کل نماهای صفحه

۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵

«تحولات غافلگیرکننده منطقه» و تلاطم تازه در درون رژیم

نتیجه ضربه بزرگی که رژیم آخوندی در سوریه در منطقه خان طومان سوریه خورد تابوتهای پاسداران بود که این بار قطارکش روانه ایران شد. این رویداد، رسانه‌های رژیم را پر از آه و ناله و سوز و گداز همراه با انواع دود و دمهای پوشالی کرده است. گر چه اخبار قافله کشته‌های رژیم از سوریه به ایران، امر تازه‌یی نیست و ماههاست در جریان است، اما علت برانگیخته شدن این حجم از واکنشهای عناصر و رسانه‌های رژیم را باید در ابعاد این ضربه که به نسبت تمامی موارد قبلی، خیلی بزرگ‌تر و سنگین‌تر بوده است، دید. البته قبلاً تلف شدن کسانی مثل پاسدار همدانی و زخمی شدن جنایتکاری مثل پاسدار  قاسم سلیمانی  وجود داشته است، اما این ضربه، به‌دلیل كشته و زخمي و مفقود حداقل 83 پاسدار و فرمانده پاسدار و رأس آنها سرتيپ پاسدار شفيع شفيعي فرمانده جبهه حلب، یک ضربه سنگین و بزرگ است. به همین دلیل هم هست که تنش و بهم ریختگی و نگرانی زیادی در درون رژیم ایجاد کرده است.

حرفهای پاسدار سلامی، جانشین سرکرده سپاه در مورد این ضربه، انعکاسی از این نگرانی در درون رژیم است. او گفت: «بر اوضاع کاملاً مسلط هستیم و این تغییر تاکتیکی کوچک نمی‌تواند اثری بر صحنه جغرافیایی نبرد بزرگ داشته باشد» او سپس ادامه داد: «ما هیچ‌گونه نگرانی در خصوص تهدیدات خارجی نداریم» (تلویزیون رژیم ـ 20اردیبهشت 95). اگر این حرفها را از زبان معکوس‌گویی آخوندی به زبان آدمیزاد ترجمه کنیم. در این صورت، حرف واقعی این پاسدار که به گوبلز  سپاه پاسداران  معروف است، این‌گونه می‌شود: اوضاع از دستمان در رفته است! ضربه بسیار سنگین بوده و به‌شدت نگرانیم! این نگرانی که در رسانه‌های حکومتی هم زیاد دیده می‌شود، کاملاً بجاست، چرا که روند ریزش، هم در درون رژیم و هم در میان مزدوران منطقه‌یی‌اش، پرشتاب‌تر می‌شود. روزنامه جوان، ارگان بسیج ضدمردمی در شماره 22اردیبهشت به‌نقل از جوکار عضو کمسیون امنیت مجلس ارتجاع نوشت: «طرح و اقدام آتش‌بس و نهایتاً آن حمله گسترده‌یی که آنها داشتند، در راستای این است که مقاومت را با شکست مواجه کنند و ارتش سوریه را از نظر نیرویی در حالت انفعال قرار دهند و قطعاً در نشستهای بعدی خود مطرح خواهند کرد که عملیاتهای ارتش به بن‌بست رسیده است و نهایتاً باید شروط ما را بپذیرد». اظهارات این عضو مجلس ارتجاع به‌خوبی نشان می‌دهد که چرا رژیم به دود و دم و تبلیغات از جنس حرفهای پاسدار سلامی بسیار نیازمند است.

علاوه بر نگرانی، این ضربه باعث تنش و تلاطم در درون رژیم نیز شده است. رسانه‌ها و مهره‌های رژیم با اشاره به همین ضربه و تعادل کلی نظامی و سیاسی در سوریه، این موضوع را به گفتگوهای ژنو و بحث آتش‌بس مربوط کرده‌اند. کیهان خامنه‌ای (22اردیبهشت 95) ضمن آه ناله توأم با بدبینی نسبت به آتش‌بس و میز وین نوشته است: «دولت سوریه و متحدان آن نباید آتش‌بس را می‌پذیرفتند. ایران از همان آغاز نسبت به آتش‌بس و میز وین بدبین بود و آن را در نهایت به ضرر دولت سوریه ارزیابی می‌کرد».

در مقابل، روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی (22اردیبهشت 95) هم با شکار جمله‌یی از یک رسانه خارجی در سرمقاله خود نوشته است: «پایگاه اینترنتی «گلوبال ریسرچ» در مقاله‌اش معتقد است: جنگ سوریه، پس زمینه حقیقتی است که در ژنو در جریان است». از این واضح‌تر، سرمقاله روزنامه حکومتی شرق (22 اردیبشهت 95) به قلم جاوید قربان اوغلی، مدیرکل وزارت‌خارجه رژیم در زمان خاتمی است که بر اساس «تجربه موفقیت ایران در تأمین اهداف خود در توافق هسته‌یی با مذاکره با غولهای دنیا» نوشته است: «پیشنهاد این است که به جای اصرار بر بقای شخص، به فکر راه‌حلهایی باشیم که تضمین‌کننده حفظ تمامیت ارضی سوریه، تشکیل دولتی فراگیر متشکل از همه اقوام و گروهها و حامی مقاومت باشد». این مقاله نشان می‌دهد که چگونه طرفداران ادامه برجام (برجام 2و 3 و 4) دوباره در مقابل دلواپسها به صف و زبان دراز شده‌اند که خود نشان از عمق تنش دارد.

لازم به تأکید است که در اظهارات سردمداران رژیم، ضربات رژیم در سوریه به موضوع امنیت داخلی که حرف اصلی  علی خامنه‌ای  در اظهارات اخیرش بود نیز پیوند خورده است. آری، بن‌بست منطقه‌یی رژیم بیش از هر زمان دیگر دارد به تنگناهای درونی رژیم پیوند می‌خورد. نمونه برجسته‌اش حرفهای پاسدار سلامی است که بعد از ابراز نگرانی در مورد منطقه بلافاصله این نگرانی را به شرایط داخلی ربط داد و گفت: «در صحنه داخلی هم ملت ما بصیر و هوشیار هستند و از انقلابشان در هر شرایطی دفاع می‌کنند». منظور این‌که: اوضاع داخلی هم بسیار بحرانی و نگران‌کننده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر