کل نماهای صفحه

۱۴ بهمن ۱۳۹۴

هيولاي سپاه پاسداران سپاه جهل وجنگ وجنایت وصدور تروریزم(4)


هيولاي سپاه پاسداران سپاه جهل وجنگ وجنایت وصدور تروریزم(4)

Mon, 2007-12-10 08:54 - دوشنبه، 19 آذر، 1386
از سپتامبر 1980 جنگ پرتلفات و ويرانگري ميان ايران و عراق در گرفت كه به مدت هشت سال ادامه يافت. خميني آن را مائده‌‌يي آسماني براي حكومت خود مي‌ديد. مي‌گفت: جنگ موهبت است.

این فیلم را ببینید

نمونه ای ازسخنرانی تحریک آمیز خمینی و زمینه سازی برای جنگ با عراق


در آن زمان كمتر كسي مي‌دانست كه اين فقط يك رجز‌خواني جنگي نيست. استقبال او از جنگ به خاطر وابستگي ماهوي نظام ولايت فقيه به جنگ و توسعه‌طلبي ارتجاعي بود.
جنگ با حمله گسترده ارتش عراق به چند نقطه ايران شروع شد. اما اسناد و شواهد بسيار از جمله تصريحات ملايان حاكم گواهي مي‌كند كه اگر رژيم ولايت فقيه نيازمند به جنگ نبود، جنگ ايران و عراق قابل ممانعت بود.
دو سال بعد از شروع جنگ، مقاومت ايران سندي را به دست آورد كه تحليل سري حزب « جمهوري اسلامي» بود. در آن موقع اين حزب تمام گرايشهاي دروني رژيم را در خود جا داده بود و حزب حاكم محسوب مي‌شد. در تحليل آمده بود:« حتي اگر ما بتوانيم امتيازات بسياري از رژيم عراق بگيريم. براي ما چيزي به نام صلح پيروزمند وجود ندارد. … يكي از شروط اساسي هرگونه موافقتنامه صلحي، عدم مداخله دو كشور در امور داخلي يكديگر است. …. اگر انقلاب اسلامي مي‌خواست هيچگونه حساسيتي نسبت به واقعيات وراي مرزهاي خود نداشته باشد و نمي‌خواست ملت‌هاي ديگر را با حقيقت اسلام آشنا كند، اساساً جنگ عراق با ايران شروع نمي‌شد."
حتي اگر از دعواي مربوط به شروع جنگ بگذريم، تاريخچه آن دراين مورد ترديدي باقي نمي‌گذارد. يك سال و نيم بعد از شروع جنگ، قواي ايران بندر ايراني خرمشهر را از تصرف عراق بيرون آوردند. به دنبال آن دولت عراق خواستار برقرار صلح ميان دو كشور شد. اين فرصت بزرگي بود كه رژيم ايران مي‌توانست در يك موقعيت نسبتاً پيروز جنگ را خاتمه دهد. اما خميني نپذيرفت.
شعار خميني از اين به بعد «قدس از طريق كربلا» بود. يعني اورشليم را با عبور از شهر عراقي مدفن سومين امام شيعه تسخير مي‌كنيم!
ملايان هم‌چنين در برابر خواسته جامعه ايران براي خاتمه جنگ اين شعار را تكرار مي‌كردند كه « جنگ جنگ تا پيروزي». در سال 1987 قواي رژيم ايران جزيره عراقي فاو را تصرف كردند. به نظر مي‌رسيد ايران در آستانه پيروزي قرار گرفته است. از آن به بعد شعار ملايان به « جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم» تغيير كرد.زيرا مي‌خواستند اگر بر عراق پيروز شدند، ، به طرف ساير كشورهاي خاورميانه پيشروي كنند.
هيچ يك از مقامهاي رژيم استراتژي جنگ طلبانه آن را بهتر از خاتمي رئيس جمهور سابق كه به غلط در غرب مدره خوانده مي‌شد، بيان نكرده است:« "وقتي استراتژي را تدوين مي‌كنيم به كجا نگاه مي‌كنيم؟ آيا نگاه مي‌كنيم به حفظ تماميت سرزمين‌مان يا به رشد؟ آيا نگاه مي‌كنيم به "بسط" يا به "حفظ"؟ ما بايد به بسط نگاه كنيم." (رسالت ـ 7 ژوئيه 91) رئيس جمهور وقت رفسنجاني نيز گفته بود:« بدرستي و عميقاً از اين ايده كه ما محدود به ناسيوناليسم يا نژاد و يا سرزمين‌هاي خود باشيم، بايد متنفر بود»(22 مه1990)
در حقيقت، رژيم ملايان چون قادر نبود خود را با دنياي آخر قرن بيستم منطبق كند و مسير پيشرفت و دمكراسي در پيش بگيرد، توسعه طلبي ارتجاعي در پيش گرفت. صدور بنيادگرايي و جنگ طلبي با هدف تشكيل يك امپراطوري استبدادي زير نام اسلام.اين خصوصيت در سپاه پاسداران كريستاليزه شده است.
در اساسنامه 9 ماده‌يي سپاه پاسداران كه در سال 1979 تصويب شده،ماده ششم « حمايت از نهضت‌هاي آزادي‌بخش» است. اين ماده سپاه را دخالت در ساير كشورها موظف مي‌كند.
در قانون235 ماده‌يي سپاه پاسداران مصوب اكتبر 1990 مجلس ملايان، بر همين وظيفه تأكيد شده است.
چرا عراق؟
دو سوم جمعيت عراق شيعه هستند، مزار شش تن از امامان شيعه دراين كشور است. مهمترين مراكز فقهي شيعيان نيز در نجف قرار دارند هم‌چنين 1200 كيلومتر مرز مشترك با ايران دارد. به خاطراين موقعيت ژئوپوليتيك ويژه ،ملايان پيوسته به عراق به عنوان نخستين كشوري كه بايد در آن حكومتي شبيه به حكومت خود برقرار كنند، نگريسته‌اند. چنين عراقي سكويي براي گسترش ملايان به سراسر خاورميانه خواهد بود.
بنابراين نقشه مسير سپاه پاسداران از آغاز روشن بود.
تلفيق جنگ و جنايت
سپاه پاسداران، شركت در جنگ را با عمليات نامنظم شروع كرد. در مدت كوتاهي نقش حاشيه‌يي داشت. اما با برخورداري از توجه ويژه خميني، مسير رشد خود را به سرعت طي كرد. هنوز يك سال نگذشته بود كه واحدهاي خود را در مقياس گردان‌هاي نظامي تشكيل داد. پنج سال بعد در سپتامبر 1985 بر اساس دستور خميني سه نيروي زميني، هوايي و دريايي سپاه پاسداران تشكيل شد.
به دليل نقش ويژه سپاه در سركوب،كل كشور به چندين منطقه تقسيم شد. در هر منطقه شامل يك يا دو استان، حوزه تحت كنترل يك واحد سپاه درآمد.
با اين موقعيت، سپاه عمليات جنگي را با سركوب جامعه براي سربازگيري اجباري تلفيق كرد. قرباني اصلي اين سربازگيري، نوجوانان و دانش‌آموزان بودند. در آن دوره، مطبوعات عكسهايي از كلاسهاي خالي مدارس چاپ مي‌كردند. وزير آموزش و پرورش در مورد بيلان خودش در جنگ گفت: چهارصد هزار دانش آموز به جبهه‌ها گسيل شده‌اند.
در اولين سالهاي جنگ، سپاه پاسداران كتابي به نام "احكام دفاع و جبهه" منتشر كرد. دراين كتاب فتواهاي خميني(سئوال و جواب درباره احكام مذهبي) در مورد جنگ درج شده بود. سپاه مي‌خواست به اعزام كودكان جنبه مذهبي بدهد. در اين فتواها آمده است:
سوال: در شرايط حاضر رضايت والدين براي رفتن به جبهه لازم است؟ جواب: بسمه تعالي، تا موقعي كه جبهه نياز به نيرو دارد رفتن به جبهه واجب است و اجازه والدين شرط نيست.
سوال: كشتن پيرزن و پيرمرد و كودكاني كه با نيروهاي باطل همكاري مي‌كنند جايز است يا نه؟ جواب: بسمه تعالي، حكم مهاجم را دارند
كشاندن نوجوانان به جبهه‌ها جنايتي هولناك بود. سپاه پاسداران تاكتيك « امواج انساني» را با استفاده از آنها انجام مي‌داد. به گردن هر نوجوان يك كليد بهشت مي‌آويختند. سپس او را مجبور مي‌كردند خود را در پتويي پيچيده همراه با هزاران همكلاسي‌اش موج وار به جلو بدود. اين امواج ميدانهاي مين‌گذاري شده را به بهاي تكه پاره شدن بچه‌هاي سيزده چهارده ساله پاكسازي مي‌كرد. ژنرال محسن رضايي فرمانده وقت سپاه پاسداران با توصيف تكان دهنده، اين كودكان را «سربازان يك بار مصرف» مي‌ناميد.
اين كشتارها، نارضايتي عميقي در جامعه ايران ايجاد كرد. مسعود رجوي رهبر مقاومت، با شعار صلح و آزادي، نارضايتي‌ها را رهبري كرد و جنبش بزرگي عليه جنگ طلبي خميني در داخل و خارج ايران شكل داد.
خميني اصرار مي‌كرد كه « تا خرابي آخرين خانه در پايتخت» جنگ را ادامه خواهد داد. سرانجام وقتي كه ارتش آزادي ‌بخش ملي ـ بازوي نظامي مقاومت ـ تهاجم‌هاي خردكننده‌يي به ماشين جنگي رژيم انجام داد، خميني به سرعت آتش بس را پذيرفت. او مي‌ترسيد حملات ارتش آزادي بخش، سرنگوني رژيمش را محقق كند.
در اوت 1988 خميني گفت آتش بس را مثل سركشيدن جام زهر مي پذيرم. او كمي بعد مرد و جنگ طلبي را به مثابه روح و جان رژيمش به ارث گذاشت.
اما از جنگي كه با يك ميليون كشته در ايران كه 87 شهر و3 هزار روستا را ويران كرد،سپاه پاسداران به صورت يك ارتش ايدئولوژيك بسيار بي‌رحم ظهور كرد. اين ارتشي بود كه از آن به بعد بايد ابزار جانشينان خميني براي پيشبرد تروريسم و بنيادگرايي شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر