چرا می گوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت نوزدهم )
مقایسهای بین انقلابیون راستین میهن که در اوج دیکتاتوری شاه با مقاومتجانانه خود قدرت جهنمی ساواک را درهم شکستند، با فرصتطلبان میوهچینی که تنها، خودرا برسر سفره آماده انقلاب رساندند
آخوند مهدوی کنی که از روز نخست به قدرترسیدن خمینی تا روز مرگش، در بالاترین مناصب حکومتی نظام پلید ولایتفقیه
مسئولیت داشته است (از شورای انقلاب دستساز خمینی تا وزارت کشور و
نخستوزیری و شورای نگهبان ارتجاع و نهایتاً هم ریاست مجلس خبرگان آخوندی)
در خاطرات خود که خبرگزاری سپاه پاسداران
انتشار داده است به نقل خاطرهای از شهید قهرمان مجاهدخلق، حمید خادمی در
زندانهای شاه میپردازد که برای مقایسه انقلابیون راستین در سختترین
روزهای مبارزه، با فرصتطلبان میوهچینی که فقط خود را هنگام سفره آماده
انقلاب رساندند، بسیار قابلتأمل است. توضیحاً اینکه مهندس حمید خادمی
تحصیلکرده دانشگاه صنعتی آریامهر در زمان شاه و از اعضای سازمان
مجاهدینخلق ایران بود که در سال۱۳۵۴ دستگیر و بهشدت شکنجه شد. او مدتها
زیر اعدام بسر میبرد و نهایتاً در بیدادگاه نظامی شاه به حبس ابد محکوم
شد. مجاهد قهرمان حمید خادمی در زمره آخرین گروه زندانیانسیاسی بود که به
همت خلق قهرمان ایران در دیماه۵۷ از زندانهای سیاسی شاه آزاد شد و
فعالیتهای مبارزاتی خود در صفوف مجاهدینخلق ایران
را در بیرون از زندان پی گرفت. سرانجام این فرزند شجاع و دلاور مردم
گلپایگان که از محبوبیت بینظیری در میان همشهریان خود برخوردار بود،
روز۱۲اردیبهشت۶۱ دریکی از پایگاههای مجاهدین در تهران، در نبردی حماسی و
قهرمانانه با پاسداران ظلمت و تباهی به شهادت رسید و در تاریخ مبارزات
آزادیخواهانه مردمایران جاودانه شد.
«موجود عجیب و غریبی بود.»
آخوند مهدوی کنی در
خاطراتش میگوید: «… در سلولهای انفرادی، زندانیها را پشت سر هم میآوردند
و میبردند و از این آوردن و بردن هم غرض داشتند که شاید ما خصوصی حرف
بزنیم و آنها در خلال بازجوییهایشان چیزهایی در بیاورند، لذا در این دو
ماهی که من در انفرادی بودم خیلی افراد را آوردند و بردند.
یکی از آنها هم خواهر زادهٔ آیتالله صافی بود که جزو مجاهدین (منافقین) بود و بالاخره بعد از انقلاب هم کشته شد. نامش خادمی بود و جزو بچههای خیلی قرص منافقین بود و خیلی هم شکنجه دیده بود. طوری که تا بالای ساق پایش زخم شده بود، تمام پوستش را کنده بودند و دوباره وصله کرده بودند، تمام پاهایش وصلهای بود. موجود عجیب و غریبی بود.
وقتی ما وارد زندان اوین شدیم مشاهده کردیم که زندان در دست چپیها و بهخصوص کمونیستها و ملحدین است.
منافقین فعلی ـ که آن زمان به آنها مجاهدین میگفتند ـ سردمدار بچهمسلمانها بودند و چون از مسلمانها گروهی معارض و مبارز سازمانیافته و تشکیلاتی مثل اینها نبود ـ گر چه گروههای دیگر هم مثل منصورون بودند، اما اینها زیاد تشکیلاتی نبودند ـ بیشتر بچهها در زندان جذب اینها میشدند…»
خبرگزاری سپاه پاسداران خامنهای موسوم به فارس اول آبان۹۳
سایت حکومتی مشرق وابسته به ارگانهای امنیتی
رژیم نیز درتاریخ ۲۸آبان۱۳۹۴ با نقل مطلبی با همین مضمون به شیفتگی آخوند
مهدوی کنی نسبتبه قهرمانی مجاهدخلق «حمید خادمی» اشاره میکند:
«تعاریف بسیار زیاد ایت
الله کنی از کسانی مانند حمید خادمی که مجاهد هم بند اوبوده در کتاب ابوذر
زمان موجو د است» (سایت حکومتی مشرق نیوز ۲۸آبان۹۴)
صحنهای از لحظه آزادی مجاهدقهرمان «حمید خادمی» از زندانهایسیاسی شاه درسال۱۳۵۷، بههمت خلق قهرمان:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر