از درون رژيم - پشت پرده سخنراني
سركرده پاسداران عليه روسيه وشقه واخلافات چندباره در راس پاسداران ونظام
تهيه شده از روي يادداشتهاي مينا سپهري
خبرهاي درون رژيم حاكي است كه اختلافات
ودرگيري هاي لفظي وشقه شدن در راس سپاه وشورفرماندهي سپاه بالا گرفت وميانجي گري
هاي نماينده خامنه اي درسپاه هم فايده نكرد ونهايتا سركرده پاسداران محمد علي
جعفري خود تصميم گرفت موضوعي كه مورد اختلاف بود را در سخنراني علني كند.
يك فرد مطلع گفت :
اجازه بدهيد قبل از اينكه اين يك هفته وچند روز
گذشته را خدمت شما عرض كنم يك مقدار به عقب برگردم ومسيري كه طي شد را برايتان توضيح
دهم.
مدتهاست كه بحث سوريه در بالاترين سطح تصميم گيري نظام مطرح است ساده تر اينكه
هر روز روي ميز سپاه ونظام ميباشد
يادتان هست رفسنجاني
در مازندران چي گفته بود روي شخص بشاراسد رفته بود وميگفت كسي كه ملتش را با گاز شيميائي
ميكشد، ما چرا بايد از آن حمايت كنيم ؟.خود اين مسئله خيلي دست وپا گير شد اما ما
كار خودمان را كرديم وهمينجور جلو رفتيم اما يك واقعيت ،آن زير عمل ميكرد
وهمينجوري دو دستگي در سپاه كه اصل پروژه را پيش ميبرد ايجاد شد، كه همينجا بگويم
كه اگر چه در ظاهراقليت بودند اما بسياري هم مخالف دخالت در سوريه بودند، ولي از
عواقب ابراز آن ميترسيدم جايش نيست ولي بدانيد به بسياري كه همين شك رفت الان
آثاري از آنها نيست ومعلوم نيست به چه سرنوشتي دچار شده اند من فقط مشابه اين فضا
را در دروان جنگ ايران وعراق وزمزه هاي پايان جنگ ديده بودم .
بهر حال برويم سراغ بحث خودمان.
تا اينكه جنگ در سوريه سخت شد ودست ما هم
روشد ومجبور شديم با تمام موجوديت شيعه در همه جا وارد اين جنگ بشويم ، كشته داديم
وشكست خورديم وهي عقب نشيني كرديم حتي
مجبور شديم كه بخشي ازشهرهاي سوريه را آگاهانه تقديم كنيم به داعش كه خودش يك مانعي بشود براي
پيشروي ارتش آزاد سوريه ،تا اينكه رسيديم به جائي كه كمتر از 25درصد سوريه دست
بشار اسد نماند.
بحث طولاني است ومن فقط نوگ موضوعات را گفتم
.
خلاصه اينكه جلسات پشت سر هم در سپاه تشكيل
شد .شكاف ودسته بندي عميق تر ميشد تا اينكه در بالاترين سطح حاج قاسم سليماني بحث
را آورد كه بايد رفت دنبال متحد ديگر وبا حزب الله وعراقي ها وافغاني ها وپاكستاني
ها جواب نميدهد ما تابحال مخفيانه آنجا بوديم ولي حالا كه دست ما روشد بايد برويم
دنبال متحد، خيلي ها نميدانستند كه منظور حاج قاسم كدام متحد است كه سفر حاج قاسم
به روسيه مخفيانه صورت گرفت پيمانها بستيم وقرار ومدارها گذاشتيم تا اينكه روسيه
هم بتواند مخفيانه وارد سوريه شود وباسم دولت بشار اسد بجنگد ، اما اين خط پيش
نرفت ،اولين هواپيماي بي سرنشين روسيه كه ديده شد رديابي هاي بعدي شروع شد ومطبوعاتي
شد وقتي مطبوعاتي شد روسيه هم علني كرد ماهم به او گفته بوديم بايد باسم جنگ با
داعش وارد شويد كه آنها هم قبول كردند ولي اينهم زود روشد.
كمي ميرويم جلوتر ،دسته بندي وشقه در
بالاترين سطح فرماندهان سپاه وجود داشت اما زمينه بروز بعد از حرفهاي رفسنجاني تا
چندي قبل وجودنداشت ، تا اينكه حاج حسين همداني شهيد شدند،نميدانيد چه خبرها شد
همه چيز زير علامت سئوال رفت ، مخالفان وموافقان حضور نظامي روسيه روبروي هم صف
كشيدند چرا چرا ها شروع شد. ،جلسات زيادي تشكيل شد حرف هم يكبار رسما پيش آقاي
خامنه اي برده شد ولي آقا گفتند خودتان با هم بنشينيد وهر چه كه صلاح وبنفع مملكت
ماست تصميم گيري كنيد ولي صلاح نيست كه اين اختلاف به مطبوعات كشيده شود ولي نتيجه
اي نداد وحرف آقا زمين ماند .
راحت تر صحبت كنم حاج قاسم يك طرف بود وروسيه
را تنها راه حل وتنها راه بقاي اسد ميدانست اما تعدادي هم مخالف بودند .
واما ميرسيم به اصل سئوال چرا سردار جعفري
اين حرفها را عليه روسيه زدند؟.
سردار جعفري كه مصاحبه كرد وروسيه راكوبيد
وگفت كه روسيه منافع خودش را دنبال ميكند روي قضيه است ايشان خيلي محتاط
وديپلماتيك صحبت كردند اما پشت پرده اين تصميم گيري فقط خونريزي وتير وتير كشي
نداشت حرف كساني كه ميگفتند روسيه قابل اعتماد نيست وخيانت ميكند با فاكتهاي بسيار
زيادي گفته شد والان داشت ثابت ميشد ،چندين نشست در سطح فرماندهان نيرو وسپاه تشكيل
شد بسياري مواقع به فحش ودرگيري شديد كشيده شد، كسي هم نميتوانست به آنها مارك خائن
بزند آنها ميگفتند ما چرا اينهمه بايد كشته بدهيم خسارت ببينيم وسياسي اينهمه فشار
را بپذيريم ولي الان روسيه بيايد وهمه دست آوردهاي ما را ببرد وببلعد ،حرفشان
منطقي ودلسوزانه بود ولي اينها نميدانستند كه ماداشتيم همه چيزمان را وبشار اسد را
از دست ميداديم وشكست ميخورديم ولي از طرف ديگر حرفشان راست بود چرا روسيه با غرب
وآمريكا دارد معامله ميكند واين وسط نيرو كشته داديم توي خاورميانه وپيش مسلمانان
بده وبي آبرو شديم وحالا طرف حساب بايد روسيه باشد پس ما واينهمه خسارات وتلفات
وفشارهاي سياسي كه تحمل كرديم چي ميشود.
آقاي جعفري خيلي تلاش كرد آدمها را براساس
حرف آقا قانع كند واختلافات را حل كند ولي نشد او نهايتا عليرغم همه عواقب آن
تصميم گرفت پشت آن عده از فرماندهان سپاه برود كه ميگفتند روسيه خائن است نهايتا
آقاي جعفري رفتند وسخنراني كردند ومصاحبه
كردند كه روسيه منافع خودش را دنبال ميكند وما حرفش را قبول نداريم وحرفهاي ديگري
هم زد.
اما شنيدم كه مقامات روسيه هم جواب سردار
جعفري هم دادند وگفتند كه بقاي اسد مرز سرخ ما نيست كه خدا بما رحم كند با اينهمه
اختلاف من خودم فكر ميكنم تضادها باز هم بالا ميگيرد وشايد اقا وارد شود ولي نظر
خودم هست اوضاع در كل بضرر ما وسپاه پاسداران است حتي پيش خودتان باشد وضع حزب
الله خيلي بدتر از اين است ومستمر ما اعتراضات واختلافات داخل حزب الله را ميشنويم
اين موضوع ته ندارد سوريه اي ها كه مقابل ما هستند حتي اجازه تردد وپيش روي را
نميدهند همه را با تاو ميزنند شهداي ما هم مال همين است آنها بدجوري مقاومت ميكنند
برداشت ما وروسيه اين نبوده حالا حساب كنيد روسيه برود معامله كند وبمباران روسيه
قطع شود سقوط اسد خيلي سريع اتفاق خواهد افتد خدا آنروز را نياورد
از درون رژيم
تهيه شده از روي ياد داشتهاي مينا سپهري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر