«حمام خون حلب به سراغ بشریت بازخواهد گشت»
«جنگ حلب به شکل فاجعهباری در حال پایان یافتن است، هم برای دهها هزار انسانی که در آنجا محاصره شدهاند و هم برای آینده سوریه. در روز چهارشنبه دولت سوریه و گروههای شبهنظامی تحت فرماندهی ایران حملات جدیدی را علیه آخرین خیابانهای شهر که در دست مخالفان مسلح است آغاز کردند و با این کار وعدهشان را مبنی بر تخلیه مسالمتآمیز شهر زیر پا گذاشتند. به گفته سازمان ملل، نیروهای حامی دولت غیرنظامیان را، از جمله در روز دوشنبه حداقل ۱۱ زن و ۱۳ کودک، در خیابان یا خانههایشان اعدام کردهاند. هزاران مرد را یک جا جمع کرده و وادار کردهاند تا به ارتش سوریه بپیوندند، یا به سوی عاقبتی نامعلوم اما احتمالا هولناک روانه کردهاند. عبارت سازمان ملل برای این کابوس بجا بود: «سقوطی تمام عیار برای بشریت».
این سقوط دارای چندین بُعد است.
یکی از آنها دهنکجی مطلق رژیم بشار اسد و متحدان سوری و ایرانی او نسبت به قوانین جنگ است. این نیروها به شکلی سامانمند بیمارستانها، از جمله درمانگاههای ویژه کودکان، را خراب کردند، خانههای غیرنظامیان را با بمبهای سنگرشکن و بمب شیمیایی گاز کلر ویران ساختند و مانع راه یافتن غذا یا هر نوع کمکهای انساندوستانه به منطقههای تحت محاصره شهر شدند.
حلب مظهر «مرگ احترام به قوانین بین المللی و قواعد جنگ است».
این نقل منسوب به دیوید میلیبند، وزیر خارجه سابق بریتانیا است که اکنون ریاست کمیته بین المللی نجات را به عهده دارد. چنین اتفاقی پیشینهای ترسناک برای جنگهای قرن ۲۱ام خواهد بود.
سقوط حلب همچنین به این معنا است که در آیندهی محتمل هر گونه چشماندازی برای پایان جنگ سوریه یا توقف امواج پناهندگان و تروریسم بینالمللی که این جنگ تولید میکند از بین رفته است. رژیم اسد، که نماینده فرقه اقلیت علوی است، بعید است که هیچ گاه مجددا احاطهاش را بر سوریه به دست بیاورد. این رژیم حتی در همان زمان که مشغول درهمکوبیدن حلب بود، جایی که نیروهای تحت حمایت غرب مستقر بودند، به داعش اجازه داد تا شهر پالمیرا را پس بگیرد. اما این رژیم اکنون هیچ انگیزهای برای چانهزنی بر سر یک توافق صلح با اکثریت سنی یا جامعه کردها نخواهد داشت.
نتیجه احتمالی این است که جنگ برای سالیان بیشتری ادامه پیدا خواهد کرد و جریانی دائمی از نیروهای تازه برای جنبشهای تروریستی سنی برقرار خواهد شد که غرب و همچنین دمشق را هدف قرار خواهند داد.
فراتر از همه، حلب مظهر شکست اخلاقی و اراده سیاسی غرب، و به طور مشخص فروریختن رهبری ایالات متحده است.
رییس جمهور اوباما با خودداری از مداخله علیه قساوتهای رژیم اسد، یا حتی اعمال «خط قرمزی» که بر سر استفاده از سلاحهای شیمیایی اعلام کرده بود، خلائی را ایجاد کرد که توسط ولادیمیر پوتین و سپاه پاسداران ایران پر شد.
حتی تا ماه اکتبر [مهر ماه] گذشته، آقای اوباما گزینههایی را که مشاورانش برای نجات حلب طرح کرده بودند کنار گذاشت. او در عوض از سیاست توهمآمیز جان کری، وزیر امور خارجه، پشتیبانی کرد که تقاضاهای بیپایانش از مسکو برای برقراری آتشبس-بدون شک همان طور که آقای پوتین قصد داشت- چیزی جز نمایشی تحقیرآمیز ضعف آمریکا چیزی به بار نیاورد.
روز سهشنبه، سامانتا پاور، سفیر آقای اوباما در سازمان ملل، سخنانی پرحرارت در محکوم کردن کشتار حلب ایراد کرد، کشتاری که به گفته او «در زمره وقایعی در تاریخ جهان است که پلیدی مدرن را تعریف میکنند و وجدان ما را برای دهههای آینده لکهدار خواهند کرد.» او رژیم اسد، روسیه و ایران را به شدت مورد انتقاد قرار داد اما اذعان نکرد که لکهی حلب بر دامن او، رییس جمهور و شرافت آمریکایی هم نشسته است. بعید است آنهایی که قرار است با پیامدهای بلندمدت فاجعه سوریه زندگی کنند آن قدر باگذشت باشند.»
واشنگتنپست، ۱۴ دسامبر ۲۰۱۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر