مختصات نظام در سالمرگ دجال!سرنوشت, سرنوشت رقت آوری خواهد بود
صحبتهای خامنهای در سالمرگ دجال بر سر قبر او از دو جهت مهم بود.
اول شرایطی که رژیم در آن قرار دارد، شرایطی که زورآزمایی در جنگ انتخابات در عمل به پایان رسیده و نتیجه آن روشن شده است. نتیجهیی که نشاندهنده تعادلقوای کنونی رژیم است.
دلیل دوم هم در ادامه همین نکته این است که میشود از لابلای این صحبتها، مختصات کنونی رژیم را هم به دست آورد.
مختصاتی که میشود آن را در4 محور باز کرد و توضیح داد.
محور اول؛ نتیجه نهایی نمایش انتخابات در دو مجلس رژیم، یعنی هم خبرگان و هم مجلس ارتجاع مشخص کرد که هیچکدام از دو باند، دست بالای جدی ندارند که این نشاندهنده نوعی قفلشدگی است که پیآمد آن تشدید جنگ باندی است. این واقعیت یعنی هرچه ضعیفتر شدن رژیم که در صحبتهای علی خامنهای خیلی بارز بود. خامنهای با نشانی دادن خیلی روشن، به رفسنجانی حمله کرد و گفت «این خطاست که گمان کنیم انقلابی فقط آن کسی است که در دوران امام بوده است» . به روحانی هم بر سر ادعاهایی که دارد، بهخصوص در مورد توسعه و سرمایهگذاری حملات جدی داشت.
واقعیت این است که این حملات که عمق شکاف را نشان میدهد، در واقع نمایش ضعف خامنهایست که بیانگر وضعیت بسیار ضعیف رژیم آخوندی است. وضعیتی که احمد خاتمی روز 13خرداد نسبت به آن هشدار داد: «کسانی فکر میکنند به جز رهبری شخص دیگری هست که حرف آخر را بزند ».
محور دوم؛ اعتراف به بنبست اجتماعی است. یعنی اعتراف به اینکه مهار کنترل و سرکوب جامعه را دارد از دست میدهد. این واقعیت در حرفهای خامنهای بسیار آشکار بود. که البته اگر از قبل هم به حرفهای سردمداران رژیم نگاه میکردیم، میشد این را فهمید. برای نمونه روز 6خرداد آخوند مکارم شیرازی هشدار داده بود: «هجوم فرهنگی دشمن در هیچ عصری مانند دوران کنونی نبوده... چنانچه جوانان جامعه را مدیریت نکنیم خیلی چیزها از دست ما خارج میشود» . حالا خامنهای به همین وضعیت با ابراز نگرانی نسبت به فضای مجازی که گفت: «جوانهای عزیز ما... درست دقت کنند, توجه کنند» اعتراف کرد.
محور سوم؛ بنبست اقتصادی است که در اظهارات خامنهای بارز است. از یک طرف به روحانی حمله میکند که با سرمایهگذاری خارجی مسأله اقتصاد حل نمیشود. «ادغام در اقتصاد جهانی... افتخار نیست» . و نتیجهاش «خسارت و ضرر و شکست است» از طرف دیگر تنها راهحلی که نشان میدهد، بازگویی همان عبارت کلی اقتصاد مقاومتی است که معنایش نگهداشتن اقتصاد در قبضه سپاه پاسداران است. کشمکش بین خامنهای و روحانی بر سر چگونگی برونرفت اقتصادی، همان بنبست اقتصادی است که اینطور آشکار میشود.
چهارمین محور در بیان مختصات رژیم، باتلاق برجام است که در حرفهای خامنهای خیلی روش دیده میشود که در یک دوگانه گویی از یک طرف میگوید: «هر فرد و جریانی اگر به آمریکا اعتماد کرد خطای بزرگی مرتکب شده و سیلی خواهد خورد» و از طرف دیگر به امید رهایی از همین باتلاق برای ادامه مذاکره راه باز میکند و میگوید: «انسان ممکن است دچار وسوسه شود که برویم با یک ابرقدرتی همکاری کنیم... اگر در هر قضیهیی به فرض که البته محال است، مذاکره و از اصول تنازل کنیم آمریکا نقش مخربش را تکرار خواهد کرد» . یعنی مثل همیشه شکاف باقی میگذارد و فرض و شرطی را برای مذاکره عنوان میکند.
طبیعی است که این سؤال پیش بیاید که چرا خامنهای این مختصات را که تماماً بیانگر وضعیت بهشدت ضعیف رژیم است، به نمایش گذاشت؟ چرا مثل همیشه تلاش نکرد روی این وضعیت را بپوشاند.
واقعیت این است که اگر صحنه تماماً در دست خودش بود، هرگز این کار را نمیکرد. اما در حال حاضر با بسیجی از طرف رفسنجانی و روحانی برای پیشبرد خط خودشان، روبهرو شده است، از جمله اینکه رفسنجانی 9خرداد در تمام زمینهها جلوی خامنهای پیچید که از همه هم مهمتر در رابطه با وضعیت منطقه بود که جام زهر منطقهیی را بلند کرد و گفت: «دست ما در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و یمن... بند شده... ادامهاش هم واقعاً کار سختی است» . جالب است علی لاریجانی هم در اولین موضعگیریش بعد از نشستن بر صندلی ریاست مجلس ارتجاع، شبیه همین حرفها را تکرار کرد و گفت: «اولویتهای ما، مسائل منطقهیی است، زیرا چالشهایی در منطقه همچون عراق، سوریه و افغانستان وجود دارد» . بعد هم در یک رویکرد جامزهری گفت: «اگر مردم بشار اسد را نخواهند، ما هم مشکلی نداریم و موضع ما آن است که مردم سوریه چه میگویند» . از طرف دیگر روحانی هم فرش زیر پای خامنهای را میکشد. حرفهای روز 13خرداد آخوند روحانی با زبانی روشن زیرآب مرجعیت خامنهای را میزند و میگوید: «امام... فرمود، مرجعیت برای رهبری نیاز نیست» . بعد شروع به تبلیغ سید حسن خمینی میکند که در واقع بهروشنی اعلام میکند که او میتواند ولیفقیه آینده باشد. بنابراین خامنهای مجبور است به صحنه بیاید و حد و مرزها را روشن کرده و هشدار بدهد و اعتراف و اعلام خطر کند.
البته نهایتاً شخص ولیفقیه ارتجاع در همین سخنرانی، مختصات رژیم را در بهخوبی در یک جمله خلاصه کرد و گفت «سرنوشت, سرنوشت رقت آوری خواهد بود» .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر