بعد از برملا شدن رابطه رابرت مالی با رژیم خامنه ای مماشات و طراحان دکترین مماشات با ملاها در دوران اوباما را بشناسید
در رابطه با لابی های سیاسی ومالی رژیم در آمریکا بیشتر بخوانید
سوزان رایس وهمسرش لابی ملاها هستند آنها با ایران تحت حاکمیت ملاها بدوبستانهای نفتی ومالی دارند
پایههای مالی-سیاسی لابی رژیم ایران در آمریکا (بخش سوم) میراث راکفلر حسن داعی
پایه های مالی-سیاسی لابی رژیم ایران(بخش اول)
لابی های رژیم در آمریکا بنیاد راکفلر، سفره گسترده ای برای همه دوستداران
رژیم ملایان
پایههای مالی-سیاسی لابی رژیم ایران(بخش دوم)حامیان اصلی
بخشی عمده از تصمیمگیریهای مهم اوباما در قبال ایران، ناشی از تجارب شخصی و اندیشه خودش است، اما وجود مشاورانی متشکل از شخصیتهای سیاسی که وی را احاطه کردهاند در این میان بی تأثیر نبوده است. این افراد نقشی فعال در ترسیم سیاست کلی اوباما ایفا میکنند. کسانی مانند سوزان رایس، مشاور امنیت ملی،رابرت مالی دستیار رئیس جمهوری در امور خاورمیانه و ایران،
همینطور چهره ای ۳۸ ساله به نام «بن رودز» که سیاست مماشات با رژیم و سایر سیاستهای تخریب کننده مثل مماشات با رژیم سوریه و ... را وی عملاً در کاخ سفید پیش برده است .
رودز سخنرانیهای پرزیدنت اوباما را مینویسد، سفرهای او به خارج را برنامه ریزی میکند و ارتباطات مهم در تشکیلات گسترده کاخ سفید را راه اندازی میکند. وظایفی که اگر به تنهایی در نظر گرفته شود، احساس کم اهمیت بودن نقش او را میدهد. امّا در گزارش مفصل مجله هفتگی نیویورک تایمز (۵ می ۲۰۱۶)، دیوید ساموئل در یک افشاگری نقش پشت پرده بن رودز در تصمیم گیریهای کاخ سفید بخصوص در مورد ایران و منطقه را برملا نمود که بسیار قابل تعمق است. بنا به اطلاعات مندرج در این گزارش، بن رودز برای پیشبرد خطوط کاخ سفید در سیاست مماشات با آخوندها از بنیاد "پلاشرز" در آمریکا سود برد.
در این راستا آسوشیتدپرس گزارشی افشاگرانه از فعالیتهای بنیاد پلاشرز در آمریکا و صرف پولهای کلان برای مطبوعات آمریکا و اروپا و لابیهای رژیم آخوندی، جهت جا انداختن توافق هستهیی دولت اوباما با رژیم، منتشرکرد. این خبرگزاری به کمک ۷۰۰ هزار دلاری بنیاد پلاشرز به تبلیغ برنامه هستهیی با رژیم ایران در شبکه "صدای آمریکا" اشاره میکند. این کار باعث اعتراض نمایندگان جمهوریخواه شده است. آسوشیتدپرس در ادامه گزارش افشاگرانه خود به گروه لابی رژیم ایران «نایاک» اشاره میکند که بدون هیچ تخصصی در این زمنیه، بیش از ۲۸۱ هزار دلار از این بنیاد برای تبلیغ حول توافق اتمی (برجام)، با رژیم ایران، پول گرفته است. دانشگاه پرینستون آمریکا نیز در همین رابطه مبلغ ۷۰ هزار دلار به سید حسین موسویان، سفیر سابق و نفر مذاکرهکننده اتمی رژیم ایران داده است.
پلاشرزهمچنین در گزارش خود به اقدامات دیگر از قبیل «دادن بودجه به خبرنگاران در نشریات "نیشن"، "مادر جونز" و همکاری با «مرکز برای وجدان عمومی» جهت ایجاد یک میز امنیت ملی در این مر کز اشاره کرده است. آسوشیتدپرس اضافه میکند: پلاشرز در گزارش خود به هدفش جهت «کسب اطمینان از انعکاسات دقیق و مستمر موضوعات هستهیی در رسانههای معتبر و استراتژیک» همچون روزنامه گاردین، هافینگتون پست و پرو پوبلیکا، اشاره کرده است. (۲/۳/ ۱۳۹۵ خبرگزاری آسوشیتدپرس). در نتیجه، افزایش رفتار شرورانه ابعاد نظامی اتمی رژیم ایران در فاز نهایی مذاکرات لاپوشانی شد. مشاوران اوباما این عدم انطباق را حقایق مزاحم اعلام نمودند. "طرح" بایستی جلو میرفت. این اقدامات باعث شد "آنهایی که میخواستند مردم جهان حقایق مربوط به برنامه اتمی ایران را بدانند بالاترین بها را پرداختند (ریموند تنتر، معامله اتمی اوباما موجب بی اعتنایی دولت به اطلاعات ارزشمند اتمی شد، ۱۳ خرداد ۱۳۹۵، ایدیپندنت ژورنال).
از چهرههای دیگر؛ خانم «والری جارِت»، متولد شیراز، از مشاورین ارشد اوباما در کاخ سفید
و «سحر نوروز زاده» مدیر بخش ایران در شورای امنیت ملی آمریکا (زیر نظر خانم رایس) و کارمند سابق نایاک (لابی رژیم در آمریکا) را میتوان نام برد
.
امّا تا آنجائی که به منافع رژیم مربوط میشود، با درک امنیتی شدن کل نظام در پهنه جهانی، خامنه ای مجبور به اتخاذ تاکتیک فرار به جلو گردید؛ یعنی به منظور خنثی سازی تهدیدهای ناشی از بحرانهای ژئوپولتیک، استراتژیک، اقتصادی و دعواهای جناحهای تمامیت خواه در نظام، دست به مانورهایی زد که اهم آن در حوزه سیاستهای برون مرزی متمرکز بود
الف: در حوزه ژئوپولتیک منطقه، تلاش نمود تا با استفاده از ضعف سیاست پاسیو اوباما و توافق هسته ای با آمریکا و قدرتهای جهانی و با اتکاء به متحد خود روسیه، بتواند در بحران سوریه نقش آفرین باشد و البته با هدف تأخیر در سرنگونی رژیم دیکتاتور بشار اسد. در این راستا، به بازی گرفته شدن رژیم در کنفرانس صلح در وین یک توفیق سیاسی برای خامنه ای بود.
ب: در حوزه امنیتی و حفظ عقبه نظام، کوشید تا از رویکرد مثبت غرب بعد از توافق اتمی که برایش در جامعه جهانی پدیدار شده بود سود جسته و با توجه به ضعف و مماشات اوباما، با هدف نابودی مقاومت و آلترناتیو سازمان یافته، به اعضای بی سلاح سازمان مجاهدین در زندان لیبرتی تهاجم ناجوانمردانه نماید.
با روشنگری نیویورک تایمزدر خصوص سیاستهای شرم آورمماشات گران در امتیاز دادن به نظام استبداد مذهبی به منظور کسب وجاهت ملی (که بله این دولت اوباما بود که توانست پروژه خطرناک هسته ای رژیم را خنثی سازد)، دم خروس از از زیر قبای توطئه ارتجاع-استعمار علیه مقاومت مشروع و سازمان یافته مردم ایران پدیدار میشود. بیش از هفت بار تهاجم تروریستی به قاصدان رهایی مردم ایران در اشرف و زندان لیبرتی که به شهادت دهها قهرمان ملی منجر شد، از محصولات این همکاری ناجوانمردانه میباشد. به عبارتی بهای این مغازله سیاسی بایستی از کیسه مردم و مقاومت مشروع آنها پرداخت شود. البته از روز شکل گیری شورای ملی مقاومت علیه ایلغار آخوندی در راستای اعاده حقوق پایمال شده ملت تحت اسارت ایران، این شورا هیج گاه در مسیر استقلال و آزادی دچار توهم و ساده اندیشی نشد. همواره بر این واقعیت آگاهی داشتند که مسیر تحقق مردم سالاری و دمکراسی، نیازمند فدیه و پرداخت حداکثر است. اگر چه روی کار آمدن پدرخوانده مماشاتگران در کاخ سفید و مماشات با پدرخوانده تروریسم دولتی، تجربه ای تلخ و آموزنده است. ولی درمقابل مقاومتی باشکوه و افتخار آفرین با انسانهای طراز نوین قرار دارد که پرچم شرف و آزادی خواهی را استوار برقرار کردهاند. تاریخ مبارزات خلقهای جهان ثابت کرده که سیاستهای سازشکارانه با غاصبان آزادی محکوم به شکست است.
برگرفته از مقاله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر