
از مينا سپهري
از مينا سپهري
اين بار كمي بي پرده سخن خواهيم گفت.
از روز نخست خميني ،تا امروزكه حكومت ولايت سفياني اش به خامنه اي رسيده جبهه كاملا ،در آزمون وخطاي روزگار ونيروهاي دست اندر كار آن با مرز بندي هاي مشخص تعيين تكليف شده است.
الف - خامنه اي ولايت ووزارت وهمه باندها ودسته جات خواهان حفظ نظام مزدورات توابان وكاسه ليسان وچاكران ولايت ووزارت در داخل ويا خارج از ايران (جبهه ضد خلق).
ب - ( جبهه خلق) شوراي ملي مقاومت مجاهدين وارتش آزاديبخش با طيف مختلف هوادرانش وهمه نيروهاي ايراني سرنگون طلب با هر اعتقاد ومشي سياسي يا نظامي .
در پروسه اين ساليان ودر گيرودار طوفان ها وجنگ هاي ناخواسته ويا خواسته، درست در شرايطي كه بايد عناصر اين دو جبهه صف آرائي ميكنند وهر كدام به جبهه خود ياري همكاري همدري وهمبستكي رسانده وابراز ميكنند .
همه شما بخوبي اين را ميدانيد ومثالهاي مختلفي را در خاطره ها خواهيد داشت واما اين بار به نسبت پروسه هائي كه در نبرد با ولايت فقيه داشتيم، مقداري متفاوت مينمود.
ابعاد شقاوت دشمن در شيلك 80موشك به رزمندگان وفادار به خلق وپيمان بسته وسوگند خورده براي سرنگوني، بي سابقه بود و كينه توزي وعدوات وهار بودن بريده مزدوران توابان وچاكران ولايت كه قبلا بعضا نقاب دار بودند تا دو يا چند جايه خوري كنند هم بي سابقه بوده است ،اينبا با نيشتر وزارت اطلاعات دمل هاي عفونت بريدگي مزدوري وكينه توزي تماما بيرون زد عفونتي كه در بدنه نظام واز ماهيت او ناشي ميشد وفكر ميكردند جسم زهر خورده ولايت را با بيرون دادن اين عفونتها ميتوانند كمي آرام وتسكين دهند براي همين اينبار درست مانند صحراي كربلا هر كدام سعي ميكردند كه از همديگر در ارادت به وزارت وولايت يزيدي پيشي گيرند وبگويد من اولين كسي بودنم كه اولين تير را به سمت مجاهدين (حسيني) انداختم ويا من اولين كسي بودم كه مجاهدين را مانند حسين خارجي ومقصر دانستم وگفتم كه خودشان خودشان را كشتند ويا كشتن دادند .
پنهان نميكنم بعنوان يك ايراني، در اوج درد واندوهي كه همه وجودمان را فرا گرفته بود پيامهاي ايراني وانساني وبسياري هم پيمهاي آرماني آميخته با همراهي وهمدردي خالص وخلص ،قلب درد مندمان را التيام ميداد وبراي تجديد عهد دست هم ديگررا ميفشرديم اين نوع پيامها همه نيروهاي ايراني ضد رژيم وغير رژيمي را هم در بر گرفته بود كه اختلافات ايدئولوژيك وسياسي زيادي با موشك باران شده ها داشتند اما ايراني بودند سياسي بودند در جبهه خلق وآرمان انساني قرارداشتند .
بسيار گفته شد وممكن است كمي تكراري باشد اما محوري ميخواهم اشاره كنم كه سناريوي ولايت ووزارت چي بود؟.
چگونه شكل گرفت، روي صحنه آمد واجرا شد؟.
وتكميل گرديد؟
و چه كساني در مراحل سه گانه براي تائتر وزارت وولايت بازيگري نمودند؟.
ودست در خون بهترين ووفاترين قهرمانان خلق نمودند ؟.
1- مرحله اول زمينه سازي براي قتل عام وموشك باران .
در اين مرحله ارگانهاي مختلف وزارت اطلاعات وانجمنهاي پوششي انجمن نجات هاي استانها مختلف به سركردگي محمد جواد هاشمي نژاداز باند مافيائي هابيليان
وصحنه گرداني ابراهيم خدابنده
ابراهيم خدابنده برادر مسعود خدابنده(قسمت دوم) از عاملان قتل عام 10شهويور در اشرف كه جنايت عليه بشريت است
مقدمات آماده سازي و روانه كردن باصطلاح خانواده هاي ساكنان ليبرتي به عراق را بعهده داشتند آخرين مرحله ان به شهريور ومهر 94 يعني چيزي حدود 2ماه قبل بر ميگردد .
حتما بخوانيد
پيام آقاي مسعود رجوي در نيمه شب 7آبان كمي بعد از موشك باران به رزمندگان ايستاده در سنگر ورزمگاه ليبرتي.
اينجا كليك كنيد ويدئوي پيام را ببينيد
درست همان كارهائي كه در 10شهريور براي آماده سازي قتل عام 52قهرمان اشرفي با دانائي فر انجام داده بودند .
ابراهيم خدابنده همراه با وزير اطلاعات مصلحي جنايت كار
كار اين اكيپ هاي وزارت اطلاعات كه در بين آن عناصر اطلاعات سپاه قدس ووزارت اطلاعات وجود داشت با پوش خانواده
تا نقشه وطرح عمليات جنايتكارانه موشك زدن را تكميل كنند عكسها ضميمه است
2- مرحله دوم اجرائي كردن طرح وعمليات جنايتكارانه موشك زدن .
كه آنطوري كه فارس وتسنيم ارگانهاي رسمي سپاه وسپاه قدس اعتراف واعلان كردند،
يك جنايتكار حرفه اي ،مزدور خامنه اي از حشد الشعبي هاي خون ريز باند گماشته هاي سپاه قدي موسوم به نام جيش المختار
به سرگردگي قاتل بد نامي بنام البطاط 80 موشك به رزمگاه ليبرتي شليك نمود و24شهيد و10مليون خسارت وارد كرد.
اما كار مرحله دوم با مصاحبه البطاط با فارس تمام شد وكار باند سوم وزارت وولايت در داخل وخارج آغاز گرديد.
3- مرحله سوم آغاز لجن پراكني وتركيدن غده هاي متعفن وبيرون دادن عفونت هاي ساليان مزدوري وبريدگي وتواب بودن كه اين بار مرزهاي وقاحت كينه توزي وبي شرمي وبي شرافتي را بطور اعجاب انگيزي در نورديدند .همانها كه تا چند وقت قبل ماسك منتقد ومعترض ويا ...را داشتند اينبار براي اينكه بدهكاريهاي گذشته وكم كاريهاي خود را به ولايت ووزارت يكباره بپردازند سينه چاك دادند دريدگي ها كردند ورسما خودشان را نفر وزارت اطلاعات وچاكر ولايت معرفي كردند.
اين فدائيان وچاكران ولايت ومزدوران پيشتازوزارت چه كساني بودند؟.
1- ايرج مصداقي تواب تشنه بخون بره لاجوري انزجار نامه نويس پيشتازو...
2- هادي افشار يا سعيد جمالي همان پاسدارتازه سردوشي گرفته ويار غار داوود باقروند كه مدتي با هم تخت نرد فريب وقائم باشك بازي يا (يا اصطلاحا قايم موشك بازي) وبازي جديد الاختراع ايزگم كني وزارت اطلاعات بازي ميكردندولي كسي را نفريفت ومعلوم بود اگرچه در دوجايند ولي هردو در طويله محمود علوي بسته شده واز يك آخور ميخورند.
3- عاطفه اقبال يا زهرا چرخنده پاريس نظام وهمان زهراخانم پاچه گير مجاهدين در جلو دانشگاه تهران اوايل دهه 60 .معركه گردان كمپيني بفرموده وزارت براي نابودي ليبرتي .
4- آقاي شاعرمزبله نشين وزارتي، اسماعيل وفا يغمائي كاسه ليس وچاكر ولايت
اينبار اين غده هاي متعفن با نيشتر مستقيم وزارت اطلاعات وفاشسيتي ترين باندهاي ولايت بر روي مقاومت خونبار تركيدوهر كدام سعي كردند كه از ديگري در وقاحت مزدوري ودريدگي پيشي گيرند نوشتند گفتند و...البته پنهان نكنيم كه اين مزدوران وچاكران جنايتكار وعنترهاي ولايت كه درست در لحظه اي كه باندهاي جنايتكار موشك زده بودند وهنوز دود وآتش وخون از ليبرتي زبانه ميكشيد وفوران ميكرد بجاي بسيجي هاي دهن گشاد وپاسداران خونريزوبازجويان شكنجه گر عليه تشكيلات ورهبري ومجاهدين ليبرتي گلو پاره ميكردند ويا با خودكاروخط وزارت مينوشتند ، هيچ فكر نميكردند كه ،سيل حمايت هاي انساني ،عاطفي ،مبارزاتي ،تاريخي وملي جاري شده وجبهه خلق وهواداران مجاهدين وارتش آزادي وشوراي ملي مقاومت واشرف نشانان با تجديد عهد ،روز حسابرسي آنها را در پيشگاه خلق فرياد كنند. آري مجاهدين، ارتش آزادي با فدا ،ميزان وفرقان وشاخص شدند، با فدا ووفا به پيمان الگو وسمبل شدند وريش وريشه ولايت ووزارت ومزدوران جنايتكار آنها را براي روز سرنگوني نشانه رفته اند، روز مظلوم بر ظالم فرا ميرسد وخونهاي پاك وانتقام ناگرفته تعيين تكليف شده وهمگي بيادشهدا وبا نام آزادي بار ديگر مينهمان را از اين جبهه ضد خلق پاك وميهنمان را دوباره ميسازيم پيروز باشيد
از مينا سپهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر