ولیفقیه ارتجاع در میان ذکر مصیبت جانگداز خود از اوضاع داغان رژیم و در میان فریاد و فغان از دوراهی مرگباری که نظام در همشکستهاش بر سر آن قرار گرفته، اما سعی کرد یک راه نجات هم نشان دهد: «اقتصاد مقاومتی»! و آن را دوای درد «فشار و تحریم» اقتصادی جلوه دهد. البته بهطور همزمان مجبور بود که به پامنبریهای دلواپس خود که برای آن اظهار آمادگی میکردند، گوشزد کند که «صرف آمادگی کافی نیست و سپس آه و ناله کرد که «البته دولت محترم، در این زمینه اقتصاد مقاومتی کارهایی کردهاند… منتها اینها کارهای مقدماتی است… اینها کفایت نمیکند… کارهای اساسی باید انجام بگیرد».
قاعدتاً این «کارهای اساسی» بایستی همان اقتصاد مقاومتی باشد که در سند 24مادهیی تشریح شده است؛ اما سند مزبور جوالی است که هر نوع جنسی، باب هر طبعی در آن یافت میشود؛ هم باند غارتگر سپاه پاسداران و قرارگاه خاتم میتوانند برای توجیه چپاول خود به آن استناد کنند و هم رفسنجانی و روحانی و دار و دسته که تنها راه نجات را در بستن گاری ولایت به قطار سرمایهداری غربی و جذب سرمایهگذاران غربی جستجو میکنند، میتوانند چیزی را که لازم دارند از میان اباطیل آن پیدا کنند.
نیازی نیست که به سوابق تفاسیر متناقض دو باند متخاصم و جنگ و جدل آنها بر سر اقتصاد مقاومتی طی دو سال گذشته بپردازیم، جدلی که در همین دو سه روز اخیر، بعد از سخنرانی نوروزی ولیفقیه ارتجاع شاهد آن بودهایم، بهاندازه کافی گویاست. حسن روحانی ، رئیسجمهور نظام رودرروی علی خامنهای گفت: «اقتصاد مقاومتی بدون تعامل سازنده با دنیا شدنی نیست». حسن روحانی در ادامه، تصریح کرد: «تقویت و توسعه مناطق آزاد اقتصادی کشور برای جلب سرمایهها و تکنولوژیهای خارجی نقشی حیاتی در موفقیت سیاستهای اقتصاد مقاومتی ایفا میکنند» (ایرنا ـ 3فروردین 95).
حسن روحانی روز قبل نیز سخنگوی دولت خود محمد نهاوندیان را به صحنه فرستاد و او در توضیح بند یک اقتصاد مقاومتی مبنی بر «به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه» بر «تقویت سرمایهگذاری داخلی و استفاده از سرمایه خارجی» تأکید کرد و با کنایه به سپاه پاسداران افزود:“در این راستا اقتصاد باید به گونهیی سامان گیرد که به جای شکلگیری انحصارها و محدودیتها، میدان برای فعالیت همگان باز شود تا اقتصاد هر چه بیشتر به سمت رقابتی شدن حرکت کند». (ایرنا ـ 2فروردین 95).
متقابلاً سپاه پاسداران هم سخنگوی خود پاسدار جزایری را به صحنه فرستاد تا آمادگی خود برای جنگیدن بر سر غنائم تحت اختیار خود تحت عنوان «آمادگی همهجانبه نیروهای مسلح در کمک به دولت برای تحقق اقتصاد مقاومتی» را مورد تأکید قرار دهد.
پاسدار جزایری ضمن تصریح این نکته که: «مخاطب اصلی اقتصاد مقاومتی دولت محترم است» برای آن خط و نشان کشید که «هر گونه کوتاهی و قصور در بهکارگیری منویات رهبری (در مورد) اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل به آن خسارت و خطایی نابخشودنی» است. (خبرگزاری فارس ـ3فروردین 95).
پاسدار رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به صحنه آمد تا با انگشت گذاشتن بر شکست دولت روحانی در مقابله با معضل بیکاری او را تهدید کند که: «دولتها… اگر هم خودشان نمیتوانند باید اجازه بدهند نیروهای انقلاب همانطور که شاه را بیرون کردند… فقر، بیکاری و تبعیض را از این کشور بیرون کنند» (خبرگزاری ایسنا ـ ۲فروردین ۹۵).
به این ترتیب به نظر میرسد که اظهارات علی خامنهای ولیفقیه ارتجاع اگر هیچ خاصیتی نداشته، لااقل این فایده را داشته است که بیش از پیش روشن کند که اولاً «اقتصاد مقاومتی»، بهرغم آن که در عالم واقع همان اقتصاد تحت سلطه سپاه پاسداران است، اما در عالم دجالگری چنان تعریف شده و بر روی کاغذ جاری گردیده که بهاصطلاح لیبرالهای دولت حسن روحانی هم به خوبی میتوانند برجامهای بعدی را از آن استنباط کنند و تحت لوای آن، خر خود را به سوی خانه «کدخدا» برانند. ثانیاً، از دعوایی که در همین دو سه روز اول سال نو درگرفته میتوان دریافت که سال 95سال بالا گرفتن جنگ هژمونی و سالی بس پرتوفان و پرتلاطم خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر