کل نماهای صفحه

۴ بهمن ۱۳۹۴

خامنه ای وبرجام : بعد از زهر اتمي؛ با ضعيف شدن ولي فقيه و كليت نظام، حالا نوبت باز پس گيري حق مردم است.

واي به وقتي كه نوبت به مردم برسه
از فاطمه رمضانی
باند رفسنجاني - روحاني بعد از برجام با درشت‌ترين تيترها نوشتند: 
Fatemeh Ramazani's photo.
«تحريم رفت ـ صبح بدون تحريم ـ خلاص شديم ـ تحريم خاک شد ـ فروپاشي تحريم و…» «يک روز خوب براي دنيا»، «سپيده دميد» و… تا توانستند در شيپور پيروزي دميدند.
باند خامنه اي يقه روحاني را گرفته مي گويد؛ آقا چرا حرافي مي كني؟ چرا از جواب به مسائل مشخص و مادي فرار مي كني؟ چرا نميگي بيكاري چي شد؟ ركود چي شد؟ مگر نه اين كه مي گفتي در صورت زهرخوران هسته يي و متوقف شدن سانتريفوژها همة مسائل حل ميشه پس چرا الان نه چرخ سانتريفوژها مي چرخه نه چرخ كارخونه ها… چرا همش چسبيدي به انتخابات و شوراي نگهبان و اين كه كي تأييد صلاحيت شد و كي نشد؟!
متقابلا روحاني هم باند ولي فقيه رو متهم مي كند؛ اينكه چرا به جاي پرداختن به مسائل مشخص و مادي مثل محيط زيست و بيكاري و. . . . ميزان الحراره گذاشتند كه تعهد كانديداها به اسلام و قانون اساسي! ...
حال سوال اين است كه حرف مشترك هر دوباند چيست؟ پشت حرفهايشان چيست؟
پاسخ
- منهاي جنگ دو باند كه بر سر حذف كانديداهاست، هردو باند، يك حرف مشترك مي زنند و به خرابي وضعيت زندگي مردم اعتراف مي كنند.
- اين اعترافها نشان مي دهد كه ‌آش آن قدر شور است كه ديگر غير قابل انكار است؛ لذا هر باند با آي دزد آي دزد مي خواهد؛ تقصير را به گردن ديگري بياندازد.
- بعد از داستان برجام، بعد از آن همه قول و قرارها، مردم مطالبات خود را از كل نظام دارند و اين طرف سوم يعني مردم است كه از يك سو به خامنه اي مي گويد؛ ميليارد ميليارد پول اين مملكت را براي حفظ نظام ولايت؛ خرج اتمي كردي و از سوي ديگر رو به روحاني مي گويد:
 مگر اين تو نبودي كه براي بعد از برجام و برداشته شدن تحريم‌ها آن همه وعده و وعيد دادي؛ حالا شكوفايي اقتصادي چه شد؟ الان منظورت از اينكه مي گويي: «امروز مشکل اصلي ما بيکاري است، مشکل ما رکود است، مشکل ما نبود رونق است، خيلي از مشکلات ساختاري اقتصادي… » داريم؛ چيست؟
- پس منهاي دعواي هر دو باند بر سر انتخابات؛ پاي يك طرف سومي در ميان است كه بعد از برجام؛ طلبكار واقعي حقوق از دست رفته ساليانش توسط عناصر اين نظام هست، اين همان مرز سرخي است كه هر دو باند خيلي خوب حواسشان به آن جمع است؛ به حرف آخوند خاتمي خطاب به روحاني دقت شود: «تو كه اين طوري حرف مي زني، وقتي نوبت به مردم برسه، درخت نظام رو از ريشه در ميآرن»... وقتي فضا زمينه ساز فتنه مي شه، اون وقت كي مي خواد فتنه رو ( قيام مردم) جمع بكند؟».
نتيجه
اين يك اصل شناخته شده است كه بحران دروني هر حاكميتي و جنگ در بالاي هر نظامي؛ محصول تضاد مردم با كليت آن حاكميت است. بنابراين، وراي هر حرافي تبليغاتي هر دو جناح؛ صورت مساله اصلي مطالبات وصول نشده ساليان مردم ايران است كه احساس مي كنند، بعد از زهر اتمي؛ با ضعيف شدن ولي فقيه و كليت نظام، حالا نوبت باز پس گيري آنهاست بخصوص كه با شدت و حدت گرفتن جنگ دو باند، كليت نظام دچار خون ريزي شديدي است و اين بر ضعف و درماندگي حكومت مي افزايد و اين چيزي نيست كه از چشم مردم ايران دور بماند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر