آیا میدانند تا بحال چه کسانی آرزوی نابود کردن تشکیلات پولادین مجاهدین را بگور برده اند قسمت اول
آیا میدانند تا بحال چه کسانی آرزوی نابود کردن تشکیلات پولادین مجاهدین را بگور برده اند قسمت اول
برای اینکه بی مقدمه وارد نشده باشیم ،لازم میدانم یک پیش سخن مقدمه گونه ای را با هم داشته باشیم وبعد از آن برویم سراغ لیست کسانی که آرزوی نابود کردن تشکیلات پولادین مجاهدین را با خود بگور برده اند.
اصلا تشکیلات یعنی چه؟
در جامعه وفرهنگ عمومی ، تشکیلات همان ظرف است ظرفی که به ما امکان میدهد که یک چیزی ،یک کاری،یک هدفی یا یک محتوائی را با هم بصورت جمعی پیش ببرند .
میگویند که اگر ظرف یاهمان تشکیلات نباشد هیچ چیزی شکل نمیگیرد وبند نمیشود.
بسیاری کسان ، برای اینکه این حرف را ماده نشان یدهند مثالهای بسیاری ساده وهمه فهمی را بیان میکنند:
یک پارچ آب اگر نباشد که یک ظرف است آب روی میز یا زمین میریزد وهدر میشود.
باشگاهی اگر نباشد تیمی شکل نمیگیرد مسابقه یا بازی ای یا ورزشی بوجود نمیاید ومثالهائی از این دست.
پس تشکیلات در ساده ترین شکل ، قابل لمس وفهم یعنی یک ظرف.
وبسیار هم ملموس وقابل فهم است که هر ظرفی به تناسب محتوا یا چیزی که در خود جای میدهد باید توان واستحکام وظرفیت خود را داشته باشد.
چند مثال:
آب 100 درجه را در یک لیوان یک بار مصرف نازک نمیتوان ریخت سریع نرم ،شل ووامیرود.
مواد مذاب را در ظرفهای با آلیاژ های خاص ومتناسب میریزند نمیتوان حتی در ظروف فلزی معمول ریخت زیرا بسرعت ذوب خواهد شد.
اما تشکیلات جنبش های انقلابی چیست ؟
وچه ویژیگیهائی را باید داشته باشد که در برابردشمن یعنی تهاجم دیکتاتورها خائنین واپورتونیستها منشعب نشده ، وا نرفته ونابود نشود؟
تشکیلات جنبشهای انقلابی تشکیلاتی است که از نیروهای جان برکف وداوطلب ودارای یک آرمان ویک نقشه مسیر میباشد.
از آنجا که جنبشهای انقلابی اهداف مقدس وبسیار دشواری دارند ودر برابر عارضه های نفس گیر نابود کننده ودشواری قرار دارند حتما باید یک تشکیلات پولادین باشد.
تشکیلات پولادین چگونه ساخته میشود؟
تشکیلات پولاین توسط نیروی داوطلب ، آرمان خواه ووطن پرستی ساخته میشود که انتخاب میکند وهر لحظه بهای این انتخاب را ، خود پرداخت میکند.
هر کس هم اگر مثل مجاهدین آرمان آزادی ورهائی میهن اسیر خود وجامعه بی طبقه توحیدی را انتخاب کرده باشد، داوطلبانه از آنجا که دشمن ما را نگزیر میکند باید تمام عیار وبا همه چیزش سراغ تشکیلات پولادینی برود که توان کشش این آرمان بسیار باارزش را در برابر ایلغار ارتجاع ،اپورتونیسم وخیانت حفظ کند ومیهنش را از ارتجاع هار وخونریز پاک نمایند.
تشکیلات پولادین مجاهدین فقط وفقط با رهبری پاکباز،وزنان ومردان انتخاب کرده ووفا دار به آرمان آزادی ورهائی میهن ، در یک کلام با انقلاب ایدئولوژیک درونی وپذیرش هژمونی زنان توسط مردان مجاهد ورهاوبرابری طلب ، محقق شده است.
بهمین دلیل توانستند در برابر خمینی که همه چیز وهمه کس وهمه جنبشها وتشکیلات دیگر را نابود کرد تاب بیاورد وخمین را از ما به چاه بکشاند.
شغل ،جاه ،مقام ،زن وزندگی ،دوری از خانواده وترک علائق وتحمل سختی وشکنجه وموشک وقتل عام بمباران، لیست های تروریستی محاصره وکودتاهای استعماری ارتجاعی تیف وتف خیانت،کمترین چیزهائی بودندکه توانستند آنها را از سر بگذرانندوامتحان وفاداری ولیاقت را در پیشگاه خدا وخلق با افتخار وسربلندی پس بدهند وشاکر هم باشند .
آنها در پیشگاه خدا وخلق بی چشم داشت کارهای نیک وصالح کردند وهمه نیکی ها را (در عراق ) در دجله ریختند تا تنور جنگ خانمانسوز وضد ملی را گل بگیرند والبته بحق ،کمک خدا ویاری خلق در بسیاری از بیانبانها این نیکی ها (امروز در آلبانی) به اضعاف به آنها باز گردانده شد والبته این وعده حق وسنت تاریخ بود هست وخواهد بود .
"تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز"
این گونه بود که مجاهدین بارهبری خود واین تشکیلات پولاین همراه با یک مناسبات پاک وخلص انسانی ، توانستند به این لیاقت شایسته یعنی امید خلق ایران ومنطقه وآلترناتیو خمینی وخامنه ای تبدیل شوند.
همگان میدانند که خمینی ما را بین مرگ وتسلیم یعنی سرفرود آوردن در برابر خود وبوسیدن دستانش همانند دیگران مخیر کرده بود.
بدین ترتیب مجاهدین با ایستادگی وپرداخت بهای بی چشم داشت ،فقط برای رهائی خلق ومیهن تمامی خواب وخیالها وآرزوی نابود کردن این تشکیلات پولادین را بهم زد وکسانی که آرزوی نابودی این تشکیلات پولادین ، یعنی سازمان پر افتخارمجاهدین خلق ایران را داشتند را وا داشت که این آرزورا بگور ببرند .
لیست افرادی که این آرزوی نابود کردن تشکیلات مجاهدین را بگور بردند عبارتند از :
از زمان شاه وساواک وضربات نظامی وکودتای اپورتونیسم چپ و...فاکتور میگیرم که بد نیست خودتان این بخش بسیار مهم را قبول زحمت نموده دنبال کنید.
1- سر لیست آرزو بگور برده ها ، خمینی دجال ضد بشرمیباشد که جان مال وناموس مجاهدین را برای پاسداران حلال کرد.
منافق خواند ،گرفت ،شکنجه کرد ،کشت آواره نمودو قتل عام کرد اما سرانجام خونهای پاک همه ققنوسها پر کشیده بصورت ارتش آزادیبخش از خاکستها برخاستند ودر مهران وبا عملیات تاریخی چلچراغ جام زهر را در حلقوم خمینی ریختند ودق مرگ شد وآرزوی نابودی مجاهدین را بگور برد .
2- دومین ومهمترین فردی که به خفت بار ترین آرزوی نابودی مجاهدین را به گور برد وبا قهر خشم خلق جهنم را در همین دنیا برای خود خرید و بدین سبب نظام خمینی را بی آینده کرد ،آخوندمحمد حسینی بهشتی بود.
بهشتی ، بنیان چماقداری حمله وهجوم وبگیر وبه بندوترورها وحذف فیزیکی ها را گذاشت (آنگونه که مردم شعار میدادند بهشتی بهشتی طالقانی را تو کشتی ) ودر کسوت سر دژخیم خمینی امیال خمینی را برای نابودی مجاهدین اجرائی میکرد.
او هم آرزو بگور از این جهان رفت تاعلاوه بر این جهان در قیامت هم حساب جنایاتش رانزد خداوند متعال پس بدهد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر