چهار کشور مسلط بر نفت خزر و ایران بیکلاه - پروپاگاندا! یا وطنفروشی
- سیاست خارجی
- 1397/05/25
سهم ایران از خزر آنطور که روحانی شیاد گفت
با برملا
شدن حراج دریای خزر توسط خامنهای و روحانی، حکومت آخوندی با وحشت و
سراسیمگی تلاش میکند در خبرگزاریها و رسانههای رژیم به ابهام پراکنی
بپردازد و اصل موضوع یعنی وطنفروشی
برای تضمین بقای رژیم ولایت فقیه را انکار کند. اما در لابهلای همین
نوشتهها ابعاد جدیدی از خیانتهای رژیم برملامیشود. از جمله این اعترافات:
توهمات ۵۰درصدی! یا تاراج و وطنفروشی
حکومت آخوندی وحشتزده از اعتراضات میهنی و
مردمی علیه وطنفروشی این رژیم در تاراج دریای خزر، برای رفع و رجوع این
فضیحت، روز سهشنبه ۲۳مرداد، مطلبی در خبرگزاری رسمی رژیم تحت عنوان «ابهام
زدایی از یک شایعه» درج کرده و از قول سخنگو و مقامات وزارتخارجه و
دستاندرکاران مذاکرات مربوط به دریای خزر نوشته است: « گمانه زنی ها و
اظهارات مطرح شده به هیچوجه صحیح نیست» و «تقسیم دریای خزر به مذاکرات
بیشتر و به آینده موکول شده است».
در همین
حال جواد ظریف وزیر خارجه رژیم در مورد کاهش سهم ۵۰درصدی ایران از دریای
خزر به ۱۱درصد، با وقاحت گفت: در هیچزمانی در گذشته سهم ایران ۵۰درصد
نبوده و الآن نیز ۱۱درصد نیست.
یک
دیپلمات سابق رژیم نیز در توجیه وطنفروشی رژیم در تقسیم خزر گفت کشوری دو
برابر ما ساحل دارد، چرا باید با ما مساوی سهم ببرد. برای من این قرارداد
راضیکننده است. این توهمات ۵۰درصدی را باید کنار گذاشت.
چهار کشور فاتح و مسلط بر نفت دریای مازندران و ایران بیکلاه
این در
حالی است که روزنامه حکومتی آرمان ضمن اعتراف به سوابق خیانتهای رژیم در
این زمینه، مینویسد: مذاکرات حقوقی راجع به دریای مازندران با وقفهای چند
ساله روبهرو شد اما آذربایجان با سرعت در سواحل خود مشغول بهرهبرداری
از حوزه نفتی شد تا جایی که امروزه صحبت از حوزههای سرشار نفت و گاز
میرود. ترکمنستان و قزاقستان هم کف دریا را با خود و روسیه قسمت کردند و
مشغول بهرهبرداری هستند. مانده بود نحوه انتقال نفت و گاز از چاههای
منطقه به بازار آزاد که مجوز نصب لوله در کف دریا را لازم داشتند، با امضای
اخیر کنوانسیون دریای مازندران در واقع چهار کشور به مقصود خود رسیدند،
نگاهی به سرفصل این دو سه روز روزنامههای روسیه بیندازید، گویی در جبهه
جنگ جهانی پیروز شدهاند!...دو کشور ترکمنستان و قزاقستان هم همه موانع نصب
لوله در کف دریای مازندران را پشت سرگذاشتند و آذربایجان هم جایگاه خود را
بهعنوان عبور دهنده نفت و گاز دو کشور ترکمنستان و قزاقستان ارتقاء داد و
سوآپ که ما میتوانستیم از زمانه فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوریهای شوروی
از آن سود کلان ببریم این کشور بهراحتی به چنگ آورد و هماکنون بر نفت
دریای مازندران از هر نظر مسلط است و درآمد سرشاری از انتقال نفت و گاز دو
کشور ترکمنستان و قزاقستان به دست خواهد آورد... در این کنوانسیون در واقع
مسائل چهار کشور حل شد و بردی بود برای چهار کشور حاشیه دریا که هر یک به
منافع مورد نظر خود رسیدند.
یک
روزنامه دیگر رژیم به نام اعتماد نیز نوشته است: (نظام) در همان سالهای
آغازین مسأله میتوانست موضعی را اتخاذ کند و طرحی را درافکند که طبق آن
ضمن اعطای حقوق ساحلی و سرزمینی سه کشور تازه تأسیس (آذربایجان، ترکمنستان و
قزاقستان) حاکمیت یا دستکم کنترل بر آبهای میانی نیمه جنوبی این دریا را
در دست گیرد... و برخی فرصتهای اقتصادی و استراتژیک را در مورد ترانزیت و
خطوط انتقال انرژی در نیمه جنوبی این دریا برای ایران محفوظ میگذاشت.
همسویی باندهای رژیم ولایت فقیه برای توجیه وطنفروشی، پروپاگاندا!
اما
بهدنبال توجیه تراشیهای خبرگزاری رسمی رژیم که در اختیار دولت روحانی است و
اعتراضات مردمی علیه تاراج دریای خزر را شایعه مینامد، کیهان خامنهای
نیز به توجیه این وطنفروشی پرداخته و مینویسد: برخی از کاهش سهم ایران از
دریای خزر نوشتند و برخی دیگر از این توافقنامه بهعنوان ترکمانچای دوم
یاد کردند. عدهیی دیگر هم با طرح شایعات عجیبی درباره فروش دریای خزر مدعی
شدند که هدف از اجلاس سران کشورهای حاشیه دریای خزر، امضای رژیمی حقوقی
است که قرار است با این امضا، ایران سهم ۵۰درصدی خود از دریای خزر را
نادیده بگیرد و به روسیه و دیگر کشورها بفروشد!
کیهان خامنهای موج اعتراضات و انزجار عمومی
در ایران از این وطنفروشی رژیم را پروپاگاندا و تبلیغات توصیف کرده و
اضافه میکند: تبلیغاتی که. درباره «سهم ۵۰درصدی ایران از دریای خزر» شروع
شده، که گویا اکنون بهشدت تنزل یافته، مبنای تاریخی و حقوقی ندارد و
تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) است.
بیشتر بخوانید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر