کل نماهای صفحه

۱۹ آبان ۱۳۹۴

افشای جز به جز طرحهای شورای عالی امنیت – سپاه قدس ووزارت اطلاعات خامنه ای در رابطه با قتل عام لیبرتی با شلیک 80 موشک .

افشای جز به جز طرحهای شورای عالی امنیت – سپاه قدس

 ووزارت اطلاعات خامنه ای در رابطه با قتل عام لیبرتی با

 شلیک 80 موشک .


الان که 11روز از ماجرای شلیک 80موشک به لیبرتی گذشته است ویک صف بندی واقعی وبسیار جدی ای نیزصورت گرفته ومکمل های طرح نیز بدست آمده میخواهیم جز به جز تصمیم گیری اجرا وپشت صحنه های این جنایت رژیم را به اطلاع همگان تا آنجا که ممکن است برسانیم.
موضوع اصلی ومهمترین سوژه مورد نگرانی خامنه ای وشورای عالی امنیت او سوژه ایست بنام کمپ لیبرتی کانون انگیزاننده محرک وموتور حال وآینده جنبش ها و شورشها وقیامها تا سرنگونی.
هیچ ابهام وپنهانکاری هم در کار ارگانهایی که این سوژه خطرسازرا دنبال میکنند وجود ندارد.
هم خامنه ای هم سپاه قدس وهم وزارت اطلاعات واتفاقا تمامی مزدوران درون مرزی وبرون مرزی انجمن نجات ووزارت اطلاعات هم اشکارا نابودی این تشکیلات بالقوه وبالفعل را اصلی ترین تعهد خود به ولایت ووزارت میدانند میگویند ومینویسند.
پس هم آمران وهم مجریان وهم زمینه سازان وپشتیبانان این موشک باران مانند چند حمله جنایتکارانه قبلی روشن است ودرست در پانزدهمین روز این ماجرا پازلی که میدانستیم کامل شد.

کار ما امروز بیان همین واقعیت واتفاقا تا هر کجا که بتوانیم 

جزئیات آن میباشد.

1-از مدتها قبل شورای عالی امنیت خامنه ای در اولین نشست. طرح حمله به لیبرتی به مسئولیت سپاه قدس مطرح کرد.
2-قراد شد که همه ارگانهای دست اندرکار طرح حمله به لیبرتی - جزئیات بخشی از طرح را که به آنها مربوط میشود را به اتاق عملیاتی که تشکیل خواهد شد بدهند.
3-مسئولیت ساخت سکوهای شلیک به سازمان صنایع وزارت دفاع واگذار گردیدکه همزمان با بسیج واعزام خانواده های وابسته به وزارت اطلاعات وانجمن پوششی نجات رژیم ساخت سکوهای شلیک موشک را آغاز کردند.

4- وزارت اطلاعات طرحی را ارائه کرد که با انجمنهای پوششی نجات رژیم خود درشهرستانها بتواند از ماه های ژوئیه واوت وسبتامبرچیزی حدود 40- 50خانواده را به لیبرتی بفرستد .مسئولیت این بخش از کار بعلاوه بخش تبلیغاتی بعد از عملیات اینکه مجاهدین ورهبری کمپ وشخص مسعود رجوی مقصراین کشتار میباشد نیز بعهده یکی از مدیریتهای وزارات اطلاعات ومحمد جواد هاشمی نژاد با وردستی ابراهیم خدابنده قرار گرفت.
5-در این پوش خانواده اطلاعات سپاه ووزارت اطلاعات هم در دستور کارشان قرار گرفت که آخرین اطلاعات درون لیبرتی رابا بالا رفتن از دیوارها بنگالها شناسائی کرده وبروز نمایند.
مسئولیت این بخش ازکاردرهماهنگی دقیق با سفارت عراق وکمیته سرکوب لیبرتی بود که بتوانند در یک مجموعه اطلاعات را سرجمع کرده که بشود وارد طرح نمود.
قابل ذکر است که افراد عراقی وبسیاری ازمزدوران وابسته به کمیته سرکوب وحتی تعدادی از مزدوران کمیساریا که به داخل لیبرتی تردد داشتند دنبال کسب اطلاع بوده وبسیاری از اطلاعت را به رژیم فروخته بودند اگر یادتان باشد بلوف رژیم درکسب اطلاعات از درون لیبرتی به همین موضوع ربط پیدا میکند.
6-وقتی کارجوسازی وشیطان سازی خانواده های اعزامی توسط وزارت اطلاعات روبه پایان بود.ارسال سکوهای آماده شده توسط سازمان صنایع دفاع به داخل عراق به کمک مزدوران عراقی سپاه قدس آغازشد. البته سکوهای مشابه توسط نفرات سپاه قدس در داخل عراق نیز ساخته میشد.
7-تریلی حامل سکوهای شلیک موشک کاملا با چادرپوشانده شده وعادی سازی شده بود. این تریلی به کمک مزدوران محلی در جنب اتوبان درمنطقه البکریه... طوری مسقرشد که دارای گراهای لیبرتی بودند.

8-زمان عملیات شلیک همزمان با ساعت شام پنج شنبه ودرحالی که باران تمامی سطح لیبرتی را فرا گرفته بود وامکان تردد بسیار بسیار سخت بود ودر تاریکی شب انتخاب شده بودکه بیشترین قربانی گرفته شود این بخش از جنایت نیز بعهده کمیته سرکوب ومزدوران محلی بود .
9-طرح آنگونه ریز شده بود که بلا فاصله بعد از شلیک بتوانند آمار شهدا ومجروحین را در بیاورند حتی دربرنامه سفارت ووزارت اطلاعات آدم ربائی قرار داشت بخصوص روی نفرات مشخص هم طرح مشخص داشتند.
طرح زاپاس هم این بود که چنانچه نتوانند اطلاعات شهدا ومجروحین را دربیاورند با یک بسیج ویژه ودر اختیارگذاشتن خط تلفن های آزاد کسب اطلاعات کنندو علیه مجاهدین جو سازی کنند که مجاهدین نمیگذارند خانواده ها ازوضع آنها مطلع شوند.
10-مسئولیت این بخش ازطرح به یک جنایتکار وزارت اطلاعات بنام (سجاد)گذاشته شده بود او ماموریت را به چند نفر سپرده بود که این کار را بموقع وبا محمل های مشخصی انجام دهند .
اولین وفعالترین نفر قربانعلی حسین نژاربود که بدستور (سجاد) شماره تلفن ایمیل زیر را روی سایت خودش   پیوند رهائی قرار داد.

کمیساریای پناهندگان با تأکید بر اقدام سریع و عملی برای انتقال ساکنان کمپ لیبرتی برای پاسخگویی در مورد وضعیت افراد لیبرتی اعلام آمادگی کرد
همین فرمان را عاطفه اقبال به شکل دیگر اجرا کرد یعنی هم در تماس با بی بی سی وبعد هم در کمپین مخصوص برای نجات رژیم اسم خارجی انجمن نجات رژیم در خارج کشورآن را چاپ کرد.
از آنجا که مسئولیت این رنج کارها وهماهنگی آن با وزارت اطلاعات بود انجمن های نجات بدستور هاشمی نژاد وپیگیریهای ابراهیم خدابنده در شهرستانها هم یک نواخت آنرا به اجرا گذاشتند.
از مهمترین نمونه میتوان به نامه ای از شمال کشور اشاره کرد که درآن خطی که قربانعلی حسین نژاد وعاطفه اقبال آنرا در پاریس با (سجاد) دنبال میکردند هادی 

شعبانی سعی کرد با بعضی از خانواده ها به نفع رژیم وعلیه

 مجاهدین در شمال ایران پیش ببرد .

بیشتر بخوانید

اصل نامه را اینجا بخوانید

طرح های مشابه نیز در استانهای دیگر اجرا شد سواستفاده جنایتکارانه از بستگان لیبرتی کما کان دردستورکاربوده است مانند آنچه با خانواده مجاهد شهید وادیان درخوزستان کردند با مئشک آنها را کشتند ئاشک تمساح هم برای خانواه ها ریختند.
درزیریک نمونه را بخوانید
انجمن نجات خوزستان نوشت

شامگاه پنجشنبه 7/8/94 کمپ لیبرتی هدف چندین موشک قرارگرفت که دراین 

حادثه تلخ شماری ازساکنان این کمپ کشته ومجروح شدند متاسفانه دربین کشته 

شدگان اسامی عبدالرضا وادیان ،محمد جواد میرسالاری وحسین گندمی ازخوزستان 

به چشم می خورد که به همین منظورانجمن نجات شاخه خوزستان به خانواده های

 داغدارآنها تسلیت گفته وازدرگاه خداوند 

منان برای آنها صبر و بردباری را 

خواستاراست . 

این کار کثیف که توسط مزدوران اطلاعات وانجمن نجات وسفارت خانه های رژیم همزمان هماهنگ واجرا میشد والبته دو هدف را دنبال میکرد
کف آن فشار به خانواده های وایجاد یک جنگ روانی کثیف علیه مجاهدین وخانواده ها ومقصر دانستن رهبری مجاهدین بود.وسقف آن کسب اطلاعات ازمجروحان وآدم ربازی آنهم ازنفرات مشخص که این ماموریت بدلیل هوشیاری دست اندر کاران مجاهدین با شکست کامل مواجه شد.
11-اما همزمان با این مجموعه کارها که بطورمحوری اشاره شد یک اکیپ ویژه هم دست اندرکار. کارهای کثیفی شدند همانها که پز منتقدین مجاهدین داستند اینبادر مانند دملهای عفونی محتوای عفونی سالیان بریدگی خیانت ومزدوری خود را بیرون ریختند.
وقتی ایرج مصداقی نوشت و یا اسماعیل یغمائی وعاطفه اقبال گفت ویا نوشت تو گوئی لاجوردی هنگام محاکمه مجاهدین زندانی در اوین صحبت میکند ویا مینویسدویا گیلانی حاکم ضد شرع خمینی در حال صدوراحکام برای خوشایند خمینی است.
همه آنها البته از یک بلندگوی وزارت فریاد میزدند وبا خودنویس ولایت (خامنه ای) مینوشتند.
وقتی نوشته های سعید جمالی را میخواندی تو گوئی گچوئی در شکنجه گاه اوین رجزتواب سازی میخواند ویا پاسدار رادان مشغول کهریزکی کردن قیام آفرینان 88 است .

اما از همه مهمتر که نظرم را بخود جلب کردنوشته های محمد رضا روحانی خودبزرگ بینی که مانند ان بیچاره که در آینه ولایت خود را شیر میدیدخیلی بی پرده ووقیحانه ورو نوشت که لیبرتی ها همه مقلدین ذبونند نباید به آنها مجال دهیم آنها را با موشک میشود کشت وبرادران سپاه قدس بخوبی دارند این کار را میکنند  اما باید مسعود رجوی را باید نشانه گرفت که خواست اول وآخر وزارت وولایت است در فرصت مناسب به گنده گوئی هایش خواهیم پرداخت.


 اما تمامی انجمن نجاتهای استانها همراه همین منتقدین پاسدارمطالباشان را علاوه بر حلوا حلوا کردن لینک وهمزبان باز نشر مینمودندومصداقی بسیار چفت ایران اینترلینگ دریچه قلم ورهائی ابراهیم خدابنده وحسین نژاد وباقروند مطالب فرموده ولایت ووزارت را منتشر مینودند.
آخه همه این تک نوازان مستقل!! ومنتقد!! علاوه بر اینکه تنها توسط وزارت اطلاعات رهبری میشدندهمه این اصوات نهایتا توسط یک آنتن رله هم میشدند
بطوری که بعد از موشک باران لیبرتی وسناریوئی که خدمتتان عرض شد
تنها دو صدا بیشتر شنیده نمیشد .
1-  صدای مردم ومقاومت ایران تمامی مردم تمامی احزاب وگروه های سیاسی جبهه متحد ضد رژیم جبهه صدای مردم وخلق قهرمان ایران
    که خواهان سرنگونی ولایت فقیه وسرافرازی مردم میباشند.
این صدا از لحظه نفیر مرگ بار موشکهای سپاه قدس ونخستین آخ مجروح یا شهید اول اوج گرفت با صدای هر شهید که سفارش برداشتن وبرافراشتن سلاح وپرچم را میکرد طنین افکن شد وبا سازها ونواهای روز حساب روزبه وهمرزمانش به کهکشان وبه گوش همه انسانهای هم جبهه رسید وسیلی از عواطف احساس محبت همدلی وهمراهی آفرید هنوز هم ادامه دارد حرف این بود ای کاش همه مانند شما ها وفا دار به عهد وپیمان وآمیخته به وطن پرستی بودند راه تان حق وما هم همپیمان شما بوده وبه شما افتخار میکنیم وهزار لعنت بر رژیم ولایت فقیه - مزدوران وپشتیبانان آنها باد.
2-   صدای رژیم صدای وزارت اطلاعات وسپاه پاسداران وتمامی مزدودانی که بااتیکتهای غلط انداز هم کار میکنند اما توی چشم مردم ومقاومت خونبارش موشک وخاک میپاشند.
   حرف همه آنها این است بین مجاهدین وخامنه ای صد البته خامنه ای را       ترجیح داده ایم.

آنها جشن وسرور بر پا کردند تیغ جلادان وقاتلان بهترین فرزندان خلق را لیسیدند برای حفظ نظام بفرموده پاچه مجاهدین را گرفتند وبجای جلاد وقاتل قربانی را محکوم ومتهم نمودند وبا سناریوی ولایت وکارگردانی وزارت در تاتر ملا ساخته بازیگری وخوشرقصی نمودند وبرای همیشه مهر مزدوری بر پیشانی ومدال خیانت را بگردن آویختند.
ترانه روز حساب روزبه با همرزمانش بهترین پاسخ شمایان است .  
مینا سپهری

  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر