کل نماهای صفحه

۱۰ فروردین ۱۳۹۷

دفاعیه بقایی و افشای ناگزیر واقعیتهای تکان‌دهنده

دفاعیه بقایی و افشای ناگزیر واقعیتهای تکان‌دهنده

حمید بقایی
حمید بقایی
روز سه‌شنبه ۷فروردین ۹۷ سایت دولت بهار وابسته به رئيس‌جمهور سابق نظام محمود احمدی‌نژاد متن کامل لایحه دفاعیه حمید بقایی معاون وقت وی را درباره اتهام اختلاس میلیونها یورو و صدهاهزار دلار منتشر کرد.
تاریخ انتشار این لایحه دفاعیه ۷فروردین ۹۷ یعنی پس از صدور حکم و اجرایی شدن آن است.
در حال حاضر بقایی در زندان و به گفته هم‌فکرانش در اعتصاب‌غذا به‌سر می‌برد.
لایحه دفاعیه حمید بقایی خطاب به قضات دادگاه تجدیدنظر شعبه ۶۸ که تحت عنوان ادعای کذب تحویل ارز به وی از طرف سپاه قدس منتشر شده است، حاوی ۱۶بند بوده و در آن، بقایی ضمن رد اتهام اختلاس مالی مربوطه، با اشاره به صدور رای ۱۵سال حبس و جبران بیش از ۴۰میلیارد تومان اعتراض کرده و گفته است: ادعای سازمان اطلاعات سپاه مبنی بر تحویل چندمیلیون یورو و چندهزار دلار ارز بیت‌المال از طرف سپاه قدس بدون هیچ‌گونه مستنداتی (نظیر رسید) به اینجانب آن هم در تاریخ ۹۲/۵/۱۴ و زمانی که بنده مقام دولتی نبوده‌ام، ماجرایی است خیالی... جای بسی تأسف است که... ادعای شفاهی متناقض افراد، مورد استناد قاضی دادگاه قرار گرفته و علیه اینجانب رای اختلاس صادر می‌گردد!
اطلاعات سپاه... مدعی است که آقای سردار قاسم سلیمانی چندمیلیون یورو بی‌هیچ دلیل منطقی و بدون مستندات مالی و اخذ رسید در اختیار بنده جهت اهدا به سران کشورهای آفریقایی در تاریخ ۹۲/۵/۱۴ قرار داده‌اند و هم‌چنین اینجانب چند هزار دلار از وجوه سپاه قدس را که در اجلاس سران جنبش عدم‌تعهد در اختیار نمایندگان رئیس‌جمهور وقت قرار داده شده بود را اختلاس کرده ام! این در حالی است که بنده از رقمهای دقیق مورد ادعای آقایان نیز اطلاع دقیقی ندارم.
فارغ از این‌که این ادعاها اساساً صحت ندارند اما به فرض محال در این داستان ساختگی اولاً آیا بنده مقصرم یا آقای سردار قاسم سلیمانی به‌عنوان مقام مسئول مجاز در سپاه قدس و تحویل‌دهنده ارزهای مذکور؟!
اینجانب در ۹۲/۵/۱۴  که دولت یازدهم مستقر گردید، سمت و مقام دولتی نداشتم تا آقای سردار قاسم سلیمانی با توجه به جایگاه، توان و سطح دسترسی‌ام به سران کشورهای خارجی بخواهند میلیونها یورو را در اختیار بنده بسپارند تا به سران کشورهای آفریقایی بدهم».
همان‌طور که از متن لایحه دفاعیه بقایی هم می‌شود فهمید ظاهرا هیچ سند کتبی برای اثبات ادعای رد و بدل شدن میلیونها یورو و دلار و تومان وجود ندارد.
البته در همین متن کوتاه می‌توان به دنیایی از فساد و تبعیض و غارت و چپاول در نظام سراپا فاسد ولایت فقیه پی برد. نظامی که دست یک جوان گرسنه را به جرم سرقت یک گوسفند قطع می‌کند و زنان و مردانش اعضای بدنشان را برای چندصد یورو به فروش می‌رسانند چطور میلیونها یورو فقط جهت هدیه و رشوه به یک رئیس کشور آفریقایی برداشت می‌شود. البته آن هم معلوم نیست در مسیر چگونه توسط یکی از سپاهیان غیب می‌شود و اصلاً صدایش درنمی‌آید. الآن هم اگر موضوع جنگ و دعوای باندی نبود کسی خبردار نمی‌شد. از همین نمونه می‌توان فهمید هزاران نمونه مشابه در بیت خامنه‌ای و سپاه و سایر ارگانها و سران و مزدورانشان جابه‌جا شده و می‌شود و هیچ‌کس صدایش درنمی‌آید. این تنها گوشه‌یی از غارت اموال مردم و جنایت در حق کودکان و زنان و مردان میهن است که در دعوا و اختلاف بیرون زده است.
 ضمنا متهم استدلال هم می‌کند که اگر ادعای شهود در مورد رد و بدل شدن چنین حجمی از پول صحت دارد که به‌خاطرش بقایی را محکوم و زندانی کردند، پس چرا طرف دیگر اختلاس یعنی پاسدار سلیمانی محکوم نمی‌شود؟!
اضافه بر این واقعیات یک نکته دیگر در انتهای لایحه دفاعی بقایی وجود دارد که احمدی‌نژاد شخصاً به عهده گرفته است که این موضوع (یعنی رد و بدل شدن چنین پول هنگفتی) بین او و قاسم سلیمانی بوده و ربطی به بقایی نداشته است. یعنی این‌که داستان رشوه به سران آفریقایی و بقیه نفرات وجود داشته اما ربطی به بقایی نداشته است!
این تنها یک نمونه از موضوعاتی است که دم خروس آن تازه بیرون زده، اما هیچ‌کس جرات نزدیک شدن به آن را نداشته است،‌ چون لابد کار به مقامات بالاتر از رئيس‌جمهور نظام می‌کشد.
 به هر حال آن‌چه که از فحوای کلام طرفین برمی‌آید این است که هنوز حقایق خیلی زیادی باقی‌مانده که باید افشا شود.
 از جمله این‌که این همه پول چطور بی‌هیچ سند و مدرکی دست‌به‌دست می‌شود؟ این پول از کجا آمده است؟ از کیسه چه کسی خرج می‌شود؟ به جیب  چه کسی می‌ریزد...
آن‌چه روشن است این‌که این پول و هزاران نمونه مشابه از جیب مردم ستم‌کش و گلوی محرومان و تهی‌دستان توسط بازوهای کثیف ولایت فقیه با اسم «اسلام» دزدیده شده و برای رفاه سپاه قدس و بسیج و سایر پاسداران و حافظان ولایت فقیه و برای مقدمات اعمال تروریستی در سایر کشورها خرج می‌شود. بی‌علت نبود که مردم در همان روزهای اول قیام یک پارچه فریاد برآوردند که:
اسلامو پله کردین ـ مردم و ذله کردین
شعار هر ایرانی: مرگ بر خامنه‌ای روحانی

راز قدرت کانونهای شورشی، راز قدرت خلق ـ مهدی ابریشمچی

راز قدرت کانونهای شورشی، راز قدرت خلق ـ مهدی ابریشمچی



تظاهرات-قیام-ایران-09
برادر مجاهد مهدی-ابریشمچی
درست در فضای قیام شکوهمند سراسری مردم ایران در ۷دی فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران ضمن انتشار اولین بیانیه یادآور شد که:
«دستور محوری روز برای جوانان و رزمندگان آزادی و همه نیروهای انقلابی تشکیل تیم ها، دسته‌ها و یگانهای ارتش آزادیبخش ملی در راستای هزار اشرف و کانونهای شورشی برای گسترش قیام است. حق گرفتنی است».
و در بیانیه دوم فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران یادآوری شد:
«حق مسلم رزمندگان آزادی و کلیه واحدهای ارتش آزادیبخش ملی که برای دفاع از خلق و میهن و برای جلوگیری از خونریزی توسط سپاه و بسیج و اطلاعات آخوندی مجهز و آماده شوند. تمامی سلاحها و امکانات متعلق به مردم ایران و فرزندان دلیر این خلق به‌پاخواسته است».
و بالاخره در سومین بیانیه که در تاریخ ۱۱دی ۱۳۹۶ منتشر شد تکلیف کانونهای شورشی در رو در رویی با نیروهای سرکوبگر و دشمنان خلق و کسانی که بخواهند قیام و خیزش به‌حق مردم ایران را سرکوب کنند در یک جمله خلاصه می‌شود «شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده، آتش جواب آتش»
تردیدی نیست که ارتش آزادیبخش – مانند تمام تاریخچه‌اش-در قبال قتل‌عام ۱۰شهریور ۱۳۹۲ که خامنه‌ای می‌خواست در آن به‌طور فیزیکی بر اشرف که همان بیان سمبلیک ارتش آزادیبخش و نبرد مسلحانه آزادیبخش آن است نقطه پایان بگذارد نه تنها به یمن برخورداری از اراده‌ای سترگ و به برکت خون شهدای قتل‌عام ۱۰شهریور و درایت و پاکبازی فرماندهی آن خواست خامنه‌ای را به گور سپرد، بلکه این نقطه را به تاریخ تولد هزار اشرف تبدیل کرد. این همان پایه‌گذاری استراتژیک کانونهای شورشی بود که در مرحله اخیر در میهن اسیرمان ریشه دوانده و گسترش پیدا کرده است و اکنون زنان و مردان انقلابی و بپا خواسته خلقمان را در کانونهای شورشی در سراسر میهن سازماندهی کرده و گسترش داده است.
این همان پدیده مبارکی است که قبل از هر کس تمامی رژیم آخوندی از اصلاح‌طلب تا اصول گرا را آن‌چنان دچار رعشه مرگ کرده که ناگهان محمد خاتمی شیاد با همان لحنی علیه این کانونها صحبت می‌کند که جانور وحشی نظام یعنی احمد خاتمی وقتی در جمعه بازارها عربده‌های خامنه‌ای را بازتاب می‌دهد.
اجازه بدهید به سنت همیشگی نسل مجاهد خلق که نسلی حق شناس و سپاسگزار است خاطره تابناک چه گوارا این چهره اسطوره‌ای و فراموش ناپذیر انقلابی را که برای اولین بار مبتکر تئوری «کانونهای شورشی» است، گرامی بداریم. او که در زمان خود کوشید با اتکاء به کانونهای شورشی انقلاب را در آمریکای لاتین تداوم بخشد. گفته می‌شود که او معتقد بود:
«یک نیروی نامنظم با همه کوچکی‌اش می‌تواند در یک نبرد نابرابر بر ارتشی منظم پیروز شود»
وی همچنین می‌گفت: «ما نباید به انتظار پیش آمدن موقعیت انقلابی بنشینیم چنین موقعیتی را خود می‌توانیم به‌وسیله یک کانون انقلابی پدید آوریم.»
چه گوارا همچنین اعتقاد داشت این کانونها می‌توانند به نقطه امید مردم در برابر حاکمیت ضدمردمی تبدیل شوند و با به حرکت در آوردن جامعه زمینه انقلاب و دگرگونی را به‌وجود آوردند.
هر چند چه‌ گوارا مجال آن را نیافت که ثمرهٴ پیروزمند تئوری خود را به‌ چشم ببیند، اما با شهادت در راه ایمان خود به‌ رهایی همه خلقهای ستمزده در آرزوها و رؤیاهای مردمان تحت ستم برای همیشه جاودانه شد.
اسم «کانونهای شورشی» اگر ‌چه یادآور تئوری است که به آن اشاره شد اما باید گفت انقلاب ایران در مداری متکامل‌تر از تمامی انقلابهای دوران معاصر راه منحصربه‌فرد خود را پیموده است. کانونهای شورشی که اکنون در بالاترین فراز مقاومت ایران تشکیل شده‌اند، از یک سو متکی به‌یک پشتوانه و فرماندهی نیرومند و از سوی دیگر برخوردار از یک ارتباطات دارای تضمین بالا با فرماندهی است.
کانونهای شورشی بر ریشه‌های عمیق ۴دهه رزم مستمر رزم‌آوران مجاهد خلق استوار است که همه اشکال مختلف نبرد، از جنگ چریکی شهری، تا مقاومت در جنگل، تا جنگ در مناطق روستایی در دسته‌های پارتیزانی و تا جنگ جبهه‌یی در هیأت ارتش آزادیبخش را پشت سر گذاشته و از هر یک از آنها کتابها تجربه پرارزش انقلابی اندوخته است.
با قیام قهرمانانه و سراسری مردممان در ۱۴۲شهر میهنمان در دی ماه ۹۶ تاریخچه کانونهای شورشی وارد مرحله نوینی شد و توانمندی بسیار شگفت‌انگیزی را به نمایش گذاشت. جمعبندی این قیامها البته نتیجه‌گیریهای استراتژیک و تاکتیکی بسیار ارزشمندی دارد که بر تجارب پیشین افزوده می‌شود.
ولی اکنون کانونهای شورشی در آستانه کارزار آتشین چهارشنبه‌سوری قرار دارند. کارزاری که هیچگونه غافلگیری در آن برای رژیم وجود ندارد و طبعاً رژیم با تمام قوا و امکاناتش برای ممانعت از فعالیتهای کانونهای شورشی در «جشن آتش» وارد صحنه خواهد شد. و درست‌تر این است که بگویم از هم‌اکنون ورود به صحنه را آغاز کرده است.
سه‌شنبه ۲۲اسفند که پاسدار رحیمی سرکردهٴ نیروی انتظامی تهران اعلام کرد که «از ساعت ۲بعدازظهر این روز کلیهٴ نیروهای سرکوبگر انتظامی (و طبعاً همه انواع نیروهای امنیتی و اطلاعات اونیفورم پوش و شخصی پوش رژیم) برای مقابله با مردم و جوانان قیام آفرین به‌حالت ‌آماده‌باش صددرصد می‌آیند»
در این رویارویی، ظاهراً یک طرف، نیروهای استبداد حاکم، از همه امکانات و وسایل، از انواع سلاحها، از یک دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی و از یک دجالگری بی‌حد و حصر و از همه مهمتر، از ماشین جهنمی سرکوب و زندان و شکنجه و اعدام برخوردار است؛ اما در طرف دیگر این جبهه، نیرویی قرار دارد که ظاهراً دستش از همه امکانات خالی است اما این ظاهر قضیه است که می‌تواند گمراه‌کننده باشد. از قضا این جبهه، جبهه مردم و جوانان قیام‌آفرین امکانات و توانمندیهای عظیمی دارد که دشمن از آنها محروم است. این امکانات و توانمندیها عبارتند از:
۱- نیروی انسانی کماً و کیفاً بسیار برتر؛ عاملی که در هر جنگی عامل تعیین‌کننده است. توده‌های عظیم مردم، ارتش بیکاران و گرسنگان، توده‌هایی که جز زنجیرها و دردهای خود چیزی برای از دست دادن ندارند و محروم از نان و کار و آزادی، عطشی سوزان، انگیزه‌یی بسیار نیرومند و آمادگی برای فدا در هجوم به‌ قلعهٴ غارتگران حاکم دارند. مهمتر این‌که قیام ۷دی نشان داد که این توده‌ها نه تنها انگیزه بسیار قوی برای درافتادن با رژیم دارند در نتیجه سالها تجربه و همچنین در سایه آگاهی بخشی و فداکاری نسل مجاهد خلق به سطح عالی از شعور سیاسی و اجتماعی در رابطه با رژیم دست یافته‌اند که در کاکل آن شعار «اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمام ماجرا» می‌درخشد و این نشان می‌دهد که اراده خلق برای سرنگون کردن تمامیت رژیم شکل گرفته است و به این یقین رسیده‌اند که برای رهایی از رنج ها و دردهایشان باید این رژیم را نابود کرد. این یک سرمایه بسیار بزرگ برای قیام و انقلابیون جان برکف می‌باشد. در حالی که تنها عامل حرکت سربازان و مزدوران جبهه مقابل، پول و انگیزه‌های مادی و فردی است.
۲-خوشبختانه در مرحله فعلی قیام برای سرنگونی رژیم در ایران از مساعدترین شرایط بین‌المللی و منطقه‌یی برخوردار است چرا که به‌دلیل سالها حاکمیت آخوندها و نقشی که در صدور تروریزم و بنیادگرایی و جنگ‌افروزی در منطقه و در جهان داشته‌اند همچنین در سایه آگاهی بخشی مقاومت و فعالیتهای بین‌المللی آن امروز دیگر جهان به این واقعیت رسیده است که با تداوم حاکمیت آخوندها در ایران خبری از ثبات، صلح و امنیت در منطقه و در جهان وجود نخواهد داشت. به همین دلیل رژیم محتضر آخوندی زیر انواع مختلف فشارهای سیاسی و اقتصادی بین‌المللی است.
۳-ولی عنصر تعیین‌کننده این است که کانونهای شورشی در داخل خاک میهن از یک پشتیبانی ارزشمند و بی‌نظیر و تعیین‌کننده برخوردارند که آنهم عبارتند از عنصر هدایت کننده و رهبری کننده که راه را برای کانونهای شورشی ترسیم می‌کند و در واقع قدرت آن را دارد که نسل قیام را از سویی در هیأت کانونهای شورشی گرد آورد و راه درست را پیش پای آنها بگذارد و از سوی دیگر منبع و منشأء امید، باور، قدرت شورش علیه نظم موجود برای آنها باشد. به این ترتیب کانونهای شورشی می‌توانند با ایمان به این‌که سرمایه عظیم ایمان و اراده سرنگونی را دارند این باور را به توده‌های مظلوم منتقل کنند و آنها را در مسیر قیام رهبری نمایند.
۴-عامل تعیین‌کنندهٴ دیگر در هر جنگی زمین است، در نبرد میان خلق و ضدخلق، زمین به‌طور استراتژیک در اختیار نیروی خلق است. به‌عنوان مثال در همین کارزار پیش‌رو (کارزار چهارشنبه‌سوری آتشین) مردم و جوانان هر خیابان و محله، آشنایی و اشراف کامل به‌ محل سکونت خود و امکانات آن دارند و نیروی انتظامی از این اشراف بی‌بهره است. این به کانونهای شورشی و جوانان قیام‌آفرین امکان می‌دهد که با تسلط تاکتیک جنگ و گریز را به‌کار بگیرند و پس از ظاهر شدن در یک نقطه و محله و پس از مشتعل کردن شعله‌های حرکت اعتراضی و شعارهای اعتراضی هنگامی که نیروهای سرکوبگر وارد صحنه می‌شوند، آنجا را ترک کرده و به سرعت در نقطه و محله دیگری ظاهر شوند. همین اشراف به‌ محل و زمین به‌ رزمندگان کانون شورشی این امکان را می‌دهد که نیروی سرکوبگر را متفرق کرده و آنها را به‌ محلهایی که برایشان ناشناخته است کشانده و سپس مورد حمله و گوشمالی قرار داده و ناپدید شوند.
۵-امتیاز دیگر کانونهای شورشی در نبرد پیش رو در چهارشنبه‌سوری و در هر صحنه دیگر نبرد در آینده این است که برای نیروهای منفور و روحیه باخته دشمن که خشم و شورش خلق را در قیام دی از نزدیک لمس کرده‌اند و ضربات آن قیام بر پیکر فرتوتشان فرود آمده هر ایرانی در خیابان از کودک ۶-۷ساله بلوچ تا مادران و پدران سالمند یک دشمن بالقوه هست تا چه رسد به زنان و مردان دلیر قیام. به‌عبارت دیگر امروز دیگر هیچ‌یک از نیروهای انتظامی و مزدوران دشمن احساس امنیت در خیابانها و حتی در خانه هایشان ندارند و این به سرعت روحیه آنها را تضعیف می‌کند. در حالیکه برعکس هر ایرانی، ولو این‌که اعضاء کانون شورشی مستقیماًًً آنها را نشناسند بالقوه و بالفعل یک حامی و کمک‌کار و دوست هستند. و دیگر حتی افراد بی‌تفاوت بسیار کم شده‌اند. این یک سرمایه عظیم، مادی و معنوی برای کانونهای شورشی است.
این نوشته درصدد تشریح امکانات و مزیتهای تاکتیکی نیروی انقلابی نیست و تنها به‌عنوان مثال و نمونه، درصدد آن است که اذهانی را که در شرایط اختناق به‌طور خود به‌خودی «از آنچه خود داشت» غافل است، متوجه آن «گوهری» سازد که «از صدف کون و مکان بیرون» است اما در کف خودشان است و با آن می‌توانند فلک سیاسی اجتماعی این میهن را تغییر دهند و تسخیر کنند.
فراتر و تعیین‌کننده‌تر از همه این بحثها، تجربه‌ عملی و واقعیتی است که در قیام دی ماه رخ داد و همه آن را به‌چشم دیدند که در دو کلمه خلاصه می‌شود: قدرت برتر نیروی مردم و ضعف و شکنندگی و آسیب‌پذیری رژیم!
دشمن این واقعیت را با تمام وجود دریافته و از آن غرق وحشت شده است. این وحشت را در همه روزهای پس از قیام تا اکنون که در اظهارات و مطالب تمامی سردمداران و مهره‌ها و رسانه‌های رژیم موج می‌زند، به‌روشنی می‌توان دید، اما فراتر از همه آنها، تنها کافی است به‌ اظهارات اخیر ولی‌فقیه ارتجاع در دیدار با مداحان و روضه‌خوانهای ولایت در روز پنجشنبه ۱۷اسفند اشاره کنیم که در اشاره‌یی سربسته، هراس خود را هم از قیام دی ماه و هم از کارزار جشن آتش پیش رو چنین بیان کرد:
«همین چند ماه قبل از این، به‌قول خودشان در اتاق فکر دور هم نشستند، بحث کردند، تلاش کردند، برای جمهوری اسلامی برنامه‌ریزی کردند، زمان هم معیّن کردند، دی‌ماه، بهمن‌ماه، اسفندماه -یعنی همین ایّامی که من و شما در آن هستیم- که در دی‌ماه این کار را می‌کنیم، در بهمن این کار را می‌کنیم، در اسفند هم این کار را می‌کنیم، تا آخر سال هم بساط جمهوری اسلامی را جمع می‌کنیم»
درک این‌که منظور خامنه‌ای کدام دشمن است که او از بیان نام آن نیز هراس دارد، چندان دشوار نیست، چرا که خود او طی اظهاراتی که دربارهٴ قیام دی ماه داشت گفت:‌ «از ماه‌ها قبل اینها آماده بودند؛ خود رسانه‌های منافقین در همین روزها اعتراف کردند… نسبت به‌ این قضیّه؛ که پادویی کنند، سازمان‌دهی کنند، بروند این و آن را ببینند، کسانی را در داخل نشان کنند و پیدا کنند که بهشان کمک کنند تا بیایند به‌ مردم فراخوان بدهند -فراخوان را هم آنها دادند-»
خامنه‌ای در همین سخنان اخیر نیز اگر ‌چه صراحتاً از چهارشنبه‌سوری و فراخوان مجاهدین برای برپایی کارزار چهارشنبه‌سوری نام نبرد، اما گماشته او آخوند صدیقی روز بعد در نمایش جمعهٴ تهران، حرف خامنه‌ای را در مورد آنچه که قرار است در اسفند ماه اتفاق بیفتد و «تا آخر سال هم بساط جمهوری اسلامی را جمع» کند با روشنی تمام معنی کرد و با تکرار جملات خامنه‌ای گفت:
«مسأله چهارشنبه‌سوری را که ما اسلاممان هیچ وقت سنتهای ملی را هیچ وقت مقابله نکرده، ولی تهدیدها را به‌ فرصتها تبدیل کرده، آنچه را که دشمن برای ما خط‌ و نشان می‌کشد، بنا بود ماه دی آن شورش را بپا کردند، برای بهمن نقشه کشیده بودند، برای اسفند هم نقشهٴ دیگری کشیده بودند…
مسأله چهارشنبه‌سوری انشاالله بعضیها که توجه ندارند بدانند هم امنیت روانی جامعه را به‌هم نریزند، هم جان خودشان را همه ساله در این آتش سوزیها انفجارها چه جوانهایی سلامتی‌شان را از دست می‌دهند…».
البته در فراخوان ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور گفته نشده که با کارزار چهارشنبه‌سوری رژیم سرنگون می‌شود، اما ببینید خود دشمن چه حسابی در مورد آن باز کرده و تا کجا هراسان و وحشت‌زده است که ولی‌فقیه ارتجاع این چنین بر خود می‌لرزد و گماشتگان خود در نمایشهای جمعهٴ سراسر کشور را به‌خط می‌کند تا دربارهٴ آن سخن گفته و نیروهای پاسدار و بسیجی رژیم را حول این خطر بسیج و هشیار کنند. آیا این واکنش دشمن خود بیانگر شدت پوسیدگی و آسیب‌پذیری آن و بینه‌یی روشن حاکی از پیروزمندی کانونهای شورشی و استراتژی هزار اشرف نیست؟ لینک به منبع اصلی 

۸ فروردین ۱۳۹۷

«دو دیدار نوروزی با دو پالس متفاوت»

«دو دیدار نوروزی با دو پالس متفاوت»


  • 1397/01/06
دو تصویر متضاد
دو تصویر متضاد

نگاه کاملاً متضاد به دو واقعه در انتهای سال1396 

بعد از این‌که صحبتهای خانم مریم رجوی به‌مناسبت شروع سال 1397 را شنیدم، پیام خامنه‌ای را هم در فرصتی به‌مناسبت شروع سال جدید خواندم. پیش یکی از دوستانم گفتم می‌خواهم مطلبی درباره این دو موضعگیری بنویسم چون مطالب گفتنی زیادی در این رابطه هست. آن دوست به من سفارش کرد، پس قبلش مطلبی را که یکی از رسانه‌های رژیم در همین رابطه نوشته بخوان. من هم همین کار را کردم. دیدم آن مطلب را فردی به نام علی صفاری  با عنوان «دو دیدار نوروزی با دو پالس متفاوت» نوشته و سراپا ابراز وحشت بود از این‌که قیام گسترش پیدا کند و نوشته بود که «دشمن اکنون در صدد آزمایشهای دیگری است.» و به آن دوستم حق دادم که من را به خواندن این مطلب سفارش کرده بود. چون بیش از گذشته برایم مشخص شد که اولا رژیم چقدر از قیام و اعتراضات مردمی وحشت دارد. ثانیا رژیم و دست اندرکارانش به خوبی می‌دانند که این قیام  سرچشمه‌اش کجاست و چرا رژیم نسبت به  فعالیتهای مقاومت این‌قدر وحشت دارد.

قیام دی ماه مهمترین واقعه سال96

به گواهی دوست و دشمن مهمترین واقعه سال 1396 در ایران، قیام دی ماه بود که به سرعت ۱۴۲شهر را فراگرفت و شعار مرگ بر خامنه‌ای توسط اقشار مختلف مردم  با صدایی که همه جهان بشنوند در جریان اعتراضات در شهرهای مختلف طنین‌انداز شد. بیش از ۵۰نفر از مردم تظاهر کننده یا در صحنه تظاهرات و یا پس از دستگیری و در زیر شکنجه جلادان خامنه‌ای به‌شهادت رسیدند. تعداد دستگیریها بیش از ۸هزار نفر بود که مقامات رسمی رژیم به دستگیری ۵هزار نفر از آنان اعتراف کردند.

خامنه‌ای قیام مردم را اغتشاش نامید

این واقعه بزرگ که قیام دی ماه نام گرفته است، توسط خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع «اغتشاش» نامیده شد و  در پیام ۲۹اسفند خود گفت: «در ماه‌های آخر سال، طبق برنامه‌ریزی دشمنانِ ملّت ایران، اغتشاشهایی هم در کشور صورت گرفت». خامنه‌ای هر بار به‌غایت تلاش کرده که قیام دی ماه مردم ایران را تحت عنوان «اغتشاش» کوچک جلوه دهد تا در گام بعد مدعی شود که این یک حرکت مردمی نبوده و در جهت منافع مردم هم نبوده است.

نگاهی به سخنان مریم رجوی درباره قیام دی ماه

خوب است که در اینجا نگاهی هم داشته باشیم به سخنان مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران  در سه‌شنبه ۲۹اسفند، در ساعتهای پایانی سال ۱۳۹۶شمسی، در جشن نوروزی و مراسم تحویل سال ۱۳۹۷، در جمع مجاهدان آزادی در آلبانی. تا ببینیم چگونه چهار فصل سال 96 و همه چیز را در قیام و از قیام مردم ایران می‌بیند. از این‌که جامعه ایران در حال و هوای خیزش و قیام است تا این‌که انتخاب مسئول اول مجاهدین برای آماده‌سازی قیام است و از این‌که زلزله استان کرمانشاه اعتراضات مردم را شعله ورتر کرد تا قیام دی ماه و استمرار آن انقلاب و تا پیروزی.
مریم رجوی: «در سرتاسر سال۹۶جامعه ایران در حال و هوای خیزش و قیام بود. در فصل بهار، جنبش دادخواهی قتل‌عام‌شدگان ۶۷، خامنه‌ای را در شعبده انتخابات‌ به شکست کشاند. در تابستان، مجاهدین خلق ایران، مسئول اول خود را برای دوره جدید برگزیدند و با شتابی مضاعف برای مقاومت و قیام آماده شدند. در فصل پاییز، پس از زلزله استان کرمانشاه، خشم و بیزاری علیه آخوندها همه ایران را فرا گرفت و در زمستان، قیام‌ها برای سرنگونی رژیم در سراسر ایران، شعله کشید. از آن هنگام، امواج سرکش اعتراض‌ها هر روز به‌دیوار اختناق و سرکوب ضربه می‌زند. سال ۹۶با فصل قیام به‌سر رسید؛ و سال ۹۷را می‌توان و باید به سالی سرتاسر قیام تبدیل کرد و این قیام و انقلابی است تا پیروزی».

بنابراین می‌بینیم در دو سر طیف، هم دوست و هم دشمن مهمترین واقعه سال 96 را قیام دی ماه مردم ایران می‌دانند. ولی هر کدام بر اساس جوهر و ماهیت خاص خود. مریم رجوی که خود جوهر بهار است، به استمرار قیام آن تا انقلاب و پیروزی یقین دارد و در طول سخنرانی خود چندین بار تأکید کرد که «این قیامی است تا پیروزی»

عقب‌نشینی خامنه‌ای از معذرت خواهی پوشالی

خامنه‌ای هم حتی از معذرت خواهی پوشالی چند ماه قبل خود نیز پشیمان شد و از این‌که اعتراف کرده بود که در امر عدالت اجتماعی کار زیادی نشده، در روز اول فروردین 97 صراحتاً شروع کرد  به غلط کردم  گفتن و در کمال وقاحت مدعی شد که در امر عدالت این رژیم خیلی کار کرده است و پا را از این هم فراتر گذاشت و با استفاده از تاکتیک گوبلزی که دروغ هر چه بزرگتر باشد احتمال باورش بیشتر است، به‌نحوه بسیار تعجب‌آوری گفت که هیچکس در ایران به جرم داشتن عقیده متفاوت با جمهوری اسلامی، تحت پیگیرد قرار نگرفته است.

زلزله کرمانشاه دومین واقعه مهم سال 96 در ایران

دومین واقعه مهم سال ۹۶ در ایران، زلزله ویرانگر و هفت و سه دهم ریشتری کرمانشاه بود. در زمینه ابعاد فاجعه‌بار این زلزله و تلفات و خسارات آن و نحوه برخورد ضدانسانی رژیم هرچقدر بنویسیم یک در هزار هم نمی‌توانیم بگوییم و بنویسیم. از درد و محنت مردم ستمدیده و زلزله‌زده استان کرمانشاه تا این‌که نقش رژیم در افزایش تلفات و خسارات و درد و محنت مردم چقدر زیاد بود و این‌که حتی مانع از همکاری خودجوش مردم به زلزله‌زده‌ها می‌شد و حتی دزدی و غارتگریهای ایادی خامنه‌ای از قٍبل همین زلزله که فاکتها و نمونه‌های آن زیاد بود و در ماههای گذشته اخبار آن را شنیده و خواندهایم. 

چرا خامنه‌ای از بردن نام کرمانشاه خودداری کرد؟

اما چیزی که ذهن من را گرفت این بود که چرا خامنه‌ای حاضر نشد در پیام خودش حتی اسم کرمانشاه را بر زبان جاری کند و این‌قدر این فاجعه را کوچک نمود؟ چرا در سراسر پیامش فقط با نوشتن یک کلمه «زلزله» از کنار آن گذشت؟ چون کارنامه رژیم در این زمینه مثل سایر موارد به قدری سیاه و ننگین است نمی‌تواند به آن بپردازد.
ولی در آن طرف طیف، یعنی در طیف مقاومت می‌بینیم که خانم مریم رجوی در  سخنرانی خود به‌مناسبت عید نوروز  تمامیت رژیم را در مورد زلزله کرمانشاه و سایر حوادث مورد بازخواست قرار داد و گفت:
مریم رجوی: «این رژیمی است که ناتوانی‌ و ماهیت ضدمردمی‌اش در هر واقعه‌یی بیرون می‌زند؛ از زلزله استان کرمانشاه تا سقوط هواپیمای تهران-یاسوج و انفجار معدن آزادشهر در استان گلستان».
(مریم رجوی: به پیشواز نوروز بزرگ آزادی)
 خانم رجوی در همین سخنرانی زلزله کرمانشاه را سرآغازی برای گسترش خشم و بیزاری علیه آخوندها در سراسر ایران دانست و گفت:
مریم رجوی: «پس از زلزله استان کرمانشاه، خشم و بیزاری علیه آخوندها همه ایران را فرا گرفت».
البته باید این را هم یادآوری کنم که خانم رجوی روز 30آبان96 در مراسمی به‌مناسبت ابراز همبستگی با مردم زلزله‌زده استان کرمانشاه صریحاً وعده آتش فشانی از قیام داده بود و تنها 37روز بعد قیام مردم ایران در تاریخ 7دی96 از مشهد شروع شد. قیامی که تا پیروی استمرار خواهد یافت و باید ما هم هم‌چون خانم مریم رجوی به تحقق آن یقین داشته باشیم.
رحمان بوکانی
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمی‌کند

محکمتر شدن طناب برجام برگردن نظام آخوندی!(خامنه ای )

محکمتر شدن طناب برجام برگردن نظام آخوندی!(خامنه ای )



یکی از مهمترین مشکلات حکومت آخوندی در سال ۹۷ موضوع خروج آمریکا از برجام است. خصوصا این‌که زمان زیادی به ضرب‌الاجل ۱۲۰روزه آمریکا برای بازنگری برجام باقی نمانده است.
در این رابطه است که  سردمداران و مهره‌های  آن بیش‌از‌پیش نسبت به خروج آمریکا از آن  ابراز نگرانی و وحشت می‌کنند.
زیرا خروج آمریکا از برجام اولین تاثیری که می‌گذارد، تاثیر مخرب بر اقتصاد در هم شکسته خواهد بود کهبیش‌از‌پیش آن را در بن‌بست قرار خواهد داد.
هم‌‌چنان که کارشناسان اقتصادی وابسته  به حاکمیت  نیز اذعان می‌کنند، پس از خروج آمریکا تحریمهای شدیدتری از طرف آن کشور وضع خواهد شد و بسیاری از تحریمهای لغو شده مربوط به برنامه هسته‌یی مجدداً اعمال خواهند شد.
در چنین شرایطی با توجه به این‌که در ابعاد داخلی یکی از مهمترین چالشها برای نظام آخوندی چالش اقتصادی است، تنش تحریمهای جدید، معضلات خطرناک رژیم را باز هم بیشتر خواهد کرد.
در این  رابطه مهدی پورقاضی، عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی  دو سناریو را محمتل می‌داند‌: «اول این‌که در حالت بدبینانه ترامپ لغو تحریم‌های برجام را اجرایی نکرده و به‌اصطلاح از این توافق‌نامه خارج شود. سناریوی دوم این است که او برجام را تمدید کرده، اما تحریم‌های دیگری را بر ضدایران برقرار کند». (سایت سرپوش اقتصادی ۲۴اسفند ۹۶)
در زمینه تاثیرات خروج آمریکا از برجام در اقتصاد  یکی دیگر از مهره‌های حکومتی به نام سیامک قاسمی می‌گوید: «یکی از مهمترین نکات در اقتصاد ایران هم‌اکنون موضوع برجام و تأثیر آن بر آینده اقتصادی ایران است. آمریکا به هر بهانه‌یی که شده برجام را زیر پا خواهد گذاشت. بنابراین باید منتظر از بین رفتن برجام باشیم.
خب اگر برجام را از دست رفته بدانیم شرایط با توجه به این‌که تبادلات بانکی ایران با دنیا با مشکلات بیشتری روبه‌رو خواهد بود و این موضوع به‌رغم تلاشهای جدید از جمله ایجاد روابط برای پشتیبانی بانک‌های روسیه ازبانک‌های ایران رخ خواهد داد» (سایت خبر آنلاین ۲۹بهمن ۹۶)
در همین زمینه روزنامه تجارت ۲۴اسفند ۹۶ می‌نویسد: «بیش از ۳۸سال گذشته، اقتصاد ایران در سال ۹۷ سیاسی خواهد شد. مسأله سیاسی‌شدگی ‌اجتناب‌ناپذیر است و در این صورت آزادی عمل بنگاهها کاهش پیدا می‌کند. اما مسأله ششم که مهم‌تر از بقیه است، فضای تحریمی‌ بر اقتصاد ایران است. فضای تحریم هم‌‌چنان وجود خواهد داشت. در کنار این پارادایم‌ها، بارزترین مشکل اقتصاد کشور در سال ۹۷ در ابعاد خارجی نحوه مواجهه و ارتباط با جهان است. ضمن این‌که در ابعاد داخلی هم مهم‌ترین چالش پیش روی اقتصاد کشور را تجمیع مراکز تصمیم‌گیری و تصمیم ساز اقتصادی است. تنشی که این روزها ترامپ گسترش داده، در صورت تداوم آن روند جذب سرمایه‌های خارجی با اشکال مواجه می‌شود».
واضح است که تاثیر خروج آمریکا از برجام در اقتصاد به بن‌بست رسیده  گام اولیه است، اما همان‌‌طور که مهره‌هایی از رژیم نیز پیش‌بینی می‌کنند، با خروج آمریکا از برجام امکان رویارویی بین آن کشور و حکومت آخوندی نیز وجود دارد.
در هراس از چنین وضعیتی است که اسحاق جهانگیری معاون آخوند حسن روحانی ضمن اعتراف به این‌که «چالشهای مهمی را در بخشهای مختلف در پیش‌رو دارد» اقدامات و حرفهای رئیس‌جمهور آمریکا را خطرناک می‌داند و می‌گوید: «باید با دقت و تدبیر نسبت به مسایل منطقه و جهان روبه‌‌رو شویم و باید با چاره‌اندیشی و تدبیر بتوانیم از این مسایل عبور کنیم».(خبرگزاری ایسنا – ۲فروردین ۹۷)
علاء‌الدین بروجردی رئیس کمیسیون خارجی مجلس رژیم نیز مایک پمپئو وزیر خارجه جدید آمریکا را «سیاستمداری افراطی و تندرو» می‌داند که «به‌طور مشخص جزء چهره‌های ضدایرانی در آمریکا شناخته می‌شود ضد ایران و ضد برجام است».
بروجردی در زمینه رابطه اروپا با رژیم  نیز می‌گوید «کشورهای اروپایی تحت تاثیر آمریکا هستند». (خبرگزاری ایلنا – ۲فروردین ۹۷)
یکی از مهره‌های حکومتی به نام مهدی مطهر نیا گامی فراتر می‌رود و می‌گوید: «سال آینده دیگر مسأله برجام مطرح نخواهد بود، بلکه ما با پرونده ایران و آمریکا به جای پرونده هسته‌یی روبه‌رو خواهیم بود».(سایت فرارو ۲فروردین ۹۷)
یک مهره دیگر به نام ناصر هادیان در زمینه رابطه با آمریکا ارزیابی مشابهی با مطهر نیا دارد و در این رابطه می‌گوید: «من پیش از این‌که ترامپ رئیس‌‌جمهور شود هشدار داده بودم این سیاستمدار اگر به کاخ سفید برود برای پدیدار کردن جنگهای تصادفی مستعد و خطرناک است تا این‌که بخواهد جنگهای دیگر راه بیاندازد. باید راههایی پیدا کنیم تا بین ایران و آمریکا در این دوران جنگ تصادفی پیش نیاید». (سایت ساعت ۲۴ – ۲فروردین۹۷)
همان‌‌طورکه از همان روزهای اولیه مذاکره با کشورهای ۱+۵ مشخص بود،  قبول برجام توسط نظام آخوندی به‌‌مثابه خوردن جام‌زهر دیگر بود.
اکنون پس از گذشت بیش از ۲٫۵سال از قبول آن، صحت این پیش‌بینی مقاومت ایران بیش‌از‌پیش روشن می‌شود. 
بنابراین برجام نه به‌‌مثابه جام شهد آن‌طور که آخوند حسن روحانی و دولتش می‌خواستند آن را غالب کنند، بلکه به‌‌مثابه جام‌زهر عمل کرد و اکنون نیز تبدیل به طنابی برگردن نظام شده است که هر چه زمان می‌گذرد این طناببیش‌از‌پیش گلوی آن را می‌فشارد.
در زمینه تن‌دادن حاکمیت آخوندی به جام‌زهر برجام، خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران می‌گوید: «در عرصه سیاسی میهنمان تن‌دادن خامنه‌ای به برجام و امضای مصوبه خفت‌بار شورای عالی امنیت رژیم (که از فرط فضیحت، مانع انتشارش شده‌اند)، بیانگر شکست بزرگ رژیم در برابر مقاومت ایران بود که این پروژه شوم رژیم را افشا کرد و به چالش کشید. پروژه‌یی ضدایرانی و ضدانسانی با صدها میلیارد دلار هزینه و با عوارض ویرانگر و بی‌علاج اقتصادی. به‌نحوی که کارشناسان خود رژیم می‌گویند دوران پس از توافق، از نظر اقتصادی دوران رکود و فلاکت و گرانی و بیکاری است و از نظر سیاسی دوران مخاصمات فرساینده در رأس و بدنه حاکمیت و از نظر اجتماعی دوران غلیان نارضایتیهای انباشته در جامعه. (اجلاس میاندوره‌یی شورای ملی مقاومت ـ آذر ۱۳۹۴ )
هم‌چنان‌که مسئول شورا گفته بود: «زهر خوردن رژیم در حیطه اتمی نیز مانند زهر آتش‌بس در جنگ ضدمیهنی رایگان به‌دست نیامده و عنصر تعیین‌کننده ایرانی آن، مقاومت و مجاهدین بوده‌اند. با بیش از ۱۰۰رشته افشاگری اتمی با قیمت کلان از ۳۰خرداد ۱۳۷۰ تا ۳۰خرداد ۱۳۹۴ ضمن ۲۴سال. تا جامعه بین‌المللی بیدار شود و تا وجدانهای انسانی برانگیخته شوند… بله؛ موضوع اصلی این است که مقاومت ایران و مجاهدین، رژیم را در استراتژی تضیمن بقا پس از ۲۴سال به کلی شکست دادند». (سخنرانی خانم مریم رجوی در آغاز اجلاس میاندوره‌یی شورای ملی مقاومت – ۲۸آذر ۹۴)

منیره رجوی سمبل زندانیان قتل عام شده ، یادش گرامی - کتابی از سیدی کاشانی وترانه سرودهای سازمان - و افشای توطئه ای از وزارت اطلاعات کلیک کنید وبخوانید


منیره رجوی سمبل زندانیان قتل عام شده ، یادش گرامی - کتابی از سیدی کاشانی وترانه سرودهای سازمان - و افشای توطئه ای از وزارت اطلاعات کلیک کنید وبخوانید
شهادت-منیره-رجوی


۶ فروردین ۱۳۹۷

معنای نوروز برای زحمتکشان ایران - تجربه قیام سراسری دیماه، عیدی برای همه زحمتکشان ایران است

معنای نوروز برای زحمتکشان ایران - تجربه قیام سراسری دیماه، عیدی برای همه زحمتکشان ایران است

نوروز و کارگران
نوروز و کارگران
جنبش اعتراضی از حرکت نایستاده است، موجی از پس موج دیگر، ادامه دارد. به‌پاخاستگان، بدین‌سان نوروز آزادی را خلق می‌کنند  (سایت مریم رجوی)
شاید صحبت از عید نوروز برای اقشار زحمتکش و کم‌درآمد میهنمان، به‌ویژه کارگران و کشاورزان چندان با مفهوم رایج جشن سنتی و ملی و پایدار همه ایرانیان سخت و نامأموس باشد. آنها هزار دلیل دارند که این مناسبت ملی برای آنها بیشتر باعث فشار و رنج آنهاست تا شادی و مسرت و گشایش.
نگاه پاسیو و بی‌چشم‌انداز  
زحمتکشان می‌گویند زیر خط فقر به‌سر می‌‌بریم. زیر بار قرض کمر خم کرده‌ایم. حداقل نیازهای زندگی را نمی‌توانیم برآورده کنیم. فریادهای ما هم گوش شنوا ندارد. بدتر از همه باید تظاهر کنیم که از وضعیت راضی هستیم، چون حاکمان دزد و غارتگر زیر لوای اسلام، این طور تبلیغ می‌کنند که تحمل چنین وضعیتی مانند هلاکت در جنگهای عراق و سوریه، عین سعادت است و...
زحمتکشان می‌گویند اعتراض می‌کنیم. فریاد می‌زنیم. خودمان را به آتش می‌کشیم. تظاهرات می‌کنیم. اما در مقابل این اقدامات، اگر جوابمان سرکوب و زندان و اخراج نباشد، چیزی جز قولهای بی‌محتوا عایدمان نمی‌شود. هم‌چنان شکمهایمان گرسنه است و زیر بار فقر دست و پا می‌زنیم و هر سال وضعیت ما بدتر می‌شود و با این وضعیت، عید نوروز برای ما جز فشار چه معنایی دارد؟
آخوندهای حاکم می‌گویند تنها راه‌حل برای شما، تقرب و چنگ زدن باز هم بیشتر به نظام ولایت فقیه است تا دست کم آخرت! شما تضمین شود. تازه به ولایت هم که چنگ بزنید، جبهه‌های سوریه و عراق و یمن و... در انتظارتان نشسته است تا به اوج سعادت! برسید. تبلیغات شبانه‌روزی استبداد دینی را هم که فشرده و خلاصه کنید همین است و بس. یعنی یا ناامیدی و خودکشی در زندان و بیرون زندان و یا هلاک شدن در راه نظام ننگین آخوندی.
بله، این یک نگاه به واقعیتهای امروز ایران آخوندزده است که البته قیمت این نوع نگاه پاسیو و غیر رزمنده، تحمل قریب چهل سال سرکوب و اختناق و فساد و جنایت است.
نگاه رزمنده و پرامید 
اما نگاه دیگری هم هست که از همین عناصر واقعی، راه‌کار و جشم‌اندازی متفاوت و همان نوروز واقعی، یعنی روز نو و آینده‌ای پر از امید را نتیجه‌گیری می‌کند.
با نگاهی به  اوضاع معیشتی سخت و طاقت‌فرسا از یک سو و ناتوانی و پوسیدگی نظام جور و ستم آخوندی از سوی دیگر، می‌توان مختصات نوروز یعنی روز نو سال 97 را مشخص کرد. نوروز 97 برای زحمتکشان میهنمان به این معناست که زهر ناامیدی که  ارتجاع حاکم   می‌پراکند را با استفاده از تجربه گرانبهای قیام سراسری دیماه می‌توان و باید به سکوی پرش برای برپایی اعتراضات هر چه بیشتر و سازمان‌یافته‌تر تبدیل کرد. پیام قیام اخیر به ما این است که علت این وضعیت که ریشه در ماهیت پلید و اهریمنی و جنایات بی‌حد و حصر و مافوق تصور  فاشیسم مذهبی حاکم دارد، می‌توان و باید که حتی در چنین شرایطی، با عزم جزم و همبستگی و سازمانیافتگیو کنار زدن ایدئولوژی کثیف بی‌هزینگی و تسلیم‌طلبی، غول پوشالی حکومت قرون‌وسطایی را درهم شکست و به این باور داشت که می‌توان مسیر آزادی را هموار کرد.
تجربه قیام سراسری دیماه، عیدی برای همه زحمتکشان ایران است و نقشه‌مسیر آنها را برای نیل حاکمیت ملی، آزادی و برابری مشخص می‌کند: اعتراض سازمان‌یافته و هماهنگ 
به این معنا، نوروز بیش از همه برای زحمتکشان ایران مبارک است چرا که رزم و رنج همبسته آنها با آزادی و حاکمیت ملی گره خورده است.


۴ فروردین ۱۳۹۷

ارزنده ترین خبرها وتحولات بین المللی ووضع خامنه ای ومهمتر از همه انتخاب جان بولتون کلیک کنید وبخوانید

ارزنده ترین خبرها وتحولات بین المللی ووضع خامنه ای ومهمتر از همه انتخاب جان بولتون کلیک کنید وبخوانید
جان بولتون