علی خامنهای روز پنجشنبه 16اردیبهشت به بهانه روز مبعث به صحنه آمد و در نمایشی که ترتیب داده بود سخنرانی کرد. جدا از کلیگوییهای معمول، صحبتهای ولیفقیه ارتجاع را میتوان در 3 محور خلاصه کرد:
آه و ناله نسبت به تشدید فشارهای جهانی و احتمال تحریمهای بیشتر و ابراز درماندگی در قبال برجامهای بعدی از جمله زهر منطقهیی که در راه است؛
عقبنشینی غیرمستقیم از دود و دم قبلی در مورد رزمایش در خلیجفارس و رجزخوانیهای پاسدار سلامی جانشین سرکرده سپاه پاسداران ؛
دهن به دهن شدن با حسن روحانی از موضع بسیار ضعیف، انگار نه انگار که او ولیفقیه رژیم است.
هفته گذشته (روز 14اردیبهشت) پاسدار حسین سلامی جانشین سرکرده کل سپاه پاسداران در یک فقره دود و دم در تلویزیون رژیم گفته بود: «به آمریکاییها و به شرکا و متحدان منطقهای آنها هم هشدار میدهیم اگر بخواهند از ادبیات تهدید استفاده کنند اجازه عبور و تردد هیچ کشتی یا هیچ شناوری را نخواهیم داد». بلافاصله مارک تونر سخنگوی وزارتخارجه آمریکا به این تهدید واکنش نشان داد و رژیم را به تحریمهای بیشتر و اقدامات جدی تهدید کرد. علی خامنهای در حرفهایش پس از اینکه بهطور مفصل توضیح داد که: «سخنگویان آمریکایی اعلام کردند که مخالفت ایران با سیاستهای آمریکا در خاورمیانه، موجب میشود که ما ایران را مثلاً تحریم کنیم یا با ایران مقابله کنیم»، به جای درشتگوییها و عربدهکشیهای معمول، گفت: «این وضعیت، جاهلیت است و این جاهلیت، امروز وجود دارد». او سپس، برای اینکه هیچ سوءتفاهمی باقی نماند، گفت: «جمهوری اسلامی، از آغاز کار، هیچ جنگی را شروع نکرده است و هیچ حرکت نظامی علیه هیچ کشوری انجام نداده است». این اظهارات، نگرانی و وحشت آشکار و عقبنشینی ولیفقیه ارتجاع را به نمایش میگذارد.
علی خامنهای همچنین بدون اشارهیی به حرفهای روحانی از موضع ضعف با او دهن به دهن شد. خامنهای طی یک سخنرانی در روز 13اردیبهشت اظهار نگرانی کرده بود که غرب دارد با ترویج زبان انگلیسی، در کشور نفوذ میکند و ما هم داریم به این موضوع دامن میزنیم و باید جلو این وضعیت را گرفت. اما دو روز بعد در روز 15اردیبهشت، آخوند روحانی بدون رودربایستی زیرآب حرف خامنهای را زد و گفت: «در شبه قاره هند بهخاطر اینکه به زبان انگلیسی تقریباً مسلط هستند شما ببینید که در IT چه کارهایی انجام دادهاند و چه شغل بزرگی را به دست آوردهاند». اینبار علی خامنهای در جواب حرف حسن روحانی گفت: «قبل از آنکه انگلیسها بر هند تسلّط پیدا بکنند، هند یک تمدّن پیشرفته، نسبت به آن زمان داشت؛ حتّی صنعت پیشرفته داشت، محصولات پیشرفته داشت؛ انگلیسها وارد شدند، حاکمیّت آن کشور بزرگ و پهناور را به دست گرفتند و آن را به عقب برگرداندند، برای اینکه خودشان رشد کنند. دولت کوچک و دورافتاده انگلیس بر اثر غارت منابع یک کشور بزرگی مثل هند به قدرت رسید؛ آن کشور را به خاک سیاه نشاندند.»
با نگاهی به حرفهای علی خامنهای میتوان نشانههای جدی در گل ماندگی و طلسمشکستگی علی خامنهای بهعنوان ولیفقیه نظام را در مداری به کلی متفاوت با قبل دید. وضعیت و موقعیت خامنهای، در واقع آینه وضعیت رژیم در سال95 است. واقعیتی که خود رسانهها و سردمداران رژیم هم از سر نگرانی و وحشت گفته و به آن اعتراف کردهاند. برای نمونه، آخوند صدیقی در نمایش جمعه 17اردیبهشت با ابراز نگرانی نسبت به موقعیت ولیفقیه و آینده آن گفت: «امنیت، استقلال... ما در گرو پرچم ولایتفقیه است، باید دید چگونه میتوانیم چنین موضوع مهمی را مانند آب روان به خورد فرزندانمان بدهیم». همچنین رونامه حکومتی اعتماد (18اردیبهشت) نوشت: «شک نباید کرد مسیر این جریان به یک جا ختم خواهد شد و «دود» اختلافافکنی بر چشمان همگان میرود» این روزنامه با اشاره به رودررویی آشکار روحانی و خامنهای هشدار داد؛ «القای اختلافافکنی و دودستگی در بالاترین (نقطه ) هرم نظام… این زمین جای بازیکردن نیست. وارد آن نشویم».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر