کل نماهای صفحه

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷

برجام از آغاز تا امروز - کارزار مقاومت ایران برای شکست پروژه بمب سازی اتمی فاشیسم مذهبی

برجام از آغاز تا امروز - کارزار مقاومت ایران برای شکست پروژه بمب سازی اتمی فاشیسم مذهبی

کارزار مقاومت ایران
کارزار مقاومت ایران

برجام خبرساز

یکبار دیگر «برجام» خبرساز شد. توافق اتمی ۶جانبه آخوندها برای خروج از بحران تحریم‌های جهانی که خامنه‌ای از آن ‌به‌عنوان چرخش قهرمانانه» نام می‌برد و آخوند روحانی و  باندش آن را بزرگترین دستاورد دیپلوماتیک آخوندها توصیف می‌کردند  به بزرگترین معضل دیکتاتوری آخوندها تبدیل شده است  تا جایی‌که کوچکترین خبر در مورد آن، باعث و بانی بزرگترین تکان و تنشها در دستگاه سیاسی آخوندها و حتی تعمیق شکاف‌های درونی حاکمیت می‌شود.
این نوشته نگاهی است به پرونده اتمی رژیم آخوندی از آغاز تا برجام و از برجام تا امروز. از یک سو
و از سوی دیگر آنچه که  تلاش فاشیسم مذهبی برای دست‌یابی به بمب اتم به‌عنوان عاملی برای بقا را ناکام گذاشت.  کارزاری طولانی و پر ماجرا که مقاومت ایران برای افشا و درهم شکستن استراتژی بقای رژیم با بمب اتمی  به پیش برد.  

 

«برجام» یعنی چه؟ 

برجام مخفف عبارت «برنامه جامع اقدام مشترک» است (Joint Comprehensive Plan of Action). این اصطلاح،  نخستین بار در بیانیه مشترک توافق لوزان سوئيس در تاریخ 13فروردین1394 به کار برده شد. توافق هسته‌یی لوزان، در سه‌شنبه ۲۳تیر ۱۳۹۴(۱۴ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش بین حکومت آخوندی، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵(شامل چین، فرانسه، روسیه، انگلستان ایالات متحده آمریکا و آلمان) امضا شد.
برجام ـ معامله اتمی رژیم با کشورهای 1+5 لوزان سوئيس ۱۳فروردین ۱۳۹۴

برجام در واقع توافق ۵عضو دایمی شورای امنیت سازمان ملل‌متحد (آمریکا، انگلستان، فرانسه، چین و روسیه) به اضافه آلمان و نماینده اتحادیه اروپا  با دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران بود که برای اعمال کنترل بین‌المللی بر سیاست ماجراجویانه اتمی آخوندها شکل گرفت.
این توافق انجام شد و آمریکایی‌ها هم حداقل 150میلیارد دلار (فقط در یک نوبت) به آخوندها پرداخت کردند اما پول‌ها خرج سرکوب مردم ایران و گسترش جنگ در خاورمیانه شد! با رفتن اوباما و آمدن ترامپ، سیاست آمریکا تغییر کرد و بقای «برجام» زیرعلامت سؤال رفت. این در حالی اتفاق افتاد که برجام در داخل حکومت آخوندها نیز شقه و شکاف حکومتی را عمیق‌تر کرد.

برجام در یک صفحه 

  • توافق آخوندها با ۷طرف حساب خارجی در مهمترین محورها شامل این نکات می‌شد:
  • حکومت آخوندی ذخایر اورانیم غنی شده متوسط خودش را پاکسازی خواهد کرد.
  • ذخیره‌سازی اورانیوم با غنای کم را هم تا میزان ۹۸درصد موجودی وقتش قطع می‌کند.
  • تعداد سانتریفیوژها را حدود دوسوم و حداقل به مدت ۱۵سال کاهش می‌دهد.
  • آخوندها موافقت کردند  15سال بعد، (یعنی پس از اتمام محدوده تاریخی برجام) اورانیوم را بیش از ۳٫۶۷درصد غنی‌سازی نکند.
  • تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم جدید یا رآکتور آب‌سنگین جدیدی نسازد.
  • در این مدت فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم به مدت ۱۰سال به یک تک ساختمان که از سانتریفوژهای نسل اول استفاده می‌کند، محدود بماند.
  • دیگر تأسیسات اتمی آخوندها نیز طبق پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اجتناب از خطرهای تکثیر سلاحهای اتمی تغییر کاربری داده شوند.
  • برای نظارت و تأیید اجرای توافق‌نامه توسط ایران، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) به تمام تأسیسات اتمی ایران دسترسی منظم خواهد داشت.
در نتیجه این توافقنامه رژیم ایران  از تحریم‌های  شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده (تحریم‌های ثانویه) بیرون خواهد آمد.
مذاکرات پیرامون این توافق از مهر سال 1392 آغاز و بعدازظهر روز سه‌شنبه 23تیر 1394 به پایان رسید و قرارداد امضا شد.
خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده  مقاومت گفتمقاومت ایران توافق اتمی بین رژیم آخوندها و کشورهای 5+1را به‌رغم همه کمبودها و امتیازهای ناموجهی که در آن به رژیم ملایان داده شده است، یک عقب‌نشینی تحمیلی و نقض خط قرمزهای اعلام شده از سوی خامنه‌ای توصیف کرد که در 12سال گذشته بارها و از جمله در هفته‌های اخیر مکرراً بر آن پا فشاری کرده بود.
خانم رجوی تصریح کرد که دور زدن 6قطعنامه شورای امنیت و یک توافق بدون امضا که الزامات یک معاهده رسمی بین‌المللی را ندارد، البته راه فریبکاری ملایان و دستیابی آنها به بمب اتمی را نمی‌بندد. با این همه همین میزان عقب‌نشینی،  هژمونی خامنه‌ای را هم‌چنان که مقاومت ایران از قبل خاطرنشان کرده است، در هم می‌شکند و تمامیت فاشیسم دینی را تضعیف و متزلزل می‌کند. 
خانم رجوی با یادآوری این حقیقت که مقاومت ایران، نخستین افشاگر پروژه‌ها و مراکز و پنهان کاریهای اتمی رژیم طی سه دهه گذشته بوده است، افزود: تن‌دادن خامنه‌ای و رژیمش به همین توافق نیز از  وضعیت انفجاری جامعه ایران، آثار فرساینده تحریمها، بن‌بست سیاست رژیم در منطقه و همچنین نگرانی آن از تشدید شرایط توافق‌نامه از سوی کنگره آمریکاست.
روز 23دی 94 پاسدار اسماعیلی کوثری گفت قلب رآکتور اراک خارج شد
روز اول اردیبهشت 96 مجدداً و نزدیک به ۲سال پس از امضای برجام، دفتر شورای ملی مقاومت ایران فعالیت‌های رژیم برای دستیابی به تسلیحات اتمی در پارچین را فاش کرد.
روز 5مهر 96 یوکی آمانو از قدرتهای جهان درخواست کرد درباره یک بخش از برجام پیرامون فعالیت‌های اتمی رژیم که می‌تواند منجر به توسعه تجیهزات انفجار اتمی‌شود، شفاف سازی کرده و مکانیسم راستی‌آزمایی آن را مشخص کنند. گزارش آمانو نشان داد که در برجام نکاتی درباره فعالیت‌های تسلیحاتی اتمی رژیم هست که توسط امضا کنندگان برجام مخفی نگه‌داشته شده‌اند.
روز ۲۱مهر ۹۶رئیس‌جمهور آمریکا دونالد ترامپ استراتژی دولت آمریکا در قبال رژیم ایران را اعلام کرد. وی گفت: ‌من تبعیت رژیم ایران از توافق اتمی را تأیید نمی‌کنم.  این رژیم بارها  همین توافق اتمی را نقض کرده  و به بازرسان اجازه بازرسی نمی‌دهد. دونالد ترامپ افزود: سپاه پاسداران نیروی تروریستی فاسد ولی‌فقیه رژیم ایران است. استراتژی جدید آمریکا با تحریمهای سخت علیه سپاه پاسداران شروع  می‌شود.
خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، از سیاست جدید ایالات متحده علیه تمامیت رژیم آخوندی به‌خاطر جنایاتش علیه مردم ایران و منطقه و نامگذاری تروریستی سپاه پاسداران استقبال کرد و گفت: سیاست دولتهای گذشته آمریکا مبتنی بر چشم‌پوشی بر نقض وحشتناک حقوق‌بشر در ایران و اشغالگریهای مرگبار ملایان و سپاه پاسداران در منطقه و دادن امتیازات کلان به آنها در برجام، فاجعه‌بار بوده و مردم ایران و منطقه، بهای سنگینی برای آن پرداخته‌اند. خانم رجوی نامگذاری تروریستی سپاه پاسداران توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا را که بلافاصله پس از سخنرانی رئیس‌جمهور این کشور اعلام شد، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی توصیف کرد.
در روز 23 دی‌ماه 96 (13 ژانویه 2018) «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا تمدید تعلیق تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایران را برای مدت ۱۲۰ روز دیگر امضا و تأکید کرد که این آخرین باری است که تعلیق تحریم‌های ایران را تمدید می‌کند، مگر آنکه اصلاحاتی در برجام اعمال شود. ترامپ تصریح کرد که این «آخرین فرصت» برای کنگره و شرکای اروپایی آمریکا است که برجام را اصلاح کنند.  
 روز 9اردیبهشت 97 ترامپ برای چندمین بار از پرداخت 150میلیارد دلار توسط اوباما به آخوندها ابراز شگفتی کرد و گفت قصد دارد از برجام خارج شود مگر این‌که این توافق اصلاح شود.
در هفته‌های پایانی قبل از سرفصل 22اردیبهشت، سران فرانسه، انگلستان و آلمان با دیدارهای نوبه‌ای و مکمل با ترامپ تلاش کردند وی را از خروج از برجام منصرف کنند. سیاستی که تا آخرین لحظات ادامه داشت.

برجام از کجا پیدا شد؟! 

سابقه و چرایی ماجراجویی اتمی آخوندها 

حکومت آخوندی، پروژه دستیابی به بمب اتمی را به منظور خرید فرجه بقا، قبل از پایان جنگ ضدمیهنی آغاز کرد، یعنی هنگامی که در پیشبرد سیاستهای جنگی خود به بن‌بست کامل رسیده بود.
صحبتهای رفسنجانی  در این مورد به‌خوبی مؤید این موضوع است.
هاشمی رفسنجانیبخشی از فعالیت‌های هسته‌یی را زمانی انجام دادیم که هنوز در جنگ بودیم و عراق به نزدیک‌های غنی‌ سازی رسیده بود که اسراییل همه آنها را منهدم کرد. (سایت حکومتی انتخاب. 11آبان1394. به‌نقل از مصاحبه رفسنجانی با پایگاه خبری امید هسته‌یی ایرانیان) (۱)
در بخشی از نامه فرمانده  وقت سپاه (محسن رضایی) نیز که در تاریخ ۲تیر ۶۷،‌ یعنی قبل از پذیرش آتش‌بس و نوشیدن جام‌زهر به رفسنجانی و خمینی نوشته شده، به این نکته اشاره می‌‏شود که بدون سلاح اتمی (که آن را از ضروریات جنگ می‌نامد)‌ نمی‌توانیم عملیات آفندی (تهاجمی) داشته باشیم.
فرمانده مزبور که همان محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران است، نوشته؛
«تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم، ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست می‌‏آوریم قدرت عملیات انهدامی و یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۷۱اگر ما دارای ۳۵۰تیپ پیاده و ۲۵۰۰تانک و ۳۰۰۰توپ و ۳۰۰هواپیمای جنگی و ۳۰۰هلی‌‏کوپتر و قدرت ساختن مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزر و اتم که از ضرورت‌‏های جنگ در آن موقع است داشته باشیم، می‌‏توان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی داشته باشیم»
به دنبال چنین ارزیابی‌هایی بود که خمینی و باندش به دنبال دستیابی به سلاح اتمی، پس از کوبیدن در خانه قزاقستان و چه بسا بسیاری دیگر سرانجام سراغ عبدالقادر خان پدر اتمی پاکستان رفتند. شرح تماس‌های رژیم با عبدالقادر خان مفصل و بیشتر شبیه داستانهای مهیج جاسوسی است. رفسنجانی بخشی از آن را در خاطرات هسته‌یی خود روایت کرده که بریده‌ای از گزیده آن را روزنامه حکومتی اعتماد به‌نقل از سایت حکومتی امید ملی ایرانیان مورخ ۴ آبان  1394 به این شرح بازتاب داده:
هاشمی رفسنجانی: «می‌خواستم عبدالقادرخان را ببینم اما نشد پس از جنگ اولین غنی سازی‌ در امیرآباد با همان چیزهایی که از پاکستان گرفته بودیم انجام شد پاکستانی‌ها ٤هزار سانتریفوژ دست دوم نسل اول را با مقداری نقشه به ما دادند در مسیر دماوند کارگاهی ساختیم که نخستین آزمایش‌های هسته‌‌یی ما در آنجا انجام شد قرار بود در الموت قزوین آب سنگین را بسازیم، تونل هم بزنیم و زیرکوه بسازیم که محفوظ باشد اما دولت من تمام شد در زمان جنگ، مخصوصاً وقتی عراق به بمباران مراکز تولید برق در ایران روی آورد، ما هم تصمیم گرفتیم برای تأمین برق در آینده جهت تولید آن در نیروگاه هسته‌یی اقدام کنیم عراق به نزدیکی‌های غنی‌‌سازی رسیده بود که اسراییل همه آنها را منهدم کرد پیش از اسراییل در مهر ٥٩، نیروی هوایی ما تأسیسات اتمی «اوسیراک» عراق را نابود کرده بود. ١٤شهریور ١٣٦١یک جلسه مشورتی با حضور رئيس‌جمهور و نخست‌وزیر وقت داشتیم که یک واحد نیروگاه بوشهر راه بیفتد در زمان شاه کیک زرد را از آفریقای جنوبی خریده و یک مقدارش را آورده بودند که من ٢٠٠تن به خریدمان اضافه کردم و چیزی حدود ٧٠٠تن را آوردیم ما اورانیوم نداشتیم، رفتیم سراغ کشف معدن اورانیوم در ساغند که البته معدن کم‌ظرفیتی بود چینی‌ها برای ما در ساغند، چاه‌های بسیار عمیقی زدند تا به اورانیوم برسیم علی لاریجانی داشت در مذاکرات نتیجه می‌گرفت که عوض شد...»
شورای ملی مقاومت ایران در بیانیه 5آبان 1394 خود اطلاعات مهمتری در این باره منعکس کرد و نوشت:
« روز 4آبان 94 مصاحبه‌هاشمی رفسنجانی توسط ایرنا، خبرگزاری رسمی رژیم آخوندی منتشر شد،.... رفسنجانی در این مصاحبه گفت: «اوایل که شروع کردیم، در جنگ بودیم و دنبال این بودیم که چنین امکانی (بمب اتمی) برای روزی که دشمن ما بخواهد از سلاح هسته‌یی استفاده کند، داشته باشیم... «اساس دکترین ما استفاده صلح‌آمیز هسته‌یی بود. گرچه هیچ وقت از ذهن ما بیرون نمی‌رفت که اگر روزی بنا باشد خطری ما را تهدید کند و ضرورتی باشد، امکان این‌که به طرف دیگر (بمب اتمی) هم برویم، داشته باشیم».... رفسنجانی گفت «با پاکستانیها صحبتهایی شد. یک دانشمند هسته‌یی به نام آقای عبدالقادرخان در پاکستان بود... در سفری که به پاکستان رفته بودم، خواستم ایشان را ببینم. اما به من نشان ندادند... من دو بار به پاکستان رفته بودم. به هر حال من ندیدم. آیت‌الله خامنه‌ای هم ایشان را ندید. ولی هر دوی ما در دوران جنگ پیگیری می‌کردیم که باید کارهایمان را شروع کنیم. گویا خود آقای عبدالقادرخان اعتقاد داشت که دنیای اسلام باید بمب هسته‌یی داشته باشد و به این کار عقیده داشت و بمب هسته‌یی پاکستان را هم او ساخت. هر چند طول کشیده بود تا بمب را بسازند. به هر حال حاضر شدند تا یک مقدار به ما کمک کنند».... وی گفت: «بخشی از فعالیتهای هسته‌یی را زمانی انجام دادیم که هنوز در جنگ بودیم و عراق به نزدیکیهای غنی‌سازی رسیده بود که اسراییل همه آنها را منهدم کرد. البته اولین بار در مهرماه 1359(20سپتامبر 1980) نیروی هوایی ارتش ما با 4فروند تأسیسات اتمی «اوسیراک» را که در شرف تکمیل و دریافت سوخت بود، بمباران کرد... آن سالها ذهنیت همه ما این بود که ما باید خود را به عوامل بازدارنده مسلح کنیم. چون بنا نبود جنگ تمام شود و در سیاست‌های دفاعی هم این سخن امام را مد نظر داشتیم که این جنگ 20سال طول بکشد»....»
سیمون هندروسون Simon Henderson از اعضای ارشد انستیتو واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک Washington Institute for Near East Policy اطلاعات بیشتری در این مورد رو کرد و از جمله گفت در ملاقاتی که خودش با عبدالقادر خان داشته، دانشمند پاکستانی عبدالقادر خان به هندرسون گفته:
« در یک مورد، یک مقام بلندپایه ایران در سالهای 1980به پاکستان پرواز کرد و امید داشت که بتواند سه بمب اتمی از ارتش پاکستان تهیه کند ولی در آن زمان یک افسر بلندپایه پاکستانی، نماینده رژیم ایران را قانع کرد که ” سو تعبیر و سو تفاهمی ” پیش آمده است».
هندرسون گفت این مقام ایران، علی شمخانی بوده است که در حال حاضر مشاور نزدیک علی خامنه‌ای ولی‌فقیه رژیم ایران می‌باشد.

استیو کول Steve Coll  روزنامه‌نگار مجله نیویورکر New Yorker  نیز در شماره 27ژوئیه 2015 این مجله ابعاد دیگری از این ماجرا را فاش کرد و به این ترتیب قطعات پازل اتمی شدن آخوندها تکمیل شد. استیو کول نوشت:
«عبدالقادر خان دارای یک دفتر مخفی در دبی بالای یک فروشگاه اسباب بازی کودکان بود و در سال 1987در این دفتر، ایران با پرداخت در حدود 10میلیون دلار یک سند یک برگی شامل دیاگرام های یک دستگاه سانتریفوژ به‌علاوه پیشنهاد ارائه شده یک دستگاه سانتریفوژ قطعه قطعه شده را دریافت کرد...»
به این ترتیب، آموزش‌های عبدالقادر خان، با 4هزار سانتریفوژ دست دوم نسل اول که رفسنجانی گفت، دستمایه اولیه آخوندها در خیز اولیه‌اشان برای به دست آوردن بمب اتمی و آغاز عملی یک سوپر پروژه میلیاردی ماجراجویانه شد.
پروژه‌ای که تمامی اقتصاد ایران، منابع استراتژیک و معاش مردم را برای دهه‌ها به ورطه نابودی و انهدام تمامی سرمایه‌های به کار رفته در این ماجرا کشاند.

 

هزینه اتمی منتهی به برجام 

موسویان از اعضای سابق تیم مذاکره‌کننده اتمی رژیم، در مصاحبه با روزنامه حکومتی شرق در 15تیر 93   به گوشه‌یی از هزینه‌های کمرشکن پروژه ساخت بمب اتمی رژیم اشاره کرد و گفت:
«یک مؤسسه مطالعاتی آمریکایی هزینه پروژه هسته‌یی را حدود 400میلیارد دلار برآورد کرده بود. به‌هرحال هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم آن، صدها میلیارد دلار برآورد می‌شود».
همچنین جهرمی وزیر کار دولت پاسدار احمدی‌نژاد در اعترافی گفت:
«پرونده هسته‌یی همه‌ساله بیش از 160میلیارد دلار به کشور ضرر زده و مذاکرات مربوط به ژنو باید 18سال پیش انجام می‌شد».(روزنامه حکومتی شرق- 28اردیبهشت 93)
اگر 160میلیارد دلار هزینه یک‌سال پروژه  اتمی را که یک وزیرِ رژیم خود به آن اعتراف کرده، در 24سال (تا سالی که برجام امضا و پروژه ظاهراً متوقف شد)  ضرب کنیم می‌شود 3840000000000(سه تریلیون و  هشتصد و چهل میلیارد دلار یا  آن‌گونه که آخوندها با فرهنگ عدد شمار خودشان می‌گویند :   سه هزار و هشتصد و چهل میلیارد دلار)    این،  تنها هزینه ایست که خودشان تخمین زده‌اند.
به این عدد، اضافه کنیدعددِ  400000000000(چهارصد میلیارد دلار)هزینه ساخت را که خودشان گفته‌اند.
رفسنجانی می‌گوید 60میلیون دلار به چینی‌ها دادیم ولی وسط کار ول کردند و رفتند!
چندتا از این  60میلیارد دلارها بوده؟
به این ترتیب، هزینه این ماجراجویی ضد ملی هم، مانند درآمد نفت در دوران آخوندها، جزء عدد و رقمهایی است که شاید هرگز واقعیت آن رو نشود!
پروژه اتمی آخوندها اینگونه آغاز شد و اینگونه پیش رفت. شاید پس از نسل‌کشی دهه 60و پس از پروژه جنگ ضدمیهنی پروژه اتمی، ضدبشری‌ترین و ضدملی‌ترین سازوکاری باشد که آخوندها برای نابودی ایران و ایرانی به اجرا گذاشته‌اند.
در این پروژه، اولین نیروی  ایرانی که جلوی آخوندها پیچید و با آن  با تمام نیرو و توان مخالفت کرد، مجاهدین و مقاومت ایران بود.

نگاهی به کارزار افشاگرانه  تمام‌عیار مقاومت ایران علیه پروژه بمب‌سازی اتمی خامنه‌ای 


مجاهدین در مقابله با پروژه هسته‌یی ضد ملی آخوندها، از همان ابتدای امر دست به کار شدند و  با بیش از صد رشته افشاگری اتمی از 30خرداد 1370 تا 30خرداد 1394 ضمن 24سال، جامعه بین‌المللی و وجدانهای انسانی را به مقابله با ماجراجویی اتمی آخوندها برانگیختند.
این افشاگریها که پس از امضای برجام هم ادامه پیدا کرد مانع از حرکت آزاد و سهل و سریع آخوندها در دستیابی به بمب اتمی شد.
عملیاتی پیچیده به بهای خون شماری  از مجاهدین که ابعاد واقعی آن کماکان ناگفته باقی مانده.
بخشی از آن افشاگریها عبارتند از:
اولین افشاگری اتمی مجاهدین:
۲۷خرداد ۱۳۷۰- واشینگتن – افشای تأسیسات اولیه اتمی رژیم در معلم کلایه
ـ  افشای خرید کلاهکهای  هسته‌یی از قزاقستان در سال 71  که فشارهای بین‌المللی متعاقباً مانع از حمل آنها به ایران و رسیدن آنها به دست رژیم گردید
ـ افشای مستمر استخدام متخصصان و کارشناسان چین و روسیه و کره شمالی و مسافرت تیمهای اتمی رژیم به این کشورها در سالهای بعد در دهها نوبت.
ـ افشای تأسیسات اتمی نظنز و اراک یعنی بزرگترین و گسترده‌ترین سرمایه‌گذاریهای اتمی رژیم در سال 81که همه محاسبات اتمی آخوندها را به هم زد و به بازدید بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از مراکز افشا‌ شده و تأیید این افشاگریها  انجامید.
۲۳مرداد ۱۳۸۱– واشینگتن  - افشای سایتهای مخفی (اراک و نطنز) و پروژه‌های جدید هسته‌یی رژیم آخوندی
۲۴مهر ۱۳۸۱– واشینگتن و پاریس – افشای برنامه توسعه موشکی و تسلیحات کشتار جمعی رژیم آخوندی
در نیمه آذر سال ۱۳۸۲ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اذعان کرد که بدون روشنگریهای مقاومت ایران، وقوف جامعه بین‌المللی به این پنهانکاریها میسر نبود. سخنگوی آژانس گفت: «ایران در حال انجام آزمایشهای متعددی بود. آنها به‌عنوان مثال تنها چیزی کمتر از یک گرم پلوتونیوم را به‌دست آورده بودند و از چند دستگاه سانتریفوژ استفاده می‌کردند. برای بازرسان، بدون این‌که اطلاعاتی در این مورد داشته باشند، کشف این آزمایشها ساده نبود، چرا که ایران کشور بسیار بزرگی است و هرقدر هم کار بازرسی دقیق انجام می‌شد، لزوماً نمی‌شد انتظار داشت که این موارد کشف شوند. ما به اطلاعات نیاز داشتیم و در نهایت از طریق یک گروه مخالف ایرانی، که به‌عنوان مثال در مورد تجهیزات نطنز و اراک اطلاعات دادند، این اطلاعات را به‌دست آوردیم. از ماه اوت بود که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با دنبال‌کردن این اطلاعات گام به گام پیش رفت و در مورد یافته‌ها از ایران توضیح خواست و جزء جزء این معما را کشف کرد» (بی.بی.سی جهانی 15آذر82).
با تایید افشاگریهای مقاومت ایران از طرف سخنگوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اوضاع به‌سرعت دگرگون شد. نهادهای بین‌المللی ناگزیر از مداخله شده و آخوندها ناچار از مذاکره شدند.

شروع ماراتون مذاکرات بعد از افشاگری مقاومت ایران

مذاکرات «پیش‌برجامی»!  و فریب‌کاریهای روحانی 

پس از افشای سایت نطنز در میان بهت و حیرت جهانی، در حالی‌که دولت آخوند محمد خاتمی بر سر کار بود، حسن روحانی مسئول مذاکره با سه قدرت اروپایی شد. در آن مذاکرات که آمریکا نقش مستقیم نداشت، علی خامنه‌ای از ترس سپرده شدن پرونده اتمی به شورای امنیت ملل متحد، تن به عقب‌نشینی داد و تعلیق غنی‌سازی اورانیوم را پذیرفت.


 اولین مذاکره هسته‌‌یی رژیم با سه کشور اروپایی 29مهر ۱۳۸۲

آن مذاکرات در حقیقت یک فریب بزرگ آخوندی برای خام کردن طرف حسابهای غربی بود که خودشان هم بی‌میل نبودند فریب بخورند!  (۲) چرا که مطمئن بودند می‌توانند هم آخوندها را بدوشند!
آخوند روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلوماسی هسته‌ای»- صفحه 120 گوشه‌ای از آن فریب‌کاریها را به‌عنوان فتح‌الفتوح خود توضیح داده، او ظاهراً آنزمان پیش‌بینی نمی‌کرد که این حرف‌ها بعدها برایش «بد» خواهد شد!  روحانی نوشته:
در سال 1381، فعالیتها در فضایی آرام پیش می‌رفت، ولی به ناگاه و با دستور آمریکا، مجاهدین با ترتیب دادن یک مصاحبه مطبوعاتی و وارد کردن اتهامات واهی سر و صدای زیادی راه انداختند. نظر سازمان انرژی اتمی این بود که تأسیسات نطنز تکمیل و سپس به آژانس اطلاع داده شود تا آنها در برابر عمل انجام شده قرار گیرند و سر وصدای غرب مانع کار نشود، ولی متأسفانه این رویکرد سازمان، برنامه‌های آتی آن را با مشکل مواجه ساخت. کشور در وضعیتی قرار گرفت که به ناچار در همان سال از البرادعی دعوت کرد تا از نطنز بازدید کند. او پس از سفر به ایران و بازدید از نطنز اعلام کرد در حال حاضر ایران دارای توان غنی‌سازی است. بنابراین، اهمیت سال 1381از یک سو به‌دلیل پیشرفت در فناوری هسته‌یی و از سوی دیگر بین‌المللی شدن موضوع هسته‌یی بود.....
بهرحال پس از مرداد 1381و آغاز جنجالهای تبلیغاتی، در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی راجع به این موضوع جلساتی تشکیل شد و در نهایت در آخرین روز دیماه آن سال طی جلسه‌ای در سطح سران نظام، تصمیم نهایی برای دعوت از البرادعی اتخاذ شد. در همان جلسه نیز بحث الحاق به ”ترتیبات فرعی“ توسط رئیس سازمان پیشنهاد شد. وی استدلال می‌کرد که همه کشورهای عضو پادمان به جز ایران این مقررات را پذیرفته‌اند، پس در شرایط فعلی ضروری است آن را بپذیریم........ در آن جلسه پیشنهاد سازمان مورد قبول واقع شد و بر مبنای آن هم سازمان انرژی اتمی در اوایل سال 2003، ” ترتیبات فرعی“ را پذیرفت........ بعدها وقتی پرونده هسته‌یی ایران به شورای امنیت ارجاع شد، ایران امضای خود را در مورد ترتیبات فرعی پس گرفت
به هر حال افشاگریهای مقاومت ایران در چنین فضایی باید پوسته سخت و سنگین فریب و مماشات را شکافته تا حقیقت فعالیت‌های مرگبار اتمی آخوندها را در برابر دیدگان مالیات دهندگان غربی قرار داده و وجدانهای بیدار و بیمناک جهان را متوجه رشد سرطانی قدرت اتمی آخوندها کند تا بواسطه آنها و فشارهای آنها به حکومت‌هایشان، سد و مانعی در برابر ماجراجویی اتمی آخوندها ایجاد کنند.
به‌ویژه  که توپخانه تبلیغاتی آخوندها هم یک لحظه آتشباری روی مجاهدین را کم نمی‌کرد
در همین مورد حرفهای وزیر اطلاعات وقت آخوندها شنیدنی است:
به‌عنوان نمونه یکبار آخوند یونسی وزیر اطلاعات خاتمی در 25اسفند83در تلویزیون رژیم در مورد انرژی هسته‌یی و غنی‌سازی اورانیوم گفت:
« سالیان سال هزینه کردیم، هزاران نفر هم تربیت شدند، بودجه‌های هنگفتی هزینه شده تا ما به اینجا برسیم. آیا ملت به دولت اجازه میده که از این حق صرف‌نظر کنه. نظرسنجیهایی که شده، مردم به‌طور قاطع نظر دادن که باید دولت در اعمال این حقش پافشاری بکنه و جالب  اینجاست که تنها نقطه وفاق ملی هم، این است. یعنی حتی مخالفان جمهوری اسلامی بجز گروهک تروریستی منافقین، اکثر گروه‌های مخالف، اونها هم در این جهت به‌عنوان یک حق ملی دفاع میکنه از موضع جمهوری اسلامی. در اینجا فقط این گروهک جاسوسه که نظرش این نیست. ولی بقیه گروه‌های برانداز و مخالف و آرام و ساکت، انواع و اقسامشون در این جهت موضع جمهوری اسلامی را دارند و حتی اونها نگران هستند که جمهوری اسلامی نکند در اینجا کوتاه بیاید. بنابراین جمهوری اسلامی یک نقطه بسیار مهمی را پیدا کرده، به‌عنوان این‌که مرکزی است، بهانه‌یی است برای وحدت ملی. یعنی ما می‌تونیم همه در یک نقطه متمرکز بشیم. در این موقعیت که ما رسیدیم، اصلاً حق داریم از این حق صرفنظر بکنیم؟ دولت همچین حقی ندارد، هیچکس حق ندارد...».
نبرد اطلاعاتی و افشاگرانه مجاهدین در چنین فضایی پیش می‌رفت!

نگاهی به ادامه فهرست افشاگریهای اتمی مجاهدین 

برخی از مهمترین افشاگریهای مجاهدین در آن مقطع به شرح زیر است:
ـ افشای مهمترین شرکتهای دست‌اندرکار تولید و وارد کردن تجهیزات و مواد ضروری برای پروژه‌های اتمی در بهمن 81
۱  و ۲اسفند ۱۳۸۱– واشینگتن   - لندن – برلین -  افشاگری در مورد جزئیات جدیدی از پروژه اتمی رژیم آخوندی
۶خرداد ۱۳۸۲– واشینگتن – افشای ۲مرکز مخفی مربوط به پروژه اتمی دیکتاتوری آخوندی در هشتگرد کرج
و مرداد و شهریور 82 از جمله کالا الکتریک در آبعلی که به‌عنوان کارخانه ساعت سازی ثبت شده اما مرکز مونتاژ و تست سانتریفوژها بود و در بازدید بازرسان آژانس ذرات بسیار غنی شده اورانیوم در آن کشف گردید.
 اما همزمان با این اوضاع، حمله آمریکا به عراق در سال2003 و اشغال این کشور، برای خامنه‌ای یک «فرصت» ایجاد کرد تا تعهد خود را نقض کند و همزمان با سپردن کرسی ریاست‌جمهوری به گماشته بی‌دنده و ترمزش، محمود احمدی‌نژاد، غنی‌سازی را در ابعاد گسترده‌تر و همراه با کار روی اجزای دیگر بمب اتمی شروع کند. این سیاست از مدتها قبل توسط شورای ملی مقاومت افشا‌ شده بود.
ـ افشای مرکز لویزان شیان در اردیبهشت سال 82  که یک مرکز بسیار حساس اتمی رژیم بود و رژیم بلادرنگ به تخریب و حتی تعویض خاک آن مبادرت کرد.
- افشای سایت لشکرآباد و شرکت پوششی آن در خرداد 82  و همچنین در آبان 83که در بازدید آژانس معلوم شد یک مرکز غنی‌سازی با تکنولوژی لیزری است.
از آن پس، سیاست رسمی رژیم، به سیاست «مخفی‌کاری و فریب»، همراه با «مذاکره، تهدید، چانه‌زنی و باج‌گیری و باج‌دهی» تبدیل شد چنان که خامنه‌ای در سخنرانی 15تیر83در همدان می‌گوید: «اگر دشمن، پررویی و تعرض و تجاوز کند، آن وقت دیگر تعرض ما به چهار دیواری کشورمان محدود نخواهد شد. اگر کسی به ملت ما تعرض و تجاوز کند، ما منافع او را در هر نقطه‌یی از دنیا که باشد، به‌خطر می‌اندازیم»

ادامه سیاست تولید بمب در دوران 8ساله احمدی‌نژاد 

به این ترتیب، اشتباه استراتژیک آمریکا در حمله به عراق و تغییر تعادل‌قوای منطقه‌یی به نفع رژیم آخوندها بستری شد که در آن آخوندها به‌راحتی به مانور پرداختند.
به‌ویژه که در دوران 8ساله احمدی‌نژاد رژیم به درآمدهای هنگفت ارزی ناشی از گران شدن قیمت نفت نیز دست یافت.
در چنین شرایطی خامنه‌ای به تلاش برای افزایش غنی‌سازی و تکامل آن مبادرت ورزید و در مقابل این سیاست ماجراجویانه، آژانس و شورای امنیت ملل‌متحد در اثر موج اعتراضات بین‌المللی که دینامیسم آن، مقاومت ایران و یاران و پشتیبانان و اعتراضهای روزانه آنان در کشورها و پارلمانهای مختلف جهان بود، مجبور به صدور چند قطعنامه و اعمال برخی از تحریم‌ها شدند. اما احمدی‌نژاد در یک سلسله موضع‌گیریهای سخیف، این قطعنامه‌ها را «ورق پاره‌یی» بیش ندانست و اعلام کرد «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه‌دانتان پاره شود». سپس ابعاد تلاش رژیم برای غنی‌سازی و کار روی کلاهک اتمی دو چندان شد.


پا به پای فعالیت‌های اتمی آخوندها،  افشاگریهای مجاهدین و مقاومت ایران نیز افزایش یافت.
نگاهی به  لیست افشاگریهای مجاهدین در آن دوره خود نشان می‌دهد که چه انرژی عظیمی هزینه مقابله با ماجراجویی اتمی آخوندها شده. پروژه‌یی که اگر با افشاگری و حرکات سیاسی مجاهدین متوقف نمی‌شد، در فاز بعدی چه بسا با ضربات اتمی متوقف می‌گردید.

فهرست افشاگریها

بیش از صد رشته کارزار برای افشای نهان‌کاریهای اتمی خامنه‌ای 

20شهریور ۱۳۸۳– پاریس – افشای تلاشهای رژیم آخوندی برای  دستیابی به تسلیحات اتمی و فریبکاری برای ممانعت از ارجاع پرونده به شورای امنیت ملل متحد
۲۷آبان ۱۳۸۳- پاریس و وین – افشای سایت مخفی لویزان
۲۹ابان ۱۳۸۳– پاریس – افشای غنی‌سازی اورانیوم به شیوه لیزری
۱۲آذر ۱۳۸۳– انگلستان – افشای پروژه موشکی رژیم با کلاهکهای اتمی و شیمیایی
-افشای نقش ویژه سپاه پاسداران در پروژه‌های اتمی که به‌وضوح حاکی از هدفها و کاربرد نظامی این پروژه‌ها بود در آبان 82و همچنین افشای انتقال 400تن از دست‌اندرکاران پروژه‌های اتمی به صنایع نظامی در اردیبهشت 83.
ـ افشای مرکز اتمی مخفی در تونل پارچین که روی غنی‌سازی از طریق لیزر متمرکز بود در فروردین 83
ـ افشای مرکز لویزان 2که بسیاری از تأسیسات اتمی از لویزان شیان به آن منتقل شده بود در آبان 83
ـ افشای صنایع موشکی همت در ارتباط با ساختن کلاهکهای اتمی و شیمیایی در آذر 83
ـ افشای پروژه تهیة پولونیوم 210و بریلیوم برای ساختن چاشنیهای بمب اتمی  در بهمن 83
ـ افشای گزارش محرمانه مجلس رژیم آخوندی که نشان می‌داد مجلس رژیم آخوندی بعد از افشاگری مقاومت از وجود سایتهای نطنز و اراک مطلع شده است در فروردین 84
۱۱فروردین ۱۳۸۴– پاریس – افشای تلاش رژیم برای دستیابی به پلوتونیوم
ـ افشای تولید و وارد کردن گرافیت مورد نیاز در بمب اتمی در اردیبهشت 84
ـ افشای واردات و تولید فولاد بسیار سخت موسوم به ماراجینگ برای ساختن بدنه بمب و استفاده در سیستمهای سانتریفوژ در تیر 84
۶مرداد ۱۳۸۴– پاریس افشای تلاش رژیم برای دستیابی به ماراژین
ـ افشای ساختن 4000سانتریفوژ آماده کار در مرداد 84
ـ افشای طرح و برنامه رژیم برای قاچاق کردن تریتیوم از کره جنوبی برای بالا بردن قدرت انفجار هسته‌یی در شهریور 84
ـ افشای تونل سازیهای رژیم در مراکز نظامی‌اش برای پنهان کردن مواد و تجهیزات در شهریور 84
۳شهریور ۱۳۸۴– بروکسل – افشای تلاش رژیم برای اتمام پروژه آب سنگین و دستیابی به پلوتونیوم
۳شهریور ۱۳۸۴– واشینگتن – افشای گوشه های  جدیدی از برنامه مخفی موشکی و اتمی رژیم
۸شهریور ۱۳۸۴– کپنهاگ – افشای تلاش رژیم برای دستیابی به تریتیوم و پلوتونیوم
10شهریور ۱۳۸۴– لندن – افشای قاچاق فلز بریلیوم توسط رژیم
۲۲شهریور ۱۳۸۴– بروکسل افشای فعالیتهای مخفیانه اتمی رژیم آخوندی
۲۵شهریور ۱۳۸۴– واشینگتن – افشای ساخت تونلهای زیر زمینی برای مخفی کردن فعالیتهای اتمی
۳۱شهریور ۱۳۸۴– بروکسل انتشار گزارش کاملی از فعالیتهای اتمی رژیم
۳۰آبان ۱۳۸۴– واشینگتن – افشای جزئیات جدیدی از برنامه‌های مخفی اتمی و موشکی رژیم آخوندی
۲آذر ۱۳۸۴– وین – افشای طرحهای فریب رژیم برای جلوگیری از افشای برنامه اتمی آن
۲۹آذر ۱۳۸۴– پاریس افشای ۱۴مجموعه تونل زیر زمینی برای اختفاق تأسیسات ساخت سلاح هسته یی
۲۹آذر ۱۳۸۴– لندن – افشای پروژه تونل سازی رژیم به منظور اختفای  تأسیسات اتمی
۲۰دی ۱۳۸۴– واشینگتن – افشای آماده‌سازی نصب ۵هزار سانتریفوژ در نطنز
۳۰دی ۱۳۸۴– لندن – افشای جزئیات تازه‌یی از تلاشهای رژیم آخوندی برای دستیابی به سلاح اتمی
ـ افشای واردات دستگاههای پرس بسیار سنگین برای شکل دادن اورانیوم غنی شده در بمب در بهمن 84
۱۱بهمن ۱۳۸۴– واشینگتن – افشای طرح ساخت تونلهای زیرزمینی
۷اردیبهشت ۱۳۸۵– پاریس – افشای تولید سانتریفوژهای پی۲و بمب اتمی از نوع ایمپلوژن
ـ افشای پروژه تولید سانتریفوژهای موسوم به 2p در مرداد 85
ـ افشای فعال کردن مجدد پروژه‌های غنی‌سازی لیزری در شهریور 85
۲شهریور ۱۳۸۵– پاریس – افشای ساخت مخفیانه سانتریفوژهای پی۲توسط رژیم آخوندی
۲۳شهریور ۱۳۸۵– نیویورک – افشای فعالیتهای مخفی غنی‌سازی لیزری
۳اسفند ۱۳۸۵– پاریس – افشای تلاشهای رژیم برای دور زدن تحریمهای شورای امنیت
۵مهر ۱۳۸۶– پاریس  - افشای یک مرکز مخفی اتمی آخوندها
۴آبان ۱۳۸۶– بروکسل – افشای نقش سپاه پاسداران در توسعه تسلیحات کشتار جمعی و اتمی
۲۰آذر ۱۳۸۶– واشینگتن – افشای انجام فعالیتهای اتمی در تونلهای مخفی زیرزمینی
۲۰آذر ۱۳۸۶– بروکسل – افشای  ادامه تلاشهای نظامی رژیم برای کسب سلاح  اتمی
۱اسفند ۱۳۸۶– بروکسل – افشای سایت مژده مرکز فرماندهی و هماهنگی تولید بمب اتمی
۱مهر۱۳۸۷– وین – افشای تلاشهای رژیم برای نصب کلاهکهای اتمی روی موشکهای شهاب۳
۵مهر ۱۳۸۷– واشینگتن – افشاگریهای جدید درباره برنامه موشکی رژیم
۲مهر ۱۳۸۸– پاریس – افشای یک مرکز مخفی تحقیقات فن‌آوری انفجاری
۱۲آبان ۱۳۸۸– پاریس – کنفرانس افشای فعالیتهای هسته‌یی رژیم آخوندی
۱۸شهریور ۱۳۸۹– واشینگتن – افشای سایت تأسیسات مخفی اتمی رژیم در آبیک قزوین
۲۰فروردین ۱۳۹۰– واشینگتن  - افشای سایت مخفی «تابا» برای  تولید قطعات سانتریفوژ

 

قطعنامه‌های شورای امنیت 

مقاومت ایران در تمامی افشاگریهای خود، پیوسته خواستار ارجاع پرونده اتمی این رژیم به شورای امنیت ملل‌متحد بود. مقاومت ایران تنها نیرویی بود که به‌رغم سیاست‌های مماشاتگرانه دولتهای بزرگ و عوامفریبی‌های دارو‌دسته‌ها و گروه‌های سازشکار، بر نظامی‌بودن و امنیتی بودن پروژه اتمی رژیم پافشاری می‌کرد. این تلاشها سرانجام در مرداد سال  ۱۳۸۵به اولین ثمره خود دست یافت و قطعنامه۱۶۹۶شورای امنیت ملل‌متحد در مورد برنامه اتمی رژیم ایران بر اساس بند هفتم منشور ملل‌متحد به‌اتفاق آرا به تصویب رسید و پس از آن قطعنامه‌های ۱۷۳۷و ۱۷۴۷، در دیماه ۱۳۸۵و فروردین۱۳۸۶، بر اساس ماده۴۱فصل هفتم منشور ملل متحد، برخی تحریمها را علیه رژیم تجویز کردند. در ۱۳اسفند ۱۳۸۶شورای امنیت قطعنامه ۱۸۰۳دامنه تحریمها علیه رژیم را گسترش داد.
در ششم مهر ۱۳۸۷شورای امنیت با تصویب قطعنامه ۱۸۳۵بر اجرای ۴قطعنامه پیشین تأکید کرد و    در ۱۹خرداد ۱۳۸۹ششمین قطعنامه شورای امنیت با شماره ۱۹۲۹علیه برنامه اتمی رژیم آخوندی صادر شد و تحریم تسلیحاتی رژیم را شدت داد.
ارجاع پرونده اتمی رژیم به شورای امنیت و صدور ۶ قطعنامه علیه رژیم یک دستاورد بزرگ برای مقاومت ایران بود که توانست با افشاگریهای پی‌در‌پی، راه هر گونه سازش و مماشات در مورد طرحهای خطرناک و فاجعه‌بار آخوندها را مسدود کند. این امر نه تنها به سود مردم ایران و آینده کشور است، بلکه خدمتی بزرگ به صلح جهانی است.

تحریم‌های 92 

در سال آخر دوران احمدی‌نژاد یعنی سال 1392، آمریکا با تحریم نفتی و بانکی، رژیم آخوندها را در تنگنا گذاشت و این تحریمها خیلی زود این رژیم را با بحران مرگباری رو‌به‌رو کرد.
محصول اول این بحران، پیشی‌گرفتن حسن روحانی از سعید جلیلی (کاندیدای مورد نظر خامنه‌ای) و به‌بیان درست‌تر‌، تحکیم موقعیت رفسنجانی (که از روحانی حمایت می‌کرد) و تشدید شکاف درونی حاکمیت در عالی‌ترین سطح آن بود.
روزنامه تهران امروز (وابسته به‌قالیباف، دیگر کاندیدای رقیب روحانی) در روز 26خرداد92 خطاب به سعید جلیلی نوشت: «آقای جلیلی شما به‌قول خودتان و حامیان دو آتشه‌تان، به تکلیف‌تان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعاً به‌تکلیف‌تان عمل کردید که انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هسته‌یی تبدیل کردید؟!»
رفراندومی که آن را به‌راحتی به باند مقابل واگذار کرد.
شکست خامنه‌ای در مهندسی انتخابات، برآیند عوامل متعدد از جمله فشار افشاگریهای اتمی مجاهدین و پیامدهای داخلی و بین‌المللی آن بود که مهمترین سیاست خامنه‌ای را به شکست کشاند.
خامنه ای در همان دوره احمدی نژاد  مذاکره با آمریکا را در عمان و با واسطه گری حکومت این کشور شروع کرد. سپس در نمایش انتخابات ریاست جمهوری رژیم در سال 1392در حالی که  از بالا گرفتن امواج قیامی دیگر ترسید در همان دور اول به ریاست روحانی تن داد. در قدم بعد مجبور شد که زیر عنوان «نرمش قهرمانانه» به عقب نشینی ذلیلانه از خط سرخهایی که ترسیم می کرد تن بدهد
در مناظره های انتخابات 92 ولایتی پرده را کنار زد که رژیم قصد وارد شدن جدی به مذاکرات را دارد، معنی حرف ولایتی این بود که خود خامنه ای هم به دنبال به زانو درآمدن کل نظام خواهان خزیدن به پشت میز مذاکره است. در شهریور و در اولین ماه روی کار آمدن روحانی، او سفر نیویورک را در پیش داشت. سفری که ولوله یی در درون رژیم انداخته بود. روحانی فکر می کرد در این سفر آویختن به آمریکا که خامنه ای هم با بخشی از آن موافق بود کار را تمام می کند، لازم بود بهای این عقب نشینی و زهر خوری مثل زهر آتش بس پرداخته شود. بهای زهر آتش بس 30هزار گل سرخ بود، بهای توهم آویختن به آمریکا در شهریور 92، یک قتل عام دیگر باز هم از مجاهدین بود. قتل عام 10 شهریور اشرف. اما مجاهدین که حاضر بودند هر بهایی را در راه آزادی مردم بپردازند، از مسیر نبرد و افشاگری نه تنها عقب نشینی نکردند، بلکه جنگ را صدبرابر کردند، بر شدت افشاگریها افزودند. در نتیجه برجام یعنی زهر اتمی بین دو سر طیف یعنی مماشات (که قرار بود در شهریور در نیویورک رقم بخورد) و تغییر رژیم (که در آن نقطه خواست تنها مقاومت ایران بود) در یک نقطة تعادل بهتری متوقف شد. برجام که در واقع جامی از زهر بود.

برجام ـ حسن روحانی با کلیدی در دست و خزانه‌یی که در جیب‌ آخوندها و پاسداران خالی شده


گام به گام به سوی برجام

روی کار‌آمدن حسن روحانی با خزانه خالی و شروع دوباره مذاکرات اتمی  

 حسن روحانی، وی روز 22مهر92 (یک روز قبل از شروع مذاکرات) گفت:
«دولت با یک خزانه خالی و انبوه بدهکاری روبه‌روست». با اوج‌گیری بحران اتمی و جنگ قدرت درونی رژیم، رفسنجانی که خود از بانیان پروژه ضد ملی اتمی بود نیز در 23مهر۹۲در کرمانشاه گفت: «بهبود روابط خارجی باعث کاهش مشکلات اقتصادی خواهد شد... اینها به‌شرطی است که افراطیها بگذارند ما با دنیا ارتباط داشته باشیم، اجازه بدهند ارتباط ما با جاهایی که امکانش هست برقرار بشود که تا این اتفاق نیفتد ما به جایی نخواهیم رسید... در انرژی هسته‌یی می‌توانیم به‌گونه‌یی عمل کنیم که به اهداف صلح‌آمیز و دستاوردهای آن برسیم و از آن استفاده کنیم. انرژی هسته‌یی باید به ما امنیت هم بدهد... در دیداری هم که با رهبر معظم انقلاب داشتیم خود آقا هم صراحتاً مشکل دنیای اسلام را افراطیها عنوان کردند... اگر افغانستان نمی‌تواند سربلند کند به‌خاطر همین افراطی‌گریهاست، اگر انقلاب مصر به این‌جا رسید به‌خاطر یک مشت افراطی بود که کار به این‌جا رسید. در عراق و سوریه هم همین وضعیت است».
روزنامه رسالت در 23مهر92 در نقد حرفهای روحانی در مقاله‌یی با عنوان «مشتی که در شب مذاکره خالی شد» با خشم و تعجب سؤال کرد:
«بر اساس کدامیک از اصول مسلم تأمین منافع ملی، باید به‌طرف غربی تفهیم کرد که تحریم‌ها اثرگذار بوده است؟!».
این وضعیت بحرانی درونی، ولی‌فقیه را ناچار به قبول مذاکره جدی، انتقال مدیریت مذاکرات از شورای عالی امنیت رژیم به دولت و وزارت‌خارجه و تن‌دادن به عقب‌نشینی در توافق‌های ژنو کرد.  در حالی‌که افشاگریهای مجاهدین بی‌وقفه ادامه داشت. 

ادامه افشاگریهای  مجاهدین، تضمین زانو زدن خامنه‌ای در برجام 


۱۸مهر ۱۳۹۲– افشای جابه‌جایی سایت اتمی برای اغفال جامعه جهانی
۲۷آبان ۱۳۹۲– پاریس – افشای سایت اتمی اعلام نشده در صنایع نظامی اصفهان و افشای ساختار موازی دستگاه اتمی با کد «۰۱۲»
عقب‌نشینی رژیم در مذاکرات ژنو، تشدید جدالهای درونی حکومت را به‌دنبال داشت.
با توافقنامه موقت ژنو در روز ۳آذر۱۳۹۲(24نوامبر۲۰۱۳) جدال‌های درونی حکومت باز هم تشدید شد.
جواد ظریف روز 12آذر1392 در دانشگاه تهران به دفاع از توافق ژنو پرداخت. او به‌وفور به احمدی‌نژاد و از طریق او به خامنه‌ای طعنه زد و از «کابوس هسته‌یی» سخن گفت و بارها بیهودگی ساختن سلاح اتمی را خاطرنشان کرد. چیزی که در عین‌حال ثابت می‌کند ساختن سلاح اتمی، سیاست رژیم بوده است. ظریف گفت:
«هدف سیاست خارجی، کاهش آسیب‌ها و تهدیدها و افزایش دستاوردهاست. قدرت به‌معنای صحیح آن، به‌معنای افزایش نفوذ و کاهش آسیب‌پذیری است... اکنون سؤال این است آیا سلاح هسته‌یی قدرت می‌آورد؟ آیا ایران قدرتمند است یا همسایه ما که سلاح هسته‌یی دارد؟ سلاح هسته‌یی برای امنیت ما مضر است؛ ما سلاح نمی‌خواهیم؛ سلاح هسته‌یی نه می‌تواند بازدارندگی و نه امنیت و نه پایداری برای حکومت ایجاد کند و جز خطر و نگرانی برای ما چیز دیگری ندارد... حتی تصور این‌که جمهوری اسلامی به‌دنبال تسلیحات هسته‌یی است، برای امنیت ما مضر است... غربی‌ها از چهار تا تانک و موشک ما نمی‌ترسند... آیا شما فکر کرده‌اید که آمریکا که با یک بمبش می‌تواند تمام سیستم‌های نظامی ما را از کار بیندازد، از سیستم نظامی ما می‌ترسد؟  ما همگی در یک کشتی بزرگ که آن را ایران می‌نامیم، نشسته‌ایم. همه با هم یا به سلامت پیش می‌رویم یا با هم به آسیب می‌رسیم... ما همه یا با هم پیروز می‌شویم یا با هم در این حوزه می‌بازیم»...
حرف‌های ظریف، آن هم پس از توافق ژنو، به‌خوبی نشان می‌دهد که گردابی که خامنه‌ای ایجاد کرده، اکنون خود او را گام به گام فرو می‌کشد. به‌ویژه که افشاگریهای مجاهدین جای هر گونه مانوری را از خامنه‌ای سلب کرده
۱۶آبان ۱۳۹۳– واشینگتن – دفتر شورای ملی مقاومت – افشاگری اتمی: «راز پارچین»
۵اسفند ۱۳۹۳– واشینگتن – افشاگری جدید مقاومت ایران درباره پنهانکاریهای اتمی رژیم


 وزیر خارجه رژیم در گرداب مذاکرات



توافق ژنو مقدمه‌یی برای رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) 

با فروکش کردن داستان درگیریهای منطقه‌ای غربی‌ها در خاورمیانه و بیرون کشیدن آمریکا از عراق، کم کم، فلش‌ها دوباره به سوی خامنه‌ای و فعالیت‌های تروریستی و ماجراجویی‌های اتمیش برگشت.
مسأله روی میز  باز هم فاشیسم نوپای آخوندی!
فاشیسمی که سیاست برخورد با آن، گرچه ترکیبی از مذاکره و مصالحه بود! اما صدای ایرانیان معترض شاید تنها عاملی بود که سکوت حاکم بر برکه مذاکرات پنهانی را می‌شکست و نتایج آن را برای قضاوت، پیش چشم جهانیان قرار می‌داد و حداقل طرف‌های غربی را ناگزیر از گام زدن در مسیر مذاکراتی با نتایج واقعی و ملموس برای مالیات دهندگان و رأی دهندگان می‌کرد.

 

فکت شیت! 

بر اساس توافق ژنو قرار بود طی مدت شش ماه که البته قابل تمدید اعلام شده بود، متن «توافق جامع» به‌طور کامل نوشته شود. این مدت با چند بار تمدید تا روز 13فروردین1394 ادامه پیدا کرد و در این روز یک بیانیه موسوم به توافق یا تفاهم لوزان مورد توافق طرفین قرار گرفت. در این بیانیه که وزارت‌خارجه آمریکا متن (فاکت شیت) آن را منتشر کرد ولی وزارت‌خارجه رژیم هیچ‌گاه به‌طور کامل متن آن را منتشر نکرد، طرفین توافق کردند که برای رسیدن به «برنامه جامع اقدام مشترک» بر پایه قرارداد موقت ژنو، تا روز 10تیر1394 «توافق جامع» را نهایی کنند. بر اساس بیانیه لوزان؛
  • نطنز تنها مرکز غنی‌سازی ایران خواهد بود،
  • فردو از یک سایت غنی‌سازی به یک مرکز هسته‌یی، فیزیک و فن‌آوری تبدیل خواهد شد،
  • سطح و ظرفیت غنی‌سازی و میزان ذخایر اورانیوم برای دوره‌های زمانی مشخص، محدود خواهد شد.
  • رآکتور آب سنگین اراک با همکاری مشترک بین‌المللی باز طراحی و نوسازی خواهد شد به گونه‌یی که پلوتونیوم با قابلیت تسلیحاتی در آن تولید نشود
و دهها مورد دیگر...

برجام ـ تأسیسات اتمی رژیم در اراک

در تمام این مدت افشاگریهای مجاهدین پیوسته ادامه داشت و راه را از هر سو بر استمرار مخفیانه ماجراجویی اتمی  فاشیسم آخوندی بسته بود.
بیانیه لوزان در چنین شرایطی به امضای آخوندها و طرف‌ حساب‌های غربی‌اش رسید.
۷خرداد ۱۳۹۴– افشاگری مقاومت ایران تلاش رژیم برای دستیابی به سلاح اتمی

موضع‌گیری نکردن علی خامنه‌ای بعد از بیانیه لوزان 

با بیانیه لوزان موجی حکومتی از تبریک و «پیروز شدیم پیروز شدیم» به راه افتاد که دو سردار- پاسدار خامنه‌ای (فیروز آبادی و جعفری) و علی لاریجانی رئیس مجلس و ابوترابی نایب‌رئیس مجلس نیز در میان آن دیده می‌شدند. اما خامنه‌ای یک هفته صبر کرد و روز ۲۰فروردین۱۳۹۴تبریک‌گویان را سرجای خود نشاند و با فریبکاری گفت:
«برخی سؤال می‌کنند چرا رهبری درباره مذاکرات اخیر هسته‌یی موضعگیری نکرده است؟ علت موضعگیری نکردن رهبری این است که جایی برای موضعگیری وجود ندارد زیرا مسئولان کشور و مسئولان هسته‌یی می‌گویند هنوز کاری انجام نگرفته و هیچ موضوع الزام‌آوری میان دو طرف به‌وجود نیامده است.... آنچه که تاکنون اتفاق افتاده نه اصل توافق، نه مذاکره منتهی به توافق و نه محتوای توافق را تضمین نمی‌کند و حتی این موضوع را هم تضمین نمی‌کند که این مذاکرات به توافق منتهی شود، بنابراین تبریک گفتن معنایی ندارد... بنده به مجریان مذاکرات هسته‌یی اعتماد دارم و تاکنون تردیدی نسبت به آنها نداشته‌ام... اما در خصوص مذاکرات هسته‌یی، دغدغه جدی دارم... باید مردم و به‌خصوص نخبگان را در جریان جزئیات قرار دهند و آنها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچ چیز محرمانه‌یی وجود ندارد... این‌که برخی روشنفکرنماها بگویند صنعت هسته‌یی را برای چه می‌خواهیم؟ یک فریب است... این موضوع بسیار مهم است و تحریمها باید در همان روز توافق به‌طور کامل لغو شوند... اگر قرار باشد لغو تحریمها به یک فرآیند جدید مرتبط شود، اساس مذاکرات بی‌معنا خواهد بود، زیرا هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریمهاست... مطلقاً نباید اجازه داده شود که به بهانه نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند و مسئولان نظامی کشور نیز به‌هیچ‌وجه اجازه ندارند که به بهانه نظارت و بازرسی، بیگانگان را به این حریم راه دهند، و یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند... هیچ‌گونه شیوه نظارت غیرمتعارف که ایران را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارتها تبدیل کند، مورد قبول نیست و نظارتها باید تنها در محدوده همان نظارتهای متعارفی که در همه دنیا انجام می‌شود اعمال شود، نه بیشتر... توسعه علمی و فنی در ابعاد گوناگون باید ادامه یابد. البته تیم مذاکره‌کننده ممکن است لازم بداند که برخی محدودیتها را قبول کند که در این زمینه حرفی نداریم اما توسعه فنی باید حتماً ادامه یابد و با قدرت پیش رود»...


برجام ـ خامنه‌ای:  این‌که برخی روشنفکرنماها بگویند صنعت هسته‌یی را برای چه می‌خواهیم؟ یک فریب است

خطوط قرمز ادعایی خامنه‌ای در فاصلة بیانیه لوزان تا توافق جامع 

خامنه‌ای در فاصله  بیانیه لوزان تا توافق جامع در وین، چند بار دیگر به‌ ترسیم خطوط قرمز پرداخت. از جمله، روز 2تیر 1394 ضمن دفاع از تیم مذاکره‌کنندگان، خطوط قرمز رژیم را در 7بند این‌گونه شمارش کرد:
محدودیت بلند‌مدت 10-12ساله فعالیت هسته‌یی را قبول نداریم،
 مقدار سال‌های مورد قبول محدودیت را به آنها گفته‌ایم.
- لغو تحریمها نباید به اجرای تعهدات ایران منوط شود.
- کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز ادامه پیدا کند.
- تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی چه مربوط به شورای امنیت، چه کنگره آمریکا و چه دولت آمریکا فوراً هنگام امضای موافقتنامه لغو و بقیه تحریمها هم در فواصل معقول برداشته شود.
- ما با موکول ‌کردن اجرای تعهدات طرف مقابل به گزارش آژانس مخالفیم چون آژانس بارها و بارها ثابت کرده مستقل و عادل نیست بنابراین ما به آن بدبین هستیم.
- با درخواست بازرسی از مراکز نظامی، بازرسیهای غیرمتعارف، پرس و‌ جو از دانشمندان هسته‌یی و افراد دخیل در این پروژه مخالفیم.
- با زمانهای ۱۵تا ۲۵سال برای تمام یا برخی از موضوعات مخالفیم.

خامنه‌ای، قبل از بیانیه لوزان؛

ما را به مرگ گرفته تا به تب راضی شویم! 

موضع‌گیری خامنه‌ای در تاریخ 16تیر 1393:  «طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضی بشویم، هدف آنها این است که جمهوری اسلامی را در باب ظرفیت غنی‌سازی، که یکی از مسائل است، به ده‌ هزار سو راضی کنند، منتهی از پانصد سو شروع کردند... هدف آنها این است. مسئولان ما می‌گویند ما به 190هزار سو احتیاج داریم. ممکن است که این نیاز مال امسال و پنج سال دیگر یا دو سال دیگر نباشد، اما این، نیاز قطعی کشور است. خوب باید نیاز کشور تأمین بشود، اصل حرفی که آمریکاییها در این قضیه دارند، حرف ناحقی است. یک کشوری احتیاج به انرژی هسته‌یی دارد... حالا ایستاده‌اند که نه، نباید! خوب چرا؟ چه منطقی دارد‌ که نباید؟ می‌گویند ما از بمب هسته‌یی می‌ترسیم، اولاً تضمین برای جلوگیری از سلاحهای هسته‌یی راههای خودش را دارد، اشکالی هم ندارد... خوب بله می‌شود تضمین کرد تضمین هم شده است... شاید خود آنها هم می‌دانند، ولی اصل حرف آنها حرف ناحقیست... مسأله ظرفیت غنی‌سازی یک مسأله است که خیلی مهم است، مسأله تحقیق و توسعه قطعاً باید رعایت بشود، حفظ تشکیلاتی که دشمن قادر به تخریب آن نیست. روی فردو تکیه می‌کنند چون غیرقابل دسترسی است برای آنها. می‌گویند شما جایی که ما نمی‌توانیم به آن ضربه بزنیم، نباید داشته باشید، این خنده آور نیست؟»


برجام ـ عبور از خطوط قرمز مورد ادعای علی خامنه‌ای

طبعا خامنه‌ای در موقعیتی نبود که شرایطش را دیکته کند و خودش هم این را می‌دانست و می‌دانست که حرف‌هایش اساسا برای مصرف داخلی و جلوگیری از وحشت پاسداران و ریزش آنهاست. کما این‌که طرف‌حساب‌های بین‌المللی وی نیز این را به‌خوبی می‌دانستند و اگر می‌خواستند می‌توانستند از آن، حداکثر استفاده را بکنند. اگر کشورهای 1+5قاطعیت بخرج می‌دادند رژیم ایران هیچ چاره‌ای جز عقب‌نشینی کامل و دست کشیدن دائمی از تلاش برای دستیابی به بمب اتمی و مشخصاً دست برداشتن از هر گونه غنی‌سازی و تعطیل کامل پروژه‌های بمب‌سازی نداشت. اما به‌دلیل سلطه سیاست مماشات جامعه بین‌المللی این فرصت را از دست داد.

دور نهایی مذاکرات در وین و عقب‌نشینی علی خامنه‌ای از «خطوط قرمز!» 

سرانجام دور نهایی مذاکرات در روز 20خرداد 1394 در وین آغاز شد و با کشاکش‌های فراوان در روز 23تیر 1394 «توافق جامع» مورد قبول رژیم و 6کشور مذاکره‌کننده و اتحادیه اروپا قرار گرفت. این توافق، بیانگر عقب‌نشینی خامنه‌ای از بسیاری از خطوط قرمزی بود که تعیین کرده بود. این توافق گرچه دارای حفره‌هایی ناموجه بود اما این قابلیت را داشت که در صورت نظارت کامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد فریبکاریهای رژیم، حداقل برای یک دهه کار بمب‌سازی رژیم را مختل کند. این توافق بر موارد زیر تصریح و تأکید داشت:
- رژیم غنی‌سازی را فقط در نطنز و در سانتریفوژهای نسل اول با حدود۵۰۶۰سانتریفوژ انجام می‌دهد.
- غلظت غنی‌سازی مجاز برای رژیم تا ۱۵سال فقط 3.67درصد است.
- در فردو فقط ۱۰۴۴دستگاه سانتریفوژ برای کارهای تحقیقاتی و نه برای غنی‌سازی باقی می‌ماند و بقیه آنها زیر نظر آژانس انبار می‌شوند.
- غنی‌سازی اورانیوم در فردو به‌کلی متوقف می‌شود.
- هیچ سایت غنی‌سازی دیگر هم ایجاد نمی‌شود.
- رژیم باید 10تن اورانیوم غنی‌شده با غلظت پایین خود را در بازارهای خارج بفروشد و فقط می‌تواند ۳۰۰کیلوگرم غنی‌شده با غلظت زیر 3.67درصد را ذخیره کند.
- آژانس، نقش منحصربه‌فردی در موضوع راستی‌آزمایی و تأیید صلح‌آمیز بودن تمام فعالیتهای رژیم ایران دارد.
- رژیم باید پروتکل الحاقی را هم اجرا و هم تصویب کند.
- رژیم نظارت آژانس بر کنسانتره سنگ معدن اورانیوم تولیدی تا ۲۵سال و نظارت و مراقبت در مورد روتورزها و بیلوزهای سانتریفوژ را تا ۲۰سال پذیرفته است.
- در مورد راکتور آب سنگین اراک، رژیم متعهد می‌شود که این راکتور را به شکلی بازطراحی و بازسازی کند که قابلیت تولید «پلوتونیوم در سطح تسلیحاتی» نداشته باشد و تا ۱۵سال هیچ راکتور آب سنگین دیگری نسازد.
روشن است که به این صورت از خطوط قرمز «مقام معظم» چیزی باقی گذاشته نشده و رژیم، در شرایط ضعف مفرط، به محدودیتهایی تن داده بود که بر مبنای بی‌اعتمادی کامل به برنامه اتمیش وضع شده بودند.
برجام ـ توافق اتمی وین


کشیدن نیش  اتمی خامنه‌ای

 (خارج کردن قلب رآکتور اتمی اراک)   

به این ترتیب استراتژی هسته‌یی و بساطی که رژیم از آخرین سال جنگ ضدمیهنی ایران و عراق برای ساختن بمب اتمی برپا کرده بود، به کلی درهم شکست  و به اثبات رسید که تمامی تلاشهای رژیم و همنوایان داخلی و خارجی‌اش در قلمداد کردن این سیاست شوم به‌عنوان یک سیاست ملی، شکست خورده و افشاگریهای مقاومت ایران و نفرت و انزجار مردم ایران از این پروژه که فقط برای تضمین بقای رژیم است، بر حق، انسانی و مسئولانه بوده است.
معنی دیگر تن‌دادن رژیم به «توافق جامع» یا همان برجام، شکست سیاست «ریل‌گذاری جدید» یا سیاست بی‌دنده و ترمزی بود که خامنه‌ای برای یکدست سازی حکومتش در دوران 8ساله احمدی‌نژاد ادامه داد و بعد از درهم شکستن اتوریته‌اش در قیامهای مردم ایران، با عقب‌نشینی وین بر روی آن خط بطلان کشید.
برجام ـ سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم 24دی 1394 :


ادامه افشاگریهای مقاومت در فاصله بین توافق موقت ژنو تا برجام 

در فاصله بین توافق موقت ژنو تا «توافق جامع» در وین، مقاومت ایران بر اساس مسئولیت خود در قبال مردم ایران به‌طور مداوم و در تمامی پروسه‌های سیاسی، دست‌اندرکار بود و بی‌وقفه روشنگری و افشاگری می‌کرد:
افشاگری بزرگ مقاومت درباره سایت مخفی لویزان-3 توسط نمایندگی شورا در باشگاه ملی مطبوعات آمریکا در واشینگتن در روز 5اسفند1393
افشاگری اتمی حول همکاری رژیم و کره شمالی در 7خرداد 1394 به‌طور وسیع بازتاب یافت.
اجلاس شورا در روزهای 23و 24اسفند 1393، ضمن قدردانی از افشای سایت مخفی لویزان-3خاطرنشان کرد که این افشاگری بزرگ «با خطرپذیری فوق‌العاده یاران مقاومت در داخل کشور و با تلاش‌های بی‌وقفه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم و کمیسیون تحقیقات دفاعی و استراتژیک شورا در یکی از حساس‌ترین مقاطع در بحبوحه زدوبندهای بین‌المللی رژیم صورت گرفت و محاسبات مربوطه را در هم ریخت. اطلاعات مربوط به لویزان-3 مانند سایر پنهانکاریها و پروژه‌های اتمی و تسلیحات کشتار جمعی رژیم آخوندها، قبل از افشا و علنی‌شدن، توسط مقاومت ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و برخی اعضای دائمی شورای امنیت در میان گذاشته شده بود».
 اجلاس شورا ضمن بحث و تبادل‌نظر مشروح درباره مذاکرات اتمی، نتیجه‌گیری کرد که «همه شواهد نشان می‌دهد که ماراتون مذاکرات اتمی به‌ نقطه عطف رسیده است. رئیس‌جمهور و وزیر خارجه آمریکا، در روزهای اخیر چند بار گفته‌اند که بحثهای فنی به انتها رسیده و آنچه باقی مانده اتخاذ «تصمیم‌های سخت سیاسی» از جانب رژیم ایران است.
معنای سیاسی این «تصمیم سخت سیاسی»، عقب‌نشینی و تن‌ دادن به بازرسی‌های سرزده و گسترده از مراکز مشکوک و قطع کردن یا منجمد ساختن قابل تأیید هر گونه فعالیتی است که بتواند رژیم را به تولید بمب اتمی نزدیک کند...
 رفسنجانی، رئیس دستگاه تشخیص مصلحت نظام، از دو سال پیش، با اشرافی که به آمار و ارقام و شواهد دست اول از درون حاکمیت داشت، این وضعیت را مشابه روزهای تن‌دادن خمینی به زهر آتش‌بس تحلیل کرده و با صراحت کامل باز هم مصلحت را «نوشیدن جام‌زهر» و دست بر داشتن از بمب‌سازی - که خود او از مبدعان اصلیش بوده است – اعلام می‌کرد.
اجلاس شورا بر آن بود که جنبش مقاومت، هم‌چنان که بارها اعلام کرده، از زهر خوردن خامنه‌ای یعنی دست‌برداشتن واقعی از پروژه بمب اتمی که می‌تواند به روشن شدن موتور قیام‌ها به‌انجامد، استقبال می‌کند. به‌خصوص که «زهر تحمیلی اتمی» مانند تحمیل زهر آتش‌بس به خمینی، در تحلیل نهایی، حاصل رزم و تلاش و سیاست میهنی و انقلابی همین مقاومت و بیش از یکصد رشته افشاگری در مورد برنامه مخفی اتمی رژیم است، هر چند رفسنجانی و روحانی می‌خواهند با عقب‌نشینی رژیم را از مهلکه بحرانها بیرون بکشند در عین‌حال مانع انفجار اجتماعی شده و قیامهای مردم را مهار کنند» (اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 25اسفند 1393 ).

برجام ـ  افشای سایت لویزان 3توسط مقاومت ایران در سال1393


برچیدن کامل بساط اتمی رژیم در دسترس بود اگر سیاست مماشات وجود نداشت 

با توجه به موقعیت بسیار ضعیف و شکننده حکومت آخوندها، بدون شک اگر کشورهای 1+5و به‌طور مشخص دولت اوباما با خامنه‌ای مماشات نمی‌کردند و بر او  و رژیمش سهل نمی‌گرفتند، برچیدن کامل بساط اتمی رژیم در دسترس بود.
در همان روز توافق وین، خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده شورا، تصریح کرد که این توافق «البته راه فریبکاری ملایان و دستیابی آنها به بمب اتمی را نمی‌بندد. با این همه، همین میزان عقب‌نشینی، هژمونی خامنه‌ای را، هم‌چنان که مقاومت ایران از قبل خاطرنشان کرده است، درهم می‌شکند و تمامیت فاشیسم دینی را تضعیف و متزلزل می‌کند».
برجام ـ ماراتون مذاکرات

شرایطی که برجام در آن امضا شد 

برجام در حالی به امضای آخوندهای ضدایرانی رسید که به یمن تلاش‌های مجاهدین، جهان (حتی به‌طور موقت) از بلای یک فاشیسم مذهبی مسلح به سلاح اتمی، نجات پیدا کرد.
در آن مقطع کمتر کسی بود که شکی به  تسلیحاتی بودن فعالیت‌های اتمی آخوندها داشته باشد. کما این‌که خود آخوندها و مذاکره کنندگانشان هم در این مورد گاهی اوقات قاف داده و گوشه‌هایی از این حقیقت را برملا می‌کردند. به‌عنوان نمونه عراقچی معاون وزیر خارجه رژیم آخوندی، روز شنبه 10مرداد94 جلسه محرمانه‌یی با "مدیران ارشد صدا و سیما"ی رژیم داشت. بعد از این نشست، صحبتهای عراقچی به‌صورت سه خبر مجزا در سایت خبرگزاری صدا و سیمای رژیم منتشر شد. اما ظاهراً قرار نبود این صحبتها منتشر شود؛ چرا که شورای عالی امنیت رژیم دستور داد سریعاً خبر را از سایت بردارند و از سرورهای مرکزی هم حذف کنند. اما دیگر کار از کار گذشته بود و خبر پخش شده بود.
موضوع اصلی که عراقچی در این جلسه محرمانه مطرح کرد این بود که: «‌اگر سراغ بمب بخواهیم برویم، برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) یک شکست کامل است…».
روزنامه وطن امروز 13مرداد درباره این اظهارات عراقچی از این‌که او این طور راحت در مورد دادن بمب اتمی و دست کشیدن از برنامه ساخت سلاح هسته‌یی حرف می‌زند، سوزوگداز بسیار کرد و نوشت: «نتیجه این سخن این است که عراقچی قبول دارد که همه آنچه ما واگذار کرده‌ایم در واقع برنامه ساخت سلاح هسته‌یی بوده است!»
عراقچی در این جلسه به یک فقره حقه‌بازی رژیم با آژانس هم اشاره کرده و می‌گوید:
«زمانی که فردو را کشف کردند، ما متوجه شدیم که آنها فهمیده‌اند. همین که خواستند اعلام کنند، پیشدستی کردیم و سریع به آقای سلطانیه دستور داده شد که موضوع را به آژانس اعلام کند و او هم در نامه‌یی موضوع را به آقای البرادعی اعلام کرد».

 

مکانیسم امضای برجام 

به همین علل پیش‌گفته بود که «برجام» خارج از تمامی مکانیسم‌های قانونی در شورای امنیت ملی رژیم تأیید و در عرض چند دقیقه و برای رعایت فرمالیته، در یک جلسه چنددقیقه‌ای حاشیه‌ای و محرمانه مجلس شورای آخوندی به امضا رسیده، قانونی و اجرایی شد!
چرا که مشت آخوندها باز شده بود و دیگر امکان لاپوشانی آن وجود نداشت!
مجاهدین این بار هم مانند مقابله‌اشان با جنگ ضدمیهنی، کار خودشان را کرده و آخوندها را در یکی از بزرگترین سیاستهای کلان‌شان شکست دادند. شکستی که آثار استراتژیک آن به‌سرعت سراپای رژیم آخوندی را فرا گرفت. نگاهی به رسانه‌های باندهای  متخاصم رژیم از آن‌روز تا امروز نشان‌دهنده شدت جنگ و جدل باندهای آخوندی بر سر چگونگی حل و فصل فضاحت اتمی‌شان است که توسط مجاهدین پته‌اش روی آب ریخته شد.


موضعگیری رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت پس از اعلام برجام 

خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران توافق اتمی بین رژیم آخوندها و کشورهای 5+1را به‌رغم همه کمبودها و امتیازهای ناموجهی که در آن به رژیم ملایان داده شده است، یک عقب‌نشینی تحمیلی و نقض خط قرمزهای اعلام شده از سوی خامنه‌ای توصیف کرد که در 12سال گذشته بارها و از جمله در هفته‌های اخیر مکرراً بر آن پا فشاری کرده بود.
خانم رجوی تصریح کرد که دور زدن 6قطعنامه شورای امنیت و یک توافق بدون امضا که الزامات یک معاهده رسمی بین‌المللی را ندارد، البته راه فریبکاری ملایان و دستیابی آنها به بمب اتمی را نمی‌بندد. با این همه همین میزان عقب‌نشینی، هژمونی خامنه‌ای را هم‌چنان که مقاومت ایران از قبل خاطرنشان کرده است، در هم می‌شکند و تمامیت فاشیسم دینی را تضعیف و متزلزل می‌کند.
این عقب‌نشینی که کارگزاران نظام از آن به‌عنوان جام‌زهر اتمی نام می‌برند، ناگزیر به تشدید جنگ قدرت در رأس رژیم و بر هم خوردن تعادل درونی آن علیه ولی‌فقیه فرتوت راه می‌برد. جنگ قدرت در رأس رژیم به تمامی سطوح آن تسری پیدا می‌کند. از اینرو مضمون و ساختار توافق مزبور را به اختصار می‌توان «باخت-باخت» توصیف کرد.
خانم رجوی با یادآوری این حقیقت که مقاومت ایران، نخستین افشاگر پروژه‌ها و مراکز و پنهان کاریهای اتمی رژیم طی سه دهه گذشته بوده است، افزود: تن‌دادن خامنه‌ای و رژیمش به همین توافق نیز از وضعیت انفجاری جامعه ایران، آثار فرساینده تحریمها، بن‌بست سیاست رژیم در منطقه و همچنین نگرانی آن از تشدید شرایط توافق‌نامه از سوی کنگره آمریکاست.
خانم رجوی با توجه به وضعیت به‌غایت شکننده و بحرانی رژیم ملایان تأکید کرد: اگر کشورهای 1+5قاطعیت بخرج می‌دادند رژیم ایران هیچ چاره‌ای جز عقب‌نشینی کامل و دست کشیدن دائمی از تلاش برای دستیابی به بمب اتمی و مشخصاً دست برداشتن از هر گونه غنی‌سازی و تعطیل کامل پروژه‌های بمب‌سازی نداشت. اکنون هم باید با قاطعیت بر روی عدم دخالت و خلع ید از رژیم در سراسر منطقه خاورمیانه پافشاری کنند و این ضرورت را به‌عنوان یک اصل بنیادین وارد هر گونه توافقی بنمایند در غيراین صورت هر کشوری در این منطقه پر جنگ و آشوب حق دارد خواستار تمام امتیازاتی شود که به رژیم آخوندها داده شده است و این حاصلی جز تشدید مسابقه فاجعه‌بار اتمی در این قسمت از جهان ندارد.
نکته مهم دیگر این است که پولهای نقدی که به جیب رژیم ریخته می‌شود باید تحت کنترل شدید سازمان ملل صرف نیازمندیهای مبرم مردم ایران به‌ویژه حقوق اندک و پرداخت نشده کارگران و معلمان و پرستاران و تأمین غذا و دارو برای توده مردم شود در غيراین صورت خامنه‌ای پولها را کماکان در چارچوب سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به سوریه و یمن و لبنان سرازیر می‌کند و قبل از همه، جیب پاسداران نظام را پُر تر از همیشه می‌کند.
این حق مردم ایران است که می‌خواهند بدانند از توافقی که رئیس‌جمهور رژیم می‌گفت آب و نان و محیط‌زیست هم مشروط و موکول به آن است، به آنها چه می‌رسد؟براستی توافقی که حقوق‌بشر مردم ایران را نادیده بگیرد و بر آن تأکید و تصریح نکند، تنها مشوق سرکوب و اعدامهای بی‌وقفه از جانب این رژیم، لگدمال کردن حقوق مردم ایران و زیر پا گذاشتن اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و منشور ملل‌متحد است.
خانم رجوی خطاب به مردم ایران که قربانیان اصلی برنامه شوم اتمی رژیم ولایت فقیه با صدها میلیارد دلار هزینه صرفاً به‌خاطر تضمین بقای این رژیم بر مسند قدرت بوده اند و اکثریت عظیم آنها در زیر خط فقر به‌سر می‌برند، یادآوری کرد: زمان حسابرسی از این رژیم ضدایرانی و بپا خاستن برای سرنگونی حاکمیت نامشروع آخوندی و برپایی یک ایران دموکراتیک و آزاد و غیراتمی فرا رسیده است.

برجام ـ ادامه سیاست جنگ‌افروزانه و تروریستی رژیم با نمایش یک دوجین موشک

پیام مسعود رجوی پس از تصویب برجام

پی از تصویب و اجرایی شدن «برجام» مسعود رجوی رهبر مقاومت و فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران در پیام کوتاهی، با یادآوری بخشی از یک پیام سال‌ها قبل خود (به تاریخ 28آذر 1386) گذشته و آینده این مسیر را  نشان داده و گفت:
«براستی که مقاومت ایران چه خطر عظیم و هولناکی را نه فقط از سر مردم ایران بلکه از سر جامعه بشری به‌طور نسبی و مقطعی هم که شده، دور کرده است. بمب‌سازی اتمی از سوی آخوندها در اثر ضربات افشاگرانه و روشنگرانه‌ای که از سوی مقاومت دریافت کردند، به تأخیر افتاده است. این برای ما یک وظیفه ملی و میهنی و درعین‌حال بالاترین خدمت به صلح جهانی و سزاوار سپاسگزاری از سوی جامعه بین‌المللی است.
با اینهمه از آنجا که این فاشیسم دینی و رژیم دجال و ضدبشری، با غصب حاکمیت و با سرکوب و کشتار و قتل‌عام، سه دهه متوالی به جنگ آشتی ناپذیر با مردم ایران برخاسته و سراپا در جنگ با خلق ماست، تأکید می‌کنیم که: "زن و مرد جنگیم". جنگ و مقاومت در برابر این رژیم وظیفه و حق مسلّم ماست. با او در جنگ بوده و هستیم. با غنی‌سازی، بی‌غنی‌سازی. با اتمی و بدون اتمی. اعم از این‌که دولتهای جهان، از کوچک تا بزرگ، با آن در صلح و سازش باشند یا در جنگ و تضاد و دعوا. نبرد و مقاومت برای آزادی حق مسلم مردم ایران در هر وضعیتی است.
درعین‌حال خوب می‌دانیم که تا این رژیم در میهن ما حاکمیت دارد، آفت و تهدید،  برای همگان، بدون استثناء، نجنگیدن و قیمت ندادن است. تن‌دادن است. وا دادن است.این ساده ترین و بی دردسرترین انتخاب است. بارخدایا ما را از این ننگ و ذلّت مصون دار. هیهات مِنّا الذّله.
از اینرو به خلق محبوب و مظلوممان به سنت زیارت در آستان خون خدا، سیدالشهداء می‌گوییم:
حَرْب لِمَنْ حارَبَکمُْ وَ وَلِی لِمَنْ والاکمْ وَ عَدُوّ لِمَنْ عاداکمْ
در جنگ با هر آن که با شما در جنگ است
و دوستدارِ هر آنکس که شما را دوست دارد
و دشمن هر آنکس که با شما دشمنی می‌ورزد.
سلام بر خلق- سلام بر آزادی»

سرپوش گذاشتن آخوندی برشکست پروژه اتمی در برجام،

 با اصرار بر تولید و ارتقا موشکهای بالستیک  

رژیم آخوندی به‌دنبال توافق اتمی و یک قدم عقب‌نشینی در پروژه دست‌یابی به سلاح اتمی تلاش کرد با فعال کردن دیگر پروژه‌های تروریستی و منطقه‌یی بر آن عقب‌نشینی فضاحت‌بار سرپوش بگذارد. سیاستی که نه فقط مجدداً هزینه‌های سنگینی را بر مردم ایران تحمیل کرد، بلکه عکسالعملهای شدیدی را هم در عرصه بین‌المللی برانگیخت.
یکی از مهمترین این‌گونه سیاست‌ها تولید، آزمایش و تکثیر موشکهای گوناگون زیر نظر ولی‌فقیه است.
پاسدارـ سرلشگر حسن فیروزآبادی، مشاور عالی خامنه‌ای، که تا تابستان سال 1395 رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم بود، گفت: «هیچ موشکی در این کشور شلیک نمی‌‌شود مگر این که مصوبه فرمانده کل قوا را داشته باشد. یعنی حتی برای شلیک موشک در رزمایشها هم باید از محضر رهبر انقلاب مجوز گرفته شود... حتی زمان شلیک را و این‌که در چه  زمانی شلیک شود را نیز ایشان تعیین می‌کنند که این باید فلان وقت شلیک شود» (تسنیم، 22آبان 1395 ).
خامنه‌ای در سخنرانی خود در نوروز 96 گفت: آیا «کار کوچکی است که موشک برد بلند را جوری تنظیم کنند که در دو هزار کیلومتری با انحراف دو متر یا پنج متر به هدف بخورد».
از قدرتنماییهای دروغین خامنه‌ای که بگذریم اما به هر حال شلیک این موشکها نقض آشکار قطعنامه2231شورای امنیت ملل‌متحد مصوب 29تیر1394 بود. به همین علت طرف‌حساب‌های غربی از رژیم خواستند «هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته  یی صورت ندهد، از جمله شلیک هر گونه موشک با استفاده از چنین فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک».
در همین رابطه چهار کشور آمریکا، فرانسه، انگلستان و آلمان در بیانیه مشترکی پرتاب موشک ماهواره‌بر به فضا توسط رژیم آخوندی را نقض قطعنامه 2231شورای امنیت اعلام کردند.
برجام ـ رونمایی رژیم از موشک خرمشهر، دهن کجی آشکار به توافق اتمی

محرمانه‌های برجام 

برجام ظاهراً دارای ملحقات محرمانه‌ای هم بود که حتی مجلس آخوندها هم از آنها بی خبر نگه‌داشته شده بودند. یکی از این ملحقات را جواد کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ارتجاع در تاریخ ۶شهریور سال 94 رو کرد.
سایت حکومتی «دیگربان» روز 6شهریور 94 نوشت:
« جواد کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس از وجود یک توافق «محرمانه» میان ایران با گروه ۱+۵خبر داده که تیم مذاکره‌کننده هسته‌یی ایران متن این توافق را از مجلس «پنهان» کرده است.
آقای کریمی قدوسی گفته وجود این توافق‌نامه پس از تحقیقات برای نمایندگان مجلس مسجل شده، اما «تا کنون مسئولان راجع به آن سخنی نگفته‌ و تلاش می‌کنند آن را از مجلس و مردم مخفی نگه دارند».
۲۳مرداد ماه نیز یک سایت نزدیک به سعید جلیلی، مذاکره کننده سابق ایران در مذاکرات هسته‌یی با گروه ۱+۵گزارش کرده بود جمهوری اسلامی با این گروه دو توافق‌نامه «محرمانه» امضاء کرده است.
منتقدان توافق‌نامه هسته‌یی وین در ایران می‌گویند تیم مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی جزئیات این توافق‌نامه را پنهان می‌کند تا کمتر در معرض انتقاد‌ها قرار بگیرد.
کریمی قدوسی نیز درباره بخشی از جزئیات این توافق‌نامه گفته کارگروهی بر اساس این سند تشکیل شده که بر خرید‌های جمهوری اسلامی نظارت خواهد داشت.
وی گفته این کارگروه «زنجیری است بر پای صنعتگران و تولیدکنندگان کشور چرا که از این به بعد باید برای خرید هر نوع از تکنولوژی و ماشین‌آلات باید از نیویورک کسب مجوز شود».
این نماینده مجلس اضافه کرده «این سند هسته‌یی بنا بر تعبیر برخی موجب تیز شدن چاقوی استکبار جهانی زیر گلوی مقاومت است و نقدهای بسیاری به آن وارد است».
اما ملحقاتی مانند  اف.ای.تی.اف  (FATF) و قرارداد الحاقی پالرمو که در آخرین روزهای مانده به ضرب‌الاجل 120روزه ترامپ به آخوندها برای اصلاح برجام (22اردیبهشت 97) با عجله کاری تمام در مجلس آخوندها مورد بحث و بررسی قرار گرفتند، ابعاد دیگری از بخش ناپیدا  برجام را نشان دادند.

ابعاد سیاست جنایتکارانه و خائنانه اتمی آخوندها 

بعدها اندک اندک روشن شد آخوندها برای دستیابی به همین برجام هم، ناگزیر به پرداخت بسیاری امتیازها شده‌اند.
روز 16اردیبهشت 97 یعنی درست 6روز مانده به پایان ضرب‌الاجل ترامپ به آخوندها برای تغییر و تصحیح برجام، مجلس آخوندها تلاش کرد با تظاهر به تصویب سه لایحه مربوط به برجام، پای‌بندی خود به این قرارداد را نزد آمریکا‌یی‌ها به اثبات برساند.
کیهان آخوندی روز 16اردیبهشت 97 در این مورد نوشت: 3لایحه فاجعه‌آفرین در دستور کار امروز مجلس
این هفته، یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین هفته‌های مجلس دهم خواهد بود زیرا بررسی سه لایحه «الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم» و «اصلاح قوانین مبارزه با تأمین مالی تروریسم» و «لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی». یعنی همان لوایح سه‌گانه درخواستی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) از ایران، در دستور کار مجلس قرار دارد.
بررسی این لوایح با اصرار دولت و با قید اولویت، در دستور کار این هفته مجلس قرار گرفته است زیرا مدت کوتاهی تا زمان برگزاری نشست ماه ژوئن (تیرماه 97) FATF که پایان مهلت ایران برای انجام اقدامات باقی مانده در «برنامه اقدام» محسوب می‌شود، باقی مانده است.
 کیهان در مقاله دیگری در همین مورد سؤال کرد:
«آیا نمایندگان از ترس مرگ دروغین و دشمن ساخته، خود‌کشی می‌کنند یا؟!
بر اساس این لوایح، دست خامنه‌ای در پولشویی تا حدودی بسته می‌شود
فعل‌ و انفعال‌های درونی سپاه پاسدارانش (به‌علت شفاف شدن پرداخت‌ دستمزد پاسداران) در معرض دید طرف حساب اصلی یعنی آمریکا‌یی ها قرار می‌گیرد.

شکست سیاست مماشات و تأثیر آن بر برجام

بعد از به گل نشستن طرح بمب‌سازی اتمی، تلاشهای دیگر برای بقای نظام ولایت  فقیه، یعنی صدور تروریسم و بنیادگرایی، نیز دچار سختترین چالشهای منطقه‌یی و بین‌المللی شدند. تحولات سالهای ۹۵ و ۹۶ ، در سطح بین‌المللی و در منطقه، به یک دوران دستکم شانزده سالة مماشات با رژیم آخوندی، با مشخصه چشم‌پوشی برسرکوب داخلی، مشارکت در سرکوب اپوزیسیون اصلی رژیم و میدان‌دادن به‌صدور تروریسم و بنیادگرایی توسط رژیم ولایت  فقیه، پایان داد.
در مرداد ۱۳۹۶«قانون مبارزه با فعالیتهای ثبات‌زدای رژیم ایران در سال2017» ، با اکثریت قریب به اتفاق آرا، در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا به‌تصویب رسید. این قانون سپاه پاسداران را مشمول تحریمهایی می‌کند که برگروههای بین‌المللی تروریستی که به‌طور ویژه نامگذاری شده‌اند، اعمال میشود.
روز ۲۱ مهر ۹۶ رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ استراتژی دولت آمریکا در قبال رژیم ایران را اعلام کرد. وی گفت: ‌من تبعیت رژیم ایران از توافق اتمی را تأیید نمی کنم.  این رژیم بارها  همین توافق اتمی را نقض کرده  و به بازرسان اجازه بازرسی نمی دهد. دونالد ترامپ افزود: سپاه پاسداران نیروی تروریستی فاسد ولی فقیه رژیم ایران است. استراتژی جدید آمریکا با تحریمهای سخت علیه سپاه پاسداران شروع  می شود. به دنبال این اظهارات  رئیس جمهور آمریکا، خزانه داری این کشور بلافاصله سپاه پاسداران را در لیست تروریستی این وزارتخانه قرار داد.
در روز 23 دی‌ماه 96 (13 ژانویه 2018) «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا تمدید تعلیق تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایران را برای مدت ۱۲۰ روز دیگر امضا و تأکید کرد که این آخرین باری است که تعلیق تحریم‌های ایران را تمدید می‌کند، مگر آنکه اصلاحاتی در برجام اعمال شود. ترامپ تصریح کرد که این «آخرین فرصت» برای کنگره و شرکای اروپایی آمریکا است که برجام را اصلاح کنند.

مواضع مقاومت ایران

در ۱۵ادریبهشت ۹۷ خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت در پیامی به کنوانسیون آزادی ایران برای حقوق بشر و دمکراسی در شهر واشینگتن گفت: «امروز رهبران دولت‌های غرب، بر کمبودهای اساسی یا ناکارآمدی توافق اتمی دست گذاشته‌اند. بدین ترتیب حقانیت مواضع مقاومت ایران به اثبات رسیده است. ساعاتی پس از امضای برجام در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ از جانب مقاومت ایران اعلام کردم که در این توافق «امتیازهای ناموجهی به رژیم آخوندها داده شده است». تأکید کردم که «ضرورت خلع ید از رژیم در سراسر خاورمیانه» باید «به‌عنوان یک اصل بنیادین در هر گونه توافقی وارد شود».
در مورد پول‌هایی که بابت همین توافق به جیب رژیم ریخته شد، اعلام کردم که این پول‌ها «باید تحت کنترل شدید سازمان ملل صرف حقوق پرداخت نشده کارگران و معلمان و پرستاران و تامین غذا و دارو برای توده مردم شود در غیر این‌صورت خامنه‌ای پول‌ها را به سوریه و یمن و لبنان سرازیر می‌کند». و سرانجام این حقیقت را گفتم که: «توافقی که حقوق بشر مردم ایران را نادیده بگیرد، تنها مشوق سرکوب و اعدام‌های بی‌وقفه از جانب این رژیم و لگد مال کردن حقوق مردم ایران است».
رئيس جمهور برگزیده مقاومت افزود: «تجربه سه‌سال گذشته اثبات کرد که آخوندها امتیازهای برجام را برای سرکوب مردم ایران و کشتار ملت سوریه به‌کار گرفتند. براین اساس ما قویاً خواستار آنیم که دولت‌های غرب سیاستی در پیش بگیرند که تمام ساختار برنامه اتمی رژیم را از میان ببرد و با بازرسی‌های بی‌قید و شرط دست آخوندها را از هرگونه فعالیت، آزمایش و تحقیقی در این زمینه از جمله غنی‌سازی اورانیوم برای همیشه کوتاه کند. 
خانم رجوی گفت:‌ «جمع کردن بساط برنامه اتمی رژیم در کنار برچیدن برنامه موشکی آن، اخراج سپاه پاسداران از کشورهای منطقه و واداشتن این رژیم به توقف شکنجه و اعدام یک کل یکپارچه است.‌ دولت‌های غرب نباید از هیچ بخشی از آن صرف‌نظر کنند».

(۱) - روز 17 خرداد سال 1360 مرکر اتمی عراق توسط اسراییلی‌ها نابود شد. حمینی پیش از این تاریخ تلاش کرده بود همینکار را انجام دهد ولی موفق نشده بود. ساندی‌تلگراف  شماره 14 ژوئن 1981 نوشت عکس‌ها و اطلاعاتی که اسراییلی‌ها برای حمله استفاده کرده بودند توسط رژیم خمینی تهیه شده بود. به نوشته تریتا پارسی و گری سیک، توافق شده بود که هواپیماهای اسراییلی در صورت بروز وضعیت اضطراری از فرودگاه تبریز استفاده کنند. برای اطلاعات بیشتر در این مورد نگاه کنید به : BY TRITA PARSI. «Treacherous Alliance: The Secret Dealings of Israel, Iran, and the U.S.» ‎(انگلیسی)‎. Yale University Press، ۲۰۰۷. بازبینی‌شده در ۳ آوریل ۲۰۱۰. و کتاب October Surprise نوشته گری سیک. انتشارات Three Rivers Press. سال ۱۹۹۲ میلادی. ISBN 0-8129-2087-2 ص

(۲) - شیراک یکبار هنگام مستی د رمصاحبه با روزنامه اینترنشانال هرالد تریبیون گفته بود: «اینکه ایران یک یا دو سلاح هسته‌ای داشته باشد، خطر زیادی محسوب نمی شود» منبع: سایت حکومتی عصر ایران 12 بهمن 1385 به نقل از خبرگزاری حکومتی پاسداران موسوم به فارس / پوتین نیز یک بار به خوزه ماریا آزنار نخست وزیر سابق ا سپانیا گفته بود:« خوزه ماریا نگران نباش! من و تو می توانیم هرچیزی به ایران بفروشیم حتی اگر نگران بمب هسته‌ای این کشور باشیم! چرا که در پایان، اسراییل خود به حساب این قضیه خواهد رسید!‌» منبع سایت حکومتی انتخاب 29 ا ردیبهشت سال 1391


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر