محمد فراهانی، رئیس
سازمان بسیج مداحان، میگوید که مداحان زیادی، خواهان رفتن به سوریه
بودهاند و برای اعزام آنها به این کشور جنگ زده با سپاه قدس هماهنگی شده
است.
به گفته آقای فراهانی مداحان ایرانی در سوریه برنامههای متعددی
را برای نیروهای شیعه مدافع بشار اسد، از جمله در آرامگاه مورد احترام
شیعیان، از جمله آرامگاه خواهر و دختر حسین ابن علی، امام سوم شیعیان اجرا
کردهاند.
رئیس بسیج مداحان میگوید: "طبیعتا حضور مداحان شاخص در
عرصه عملیات مدافعین حرم، یک خداقوت و ایجاد انگیزه برای این عزیزان خواهد
بود و در افزایش روحیه توان رزمی این عزیزان در مبارزه، ایستادگی و جهاد
علیه تکفیریها تاثیر مثبتی خواهد داشت."
'وسیله منحصر به فرد'
شاید تصور اینکه در جلسه فرماندهان نظامی کشوری با
بالاترین مقام آن کشور یک سرتیپ آواز بخواند و چند سرلشگر گریه کنند دشوار
باشد، اما در ایران چنین تصویری نادر نیست.
حدود یک ماه پیش بود که
صادق آهنگران خواند: "جبهه یاران رهبر را ببین، قاسم و عباس و اکبر را
ببین، پاسدارانی سلیمانینشان..." و فرماندهان سپاه را در حضور رهبر ایران
به گریه انداخت.
آغاز این چنینی جلسه عالیترین فرماندهان نظامی ایران
و آیتالله خامنهای نشانه اهمیت نوحه و مداحی به عنوان یک قالب فرهنگی در
جمهوری اسلامی است.
استفاده از خوانندگان، هنرمندان و چهرههای
مشهور برای روحیه دادن به سربازان منحصر به حکومت ایران نیست. ژوزفین بیکر،
خواننده فرانسوی-آمریکایی و ملقب به "ملکه جاز" برای سربازان مقاومت
فرانسه میخواند. مریلین مونرو برای سربازان آمریکایی در جنگ کره برنامه
اجرا کرد. همین دو ماه پیش چند برنده مدال طلای المپیک از روسیه به پایگاه
هوایی این کشور در لاذقیه سوریه رفتند.
ستارگانی هم مانند جین فوندا بودهاند که در تبلیغات جنگ خلاف سیاستهای حکومتشان عمل کردهاند.
اما
مداحان ایرانی که به سوریه میروند، خوانندگان معمولی نیستند. کار آنها
قرار است چیزی بیش از آهنگ مذهبی خواندن و به هیجان آوردن سربازان باشد.
آیتالله
علی خامنهای فروردین سال جاری در ملاقاتی با مداحان گفت: "اینکه مداحان
برای مدافعان حرم میخوانند بسیار با ارزش است، در این شکی نیست. در کنار
این، یک کار مهمتری هست و آن تقویت باورهای جوانان است. دشمن دارد علیه
باور به اسلام، باور به کارآمدی نظام اسلامی و باور به امکان تداوم نظام
اسلامی کار میکند."
آقای خامنهای پیشتر گفته است "از راه اینترنت هم
میشود جواب آنها را داد، اما ما وسیلههایی داریم که این وسیلهها
منحصربهفرد است. یکی از آنها همین شما هستید، یکی از آنها همین جامعه
مداحند."
نوحه علیه نشید
در
جبهه سوریه این تنها نیروهای ایرانی نیستند که برای تقویت باورهایشان از
موسیقی استفاده میکنند، در آن سو گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) هم از
آوازخوانی مذهبی در تبلیغاتش استفاده میکند.
داعش بیش از هر چیزی با
تصاویر خشن سر بریدن و کشتار تداعی میشود. اما عضوگیری دهها هزار نفر از
کشورهای مختلف فقط با پخش تصاویر سر بریدن ممکن نشده است. سرودهای مذهبی
دسته جمعی (نشید) یک عنصر ثابت تبلیغات داعش هستند و اعضای این گروه در
مواردی دستهجمعی از این سرودها میخوانند.
هنریک گراترود، محقق
مطالعات جنگ در کینگز کالج لندن، در مقالهای به بررسی نشیدهای داعش
پرداخته و میگوید که این سرودها با نمادپردازی ساده و آشنا و تکرار پیام
به طور موزون، مخاطبان را به نحو موثری درگیر میکنند.
در این
سرودهای مذهبی از ضعف و تحقیر کشورهای مسلمان در جهان امروز گفته میشود و
"جهاد" به عنوان راه حل پایان دادن به این وضعیت معرفی میشود.
ستایش جنگجویان و کشته شدگان، با القاب مجاهدین و شهدا، تم غالب نشیدها هستند.
هنریک
گراترود میگوید که مهمترین دلیل موفقیت نشیدهای داعش در جذب عدهای از
مخاطبان این است که روی موضوعات محدودی که اقبال بالایی میان مسلمانان
دارند متمرکز میشوند. او جایگاه کانونی جنگ و مبارزه در نشید را (در مقابل
مسایل سیاسی دیگر و سایر ابعاد زندگی در قلمرو داعش) دلیل دیگر موفقیت
نشید در بسیج نیروهای داعش میداند.
او میگوید که تصویر ساده از مبارزه خیر و شر یا حق و باطلی که در نشیدهای داعش است پیام آن را قدرتمند میکند.
'عشق قیمت نداره'
با
وجود شباهتهای ظاهری که بین مداحیهای ایرانی و نشیدهای داعش وجود دارد،
نباید دشمنی و عمق اختلاف ایدئولوژیک آنها را از یاد برد.
اختلافی که
بیان آن به یک تم اصلی نوحههای سالهای اخیر تبدیل شده، تا جایی که ترجیع
بند یک قطعه "داعش برو بمیر که ما حیدر رو داریم" است.
نوحهها و
مداحیهای ایرانی عموما سیاسی هستند و حتی گاه به مسایل جزئی روز واکنش
نشان میدهند. مثلا در پاسخ به ادعاهایی که راجع به دستمزد چند میلیونی
برای اعزام به سوریه مطرح شد، رضا نریمانی قطعهای با ترجیع بند "عشق قیمت
نداره" خواند که در آن از زبان کودکی که پدرش در جنگ کشته شده میگوید که
جنگیدن و کشته شدن ارزش پول ندارد و "عشق" دلیل به جنگ رفتن است.
"مدافعان
حرم" و "حاج قاسم سلیمانی" جایگاه ویژهای در نوحههای سالهای اخیر
دارند. پیشتر مداحان درباره "شهدا" و "رزمندگان اسلام" در گذشته و دوران
جنگ با عراق میخواندند، اما با آغاز جنگ داخلی سوریه و درگیری فزاینده
ایران در آن، جنگی واقعی در جریان است و کشتگانی در حال حاضر وجود دارند که
به موضوع شعر مداحان بدل شوند.
در حالی که واقعیت روزمره ایران هرچه
بیشتر از گذشته آرمانی ترسیم شده در مداحیها فاصله میگیرد، جنگ داخلی
سوریه به احیای مضامین نوحههای دوران جنگ کمک کرده است.
مداحان
ایرانی از فداکاری و ساده زیستی میخوانند، اما اخبار روزمره ایران پر از
اتهامات فساد چند هزار میلیاردی است، از مدیران ارشد دولتی گرفته تا
محمدباقر قالیباف، شهرداری که خود روزی سردار جنگ بود، همه درگیر اتهاماتی
هستند که ربطی به سادهزیستی ندارند.
حتی مراسم عزاداری عاشورا نیز در سالهای اخیر با تجملات فراوان همراه شده است.
در
این میان اینکه عدهای از ایران حاضرند با همه سختیها و خطرات به سوریه
بروند و در آنجا بجنگند به مداحان کمک میکند که اگر تهران مثال خوبی برای
ارزشهایشان نیست، از آنچه در دمشق و حلب میگذرد بخوانند.
به این
ترتیب جنگ داخلی سوریه فرصتی برای بازسازی ایدئولوژیک مداحی به عنوان بخشی
از تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی بوده است و مداحانی که به دمشق میروند
سنگرها را در تهران، نه در برابر داعش، که مقابل فرهنگ مغایر با فرهنگ رسمی
محکم میکنند.
'مکه بشود مرکز ایران چه قشنگ است'
همان
طوری که آیتالله خامنهای از مداحان خواسته است، آنها کاری بیش از خواندن
میکنند. جز سلاح به دست گرفتن مداحانی چون سعید حدادیان در سوریه و محمود کریمی در تهران، دلایل دیگری برای جدی گرفتن مداحان وجود دارد.
بعد
از تشکیلات هیئت رزمندگان اسلام حالا سازمان بسیج مداحان هم به راه افتاده
و قرار بوده که از مهر ماه امسال دانشکده مداحی ۴۰ دانشجو بپذیرد.
گزارشهایی از دستمزد چند میلیون تومانی برای یک شب نوحهخوانی منتشر شده و
مداحان گروهی هستند که سالانه جلسههای دیدار ویژه با رهبر ایران دارند.
در
حالی که امامان جمعه و دیگر روحانیون تبلیغات رسمی حکومت را به سبک قدیم
پیش میبرند، مداحان مدام در کار خود نوآوری میکنند و با بهره گرفتن از
رسانههای جدید به دنبال مخاطبان جوان و گستردهای هستند.
همه اینها یعنی آن که مداحان به گروه قدرتمندی بدل شدهاند که در شکل دادن به ایدئولوژی جمهوری اسلامی نقش ویژهای دارند.
در
تقابل چندجانبه میان عربستان سعودی و ایران در منطقه، مقامهای رسمی
نمیتوانند تهدید به اشغال نظامی عربستان سعودی و انضمام مکه به خاک ایران
بکنند، اما یک مداح به راحتی میخواند: "شمشیر عجم منتظر رخصت جنگ است/مکه
بشود مرکز ایران چه قشنگ است".
در نوحهای دیگر گفته میشود: "مکه در قبضه نا اهلان است... جهل دینشان دین یزید است اینان/قبلهشان کاخ سفید است اینان".
ضدیت مداحان با آل سعود، خاندان حاکم بر عربستان، به رجزخوانی در چند نوحه خلاصه نمیشود. حسن کردمیهن که از او به عنوان دستوردهنده حمله به سفارت عربستان یاد میشود، خود مداحی میکرده و رابطه نزدیکی هم با بعضی مداحان معروف داشته است.
رهبر ایران در عین محکومیت حمله به سفارت عربستان گفت
که "این را بهانه نکنند که جوانان مومن را مورد تهاجم قرار دهند". با توجه
به حمایت او و دیگر نهادهای قدرتمند جمهوری اسلامی از مداحان و آنهایی که
پای نوحه مینشینند، "جوانان هیئتی" میگویند که آمدهاند که بمانند و
گسترش پیدا کنند.
گسترشی که مایه رضایت رهبر ایران است: "سنت مداحی
در بین جامعه ما خوشبختانه رواج پیدا کرده است، قبلها بود، اما محدود بود؛
امروز این سفره، گسترده شده است؛ این میدان، باز شده است."
در این میدان باز، مسیر مستحکم کردن خاکریزها در داخل ایران از جبهه سوریه میگذرد.
علی سودایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر