کل نماهای صفحه

۱ فروردین ۱۳۹۵

ایران- خامنه ای یک ضربه کشنده منطقه ای - تحولات سوریه، آغاز پایان اسد!؟

ایران- خامنه ای یک ضربه کشنده منطقه ای - تحولات سوریه، آغاز پایان اسد!؟
اعلام ناگهانی خروج نیروهای روسیه از سوریه، توسط پوتین، هم‌چنان موضوع تفسیر و موضع‌گیریهای مختلف است. کلاً دو تفسیر متفاوت در این باره وجود دارد. یک تفسیر بر این متکی است که حرکت پوتین، غافلگیرانه بود. تفسیر دیگر آن را قابل پیش‌بینی می‌دانست.

هر دو تفسیر از یک نظر درستند. از یک طرف به‌طور پایه‌یی قابل فهم است به‌خاطر هزینه‌های سنگین سیاسی، نظامی و اقتصادی، روسیه از ابتدا نمی‌خواست برای همیشه در سوریه بماند. تلویزیون رژیم هم در این رابطه گفت: خروج روسیه نقشه مسیر از پیش طراحی شده بوده.

تقریباً تمام تحلیلگران سیاسی بر این باورند که ورود روسیه به این میدان، به این منظور بود که بتواند در جاهای دیگر از غرب امتیاز بگیرد. پس می‌شد این خروج را پیش‌بینی کرد.

اما از سوی دیگر، این خروج غیرمنتظره بود؛ چرا که درست در آستانه شروع مذاکرات که طی آن، روسیه می‌توانست به‌خاطر حضور نظامیش، امتیازات بیشتری کسب کند، یکباره صحنه را خالی کرد.

به نظر می‌رسد روسیه حرکت حساب شده‌ای را انجام داد و در معامله‌ای که در نظر داشت، به هدفش رسید. یک سایت رژیم می‌نویسد: «این تصمیم می‌تواند ناشی از معامله با آمریکا و شاید  عربستان سعودی  باشد» (سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی-26اسفند 94).

بنابراین، اگر رژیم و نیروهای وابسته‌اش، از این اقدام روسیه به‌شدت گزیده شده باشند و آن را خنجر از پشت تلقی کنند، کاملاً قابل فهم است، اگر‌چه تلاش می‌کنند این گزیدگی را بروز ندهند، اما گاهی لحنشان آن را لو می‌دهد، مثلاً یکی از رسانه‌های رژیم این خروج را این چنین مطرح کرده است: «ارتش تزارها بار و بندیل را بسته‌اند و قصد دارند تا از سرزمین شام خداحافظی کنند». (سایت حکومتی قانون-26اسفند 94).

پی بردن به‌دلیل این‌که چرا برخی رسانه‌ها در مسکو یا تهران تأکید می‌کنند که روسیه همه نیروهایش را از سوریه خارج نمی‌کند و هم‌چنان به حمایت خود از اسد ادامه می‌دهد، چندان دشوار نیست؛ زیرا در دیپلوماسی این قبیل حرفها، برای کمرنگ کردن برخی اقدامات و مواضع تند یا کم کردن از فشارها، رایج است و مصرف تبلیغاتی دارد. آنچه اهمیت دارد تحولی است که در صحنه و روی زمین صورت گرفته است و آنچه روی زمین صورت گرفته آن است که بین 3 تا 6هزار تن از نیروهای روسیه از سوریه خارج می‌شوند (آسوشیتدپرس 26اسفند 94).

لاوروف وزیر خارجه روسیه گفت «تصمیم روسیه برای راضی کردن هیچ طرفی نیست»، اما در جمله بعد افزود: «باید شرایط را برای حل سیاسی بحران فراهم کنیم!» وی به این ترتیب روشن کرد که روسیه دیگر درصدد پیشبرد یک خط نظامی نیست.

در برابر کسانی که معتقدند روسیه در ازای خروج از سوریه، در پشت پرده امتیازی گرفته است؛ این پرسش قرار می‌گیرد که چندی پیش، عربستان مقاماتش را به مسکو فرستاده بود و امتیازهای قابل توجهی را به طرف روسی پیشنهاد کرد؛ اما چرا روسیه تا این نقطه جنگ را ادامه داد؟

پاسخ آن است که عامل اصلی و مبنایی که روسیه را وادار به عقب‌نشینی کرد، پایداری رزمندگان آزادی سوریه در عرصه نظامی و کوتاه نیامدن هیأت مذاکره‌کننده اپوزیسیون سوریه، در صحنه سیاسی و دیپلوماتیک بود. ایستادگی هیأت اپوزیسیون به‌رغم آن بود که حتی طرفهای غربی هم آنها را زیر فشار قرار داده بودند تا به شرایط رژیم آخوندی و رژیم اسد تن بدهند که مهمترین آن، دست کشیدن از شرط کنار رفتن اسد بود. اما آن‌گونه که محمد علوش از مسئولان هیأت اپوزیسیون سوریه به‌روشنی گفت: «مرحله انتقالی در سوریه با سرنگونی بشار اسد یا مرگ او شروع خواهد شد». (الجزیره 23اسفند 94) البته نقش عربستان و ترکیه و کشورهای منطقه، که در جبهه مقابل رژیم بودند هم، به‌عنوان عامل کمکی، جای خود را دارد.

عقب‌کشیدن روسیه، تاثیر مشخصی بر مذاکرات ژنو و بر مواضع اسد و رژیم آخوندی دارد. در حالی‌که تا پیش از این تحول، وزیر خارجه رژیم سوریه تأکید می‌کرد که اگر در مذاکرات بحث رفتن اسد مطرح باشد، ما اصلاً شرکت نمی‌کنیم، اکنون از این اظهارات خبری نیست؛ در مقابل، وزیر خارجه آلمان تأکید کرد: «این مسأله باعث می‌شود بشار اسد تحت فشار قرار گیرد و گفتگویی جدی در مورد یک روند انتقال سیاسی در ژنو انجام دهد.»

پرسش نهایی این است که آیا از این تحولات، می‌توان نتیجه مذاکرات را پیش‌بینی کرد؟

البته در جزئیات نمی‌توان، اما سمت و سوی تحولات را می‌توان برآورد کرد. این جمله تلویزیون رژیم می‌تواند گویای این سمت و سو باشد: «در حالی‌که مذاکرات ادامه دارد، آمریکا بار دیگر بر برکناری اسد تأکید کرد».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر