کل نماهای صفحه

۸ شهریور ۱۴۰۲

نامه وزارت اطلاعات «ملاحظاتی بر پیش‌نویس تصمیم کمیسیون مشترک دائر بر پیشبرد تسهیل بازگشت آمریکا به برجام»

 نامه وزارت اطلاعات «ملاحظاتی بر پیش‌نویس تصمیم کمیسیون مشترک دائر بر پیشبرد تسهیل بازگشت آمریکا به برجام»

قیام تا سرنگونی
قیام تا سرنگونی

برگرفته از کانال تلگرامی قیام تا سرنگونی

(اول مرداد ۱۴۰۲)

خط کار رژیم در برجام

نامه خیلی محرمانه معاون وزیر اطلاعات به اسماعیلی رئیس دفتر ریاست جمهوری

ملاحظاتی بر پیش‌نویس تصمیم کمیسیون مشترک دائر بر پیشبرد تسهیل بازگشت آمریکا به برجام

 

نامه خیلی محرمانه اسماعیلی رئیس دفتر رئیسی به باقری کنی معاون سیاسی وزارت‌خارجه رژیم

 

نامه وزارت اطلاعات

«ملاحظاتی بر پیش‌نویس تصمیم کمیسیون مشترک دائر بر پیشبرد تسهیل بازگشت آمریکا به برجام»

 

گزیده‌ای از گزارش راهبردی معاونت بررسیهای راهبردی امنیت بین‌الملل وزارت اطلاعات تهیه شده برای دفتر ریاست جمهوری


۳ شهریور ۱۴۰۲

قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران ۴- قتل عام ۶۷ - طلسم جنگ سانسور وسرکوب - بیلان جنگ ومقدمه جام زهر برای خمینی

قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران ۴- قتل عام ۶۷ - طلسم جنگ سانسور وسرکوب - بیلان جنگ ومقدمه جام زهر برای خمینی 

جام زهر وپذیرش آتش بس که خمینی هرگز دلیلش را نگفت ولی علتش شکست از مجاهدین در عملیات چلچراغ بود

آمار تلفات وخسارات مالی وانسانی و...در جنگ خمینی ساخته ایران وعراق
 

 طلسم جنگ

 

سرانجام در تاریخ ۲۴مهر ۱۳۵۹ در اثر فشار دولتها و ملل متحد، رجایی نخست‌وزیر خمینی، به سازمان ملل رفت و پیشنهاد داد: «…متجاوز [یعنی طرف عراقی] به مرز خود برگردد و نیروی بی‌طرفی در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزی صورت نپذیرد…». اما طنز تلخ داستان اینجاست که بعد از موافقت سازمان ملل و عراق از این طرح، خمینی و کارگزاران جنگ‌افروز رژیم که چنین انتظاری را به‌خصوص از طرف عراق نداشتند، از پذیرفتن طرح خود طفره رفته و همان را هم رد کردند. (سایت حکومتی تابناک ۶ مهر ۱۳۹۳)

آخر، خمینی جنگ را نعمت و موهبت الهی می‌دانست. چرا که در ابتدای دهه شصت با دستاویز قرار دادن دجالانه جنگ، مخالفانش را به‌عنوان ستون پنجم دشمن معرفی می‌کرد تا بتواند بهتر آنها را سرکوب کند. خمینی به‌علت عجز و درماندگی‌اش از حل مسائل و معضلات اجتماعی، از اهرم جنگ برای توجیه و پوشاندن حفره‌های سیاسی و اجتماعی نظامش‌ نهایت استفاده را می‌کرد. به همین خاطر بود که می‌گفت اگر حتی این جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد، از آن دست نخواهد کشید. حتی در خرداد سال ۱۳۶۱ بعد از آزادی خرمشهر و عقب‌نشینی رسمی و اعلام شده عراق به مرزهای بین‌المللی که جنگ به نقطه صفر اولیه برگشت، باز هم این خمینی بود که لجوجانه ایستاد و گفت «صلح دفن اسلام است».

شاید آن روز علت جنگ‌افروزی خمینی برای همه مردم آن‌چنان که باید روشن نبود، اما بعدها روشن شد که جنگ بهترین سرپوش اختناق برای نظام آخوندی بود. آخر در شرایطی که تیراژ یک شماره از نشریه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران، به ۶۰۰هزار نسخه می‌رسید و در همان حال روزنامه ارگان اصلی حاکمیت، یعنی جمهوری اسلامی، به زحمت به ۱۸ هزار می‌رسید، خمینی چطور می‌توانست به سرکوب ادامه دهد؟! چگونه می‌توانست قلم نویسندگان آزادیخواه را بشکند، به توقیف نشریات بپردازد و آزادی‌ها را قلع و قمع کند؟

 

قتل‌عام ۶۷ـ‌ سرکوب و سانسور و دسیسه اولین هدف خمینی از جنگ

قتل‌ عام سال ۶۷ ـ‌ سرکوب و سانسور و دسیسه اولین هدف خمینی از جنگ

 

طبق آمار رسمی رژیم، (سایت مرکز ستاد تحقیقات دفاع مقدس) ایران تا مقطع آزادی خرمشهر، ۱۴ تا ۲۰ رشته عملیات انجام داد. در این فاصله از جنگ، ۴۵هزار و ۲۲۰ عراقی کشته شدند و اندکی کمتر از این عدد هم ایران کشته داد. اگر جنگ در همان موقع که صلح شرافتمندانه در دسترس بود، پایان می‌پذیرفت، جان دو میلیون ایرانی و عراقی نجات پیدا می‌کرد، دو میلیون مجروح و معلول فقط از سوی ایران، بر جای نمی‌ماند و هزار میلیارد دلار سرمایه کشور نابود نمی‌شد. به همین دلیل این جنگ خانمانسوز، یک جنگ ضدمیهنی بود.

 

قتل‌عام سال ۶۷ـ بیلان ۸سال جنگ ضدمیهنی خمینی

قتل‌ عام سال ۶۷ ـ بیلان ۸سال جنگ ضدمیهنی خمینی

 

بنابراین در چنین جنایتی که هر روز هزاران نوجوان از مدارس بیرون کشیده می‌شدند تا به‌عنوان سرباز یکبار مصرف در میدانهای مین مورد استفاده جنایتکارانه نظام پلید آخوندی قرار بگیرند، نیرویی باید جلوی این کار را می‌گرفت و با پذیرش هزاران انگ و برچسب وارد میدان می‌شد تا به این جنگ‌افروزی خاتمه دهد. آری، یک نیروی مسئول باید آستین بالا می‌زد و صلح را به خمینی تحمیل می‌کرد.

تنها کسی که شجاعت انجام این کار را داشت مسعود رجوی بود که بعد از آزادی خرمشهر و عقب‌نشینی عراق، ضمن امضای قرارداد صلح با وزیر خارجه عراق در اسفند سال ۱۳۶۱ ادامه‌ جنگ را نامشروع اعلام کرد و آن را در ارگانهای معتبر جهانی به ثبت رساند. در همین راستا بود که مسعود رجوی با عزیمت به عراق و تشکیل ارتش آزادیبخش، اقدام به درهم شکستن ماشین جنگی خمینی کرد و تنور جنگ ضدمیهنی او را گٍل گرفت و سرانجام با تحمیل آتش‌بس به وی، جام‌زهر را به او خوراند. مسعود رجوی قبل از ترک فرانسه به سمت عراق برای درهم شکستن طلسم جنگ گفته بود: «اما اگر بپرسید برای چه می‌روی؟ در یک کلام می‌گویم که برفروزم آتش‌ها در کوهستانها....»

 


قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران ۳- قتل عام ۶۷ - ابراز وحشت رژیم از کاریزمای مسعود رجوی - جنگ تحمیلی

 قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران ۳- قتل عام ۶۷ - ابراز وحشت رژیم از کاریزمای مسعود رجوی - جنگ تحمیلی



جنگ خانمانسوز وضد میهنی خمینی سرپوش سرکوب مجاهدین در داخل 

 قتل‌ عام سال ۶۷ ـ ابراز وحشت رژیم از کاریزمای مسعود رجوی

 

در واقع خمینی با این کار به مجاهدین اعلان جنگ داد. اما برخلاف تصورش، مسعود رجوی بلافاصله از انتخابات کناره‌گیری کرد و ضمن صدور اطلاعیه‌یی از کلیه جوانان و هواداران و پشتیبانان و اقشار مختلفی که به حمایت از او برخاسته بودند، خواست که به‌طور کامل آرامش خود را در منتهای مسئولیت‌پذیری حفظ کنند. اما همان‌جا از خمینی خواست که حداقل فتوایی هم علیه چماقداری بدهد که البته او هرگز چنین فتوایی صادر نکرد.

در روز ۱۰بهمن ۱۳۵۸مجاهدین یک میتینگ بزرگ به نام «آینده انقلاب» در اعتراض به چماقداری در دانشگاه تهران برگزار کردند.

 

مسعود رجوی ـ آینده انقلاب

 

در اسفند ۱۳۵۸ انتخابات مجلس شورا فرا رسید. مجاهدین در این انتخابات هم با تمام قوا شرکت کردند تا هر چه بیشتر به فضای مسالمت و ایجاد فضای سیاسی تداوم ببخشند. اما با وجود حمایت گسترده مردم از کاندیداهای مجاهدین، مقامات ارتجاع با تقلبات گسترده اجازه ندادند حتی یک مجاهد به مجلس راه پیدا کند. در روزهای اول پس از انتخابات، هنگام اعلام نتایج انتخابات در اخبار سراسری رادیو تلویزیون رژیم، نام مسعود رجوی در بالای لیست کاندیداهای تهران بود و بعد از آن هم سایر کاندیداهای مجاهدین قرار داشتند. اما بعد از سه روز با تقلبات بسیار، به‌ناگاه مجاهدین در برابر چشمان بهت‌زده مردم، به انتهای لیست برده شدند و در قدم بعد با طرح دو مرحله‌ای کردن انتخابات از این‌که یک مجاهد به مجلس راه پیدا کند ممانعت کردند.

 

قتل‌ عام سال ۶۷ - جنگ تحمیلی یا تحمیل جنگ ضدمیهنی

یکی از ابزارهای خمینی دجال برای ایجاد اختناق و سرکوب در دهه شصت، دامن زدن به جنگ ضدمیهنی ایران و عراق بود که ۸ سال فقط با اصرار خمینی بر این جنگ خانمان‌سوز، به‌طول انجامید. خمینی که سودای امپراتوری جهانی اسلام تحت لوای ولایت فقیه را در سر داشت، از ماه‌ها قبل با دخالت در عراق، زمینه ایجاد جنگ را آماده و فراهم کرد.

روز ۳۰ فروردین ۱۳۵۹ درست ۵ماه قبل از شروع جنگ، خمینی رسماً ارتش عراق‌ را به قیام دعوت کرد. به این ترتیب با شروع تهاجم عراق در ۳۱ شهریور ۵۹ به مرزها و شهرهای ایران، این خمینی بود که به اهداف میان‌مدتش در جنگ رسید و آن را «موهبتی الهی» اعلام کرد.

 

قتل‌عام ۶۷ـ‌ دخالت و تحریک سیاسی و نظامی خمینی در عراق

قتل‌ عام سال ۶۷ ـ‌ دخالت و تحریک سیاسی و نظامی خمینی در عراق

 

اما مجاهدین با وجود هشدارهای اولیه و تلاش‌های گسترده برای خاتمه بخشیدن به تهدیدها و پایان دادن به فضای جنگ که از سوی شخص خمینی ایجاد شده بود؛ و به‌رغم اقدام مشترک مجاهدین با یاسر عرفات در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۵۹ برای جلوگیری از ادامه درگیریهای مرزی، با شروع تجاوز عراق به داخل خاک ایران، در دفاع از میهن فعالانه به جبهه‌های جنگ شتافتند و در جنگ تعدادی شهید هم دادند.

سپاه پاسداران که نیروهای صادق و راستین مجاهدین را مزاحم کارهایشان می‌دیدند، به سرعت همه مجاهدین حاضر در جبهه جنگ را دستگیر، زندانی و از خوزستان اخراج کردند. اما قسمت دردناک و باورنکردنی ماجرای جوانان مجاهدی است که بی‌دلیل در جبهه‌های جنگ ایران و عراق ـ در شروع جنگ ـ دستگیر و زندانی شده بودند و بعد از ۸سال شکنجه به‌جرم ایستادگی بر هویت مجاهدی خود، در جریان قتل ‌عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ اعدام شدند.

در هفته اول جنگ در تاریخ ۷مهر ۱۳۵۹ سازمان کنفرانس اسلامی با فرستادن یک هیأت ویژه خواستار صلح شرافتمندانه و پرداخت خسارت به ایران توسط کشورهای جنوب خلیج‌فارس شد، اما خمینی که طمع امپراطوری ولایت فقیه با شعار دجالگرانه «فتح قدس از طریق کربلا» را در سر داشت، راه‌حل صلح را نپذیرفت و محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر وقت نظام گفت: «این جنگ، جنگ عقیده است»!

 


قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران ۲- قتل عام ۶۷ - وعده های خمینی قبل از انقلاب- نمایش انتخابات و۲مصاحبه مختلف

 قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران ۲- قتل عام ۶۷ - وعده های خمینی قبل از انقلاب- نمایش انتخابات و۲مصاحبه مختلف

 


قتل عام ۶۷ با فتوای خمینی علیه فرزندان مجاهد سرموضع مردم ایران

اما خمینی برخلاف همه وعده‌هایی که داده بود، روز ۱۷اسفند گفت: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد».

خمینی سپس برای پیشبرد سیاست سرکوب خود، جماعتی به نام حزب‌اللهی را دجالگرانه به اسم مردم در خیابانها راه انداخت و در گام بعد ـ با بهانه جنگ ـ دست به ایجاد یک ارگان نظامی رسمی سرکوب به نام «سپاه پاسداران» زد تا هر صدای مخالفی را به نام اسلام در گلو خفه کند.قتل‌عام ۶۷ـ وعده‌های خمینی در روزهای قبل از پیروزی انقلاب


 

قتل‌ عام سال ۶۷ ـ وعده‌های خمینی در روزهای قبل از پیروزی انقلاب

 

هنوز چند هفته از انقلاب ضدسلطنتی نگذشته بود که دسته‌های حزب‌اللهی شعار «یا روسری یا توسری» را در خیابانها سر دادند و حمله به تجمعات زنان شروع شد. مجاهدین در این زمینه بلافاصله با صدور یک اطلاعیه رسمی، با طرح حجاب اجباری به مخالفت برخاستند. زنان مجاهد هم، با وجودی‌که خودشان حجاب داشتند، علیه حجاب اجباری تظاهرات کردند. البته خمینی به‌خاطر ماهیت ارتجاعیش، هیچگاه حقی برای زنان قائل نبود. اولین اعتراض خمینی به شاه هم به‌خاطر مخالفتش با حق رأی زنان بود. خمینی در ۱۷مهر ۱۳۴۱در نامه ‌محترمانه‌ای به شاه نوشت: «استدعا دارم فرمان بدهید تا قوانین مخالف دین مانند آزادی و حق رأی زنان از برنامه‌های دولتی و حزبی حذف شود تا مردم شما را بیشتر دعا کنند».

 

قتل‌ عام سال ۶۷ ـ نمایش انتخابات

در همان هفته‌ها و ماه‌های اولیه پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی هر روز حلقه محاصره بر مردم تنگ‌تر می‌شد و راه برای چماقداران و اراذل حکومت بازتر. خمینی از همان ابتدا با پس گرفتن وعده مجلس مؤسسان و تشکیل مجلس خبرگان برای تثبیت نهاد فراقانونی و استبدادی «ولایت فقیه» راهش را از مردم جدا کرد. عاقبت هم با تشکیل نهادی موسوم به شورای نگهبان و تنظیم اختیارات ویژه رهبری یعنی اصل ۱۱۰ قانون اساسی که همه پستها و مسئولیت‌های حساس مملکت را مشروط به‌نظر ولی‌ فقیه می‌کرد، آخرین قطرات آزادی را خشکاند و از بین برد. این پایه و سنگ بنای دیکتاتوری مطلقه فقیه بود. به همین خاطر مجاهدین خلق به قانون اساسی مجلس ارتجاع رژیم رأی ندادند و آن را تحریم کردند و اعلام کردند که با این قانون اساسی راه انحصارطلبی و استبداد باز می‌شود.

هنوز یک سال از انقلاب نگذشته بود که سایه سیاه استبداد دینی تمام کشور را پوشاند. در همین رابطه پدر طالقانی در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ در بهشت زهرا فریاد زد: «... بگذارید مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردم هستند که کشته دادند. این‌هایی که این جا خوابیده‌اند، از همین توده‌های جنوب شهر بودند... استبداد زیر پرده دین را کنار بگذارید و بیایید با مردم، با دردمندها، با محروم‌ها همصدا باشیم».

چند ماه بعد در دیماه سال ۱۳۵۸ انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شد. مجاهدین پس از تأیید وزارت کشور که رفسنجانی بود، مسعود رجوی را به‌عنوان کاندیدای نسل انقلاب معرفی کردند. اقشار بزرگی از مردم و قریب به اتفاق همه اقلیت‌های قومی، دینی، احزاب و گروهها از کاندیدای مجاهدین یعنی مسعود رجوی حمایت کردند. حتی دورافتاده‌ترین روستاهای خوزستان و کردستان و سیستان و بلوچستان و... هم به این کمپین پیوستند و اعلام کردند که از کاندیدای نسل انقلاب حمایت می‌کنند.

این میزان حمایت از کاندیدای مجاهدین و محبوبیت مسعود رجوی در بین تمامی اقشار خلق، خمینی‌ را دچار وحشت کرد. به همین علت خودش ناگزیر مستقیم وارد صحنه شد و برخلاف ادعای قبلی‌اش که گفته بود وارد ساز و کار انتخابات نخواهد شد، شخصاً فتوا داد که چون مسعود رجوی به قانون اساسی رأی نداده نمی‌تواند کاندیدای ریاست‌جمهوری شود. این در حالی بود که قبل از همه اینها و قبل از ثبت نام، مجاهدین و شخص مسعود رجوی بارها و بارها این موضوع را به اطلاع کارگزاران رژیم آخوندی رسانده بودند که هر نکته و ملاحظه‌ای هست، همان‌موقع گفته شود. اما سردمداران رژیم و به‌طور خاص هاشمی رفسنجانی به مسعود رجوی گفته بود که هیچ اشکال قانونی در میان نیست و می‌توانید کاندید ریاست‌جمهوری شوید.

 

قتل‌عام ۶۷ـ مصاحبه دکتر ملکی و اشاره به نخستین انتخابات ریاست جمهوری

قتل‌ عام سال ۶۷ ـ مصاحبه دکتر ملکی و اشاره به نخستین انتخابات ریاست جمهوری

 

به اعتراف کارگزاران سابق و فعلی رژیم آخوندی،‌ علت فتوای مسخرهٔ خمینی چیزی نبود جز حمایت جوانان و زنان و اقشار مختلف مردم از کاندیدای مجاهدین و نسل انقلاب. همان که به‌گفته پاسدار سعید قاسمی، «دهها و صدها هزار جوان و دانشجویی بود که در متینگ‌ها برای دیدنش سر و دست می‌شکستند…».

 


قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران ۱- قتل عام ۶۷ - وعده های خمینی

 قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران ۱- قتل عام ۶۷ - وعده های خمینی

سی و دومین سال قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷
سی و دومین سال قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷

قتل‌ عام سال ۶۷ ـ دهه شصت

«اکنون زمان آن است که بر سر قتل‌عام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز، جنبش دادخواهی را در هرجا و به‌هر‌ شیوه ممکن گسترش دهیم... جنبش دادخواهی قبل از هرچیز، اعلام مجرمیت قطعی خامنه‌ای، ولی‌فقیه ارتجاع است. جنبش دادخواهی، کوشش بی‌امان هموطنان و یاران مقاومت در خارج ایران برای محاکمه بین‌المللی خامنه‌ای و سایر سران رژیم به‌جرم نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت است.» مریم رجوی ـ مرداد ۱۳۹۵

۷سال از شعله‌ور شدن آتش دادخواهی قتل‌عام شدگان گذشت. آتشی که ۳۱سال قبل روشن شد و امروز به آتشفشانی در سینه جوانان و کتیبه خاوران تبدیل گشته است.

۸سال پیش وقتی در فضای مجازی صحبت از قتل‌عام ۶۷می‌شد، برخی با احتیاط پاسخ می‌دادند، برخی اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند، بعضی‌ها می‌ترسیدند و برخی هم چیزهایی شنیده بودند اما باور نداشتند.

قدیمی‌ها می‌دانستند چه گذشت اما اغلب بچه‌های دهه هفتاد و هشتاد خبر نداشتند در دهه شصت چه جنایتهایی به دست جلادان و پاسداران خمینی انجام گرفت و بر مردم چه گذشت. نمی‌دانند هزاران دانش‌آموز و استاد و دانشجو و کارگر ایرانی چگونه در زندانها سوختند و پس از هفت سال در اوج ناباوری حلق‌آویز شدند…

چند روز بعد از فعال شدن جنبش دادخواهی در سال ۹۵، روز ۱۹مرداد با انتشار فایل صوتی دیدار آقای منتظری با هیأت مرگ در سال ۶۷بسیاری از ابهامات روشن شد و پرده‌ها کنار رفت. وقتی از احمد منتظری سؤال شد که چرا بعد از ۲۸سال این اسناد را علنی کردی؟ گفت: دیدم بحث اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷این روزها خیلی داغ شده و زمان انتشارش فرا رسیده است. (نقل به مضمون)

یک سال بعد، با افشای جنایات دهه شصت و شعله‌ور شدن آتش دادخواهی در بیت ولایت فقیه، خامنه‌ای ناگزیر وارد شد و گفت:

«دهه شصت یک دهه مظلوم و در عین‌حال بسیار مهم و سرنوشت‌ساز در تاریخ انقلاب اسلامی است که متأسفانه ناشناخته مانده و اخیراً هم به‌وسیله برخی بلندگوها و صاحبان آنها مورد تهاجم قرار گرفته است.

... مراقب باشیم تا در دهه شصت، جای شهید و جلاد عوض نشود». (خبرگزاری حکومتی فارس ـ ۱۴خرداد ۹۶)

اکنون دو سال از آن روز می‌گذرد. جنبش دادخواهی به اوج رسیده و ماجرای اعدامها و جنایت‌های دهه شصت کاملاً عام و اجتماعی شده است. به همین مناسب، در سالگرد قتل‌عام زندانیان نگاهی می‌کنیم به حوادثی که به قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی منجر شد.

در این نوشته به اختصار به موضوعاتی مانند وعده‌های خمینی، راز ۳۰خرداد، دوران بازجویی و محکومیت، اسرار بازجویی زنان مجاهد و قتل‌عام سفید، شکست لاجوردی و تأسیس وزارت اطلاعات، مقدمات قتل‌عام، کشتار بیماران و دختران و دانش‌آموزان... و دهها گواه و سند منتشر نشده مربوط به شهیدان جنبش دادخواهی در تهران و شهرستانها می‌پردازیم.

 

قتل‌ عام سال ۶۷ ـ وعده‌های خمینی

۱۰روز قبل از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، خمینی در گورستان بهشت زهرا گفت: «… دلخوش نباشید که فقط مسکن و آب و برق را مجانی می‌کنیم… ما علاوه بر این‌که زندگی مادی شما را مرفه می‌کنیم، زندگی معنوی شما را هم مرفه می‌کنیم…»، بعد هم با اشاره به شهدای ۱۷شهریور گفت: « [شاه] ممکلت ما را خراب کرد و قبرستانهای ما را آباد…». او که از مجلس مؤسسان و حکومت مردم حرف می‌زد می‌گفت روحانیت کاری به سیاست ندارد...

 


اعتراف و اذعان یک آخوند ریزشی به قتل عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷

 اعتراف و اذعان یک آخوند ریزشی به قتل عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷

شهاب‌الدین حائری
شهاب‌الدین حائری

اعتراف و اذعان یک آخوند ریزشی به‌قتل‌عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ به جرم سر موضع بودن و پافشاری بر راه و آرمان مجاهدین

با بالا‌گرفتن جنبش دادخواهی قتل‌عام ۶۷ و فراخوانهای گسترده کارشناسان بین‌المللی و شخصیتهای سیاسی و منتخبان مردم از سراسر جهان به محاکمه سران رژیم در دادگاههای بین‌المللی به جرم جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی در قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی با فتوای خمینی ملعون، یک آخوند ریزشی به نام شهاب‌الدین حائری شیرازی نیز به رقم ۳۰هزار زندانی سیاسی قتل‌عام شده در سال ۶۷ اعتراف و به آن اعتراض کرد.

شهاب‌الدین حائری پسر آخوند دانه درشت ملعون به نام آیت‌الله حائری شیرازی است که نماینده خونخوار ولی‌فقیه در شیراز پس از کیفر یافتن دستغیب بود. دستغیب در سال ۱۳۶۰ توسط مجاهد شهید و پیشتاز گوهر ادب‌آواز در یک عملیات فدایی کیفر یافت.

شهاب‌الدین حائری در جریان قیام اخیر، لباسهای آخوندی خود را در آورده و در سبد گذاشت و گفت از خشم مردم می‌ترسد این لباسها را به تن کند.

شهاب‌الدین حائری

شهاب‌الدین حائری

شهاب الدین حائری هم‌چنین در اظهارات خود درباره قتل‌عام زندانیان سیاسی، برای بالانس و کسب رضایت خلافت یزیدی علی خامنه‌ای، به لجن‌پراکنی علیه مجاهدین پرداخت و آنها را دجالانه با خوارج نهروان که با امیرالمؤمنین علی جنگیدند شبیه سازی کرد! وی با این‌حال پس از ۳۵ سال قتل‌عام مجاهدین توسط خمینی را اشتباه توصیف کرد.

 

اعترافات شهاب‌الدین حائری شیرازی:

آقا در سال۶۷ در مملکت ۳۰هزار زندانی که داشتند حبس خود را می‌گذراندند بردند دار زدند.

این جنایته، این با هیچ فقهی جور درنمیاد می‌گویند آقا اینها تروریست بودند. اینها تروریست بودند. اینها باغی بودند باشه، باغی بودند قاضی حکم بهشون بده همه این‌ها با سخت‌ترین وجه دادرسی شده بودند چون دادگاههای انقلاب سخت‌گیر بودند اونهایی که قابل اعدام بودند اعدام شده بودند آقا این روزنامه پخش کرده بود این روزنامه خوانده بود اینها سه سال دو سال زندان داشتند به چه حقی بردی بازجویی کردی که آقا سر موضع است، مگر سر موضع بودن جرمه. سر موضع بودند یک رفتار قلبی است جرم اصلاً نیست. یک موضع قلبی داره جرم نیست. امیرالمومنین در نهروان خوارج رو که خصوصیاتشون شبیه همین منافقین بود منافقین بسیار شبیه خوارج بودند اونها هم خون‌ریز بودند خوارج بسیار خون‌ریز بودند اصلاً تا وقتی که این‌ها قتل رو شروع نکرده بودند امیرالمومنین با اونها نجنگید. در صحنه جنگ هم تا اونها شروع نکرده بودند با اونها نجنگید باهاشون. اونها اومدند شکم یک زنی رو پاره کردند چون محب علی بود شوهرش خون‌ریز بودند.

تو می‌آیی اینجا زندانی می‌کشی کی گفته کسی که سر موضع است تو حق دار بکشیش، دارش بزنی. این‌ها انحرافات جمهوری اسلامیه. این‌ها را باید با صدای رسا گفت، اگر می‌بینید توی خیابون معترض کشته میشه به‌خاطر این است که این سنگ‌بنای کج در دهه شصت گذاشته شده بود. تا یک حرفی می‌زنی دفتر حفظ آثار امام از تو شکایت می‌کنه، به درک شکایت بکنه، بابا اشتباه است این کارها، این کار امام اشتباه بوده. من هر جا خواستید اثبات می‌کنم که اشتباه بود.

 

افشای اسرار«بیت»خامنه‌ای فاسدترین نهاد سیاسی اقتصادی(۱)

 

افشای اسرار«بیت»خامنه‌ای فاسدترین نهاد سیاسی اقتصادی(۱)

بیت خامنه‌ای فاسدترین نهاد سیاسی اقتصادی
بیت خامنه‌ای فاسدترین نهاد سیاسی اقتصادی بر گرفته از سایت
 مجاهد

یک حسینه و یک خانه ساده

در۳تیر۹۸ خزانه‌داری آمریکا خامنه‌ای و دفترش موسوم به "بیت رهبری"را تحریم کرد.

یک روز بعد آخوند مکار روحانی، در رابطه با تحریم خامنه‌ای گفت: « رهبر ایران مانند سایر رهبران دنیا نیست که در حسابهای خارجی خود میلیونها دلار داشته باشد که بخواهند آن را تصرف و یا مسدود کنند"؟ اموال رهبری یک حسینیه و یک خانه ساده است»!(خبرگزاری حکومتی ایرنا ۴تیر ۹۸)

تحریم بیت‌العنکبوت خامنه‌ای به‌عنوان اصلی‌ترین نهاد قدرت و ثروت و نقطه کانونی سرکوب مردم ایران و منشاء صدور تروریسم به منطقه و جهان، یک ضربه کیفی بر رأس دیکتاتوری ولایت‌فقیه بود که مقاومت ایران سال‌ها پیگیر تحقق آن بود.

اهمیت لیست‌گذاری این نهاد فاشیستی «ولایت فقیه» (به‌عنوان بزرگ‌ترین کانون جنایت سازمان‌یافته تاریخ معاصر ایران) آنجا بیشتر روشن می‌شود که به یادآوریم این بنیاد ضدبشری با اصل ۱۱۰قانون اساسی رژیم، پوستین قانونی هم به تن دارد!

لیست‌گذاری بیت خامنه‌ای از یک دید صرفاً اقتصادی

بر اساس گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی ایران از دهه ۱۹۷۰بیش از ۳۰درصد کاهش یافته و قدرت خرید ارز ملی کشور(ریال) سقوط شدیدی داشته است. صندوق بین‌المللی پول در۱۳ اردیبهشت ۹۸ گزارش داد که ایران با ۴۷.۵درصد تورم در رتبه پنجم بالاترین نرخ تورم در جهان قرار دارد و از این نظر در آسیا نیز پس از کره شمالی در رتبه دوم قرار دارد.

در آخرین گزارش بانک جهانی در۶ژوئن۲۰۱۹ آمده است:« تولید ناخالص ملی ایران به منفی چهار و نیم درصد رسیده است». سازمان شفافیت بین‌المللی که فساد جهانی را مانیتور می‌کند، در شاخص مشاهده فساد، ایران را کشور ۱۳۸در میان ۱۸۰کشور در زمینه فساد رده‌بندی کرده است.

در آخرین گزارش۲۹تیر۹۷« بنیاد واک فری» که شاخص برده‌داری جهانی را منتشر می‌کند، ایران تحت حاکمیت ولایت‌فقیه را جز ده کشور اول با بیش‌ترین اشاعه بردگی مدرن در سطح جهانی طبقه‌بندی کرده است.(دگلوبال اسلیوری- ۲۰ژوئیه ۲۰۱۸)

نرخ تورم در آسیا

نرخ تورم در آسیا

پیامدهای اجتماعی حاکمیت شوم «بیت» خامنه‌ای

حکومت آخوندی با ناکارآمدی اقتصادی ناشی از اختلاس، غارت و چپاول سرسام‌آور تاثیرات جبران‌ناپذیری بر زندگی مردم گذاشته و بسیاری از خانواده‌ها به‌علت مشکلات ناشی از فقر، بیکاری و گرانی متلاشی شدند. آمار تکان‌دهنده از افزایش نجومی تعداد کودکان کار، خودکشی، گورخوابی، کودک‌فروشی، کلیه‌فروشی، بیکاری، آوارگی زنان و کودکان، طلاق، فحشا، اعتیاد و حاشیه‌نشینی در کنار شکنجه و اعدام صدهزار ایرانی محصول ننگین باند چپاولگر خامنه‌ای و پاسداران فاسد طی چهار دهه می‌باشد.

محمدرضا بادامچی نماینده رژیم در ۱۶فروردین۹۷ در مجلس ارتجاع گفت: « در این ۴۰سال دو تریلیون دلار سرمایه خارجی وارد کشور شده است اما ما چه کردیم؟ کارنامه چهل ساله اقتصادی ما چگونه بوده است؟ از غم جوانان بیکار و «زنان سرپرست خانوار» گرفته تا مصیبت کارتن خواب‌ها و بی‌خانمانها و درد کودکان بی‌پناه و هزار رنج بزرگ ایرانی‌ها شرمسار نیستیم، مردم در آتش بی‌تدبیری ما می‌سوزند»!

بیت ولی‌فقیه، نماد فساد اقتصادی

در انقلاب ۱۳۵۷ که به سقوط دیکتاتوری سلطنتی پهلوی منجر شد، قیام مردم به‌علت مبارزه با فساد حکومتی، ظلم و فقر بود، مردم انتظار داشتند با ساقط کردن دیکتاتوری شاه ایران وارد دورانی نمونه از رشد و عدالت اجتماعی در یک حاکمیت ملی شده و ایران تبدیل به الگویی از رشد اقتصادی اجتماعی شود. اما با سرقت رهبری انقلاب توسط خمینی و به قدرت رسیدن دیکتاتوری ولایت فقیه، سلطه باندهای فاسد اختلاس‌گر، رانت‌خوار و سوءاستفاده‌چی، سرطان چپاول و غارت سراپای نظام اقتصادی مملکت را فراگرفت.

عبدالغفور ایران نژاد در۴تیر ۹۸در مجلس رژیم گفت: «هنوز محرومیت زمان قبل از انقلاب در حوزه انتخابیه‌ام (چابهار، نیک شهر،کنارک) مشهود می‌باشد. با وجود دریای مکران شهرستانهای چابهار، نیکشهر کنارک و قصرقند ۵۰درصد جمعیت شهری و ۷۰درصد جمعیت روستایی فاقد شبکه لوله‌کشی و آب شرب سالم می‌باشند و به‌صورت سرپایی با تانکر برای هر نفر ۱۵لیتر در شبانه روز متأسفانه نبود لوله‌کشی آب شرب باعث مرگ چندین نفر از فرزندان این منطقه شده است»!

این البته تنها مشتی است نمونه خروار از فقر مردمی که در بندر چابهار سرمایه‌شان زیریوغ سپاه پاسداران و توسط گماشتگان خامنه‌ای غارت می‌شود و خود نیز به‌علت نداشتن آب آشامیدنی طعمه مرگ و بیماری‌ می‌شوند.

حمزه امینی از هشترود۱۶مرداد۹۷ در مجلس رژیم گفت‌: «این دزدی که در بین بعضی از مسئولان به ظاهر مومن‌مان، یک فرهنگ؟! شده، مگر در اسلام دزدی هست؟ این آتش جهنم را باید مسئولان رده بالای مملکت‌مان در همین دنیا به این مسئولان دزدیکننده نشان بدهند نگذارند به جهان آخرت چون اینها ایمانی به دنیای آخرت ندارند اگر ایمان داشته باشند بیت‌المال را نمی‌خورند.‌». امروز آتش خشم شلعه‌ور و فروزان توسط مردم و کانون‌های شورشی در خیابانهای شهرهای بپاخاسته بیت‌العنکبوت را به لرزه انداخته و دور نیست که بیت‌خامنه‌ای را نیز منهدم نمایند.

شماری از اختلاس‌های نجومی معروف دیکتاتوری ولایت فقیه

شماری از اختلاس‌های نجومی معروف دیکتاتوری ولایت فقیه

یک حسینه ویک خانه ساده! باعث و بانی فقر و فلاکت۸۰میلیون ایرانی

آخوند روحانی در رابطه با تحریم خامنه‌ای در۴تیر۹۸گفت: اموال رهبری یک «حسینیه» و یک «خانه ساده» است. ببینیم این ادعا چقدر واقعی است؟

در سال‌های اخیر گزارشهای متعددی در مورد ثروت و دارایی‌های خامنه‌ای و نهادهایی که مستقیماً به دفتر او مربوط هستند، منتشر شده است اما یکی از کامل ترین آنها در سال ۲۰۱۳ توسط خبرگزاری رویترز منتشر شد که حکمرانی خامنه‌ای را بر یک «امپراتوری ۹۵میلیارد دلاری» خبر داده بود.

بر اساس گزارش «رویترز» بخش عمده ثروت تحت کنترل خامنه‌ای مربوط به «ستاد اجرایی فرمان امام» است که در بخشهای مختلف تولیدی و خدماتی؛ از صنعت نفت و امور مالی و بانکداری گرفته تا تولید دارو و پرورش شتر مرغ فعالیت دارد و سالانه میلیاردها دلار درآمد کسب می‌کند.

در اردیبهشت۹۸ سفارت آمریکا در عراق با انتشار یک پست در صفحه رسمی فیس‌بوک خود از ثروت ۲۰۰میلیارد دلاری خامنه‌ای پرده برداشت و با استناد به منابع معتبری نوشت: «فساد در جمهوری اسلامی طی ۴۰سال گذشته از رأس هرم قدرت تا همه اجرای آن ریشه دوانده و در حالی که بسیاری از مردم ایران به‌علت وضعیت وخیم اقتصادی با فقر دست به گریبان هستند، تنها داراییهای علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی به ۲۰۰میلیارد دلار می‌رسد.»

امپراطوری اقتصادی علی خامنه‌ای

امپراطوری اقتصادی علی خامنه‌ای

دو پارگی ذاتی دیکتاتوری آخوندی

در زیر سیطرهٔ شوم ولایت‌فقیه طی چهل سال گذشته، حکومت در ایران از یک‌سو شامل وزارت‌خانه‌ها و سایر نهادهایی است که بخشی از قوه مجریه محسوب می‌شوند،

و از سوی دیگر در برگیرنده نهاد ولایت‌فقیه و نهادهای نظامی، امنیتی و مالی، تروریستی است و این‌ها همه طبق قانون اساسی رژیم است که به خامنه‌ای امکان می‌دهد به‌عنوان فرمانده کل قوا مسئولیت عزل و نصب فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی را برعهده به عهده بگیرد.

یا اعضای نهادها و سازمانهای مختلف برای خامنه‌ای در نظر گرفته است که مدیریت صدا و سیما و بسیاری نهادهای عرفی دیگر را می‌توان نام برد.

نهادها، ارگانها و ادارات تحت کنترل «بیت» خامنه‌ای

نهادها، ارگانها و ادارات تحت کنترل «بیت» خامنه‌ای

ارائه اسامی و کارکرد‌های واقعی تمامی مجموعه‌ها و زیرلایه‌های این امپراطوری عظیم در این نوشته عملی نیست، در نتیجه به این توضیح مختصر اکتفا می‌گردد.

اسامی مهم‌ترین بنگاههای اقتصادی «بیت»‌ خامنه‌ای

اسامی شماری از مهم‌ترین بنگاههای اقتصادی ایران که عمدتاً در قطب‌های ۱۴گانه زیر سازمان یافته‌اند، به این شرح است:

یک ـ «ستاد اجرایی فرمان امام»

دو ـ بنیاد مستضعفان

سه ـ آستان قدس رضوی

چهار ـ بنیاد شهید

پنج ـ کمیته امداد

شش ـ بنیاد تعاونی سپاه پاسداران

هفت ـ قرارگاه خاتم‌الآنبیا

هشت ـ بنیاد تعاونی بسیج

نه ـ شرکت سرمایه‌گذاری غدیر

ده ـ سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح (ساتا)

یازده ـ قرارگاه خاتم‌الاوصیا

دوازده ـ بنیاد تعاون نیروی انتظامی (ناجا)

سیزده ـ بنیاد تعاون ارتش (بتاجا)

چهارده ـ بنیاد تعاون ستاد کل نیروهای مسلح (ودجا)

غارتکده‌ای موسوم به «ستاد اجرایی فرمان امام»

این تابلو، پشت‌پرده همان «حسینیه» و یک »خانه ساده» است!

این تابلو، پشت‌پرده همان «حسینیه» و یک »خانه ساده» است!

هیچ‌کس هرگز به مخیله‌اش هم خطور نمی‌کرد که خامنه‌ای (یک روضه‌خوان) روزی اینچنین بر تمامی دارایی‌های یک ملت چنگ بیندازد!

ثروت ۹۵میلیارد دلاری خامنه‌ای (به روایت «رویترز») یا ثروت ۲۰۰میلیارد دلاری او (به روایت افشاگری سفارت آمریکا در عراق) بیشتر از ثروت اعلام شده بیل‌گیتس یا رئیس آمازون (ثروتمندترین فرد کنونی جهان) است.

برای اطلاع بیشتر در این مورد نگاه کنید به جدول سالانه‌ای که مجله «فوربز» در معرفی ثروتمندترینهای جهان منتشر می‌کند.

امروز هر چند که معضلات اقتصادی ایران یک فهرست طولانی را تشکیل می‌دهند؛ (از رشد اقتصادی منفی گرفته

تا جمعیت میلیونی بیکاران، افزایش نامعقول و ویرانگر حجم نقدینگی، ورشکستگی نظام بانکی، نابودی پرشتاب ظرفیت‌های زیست‌محیطی، ناکارآمدی در برابر فجایع طبیعی مانند زلزله و سیل و... تورم بی‌مهار، گرانی، بیکاری، بی‌خانمانی و......)

اما عامل اصلی و تعیین‌کننده‌ای که سایر مشکلات به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تابع آن هستند، همانا سلطهٔ «بیت» خامنه‌ای و بازوی نظامی آن سپاه پاسداران بر اقتصاد کشور است. یعنی سیاست اخصی که با واگذاری عمده‌ بنگا‌ه‌های اقتصادی ایران از بخش دولتی به نهادهای امنیتی،‌ نظامی تحت سیطرهٔ ولایت فقیه، به یک روند منظم به‌اصطلاح قانونی تبدیل شده است.

امری که اکنون سال‌هاست به یک پروسه مستمر و تعیین‌کننده تبدیل شده و اقتصاد ایران را به شکلی سیستماتیک در خدمت پروژهٔ بقاء قلب دیکتاتوری قرار داده و تمامی‌ توانایی‌های اقتصادی کشور را در خدمت «بیت» خامنه‌ای سازمان می‌دهد.

به‌عنوان نمونه یکی از اقدامات خامنه‌ای خرید سهام یکی از بزرگترین بانک‌های ایران در سال (۱۳۸۶) و خرید سهام بزرگترین شرکت مخابراتی کشور در سال ۱۳۸۸ توسط «ستاد اجرایی فرمان امام» بود. این دست‌اندازیهای مالی در سال ۱۳۸۹«ستاد اجرایی فرمان...» را به‌صورت یکی از صندوقهای بزرگ سرمایه‌گذاری خصوصی جهان در آورد.

«ستاد اجرایی فرمان امام» همچنین بخشی از داراییهای خود را از طریق مصادره و تملک اموال، اماکن و منازل مصادره شده مخالفان به‌ویژه خانواده‌های مجاهدین و املاک اقلیت‌های مذهبی و تجاری که به ناچار ترک وطن کرده‌اند، به دست آورده است.

تحریم «بیت» خامنه‌ای خواسته مردم و مقاومت ایران

تحریم «بیت» خامنه‌ای، وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران از خواسته‌های مردم و مقاومت ایران از سال‌ها پیش از این است. زیرا رژیمی که مطلقاً هیچ قانون بین‌المللی را به‌رسمیت نمی‌شناسد، آمار جنایاتش تنها برضد مردم خودش به ۱۲۰هزار اعدام، و خصوصاً به‌قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷بالغ شده است، و از سوی دیگر دست در خون مردم سوریه، عراق، یمن، لبنان و غیره هم فرو برده است. و همزمان دست به غارت ثروتها و منابع ملل همسایه (مانند معادن فسفات سوریه) نیز گشاده است، و متأسفانه در همان حال پیوسته توسط سیاست استعماری مماشات و استمالت برخی دولتهای غربی نیز حمایت شده است، در لیست تحریم‌های تروریستی قرار دادن چنین جرثومه‌ای، هم یک شاهکار سیاسی و هم یک ضربه کاری به قلب مالی هیولایی است که خفاش‌وار خون مردم ایران و ملل منطقه را می‌مکد.

ضروری است به یاد داشته باشیم که: خامنه‌ای و گردانندگان بیتش، از یک‌سو مسئول چپاول و غارت سرمایه مردم ایران، و از سوی دیگر بواسطه سپاه پاسدارانش مسؤل تمامی جنایتها و سرکوب مردم ایران و دیگر ملل منطقه،

و در وجهی دیگر توسط نیروی تروریستی قدس و متعلقاتش مسئول جنایت‌های مخوف تروریستی در دیگر نقاط جهان است.

قطع شریانهای مالی چنین جانوری البته که قبل از هر چیز یک ضربه نظامی هم به فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران محسوب می‌گردد.

این حرف بالاترین مقامات رژیم است که آشکارا گفتند: « موشکی پرتاب نمی‌شود، گلوله‌ای شلیک نمی‌شود مگر با طراحی و به فرمان و دستور دفتر خامنه‌ای باشد»!

لذا انهدام «بیت» خامنه‌ای خواست برحق و مشروع مردم ایران و دیگر ملل منطقه و دیگر جهانیانی است که در معرض عملیات تروریستی این رژیم قرار دارند.

ادامه دارد...

سند پی.دی.اف مقاله کامل بیت خامنه‌ای فاسدترین نهاد سیاسی اقتصادی

سلسله افشاگریها - نهادهای ناقض حقوق بشر در ایران شماره ۱۱

 سلسله افشاگریها - نهادهای ناقض حقوق بشر در ایران شماره ۱۱

نهادهای ناقض حقوق بشر در ایران تحت حاکمیت خامنه ای جنایتکار

  1. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
  2. سازمان بسیج (زیرمجموعه پاسداران انقلاب اسلامی)
  3. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
  4. وزارت اطلاعات
  5. سازمان زندان‌های تهران
  6. زندان اوین
  7. زندان رجایی‌شهر
  8. بانک قوامین
  9. بانک آینده
  10. مرکز بررسی جرایم سازمان‌یافته (وابسته به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
  11. سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
  12. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  13. پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا (پلیس جرایم سایبری؛ «فتا»)
  14. هیئت نظارت بر مطبوعات
  15. مرکز ملی فضای مجازی
  16. انصار حزب‌الله
  17. نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
  18. لشکر فاطمیون (از زیرمجموعه‌های سپاه قدس)
  19. لشکر زینبیون (یکی از زیرمجموعه‌های سپاه قدس)     برگرفته از ویکی پدیا