«ویرانگران حلب: اسد، پوتین، ایران»
ترجمهی مقالهی موضع رسمی روزنامهی نیویورکتایمز آمریکا درباره وقایع اخیر سوریه
«تماشای سقوط شهر باستانی حلب بسیار مشقتبار بوده است. غیرنظامیانی که از چندین هفته موشکباران شدید جان به در بردند بنا به گزارشها در حال فرار از میدان نبرد، برخی در جستجوهای خانه به خانه و به ضرب گلوله، به دست نیروهای دولت اسد کشتار شدهاند. چندین هزار نفر دیگر بدون غذا، آب یا سرپناه در تله افتادهاند. یک پزشک در یک سرویس پیامرسانی نوشت «این پیغامی است از طرف کسی که دارد وداع میکند و کسی که ممکن است هر آن با مرگ یا دستگیری مواجه شود». سازمان ملل این فاجعه را یک «بحران تمام عیار برای بشریت» خوانده است.
نیروهای اسد در آستانه بازپسگیری حلب، آخرین شهر بزرگ خارج از دستان دولت هستند. در سال ۲۰۱۱، رییسجمهور بشار اسد درخواستها برای اعتراضات مسالمتآمیز را نادیده گرفت و جنگی دهشتناک را علیه مردمش به راه انداخت. بیش از ۴۰۰ هزار سوری کشته شدهاند درحالیکه میلیونها نفر دیگر از طریق مرزهای منطقهای و به اروپا گریختهاند.
اما اسد بدون پشتیبانی ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه، و در مقیاسی کوچکتر ایران، هیچگاه نمیتوانست پیروز شود. این حقیقتی است که دونالد ترامپ منتخب ریاست جمهوری نمیتواند آن را نادیده بگیرد ولو اینکه یک توجیهگر پوتین باشد و دور خودش را از دستیاران ارشدی پر کرده باشد که جانبدار کرملین هستند. در طول کارزار انتخابات ریاست جمهوری، ترامپ پوتین را به خاطر این که نسبت به اوباما «رهبری بهتر» بود مورد تحسین قرار داد. اکنون زمان خوبی برای او است تا پوتین را به تمام کردن کشتار ترغیب کند.
اعمال خونریزانهی پوتین، بمباران محلههای غیرنظامیان، تخریب بیمارستانها، جلوگیری از صدور اجازه برای افراد غیرمسلح جهت دریافت غذا، سوخت، و دارو، همگی ناقض قوانین بینالمللی هستند. روز سهشنبه در جلسه شورای امنیت، سامانتا پاور سفیر ایالات متحده در سازمان ملل خطاب به اسد، روسیه و ایران گفت که آنها کمندی را به دور غیرنظامیان حلب کشیدهاند و ادامه داد «این باید مایه شرم شما باشد. در عوض، از تمام ظواهر بر میآید که تنها شما را جسورتر کرده است.»
در آغاز درگیریها، زمانی که دیپلماسی قاطعانه از طرف شورای امنیت ممکن بود اسد را وادار به امتیازدهی سیاسی کند و مانع جنگ شود، روسیه از وتوی خودش استفاده کرد تا او را از انتقاد و تحریم در امان بدارد. تا اکتبر ۲۰۱۵ هنگامی که به نظر میرسید اسد در حال باختن جنگ است، روسیه هواپیماهای جنگی و نیروهای مسلحش را فرستاد و تبدیل شد به نیروی نبردی فعال از جانب دولت علیه مخالفان مسلح، از جمله آنهایی که توسط ایالات متحده و کشورهای عربی آموزش دیده و حمایت شده بودند. حزب الله لبنان، که با اسلحه و مهمات از طرف ایران پشتیبانی میشود، نیز یک دارایی حیاتی برای رژیم اسد محسوب میشود که بنا بر گزارشها حداقل ۵۰۰۰ جنگجو به سوریه گسیل کرده است. هرج و مرج موجود به داعش مهلت داده است تا مقرش را در سوریه تاسیس کند و به تهدید تروریستی بزرگی بدل شود.
پس از درخواست برای کنارهگیری اسد در سال ۲۰۱۱، اوباما هرگز نتوانست چنین چیزی را به واقعیت بدل کند و احتمالا عملی کردن آن نیز، حداقل با هزینهای قابل قبول برای مردم آمریکا و کنگرهای که اجازه اقدام نظامی علیه دولت اسد را صادر نکرده، هیچگاه در توان او نبوده است. اوباما که نسبت به تایید دخالت نظامی مستقیم بیمیل بود، در حمایت از شورشیان و شکلدادنشان در قالب یک جبههی موثر جنگی نیز با مانع روبرو بود.
اوباما با همکاری روسیه قسمت اعظم تسلیحات شیمیایی اسد را از سوریه خارج کرد. اما سایر تلاشها در جهت همکاری، به ویژه جستجو برای یک معامله سیاسی که به جنگ داخلی پایان دهد و تمرکزی یکپارچه بر جنگیدن با داعش را ممکن سازد، همگی شکست خوردند. تقریبا شکی وجود ندارد که پوتین از دیپلماسی به عنوان پوششی برای تحقق بخشیدن پیروزی نظامی اسد بهره برده است.
روز سهشنبه روسیه و ترکیه بر سر آتشبسی توافق کردند که بنا بود به هزاران غیرنظامی و جنگجو اجازه بدهد تا حلب را ترک کنند با این حال روز چهارشنبه بمباران نیروهای حامی اسد بر سر جمعیت در حال کاهش مردمی که در شهر زنده باقی ماندهاند از سر گرفته شد. این بمباران چه زمانی متوقف خواهد شد؟ این بسته به اسد، پوتین و ایران است.»
نیویورک تایمز، ۱۴ دسامبر ۲۰۱۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر