گرگرفتن شعلههای آتش جنگ باندی - جنگ انتخابات در باتلاق برجام!
کمتر از یک سال
به نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم در سال 96 باقی مانده و از هماکنون شعلههای
آتش جنگ باندی در این مورد، زبانه میکشد. همزمان علائم ورود رژیم به مسیر برجام منطقهیی
هم نمود پیدا کرده است. سوالی که مطرح است این است که آیا امکانپذیر است این دو بحران،
یعنی جنگ انتخابات و موضوع برجام2 باهم در درون رژیم فعال شود؟ چون فعال کردن همزمان
بحرانها طبیعی نیست.
در پاسخ باید گفت که اگر با یک رژیم معمول روبهرو
بودیم که از حداقل ثبات برخوردار بود، این حرف درست بود؛ طبیعی این است که هر دستگاه
و دولتی، در لحظه یک تضاد را اصل بگیرد و تلاش کند تضادهای مخلتف با هم فعال نشوند.
اما اینجا، ما نه تنها با یک دستگاه معمولی طرف نیستیم، بلکه با رژیمی مواجهیم که
از رأس تا عمیقترین نقاط وجودیش شقه شده است. این را هم میشود از وضعیت رأس نظام،
یعنی خامنهای دید که چطور باند رقیب به او میتازند. چند روز پیش آخوندی به نام حمید
روحانی بهروشنی درباره خامنهای گفت: «رهبر تنهاست... امروز کسانی دور رهبری را گرفتهاند،
حتی بهعنوان مشاور، اما انقلابی نیستند... لذا میبینیم در مقابل هجمههایی که صورت
میگیرد یک سکوت مرگباری وجود دارد... » . یا در نمایش جمعه 28خرداد تهران آخوند امامی
کاشانی روضه «غربت» ولیفقیهش را خواند.
این از یک طرف، از طرف دیگر مشکل رژیم این است که
تشدید بحرانها دیگر دست خودش نیست. بهخصوص بعد از زهر خوردن بحرانها که از درون و
بیرون خودش تشدید میشوند. خامنهای با این وضعیت طلسمشکستگی و بحرانهای فزاینده،
نه تنها نمیتواند بحرانها را کنترل کند، بلکه خودش هم مجبور است بهخاطر جنگ قدرت
جدی که وجود دارد و فرش را از زیر پایش میکشند، با تمام قوا وارد جنگ باندی شده و
شخصاً یک طرف این جنگ باشد که البته این خودش باعث میشود که این بحرانها در کنار هم
هرچه فعالتر شوند. مثلاً مجبور است از همین حالا وارد جنگ انتخابات بشود والا رفسنجانی
از همین حالا خیز اساسی برای نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم در خرداد96 برداشته.
بعد هم با لگدی به باند خامنهای گفته: «اقلیت مزاحم، مردم را از حضور در انتخابات
ناامید نکنند... نباید از مردم انتقام گرفت» . پس باید گفت که اگر چه غیرمعمول و غیرمعقول
است، اما در رژیم بحرانها با هم فعال میشوند و روی هم تأثیر متقابل تشدید کننده دارند.
البته با توجه به اینکه در هرزمانی یکی از بحرانها
اصلی است، ممکن است سؤال شود، بحران اصلی رژیم کدام است؟
درحال حاضر غیر از بحران اقتصادی و اجتماعی که در
حادترین حالت خودشان هستند، دو بحران جدی هم در درون نظام ولایت، همزمان سربرآوردند.
یکی زهرخوری منطقهیی، یکی هم جنگ انتخابات 96.
واقعیت این است که نمیشود خیلی دقیق پاسخ داد که
کدام اصلیتر است. چون هر دو روی هم تاثیر مستقیم میگذارند. به این صورت که هر دو
باند رژیم میدانند، رفسنجانی از برجام2 یعنی زهر منطقهیی استقبال میکند، چون هم
در جهت خواستها و منافعش هست و معتقد است که نظام این طوری حفظ میشود والا اوضاع خطرناک
است، هم در جهت جنگ انتخابات به کاری میآید، لذا صاحب امتیاز بودن برجام2 را میخواهد
به اهرم اصلی جنگ انتخابات با خامنهای تبدیل کند. اما خامنهای در این وضعیت نیست،
او به اجبار و بهخاطر وضعیت خفگی اقتصادی و اجتماعی دارد به سمت زهر منطقهیی میرود،
تا بلکه راه نفس حتی موقتی پیدا کند، خامنهای مجبوراست طوری وارد بشود که امتیاز برجام2
اگر عملی شد توی جیب رفسنجانی و روحانی نریزد تا در نمایش انتخابات فرش از زیر پاش
کشیده نشود. پس خامنهای هم مجبور است در هر دو بحران کاملاً فعال باشد. پس هر دو بحران
همزمان و به موازات هم برای هر دوباند مهم و حیاتی است، اما اگر بخواهیم در نهایت روی
یکی انگشت بگذاریم، طبعاً برجام2 یعنی زهر منطقهیی مهمترین و تعیین کنندهتر خواهد
بود چون تنها هم خامنهای و هم رفسنجانی راه نفس رژیم را در آن جستجو میکنند.
حالا اینکه با فرض وارد شدن به برجام2، آیا رژیم
میتواند راهی برای حل و فصل بحرانهای اصلیش پیدا کند؟ و چه چشماندازی در برابر رژیم
قرار دارد؟
واقعیت این است که در صورتی برجام2 میتوانست راهی
برای حل و فصل بحرانهای رژیم باز کند، که برای نظام «گشایش» باشد. اما بهترین تعریف
را خامنهای از زهرخوری کرد، آنجا که 25خرداد این مسیر را «تنزل بیپایان» تعریف کرد و گفت: «این تنزل پایانی ندارد، همانگونه
که اکنون بعد از موضوع هستهای، موضوع موشکی را پیش کشیدهاند، بعد از موشک، نوبت به
حقوقبشر میرسد، بعد از حقوقبشر، موضوع شورای نگهبان، سپس موضوع ولایت فقیه
و در نهایت قانون اساسی و حاکمیت اسلام مطرح خواهد شد» .
از طرفی، تجربه برجام1 و زهر اتمی الآن در برابر
همه هست. برجامی که آنقدر برای رژیم فاجعهبار بوده که خودشان به آن میگویند، «باتلاق
برجام، بنبست برجام، یا تیربار برجام» . البته طبیعی هم هست. چون زهر هست و زهر هم
وقتی وارد یک کالبد میشود، از درون آن را پوسیده و فرتوت و میرا میکند. بنابراین،
ورود به برجام2 هم نه تنها گرهیی از بحرانهای رژیم باز نمیکنه، بلکه آنها را بهشدت
افزایش میدهد. بهویژه تاثیر این زهرخوری جدید تأثیر مستقیم در تشدید جدی جنگ باندی،
درباره نمایش انتخابات 96 خواهد داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر