کشور را تاراج کردهاند!
گوشهیی از فساد و دزدی نهادینه شده در نظام آخوندی
- ایران
- 1397/04/17
کشور را تاراج دادهاند!
داستان فساد، اختلاس و دزدی نهادینه شده در نظام آخوندی داستانی طولانی است. ویژگی این داستان این است که هر چه بیشتر به انتهای آن نزدیک میشویم حرص و ولع آخوندی برای چپاول هر چه بیشتر داراییهای مردم ایران بیشتر و بیشتر میشود.
به گفته آخوند جوادی آملی یک عده که از قبل فرار کردهاند و پولهایشان را خارج کردهاند و یک عده هم در فکر فرارند و پولهایشان را دارند میفرستند.
خود رژیم هم اعلام کرد در سال ۹۶ میزان فرار سرمایه ۲۷میلیارد دلار بوده است و در ابتدای سال ۹۷، میزان فرار سرمایه تنها طی ۳ماه، به ۳۶میلیارد دلار رسیده است.
همچنین با آغاز بحران ارز و طلا و سقوط آزاد ارزش پول ملی کشور، گفته میشود که فرار سرمایه تشدید شده است. واضح است که عمده این سرمایههای فراری داده شده متعلق به چه کسانی است و توسط چه کسانی هم فراری داده شده است.
وضعیت فساد، چپاول و فرار سرمایه به حدی است که حتی از مهار باندها هم خارج شده است و سردمداران و مهرههای نظام هرچقدر دستشان برسند اموال مردم را میدزدند و به خارج منتقل میکنند.
تاراج هست و نیست کشور، آنچنان است که رسانهها و مهرههای رژیم نیز به ناگزیر به این واقعیت اعتراف میکنند.
از جمله فرشاد مومنی، یکی از اقتصاددانان وابسته به باند روحانی بهصراحت اذعان میکند «کشور را تاراج کردهاند» و «اقتصاد ایران تا آینده نزدیک روی خوش نخواهد دید».
مومنی به فغان آمده است که «چطوری منابعی را که متعلق به همه ملت است به تاراج داده میشود... میخواهند ۸۰میلیون نفر را بیچاره کنند».
محمود بهمنی، عضو مجلس ارتجاع نیز اذعان میکند «موجودی حساب «آقازادهها» بیشتر از ذخایر ارزی است» و در مورد این وضعیت سؤال میکند «چرا امروز اعلام میکنند ۱۴۸میلیارد دلار موجودی حساب آقازادههای ما در بانکهای خارجی است»؟
نماینده مجلس ارتجاع سپس اعتراف میکند «ذخایر کشور ما اینقدر نیست، یعنی بیش از ذخایر ارزی کشور ما موجودی حساب آقازادهها در خارج از کشور است. این ۵هزار آقازاده در خارج از کشور چه میکنند؟ گفته میشود ۳۰۰نفر از آنها درس میخوانند. بقیه آنها چه میکنند؟ دولت باید به این موضوع رسیدگی کند».
سایت خبرآنلاین ۱۵تیر ۹۷ هم مینویسد: «آمارها نشان میدهد ۷۰درصد سپردههای بانکی در دست ۵درصد سپردهگذاران است... ثروت ابرثروتمندانی که دست به سفتهبازی میزنند و از رانتهای عجیبوغریب اطلاعاتی و واقعی برخوردارند، هر روز بیشتر میشود. ۹۰درصد مردمی که حقوقبگیر هستند و درآمد ثابت دارند هر روز که از سر کار برمیگردند، تحتتاثیر تلاش ابرثروتمندان برای کسب ثروت بیشتر با کاهش ارزش دارایی و ثروتشان روبهرو میشوند چرا که قدرت خریدشان مدام در حال تحلیل رفتن است».
و...
آن روی سکه این همه دزدی و چپاول، جنبش گرسنگان است که بنا بر اعتراف رسانههای حکومتی بسیاری از آنها حتی نان خالی هم در سفره ندارند و مجبورند نان را به نسیه بخرند، یا به مردم دیگر رو بیاندازند و از آنها قرض کنند و یا مانند زبالهگردان لقمه نان و یا غذایی را از میان سطلهای زباله پیدا کنند.
رانتخواری و فساد دامنه فشار اقتصادی بر عموم مردم فقرزده را روزبهروز بیشتر میکند، تا جایی که زندگی بسیاری از این مردم فقیر در خطر نابودی و ازهمپاشیدگی است.
آن روی سکه چپاول و غارت و خارج کردن سرمایه از کشور توسط سردمداران و مهرهای دزد حکومت پلید آخوندی و آن روی سکه ویلاها، کاخها و آپارتمانهای سر به فلک کشیده آنها، زندگی ۱۹میلیون جمعیت حاشیهنشین کشور در میان حلبیآباد و آلونکهای حاشیه شهرها است. نابودی زندگی میلیون دهقان در روستاها است که ناگزیر به مهاجرت به شهرها میشوند و به ارتش حاشیهنشینان محروم میپیوندند.
آری این «ابرثروتمندان» وابسته به حاکمیت با دزدی از اموال مردم به ثروتهای افسانهیی رسیدهاند و اکثریت مردم را از هستی ساقط کردهاند و به خاک سیاه فقر و ناداری کشانده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر