خامنه ای و پاياني بر خطرناكترين رژيم جهان -استرون استيونسون رئيس انجمن آزادي عراق اروپا
لینک به منبعسايت هافينگتون پست بريتانيا 5فوريه 2016
استرون استيونسون رئيس انجمن آزادي عراق اروپا
در حاليكه حسن روحاني خندان و بهاصطلاح رئيسجمهور
مدره ايران, هفته گذشته به دور اروپا سفر كرد و قراردادهاي سود آور با رهبران تجاري
ايتاليا و فرانسه امضا كرد, رئيسش, رهبر عالي جنايتكار ايران, آيتالله علي خامنهاي,
هركاري انجام ميداد إلا لبخند. در حاليكه او با شكست پشت شكست روبهروست, و هر كسي
را كه ممكن است برتري او را تهديد كند با شك و ظن بيشتر نگاه ميكند, چنگ زدن فولادين
به قدرت او, در حال زوال است.
اگرچه روحاني مدره نيست, با حمايت از 2300 حكم اعدام
از زمانيكه دو سال و نيم قبل بر سر كارآمد, بعد از قرارداد هسته اي با غرب كه تحريمها
را متلاشي كرد, بورسش در ايران رو به افزايش بوده است. شكي نيست كه در ميان نخبگان
ايراني بسياري به روحاني بهعنوان يك جايگزين منطقي براي حكومت غيرمنطقي فاسد خامنهاي
نگاه ميكنند. خامنهاي اينك به سخت سراني كه طرفدارش هستند و تمامعيار به او سرسپرده
و به او مديون هستند فرمان رد صلاحيت صدها تن از كانديداهاي انتخاباتي طرفدار روحاني
را داده است. انتخابات خبرگان 88 نفره در 26فوريه و در همان روز انتخابات براي 290
كرسي مجلس برگزار خواهد شد.
اما هفته گذشته, 12 عضو شوراي نگهبان, كه متشكل از
روحانيان برجسته اي ميباشد كه فرمان خود را مستقيماً از خامنهاي دريافت ميكنند,
چهار پنجم كانديداهايي را كه بهدنبال انتخاب شدن در خبرگان هستند, و 7000نفر از
12000 كانديدايي را كه براي مجلس رژيم ايران ثبتنام كرده بودند را رد صلاحيت كردند.
هر كسي كه حتي به ميزان كمي بهعنوان مدره يا اصلاحطلب تلقي ميشد, به بيرون پرتاب
شد, از جمله حسن خميني 43ساله, نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي, آيتالله خميني. دهها
عضو كنوني مجلس نيز از ليست كانديداتوري اخراج شدند.
علي خامنهاي نااميدانه و بهشدت تلاش ميكند تا موضع
خود را به ساحل نجات برساند. توافق هسته اي مهمترين عقب نشيني براي او بود. او به پروژه
كاملاً محرمانه گسترش بمب هسته اي در 20سال گذشته آرزو و طمع داشته است و وقتي در سال
2003 وجود آن توسط سازمان اصلي اپوزوسيون مجاهدين خلق ايران براي غرب افشا شد او بهشدت
ترسيد و از دست رفت. افشاگريهاي مستمر آنها و كمپين هاي بينالمللي شان, به ايران اجازه
نداد كه جهان را همچون كره شمالي غافلگير كند.
وضع تحريمهاي سخت توسط غرب, اقتصاد ايران را فلج كرد
و براي خامنهاي هيچ جايگزيني باقي نگذاشت مگر ارشاد كردن روحاني براي ورود به مذاكرات.
اما اگرچه پايان تحريمها به آزاد شدن بيش از 150ميليارد
دلار دارايي هاي منجمد شده منتهي خواهد شد, عمده اين سرمايه, توسط چين و ديگر كشورهايي
كه به ايران در طول دوران تحريمها قرض دادهاند تصاحب خواهد شد. حدود 80 ميليون شهروند
ايراني كه بهدنبال يك توسعه و رشد سريع و جديد اقتصادي با لغو تحريمها هستند, به تلخي
در حال نااميد شدن ميباشند. اقتصاد ايران يك آشفته بازار است. سقوط قيمت نفت موجب
انبوهي مشكلات براي آخوندها شده است. بودجه آينده آنها روي قيمت نفتي كه از 112 دلار
به 130 دلار در هر بشگه افزايش يابد پيشبيني شده بود. امروز اين نرخ به 30 دلار سقوط
كرده است و برخي كارشناسان پيشبيني ميكنند تا 20 دلار هم سقوط خواهد كرد. اين براي
تهران كه مهمترين صادراتش تروريسم است, يك فاجعه است. آنها هم اينك نه تنها به ميليشياهاي
شيعه جنايتكار در همسايگي عراق پول ميدهند بلكه حزبالله لبنان, حماس فلسطين, بشار
الاسد سوريه و ميليشياهاي حوثي يمن: آنها همچنين به سرازير كردن پول براي تكنولوژي
گرانقيمت موشكي, در نقض مستقيم قطعنامه سازمان ملل ادامه ميدهند.
رهبر عالي خامنهاي همچنين با شكست در صحنه بينالمللي
مواجه است. تلاشهايش براي به ساحل نجات رساندن رژيم خونخوار بشار اسد سوريه براي ايران
بهاي سنگيني از خزانه و خون داشته است. بهرغم صرف كردن ميلياردها دلار, ايران پيشرفت
كمي در سوريه داشته است.
در عراق, صدها ميليشياي شيعه توسط ايران تامين مالي
ميشوند و توسط فرماندهان نيروي قدس هدايت ميشوند. آنها از ارتش فروپاشيده عراق گوي
سبقت ربودهاند و اينك در حال اجراي كمپين نسل كشي بر عليه جمعيت سني در استانهاي ديالي,
صلاحالدين و انبار ميباشند.
مردم ايران ديگر خسته شدهاند. آنها نميخواهند منفور
بينالمللي باشند. آنها نميخواهند شاهد حلقآويز شدن مردم توسط جراثقالها در ميادين
شهرهايشان باشند. بهرغم لغو تحريمها, ارز ايراني, ريال, به سقوط ادامه داده است. اعانههاي
رفاهي (سوبسيد) وحشيانه قطع شده است, قيمتهاي اغذيه به افزايش ادامه ميدهد, بازارهاي
سياه جوانه زدهاند. در حاليكه رهبران عالي يك زندگي لوكس دارند, خشم در ميان فقرا
در حال ساخته شدن است. افزايش سركوب, دستگيريهاي تودهاي, حلقآويز هاي علني, و شلاق
زدنها, پاسخ رژيم بوده است, چرا كه چيزي كه آنها از آن بيش از هر چيز ديگري ميترسند,
خشم مردم است كه به يك انقلاب جديد بالغ شود.
از دست رفتن وجهه خامنهاي اينك براي مورد تمركز مردم
تحت محاصره ايران شده است. او همچون يك كفتار كنار زده شده است كه دندانهاي خود را
عريان ميكند و روي هركسي كه بهعنوان تهديد ميبيند شلاق ميكشد. اما كاميابي او از
ليستهاي انتخاباتي, ممكن است تبديل به آخرين كاه براي مردمي شود كه به اندازه كافي
دچار ظلم و ستم فاشيستي, تروريسم, فساد و خشونت بودهاند. خطوط گسل به عميقتر شدن ادامه
ميدهند در حاليكه تركهاي بيشتري ظاهر ميشوند. سال 2016سال محوري براي ايران خواهد
بود و ممكن است سالي باشد كه شاهد پاياني بر خطرناكترين رژيم جهان باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر