چرا «امر خامنهای زیر پا لگدمال میشود»؟!
- ایران
- 1397/06/25
مرگ بر اصل ولایت فقیه
«ویروس بدبینی» و «دچار شدن به اضطراب و یاس» از جمله نگرانیهای خامنهای است که روز ۱۵شهریور ۹۷ در دیدار با اعضای خبرگان به زبان آورد.
اضطراب و یاسی که خامنهای به آن اذعان کرد به کلیدواژه اظهارات و مطالب مهرهها و تریبونهای حکومتی در مجلس ارتجاع، نمایشهای جمعه و... تبدیل شده است.
خامنهای در سخنانش با خبرگان «تزریق ویروس یاس و بدبینی» را کار دشمنان قلمداد کرد، اما نمایشهای جمعه این هفته عرصه اعترافات متعددی است که روشن میکند این «ویروس» در درون حاکمیت است که حاصل آن هم ریزش بیشتر درونی، وحشت و اضطراب نسبت به آینده تیره و تار آن است.
«کنترل از دست خامنهای والله در نرفته»!
آخوند صدیقی، امامجمعه خامنهای در تهران، اذعان کرد که وضعیت موجود حاصل عملکرد حکومت است: «هر کسی هر جا نشسته با سلیقه خودش آنجا را سوراخ نکند، کشتی سوراخ بشود همهتان را غرق میکند، اما چه کنیم که بد عمل کردیم گردنکلفتها را گذاشتیم آمدیم سراغ ضعفا».
او برای دلداری نیروهای وارفته به آنان گفت: «به همدیگر هی واویلا نگویند» و سرانجام با اذعان به ازهمپاشیدگی وضعیت اقتصادی و شرایط اجتماعی، قسم خورد که مهار اوضاع از دست ولیفقیه در نرفته است: «مقام معظم رهبری خوب دیدبانی میکند خوب کنترل میکند از دستش هم والله در نرفته»!
لگدمال شدن امر خامنهای
آخوند علمالهدی، نماینده و امامجمعه خامنهای در مشهد نیز هنگامی که میخواست خامنهای را از فضیحتهای بهوجود آمده در ببرد به موضوع مهمتری اذعان کرد: «در عرصههای مختلف امر رهبر دارد زیر پا لگدمال میشود، خبرگان است که بایستی برای احقاق حق رهبری و مطالبات رهبری قیام کند».
علمالهدی با اشاره به اینکه گروهی در داخل رژیم خامنهای را زیر سؤال بردهاند، گفت: «الآن زمانی نیست که ما بیاییم مواخذه کنیم، بازخواست کنیم کی چه کرد».
همین وضعیت را یکی دیگر از آخوندهای خبرگان به نام حسینی خراسانی در مصاحبهیی برملا میکند.
او در گفتگو با خبرگزاری سپاه پاسداران با اشاره به حرفهایی که در درون نظام بر سر زبانهاست، میگوید: «عدهیی از سیاسیون یک طیف خاص، این ادعا را دارند که بعد از خمینی، راهبردهای نظام دچار انحراف شده است. آیا در مدیریت حضرت امام و رهبر انقلاب تفاوت دارد و آیا در اصول انحراف وجود دارد»؟
چرا خامنهای کاری نمیکند
وی خطاب به خبرنگار که سؤال خود را در لفافه بیان میکند، حرف او را ساده و خلاصه کرده و چنین توجیه میکند: «میگویند در این شرایط فعلی چرا رهبری اقدامی نمیکند و چیزی نمیگوید؟ ما برای اداره کشور، ساختارهایی داریم. قانون اساسی داریم، سران قوا داریم، تقسیم کار صورت گرفته... رهبری در آن بالا دارد نظارت میکند و مراقبت میکند».(خبرگزاری فارس ۲۰شهریور ۹۷)
یاس و نگرانی در نمایش جمعه قم هم موج میزد، آخوند سعیدی به «نخبگان» هشدار داد «اگر این شرایط را درک نکنند ضربه خواهند خورد».
این ابراز وحشت به نمایشهای جمعه محدود نیست، غلامرضا انصاری، از کارگزاران همسو با آخوند روحانی، به ناامیدی مردم از پیدا شدن هر گونه راهحلی از درون حاکمیت اعتراف میکند: «با یأس و ناامیدی بهوجود آمده در بین مردم، قطعاً برخورد با دولت برخورد با نظام است».
صادق زیباکلام، از مهرههای باند روحانی، به «موج گسترده ناامیدی در جامعه» که روحانی ایجاد کرده اعتراف میکند و آخوند ناصر نقویان با بیان اینکه «روحانیت دچار سردرگمی بزرگ شده است» این وضعیت را که دامن آخوندها و حوزه را هم گرفته به نمایش گذاشت.
این اظهارات بیانگر چند واقعیت مهم در زمینه وضعیت درهمریخته نظام ولایت فقیه است.
به زیر سؤال رفتن موقعیت خامنهای در میان نیروهای رژیم
اول اینکه در میان نیروهای وارفته آن چگونه هیمنه خامنهای شکسته است که آخوندهای او ناگزیرند تاس گدایی به دست بگیرند و برای او آبرو و حیثیت بخرند که حرمت او را نگهدارند و بهقول علمالهدی او را «لگدمال» نکنند و یا اینکه بهقول آخوند صدیقی هیمنه او نشکسته است و «خوب دیدبانی میکند» و...
ریزش نیروهای رژیم
دوم اینکه انفعال و ریزش که حاصل تقابل و سرخوردگی آنها است ابعاد گستردهیی به خود گرفته، که اینگونه در کلمات و اظهارات بالاییها بازتاب پیدا میکند. به این معنی که آنها آینده چندانی برای نظام نمیبینند و نسبت به تداوم آن مایوس و بدبین هستند.
این وضعیت است که آخوندهای خامنهای و سایر سردمداران حاکمیت را وادار کرده این چنین به عجزولابه بیفتند و نسبت به هیمنه شکسته خامنهای ابراز وحشت کنند.
هول و هراس آنها نیز بهقول معروف آخوندها «من عندی» یعنی سرخود نیست، بلکه حرفهای آنها و اینکه چه بگویند و چه نگویند بهطور معمول از طرف ستاد مرکزی نماز جمعه وابسته به بیت خامنهای به آنها دیکته میشود و یا اینکه بهطور مستقیم توسط دفتر خامنهای توجیه میشوند. بنابراین ابراز هراس آنها بیانگر فضای یاس و اضطرابی است که در راس هرم حکومتی از جمله در شخص خامنهای و دم و دستگاه آن وجود دارد.
اما مهمتر از همه مواردی که به آنها اشاره شد، بازتاب نفرت و خشم مردم نسبت به نظام است که بهصورت یاس، انفعال و ناامیدی در بدنه نظام بارز میشود و در بالا نیز بهصورت اینچنین وضعیت فضیحتباری در مواضع و در سخنان امامجمعهها و مهرههای رژیم بازتاب پیدا میکند.
در یککلام این وضعیت ناشی از بنبست و بحران سرنگونی است که مردم و مقاومت ایران به رژیم تحمیل کردهاند و این ابراز هراسها تماماً ناشی از لرزه سرنگونی است که بر ارکان آن افتاده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر