کل نماهای صفحه

۱۷ خرداد ۱۳۹۵

تمامیت نظام آخوندی، اسیر در ”باتلاقهای اقتصادی ”

تمامیت نظام آخوندی، اسیر در ”باتلاقهای اقتصادی ”


طی روزهای اخیر یکبار دیگر رویارویی دو باند رژیم یعنی خامنه‌ای و روحانی – رفسنجانی، بر سر راه‌حل گشودن بن‌بستهای اقتصادی کشور، برجسته‌تر شد.

روحانی هم‌چنان سود و مصلحت و منافع باند و جناح خود را در وابستگی به غرب و فروش نفت خام و گرفتن وام و آمیخته شدن با رنگ و روغن صندوق بین‌المللی پول و تمکین به خطوط ارسالی از آنسوی آبها می‌داند. او دوره چنگ‌اندازی سپاه بر تمام اقتصاد کشور را برای بقای نظام غارتگر آخوندی پایان یافته می‌داند و راه‌حل نجات را آویختن به دامن غرب را می‌داند و می‌گوید:

آیا رشد اقتصادی 8 درصدی با سرمایه داخلی امکان‌پذیر است. اقتصاددانهای ما و سازمان مدیریت ما محاسبه کرده‌اند و من در مجلس نیز اعلام کردم که اگر رشد 8 درصدی بخواهیم و تمام امکانات داخلی به میدان بیاید، ما سالانه نیازمند رقمی نزدیک به 50 میلیارد دلار جذب سرمایه خارجی هستیم و چگونه این سرمایه را باید جذب کنیم. بخش خصوصی باید سرمایه خارجی را به کشور بیاورد و با آنها شریک شوید و همه از جمله دولت در این امر سهیم هستند.

باید تکنولوژی، سرمایه به کشور بیاید و باید بازار جدیدی برای تولید پیدا کنیم و ما راه دیگری را نمی‌شناسیم و اگر می‌خواهیم با دنیا رقابت کنیم با تکنولوژی قدیمی نمی‌توانیم رقابت کنیم و جنس و قیمت شما نمی‌تواند رقابت کند و برای این‌که تکنولوژی به کشور بیاید، این امر بدون سرمایه امکان‌پذیر نیست. سرمایه خارجی می‌خواهیم که همراه آن تکنولوژی نو باشد و اگر بخشی از بازار داخلی را به وی می‌دهیم، باید بخشی از بازار خارجی را به ما بدهد و ما باید بتوانیم به بازار خارجی برویم و با این حرکت می‌توانیم هم رشد اقتصادی و اشتغال را بهبود بخشیم... در برنامه پنج ساله پیش‌بینی شده است که در برخی بخش‌ها مانند آموزش و پرورش و بهداشت، دولت به جای به جای تصدی‌گری خرید خدمت کنیم و مردم بهتر از ما می‌توانند مدرسه درست کنند و بچه‌های ما را آموزش دهند، باید خرید خدمت کنیم و باید برای صندلی‌های مدارس به بخش خصوصی پول دهیم، آن هنگام رقابت ایجاد می‌شود... . (سایت روحانی 12اردیبهشت 95)

اما خامنه‌ای که می‌داند این قبیل طرحهای روحانی جام زهرهای بعدی را به‌دنبال دارد، یک تابلوی ورود ممنوع سر راه روحانی نصب کرده است و به تبلیغ راه خودش می‌پردازد و می‌گوید: ”می‌توان در این مسیر با شیوه انقلابی حرکت کرد که در آن صورت، پیشرفت قطعی است و می‌توان با شیوه دیگری حرکت کرد که در چنین وضعیتی، سرنوشت رقت باری رقم خواهد خورد و ملت ایران و اسلام سیلی خواهد خورد.

استقلال اقتصادی» به‌معنای هضم نشدن در هاضمه اقتصاد جامعه جهانی است. آمریکایی‌ها بعد از مذاکرات هسته‌یی گفتند: معامله هسته‌یی با ایران باید موجب ادغام اقتصاد ایران در جامعه جهانی بشود، معنای این حرف این است که ایران در «نقشه و نظامی که سرمایه‌داران عمدتاً صهیونیسم برای تصرف منافع مالی جهان ترسیم کرده‌اند، هضم و جذب شود.

خامنه‌ای گفت: ”آمریکاییها در تحریم، فلج کردن اقتصاد ایران را دنبال می‌کردند، اکنون نیز که مذاکرات به نتایجی منتهی شده، می خواهند اقتصاد ایران در هاضمه اقتصاد جهانی که سردمدار آن آمریکاست، بلعیده شود. خامنه‌ای، اقتصاد مقاومتی را تنها راه تحقق استقلال اقتصادی اعلام کرد. در همه تصمیمات بزرگ و همه کارها از جمله قرارداد با کشورهای دیگر باید اقتصاد مقاومتی جداً مد نظر باشد.

خامنه‌ای با نقد کسانی که رونق اقتصادی را صرفاً در گرو سرمایه‌گذاری خارجی می‌دانند، گفت: ”... نباید همه چیز را به جذب سرمایه‌گذاریهای خارجی منوط کرد... “. (سایت خامنه‌ای۱۵/۳/۹۵)

واقعیت چیست؟ واقعیت این است که رژیم آخوندی به‌دلیل ساختار فاسد اقتصادی خود آن‌چنان به بن‌بست رسیده که هر راهی که برای خروج از این بن‌بستها برای خود جستجو می‌کند، در باتلاق بیشتری فرو می‌رود. از جمله محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت رژیم، ۳ باتلاقی که از نظر او اقتصاد کشور را تهدید می‌کند را این‌چنین توصیف کرد: ”در مقابلمان سه باتلاق داریم؛ باتلاق اول اقتصاد دولتی است، طرحهای نیمه‌تمام که رودرروی دولت است، 400هزار میلیارد تومان است، 400هزار میلیارد تومان هم بدهی دارد، درآمدش 140 تا 150هزار میلیارد تومان است. هزینه‌های جاری و طرحهای نیمه‌تمام 80 درصد درآمد دولت را به خود اختصاص می‌دهند.

باتلاق دوم، باتلاق بانکی است که نمی‌تواند «هزار هزار میلیارد تومان» نقدینگی را به جریان تولید ملی وارد کند. بانکها نمی‌توانند به‌دلیل عدم کفایت سرمایه و معوقات زیاد و اشکالات دیگری که دارند از این پولها در جریان تولید استفاده کنند.

باتلاق سوم باتلاقی است که بنگاهها در آن گرفتار هستند، مطالبات کارآفرینان از دولت و بدهکاری به بانکها یک باتلاق دیگر است. بنگاهها بین بانک و دولت گرفتار شده‌اند. خود بانکها هم نمی‌توانند نقدینگی را که هزار هزار میلیارد تومان است در بخش تولید جریان بدهند. این سه مسأله به برجام هیچ ارتباطی ندارد... “. (خبرگزاری حکومتی فارس 3خرداد 95).

واقعیت این است که عبور از باتلاقهای خود ساخته، که تمامیت نظام نظام ولایت‌فقیه با همه باندها و جناح هایش در آن گیر افتاده‌اند، جز از بیرون آنها یعنی به دست مردم و مقاومت مردم ایران گره‌کشایی نمی‌شود. گرهی که طبعاً با نفی تمامیت این نظام سراسر فاسد و غارتگر باز خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر