کل نماهای صفحه

۲۵ آبان ۱۳۹۷

جواد فیروزمند وباز شناسی یکی از اعضای شبکه برون‌مرزی وزارت اطلاعات در فرانسه

  جواد فیروزمند وباز شناسی یکی از اعضای شبکه برون‌مرزی وزارت اطلاعات در فرانسه

 

جواد فیروزمند از اعضای شبکه برون‌مرزی وزارت اطلاعات در فرانسه



جواد فیروزمند از خرداد ۸۴ برای انجام مأموریت‌های محوله از طرف وزارت اطلاعات، از ایران تحت حاکمیت ملایان به فرانسه فرستاده شد. مأموریت اصلی او پیشبرد طرح‌ها و برنامه‌های وزارت اطلاعات علیه پناهندگان سیاسی و به‌خصوص علیه مقاومت ایران در ارتباط تنگاتنگ با سایر مأموران رژیم در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی بود، او بعدها که مجبور شد ژست پوششی اپوزیسیون نمایی اولیه را کنار بگذارد،‌ علناً به دفاع از فاشیسم‌مذهبی پرداخت و محتوای مأموریت خود را این‌چنین برملا کرد:
«مجاهدین آمدند به‌دروغ در مجامع بین‌المللی محکومیت علیه جمهوری اسلامی گرفتند… این‌همه ایران هراسی علیه مردم ایران از دست مجاهدین در جهان وجود دارد…».
(مأمور جواد فیروزمند- تلویزیون اجاره‌ای وزارت اطلاعات موسوم به مردم- ۲ آذر ۹۱)
پروسه شیادی مزدور فیروزمند در فرانسه
در خرداد۸۶ سایت‌های وزارت اطلاعات رژیم آخوندی، آگهی برگزاری جلسه‌ای در یک سالن بنام «فیاپ» در پاریس را منتشر کردند، این جلسه برای اعلام تأسیس یک انجمن پوششی جدیدالتأسیس به نام «انجمن حمایت از مهاجرین و ایرانیان مقیم فرانسه» بود.
در فراخوان‌های وزارت بدنام اطلاعات برای شرکت در این به‌اصطلاح جلسه، اسامی جواد فیروزمند و جهانگیر شادانلو درج‌شده بود.
روز ۲۷ خرداد ۸۶ ساعاتی قبل از زمان شروع جلسه فرمایشی که برای نفوذ در جوامع ایرانی طراحی‌شده بود، مأموران شناخته‌شده وزارت اطلاعات تدریجاً وارد محل سالن فیاپ شدند. مأمورانی نظیر محمدحسین سبحانی، مسعود خدابنده، ان سینگلتون، علی‌اکبر راستگو، علی راستبین، آلن شوالریاس (مزدور فرانسوی همکار وزارت اطلاعات) و … به همراه دو چاقوکش حرفه‌ای وزارت اطلاعات.
مزدوران مزبور با تدارک سلاح و تجهیزات لازم نظیر چاقو، گاز اشک‌آور، پنجه‌بکس و … برای حمله و هجوم و سوءقصد به جان پناهندگان و ایرانیان مخالف رژیم کاملاً از پیش آماده شده‌بودند. این چاقوکشان وزارتی شماری از پناهندگان ایرانی را موردحمله و هجوم قرار داده و آن‌ها را وحشیانه مورد ضرب‌وجرح قراردادند. درنتیجه این حملات وحشیانه، چند تن از پناهندگان سیاسی به‌شدت مجروح و مصدوم شدند. با ورود ارگان‌های امنیتی و انتظامی و پلیس فرانسه، به صحنه و کشفیات آن‌ها در تحقیقات و ثبت وقایع، سه جنایتکار اصلی این واقعه شناسایی، دستگیر و تحت پیگرد قضایی قرار گرفتند؛ که شامل محمدحسین سبحانی و دو مأمور چاقوکش دیگر اکیپ مأموران بود.
1صحنه چاقو کشی-min
صحنه‌های چاقوکشی و مجروح کردن هم‌وطنان توسط چاقوکش‌های سفارت رژیم
سبحانی به همراه دو چاقوکش سفارت رژیم در بازداشتگاه پلیس فرانسه-min
مزدور سبحانی به همراه دو چاقوکش سفارت رژیم در بازداشتگاه پلیس فرانسه- پاریس- خرداد ۸۶
به‌این‌ترتیب، جلسه‌ای که با عنوان پوششی «حمایت از مهاجرین و ایرانیان مقیم فرانسه» قرار بود تشکیل شود ماهیت ضد پناهندگی خود را به‌سرعت لو داد و قبل از اینکه برگزار گردد، تبدیل به یک افتضاح سیاسی برای رژیم آخوندی و مزدورانش در خارج کشور شد آن‌چنان‌که همه بلندگوهای رژیم آخوندی تا ۲۴ ساعت دراین‌باره در سکوت مطلق بودند و واکنشی نداشتند اما این به‌هم‌ریختگی باعث شد بالاخره رژیم در رسانه رسمی خود به دفاع از این تجمع سفارشی وزارت اطلاعات وارد شود و عنوان کند که:
«انجمن ایرانی‌های مقیم فرانسه که قرار بود یک نشستی داشته باشند تحت عنوان صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز آری، خشونت و فرقه‌گرایی خیر، در مرکز همایش‌های فرهنگی پاریس بودند که یهو ۵۰ نفر از اعضای [گروه مجاهدین] با چاقو و شیشه بطری به برگزارکنندگان و حاضرهای توی این همایش حمله کردند و سیزده نفرشان را دمر کردند و فرستادند بیمارستان و بعد پلیس فرانسه وارد ماجرا شد و گاز اشک‌آور و بازداشت و…». (تلویزیون شبکه دو رژیم – ۲۹ خرداد ۸۶)
این در حالی بود که رسانه‌های فرانسوی، من‌جمله هفته‌نامه فرانسوی اکورژیونال در گزارشی تحت عنوان «فردی که به تبلیغ علیه مجاهدین پرداخته بود، یک تروریست واقعی است»، نوشته بودند:
«در تاریخ ۵ آوریل ۲۰۰۵ محمدحسین سبحانی در جلوی شهرداری اورسوراوآز علیه پناهندگی اعطاشده به مجاهدین‌خلق در فرانسه به تظاهرات پرداخته بود. این فرد همین روزها پس از شرکت در یک چاقوکشی دستگیرشده است. این فرد یک مأمور سرویس‌های اطلاعاتی رژیم ملاها است، همان سرویس‌هایی که در ایران به طرز بی‌رحمانه‌ای رفتار می‌کنند. درهرصورت این شاهد ممتاز بازپرس فرانسوی ژان لوئی بروگیر به همراه ۲ نفر از رفقایش به اتهام چاقوکشی علیه مخالفان ایرانی در وسط شهر پاریس تحت پیگرد قضائی قرارگرفته است. وی جزو یک گروه ۳ نفره است که در پاریس دستگیرشده‌اند».
بعدها جان سانو نایب‌رئیس بخش محرمانه سازمان اطلاعات مرکزی امریکا در دولت بوش در یک کنفرانس در پاریس در ۲ فوریه ۲۰۱۳ درباره این‌گونه روش‌کارهای وزارت اطلاعات گفت:
«یک تکنیک که وزارت اطلاعات به‌خوبی از آن استفاده کرده چیزی است که ما به آن “پرچم کاذب” می‌گوییم. آن‌ها آدم‌ها را طوری جا می‌زنند که وانمود کنند افراد دیگری هستند مثلاً از اعضای جنبش سبزند یا از اعضای مجاهدین‌خلق. گروه‌های پوششی و نمایندگانی که بجای وزارت اطلاعات عمل می‌کنند خود را به‌صورت سازمان‌های ایرانی- آمریکایی یا آکادمیسینهای معتبر نشان می‌دهند. همچنین وزارت اطلاعات در جوامع ایرانی خارج از ایران نفوذ می‌کند. آن‌ها از شیوه‌های مختلف استفاده می‌کنند و حتی همین‌جا در فرانسه سازمانی هست بنام “حمایت از پناهندگان ایرانی” که وزارت اطلاعات توسط این سازمان تلاش می‌کند ایرانیان را به استخدام خود درآورد تا علیه ایرانیان در فرانسه جاسوسی کنند».
۲ ماه پیش از اعزام مزدور فیروزمند به فرانسه، روز ۲۵ اسفند ۸۳ آخوند علی یونسی (وزیر وقت اطلاعات آخوندها) در مصاحبه با شبکه۱ تلویزیون رژیم گفته بود سازمان مجاهدین «رو به موت گذاشته است. در درون خودش به‌شدت دچار بحران شده… امروز گزارش‌های این‌ها را شنیدم واقعاً متأثر شدم. به‌شدت مورد شکنجه واقع شدند. مورد سوءاستفاده‌های مختلف واقع شدند که من شرم دارم از بیان آن‌ها. من امروز به معاونم دستور دادم که این جنایت‌ها را سریع به عرض مجامع بین‌المللی برساند و ثبت شود و معلوم شود که چه جنایت‌هایی این‌ها در عراق مرتکب شده‌اند. جنایاتی که در سرکوب نهضت مردم عراق داشتند، در سرکوب مردم کرد در سرکوب شیعیان عراق داشتند…»
سرانجام ۲ ماه بعد در ۲۱ اردیبهشت ۸۴، مزدور جواد فیروزمند پس از تکمیل آموزش‌های لازمه به ترکیه اعزام شد و در آنجا به کمک شبکه خارج کشوری وزارت اطلاعات، با پول و امکانات آن و از طریق مأموران وزارت اطلاعات نظیر جهانگیر شادانلو، مسعود خدابنده، کریم حقی و… مسئله استقرار و انتقالش پیگیری شد. پس از ورود فیروزمند به ترکیه، او با کمک منوچهر شلالی و علی راست‌بین از عوامل و لابی‌های شناخته‌شده رژیم و گشتاپوی آخوندها در فرانسه، به فرانسه منتقل شد و در تاریخ ۲۲ خرداد ۸۴ با هواپیما وارد پاریس گردید و متعاقباً تقاضای پناهندگی [!] کرد.
وزارت اطلاعات که هدفش از اعزام این مزدور به خارج، لجن‌پراکنی علیه مجاهدین و به‌ویژه تکرار جعلیات در پرونده آخوندساخته علیه مجاهدین بود، ابتدا در ۲۴ تیر ۱۳۸۴ از طریق عواملش در اروپا و فرانسه نظیر کریم حقی، علی راستبین، منوچهر شلالی، مسعود خدابنده و … یک کنفرانس مطبوعاتی برای مزدور فیروزمند در پاریس ترتیب داد.
رونمایی از جواد فیروزمند مزدور3-min
رونمایی از جواد فیروزمند توسط مسعود خدابنده مأمور اطلاعات رژیم در انگلستان
مزدور جواد فیروزمند طبق سناریو تکراری وزارت اطلاعات در این به‌اصطلاح کنفرانس مطبوعاتی، خودش را یک مخالف رژیم! که هم‌زمان مخالف سازمان مجاهدین‌خلق هم هست! معرفی کرد و با سناریوی مضحکی مدعی شد که به شیوه‌ای سریع‌السیر از دست وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی گریخته و خود را به اروپا رسانده است! او دلیل خروج خود از ایران و آمدنش به فرانسه را درحالی‌که توسط نیروهای آمریکایی رسماً تحویل آخوندها شده و هیچ تهدیدی متوجه او نبود، این‌طور بیان کرد: «می‌ترسیدم در ایران یک زهرا کاظمی دوم باشم!».
این در حالی است که مزدور جواد فیروزمند در این مورد، با صدای خود، درباره رفتار دژخیمان وزارت اطلاعات با خودش، به بخش فارسی رادیو بی. بی. سی گفته است:
«من خدا را شاهد می‌گیرم، که خوشبختانه عناصر حکومتی … هیچ‌گونه برخورد بد و منفی نداشتن و من هم آثار منفی نه در گفتار و نه در کردار و نه در عمل از اونها ندیدم»!
نامبرده پس‌ازاینکه توسط افشاگری‌های مجاهدین رسوا شد، وقتی مورد این سؤال قرار گرفت که «می‌گویند شما در ارتباط با وزارت اطلاعات هستید؟» در یک اعتراف ناگزیر، با وقاحت آخوندی، گفت:
«حالا فرض کنیم که اصلاً من نه عضو اطلاعات، بلکه رئیس اطلاعاتم، چه چیزی را از این قضیه حل می‌کند؟»!
وزارت جعل و جاسوسی وزارت اطلاعات ازآن‌پس وی را در مأموریت‌های مختلف در فرانسه به کار گرفت. شیرازی رئیس بخش اطلاعات در سفارت رژیم از شادانلو خواسته بود که پوش قانونی و مالی فعالیت‌های فیروزمند علیه مقاومت باشد به همین خاطر فیروزمند به شرکت شادانلو می‌پیوندد.
ایو بونه رئیس پیشین سازمان ضد جاسوسی فرانسه در کتاب «واواک در خدمت آیت‌الله‌ها» دراین‌باره نوشته است:
«اگر بخواهیم فقط به فعالیت‌هایی که فعلاً توسل به خشونت را در برنمی‌گیرد بپردازیم، افسران سرویس‌های اطلاعاتی وزارت اطلاعات عموماً به انجمن‌های پوششی متوسل می‌شوند. این انجمن‌ها ظاهر متنوعی به خود می‌گیرند و فعالیت‌های بسیار متفاوتی را به نمایش می‌گذارند. یک انجمن دیگر که توسط جهانگیر شادانلو در شماره ۷۰ کوچه لورمل واواگ 
در پاریس ۱۵ دایر شده است به نام ”انجمن حمایت از پناهندگان و مهاجرین ایرانی” نقش نوعی شرکت عضوگیری برای مأموران جدید را بازی می‌کند که یک تله برای متقاضیان پناهندگی و جامعه ایرانیان در فرانسه با استفاده از احساسات ملی می‌باشد».
نویسنده سپس به معرفی تعدادی از مزدوران وزارت اطلاعات رژیم در فرانسه ازجمله جواد فیروزمند پرداخته و می‌نویسد:
«جواد فیروزمند همکار جهانگیر شادانلو در انجمن آریاست و سایت پوششی به نام سایت آریا ایران برای پیشبرد کمپین شیطان‌سازی علیه مجاهدین در اختیار او قرار داده‌شده است».
نحوه استخدام و اعزام به خارج کشور
جواد فیروزمند، در ۱۹ اسفند ۸۳ از خروجی اشرف تحت کنترل آمریکایی‌ها موسوم به تیف، به نزد رژیم آخوندی رفت. وی از سال‌ها پیش از آن، با سفارت رژیم در بغداد، در ارتباط بوده و رابط او با وزارت اطلاعات در تهران «محمد علوی» نام داشت. فیروزمند یک‌بار در ۲۴ تیر ۱۳۸۰ طبق طرح وزارت اطلاعات با مدارک و هویت مجعول و سرقت سه قبضه سلاح، بی‌سیم، یک خودرو و مقدار قابل‌توجهی وجه نقد از مجاهدین، در جریان یک مأموریت خرید تلاش کرد تا خود را به سفارت رژیم در بغداد برساند؛ اما توسط پلیس عراق به اتهام جاسوسی دستگیر شد. طبق مدارک و نامه‌های موجود، جواد فیروزمند با ابراز پشیمانی و اصرار و نامه‌های التماس‌آمیز بسیار، خواستار برگردانده شدن خود به نزد مجاهدین گردید. او در یک نامه خود در ۲۶ تیر ۱۳۸۰ نوشته بود:
«استدعایم این است که هر طور شده مرا از عراق تحویل گرفته و بگویید آن‌ها هم تحقیقاتشان را از من در نزد نمایندگان سازمان ادامه بدهند…».
فیروزمند سند4
سازمان مجاهدین با وساطت، این فرد را برای کمک و ممانعت از مجازات توسط قضائیه عراق، تحویل گرفت و او را مخیر کرد چنانچه می‌خواهد برای ادامه زندگی عادی خود به ایران برود… اما او با اصرار فراوان، خواستار چشم‌پوشی از خیانت انجام داده‌اش و باقی ماندن در قرارگاه‌های مجاهدین شد:
«… به این‌جانب جواد فیروزمند علیرغم پروسه خیانت بار و جرم‌های مشخص شامل: رفتن به سفارت رژیم و همکاری با مزدوران وزارت اطلاعات، فرار با خودرو و چند قبضه سلاح سازمان و سرقت پول و جعل مدرک و … در تاریخ ۹/۶/۱۳۸۰ در نشستی با حضور تعدادی از مسئولین سازمان به‌من گفته‌شد که با حل‌وفصل مسائل تردد و مالی توسط سازمان به داخل کشور بروم و به زندگی عادی خود ادامه بدهم».
فیروزمند سند اعتراف به خیانت-min
اما جواد فیروزمند سرانجام بر اساس تمایل خود، در ۱۹ اسفند ۸۳ به خروجی تحت کنترل آمریکایی رفت و به وصل و خوش‌خدمتی خود به ارگان سرکوب و قتل مجاهدین در نظام آخوندی، یعنی وزارت جاسوسی آن (وزارت اطلاعات)، پرداخت.
مقاومت ایران توجه دولت‌های اروپایی را به توطئه‌های مأموران و شبکه‌های جاسوسی و تروریستی رژیم آخوندی علیه پناهندگان و اعضا و هواداران مقاومت جلب می‌کند و از آنان می‌خواهد با تعقیب، مجازات و اخراج ایادی رژیم آخوندی، اجازه ندهند خاک اروپا عرصه تاخت‌وتاز وزارت اطلاعات ملایان شود.

علی اکرامی مزدور وپادو اطلاعات آخوندی و یکی از مأموران فعال وزارت اطلاعات در شعبه این وزارت در خوزستان است

  علی اکرامی مزدور وپادو اطلاعات آخوندی و یکی از مأموران فعال وزارت اطلاعات در شعبه این وزارت در خوزستان است

 

علی اکرامی مأمور وزارت اطلاعات در استان خوزستان


علی اکرامی مأمور وزارت اطلاعات در استان خوزستان


علی اکرامی متولد سال۱۳۳۶در بندر ماهشهر و یکی از مأموران فعال وزارت اطلاعات در شعبه این وزارت در خوزستان است وی در زندگی‌نامه خود که در سایت وزارت اطلاعات موسوم به نجات رژیم درج‌شده است، با بلاهت می‌نویسد: «از سال۵۸ هوادار سازمان مجاهدین شدم… تا سال ۱۳۵۹ فعالانه در جریان های سیاسی آن دوران شرکت می کردم و نشریه ای را نیز منتشر می کردم و گاهی حتی جلساتی تشکیل می دادم و دوستان و همفکران خود را دور هم جمع می کردم. این فعالیت ها ادامه داشت و روز به روز هم بیش تر می شد، تا این که سازمان وارد نبرد مسلحانه شد. من ترسیدم و رفتم در جایی پنهان شدم. اما اتاقی که در آن پنهان شده بودم، به قدری تاریک بود که در چشمانم درد عمیقی حس می کردم. با این حال، جرات نمی کردم از خانه خارج شوم و نزد دکتر بروم. هنوز هم که سال ها از آن قضایا می گذرد، دچار ضعف بینایی هستم.

در سال ۱۳۶۳ به کمک سازمان، مخفیانه از ایران خارج شده به پاکستان رفتم. سازمان قول داد مرا برای معالجه به اروپا بفرستد، اما به جای اروپا سر از بغداد در آوردم… کار اصلی من در آن جا، ترجمه بود چون عربی زبان مادری ام است و می توانم به راحتی ترجمه کنم… من تا همان روزهای آخر- قبل از حمله نیروهای ائتلاف به عراق- باورم نمی شد روزی بتوانم از سازمان جدا شوم… اما همین خانواده ام بود که با من تماس گرفتند و گفتند هیچ خطری تهدیدم نمی کند و می توانم با خیال راحت به ایران باز گردم. اما من باز هم می ترسیدم. نمی توانستم به حرف آن ها اعتماد کنم. در واقع، تفکر سازمانی نمی گذاشت حتی به گفتهٔ خانواده خود و نزدیک ترین دوستان و آشنایان خود اعتماد کنیم».

او بعد از دوسال زندگی در کمپ تیف تحت کنترل نیروهای امریکایی، در تاریخ ۱۹آبان۸۴ برای آستان‌بوسی جنایتکاران، به ایران تحت حاکمیت آخوندها برگشت و از طریق برادرش در ارتباط با وزارت اطلاعات استان خوزستان مشغول فعالیت‌های ضدمجاهدی شد. اهم فعالیت‌های او در راستای «جنگ‌روانی وزارت اطلاعات علیه مجاهدین» طی سالیان به‌شرح زیر است:

۱- شرکت در جلسات توجیهی وزارت اطلاعات برای خانواده‌ها در استان خوزستان و سم‌پاشی علیه مجاهدین در بین خانواده اشرفی‌ها به‌منظور نگران‌کردن آنها و تحریک به برگردانیدن فرزندانشان.

علی اکرامی مأمور وزارت اطلاعات 1

۲- شرکت در برنامه‌های تلویزیونی رژیم‌آخوندی برای لجن‌پراکنی علیه آلترناتیو آخوندها و شیطان‌سازی از مجاهدین مانند شرکت در تلویزیون عرب‌زبان آخوندها به اسم العالم که وابسته به نیروی تروریستی قدس است (۲۷مهر۸۹) به همراه موفق الربیعی (مسئول کشتار مجاهدین در اشرف) و دفاع از جنایات دولت سرسپرة آخوندها در عراق در کشتار مجاهدین در اشرف

۳- شرکت فعال در سیرک وزارت اطلاعات که علیه اشرف در عراق به‌راه انداخته شده‌بود و فحاشی و لجن‌پراکنی علیه اشرفی‌ها با ۳۲۰بلندگویی که اشرف را محاصره کرده بودند.

علی اکرامی مأمور وزارت اطلاعات 2

۴- شرکت در طومارنویسی‌های تشکر از مالکی به‌دلیل کشتاری که از مجاهدین در اشرف یا لیبرتی کرده‌بود.

۵- تحت‌فشار قراردادن خانواده شهدای مجاهدین با تهدید و تطمیع به شکایت علیه مجاهدین و جابجا کردن جای قربانی با جلاد و تشویق آنها به شکایت بین المللی از مجاهدین (البته این‌کار فاقد کمترین اعتبار حقوقی برای بررسی توسط این ارگان‌ها بوده و هیچ ارزشی نداشته و ندارد).

۶- شرکت در شوهایی که وزارت اطلاعات در دانشگاه‌ها علیه مجاهدین راه می‌انداخت و به‌کارگیری مزدورانی امثال علی اکرامی

علی اکرامی مأمور وزارت اطلاعات 3

برای مستند کردن لجن‌پراکنی‌هایش علیه مجاهدین و ممانعت مذبوحانه با محبوبیت مجاهدین بین دانشجویان مثل شرکت مزدور در

برنامه وزارت اطلاعات در دانشگاه آزاد اهواز، شرکت در برنامه دانشگاه شاهرود در سال۹۳ / و شرکت در برنامة وزارتی دانشگاه سمنان در سال۹۳٫

۷- شرکت در سریال‌های مهوع حکومت‌ساخته وزارت اطلاعات علیه‌مجاهدین، برای رله دروغ‌های این وزارت بدنام، مثل برنامه «هفت نابخشوده» تلویزیون رژیم در سال۹۴ و در کنار سایر مأموران اطلاعات و جاسوسان نفوذی رژیم که پس از کشف مأموریتشان در ارتش آزادی‌بخش، اخراج و به حاکمیت رژیم پس فرستاده شده‌بودند.

۸- بسیج خانواده‌های مزدور برای راه‌اندازی بساط سیرک و بلندگو در اطراف اشرف ولیبرتی برای زمینه‌سازی اقدامات تروریستی و موشک‌باران، در یک شعبه وزارت اطلاعات در اهواز.

۹- بسیج خانواده‌های مزدور برای اعزام به لیبرتی یا حداقل وادارکردن آنها به نامه‌نویسی به مقامات بین‌المللی و شکایت از مجاهدین به‌منظور خراب کردن چهره بین‌المللی مقاومت ایران و زمینه‌سازی برای کشتارهای ضدبشری نیروی تروریستی قدس.

۱۰- خاطره‌ نویسی‌های دروغ برای خراب‌کردن چهره سازمان در افکار عمومی جامعه و مقابله با محبوبیت اجتماعی مجاهدین.

۱۱- دوره‌گردی در شهرهای خوزستان و تحت‌فشار قراردادن خانواده‌های اعضای مجاهدین برای شکایت‌نویسی به مقامات آلبانیایی و یا مجامع بین‌المللی در راستای طرح‌های جنگ‌روانی وزارت اطلاعات آخوندها متناسب با نیازهای هر مقطع فاشیسم‌مذهبی.

۱۲- پیش‌بردن خطوط دروغ‌پراکنی و شایعه‌سازی وزارت اطلاعات آخوندها علیه مجاهدین در آلبانی مثل تبریک فرستادن به‌خاطر دروغ‌هایی مثل شایعه بریدگی محمدجواد نوروزی و یا شایعه دروغ معرفی سمیه محمدی به کمیساریای آلبانی که با افشاگری‌های بلافاصلة این مجاهدین باعث فضاحت برای وزارت کذاب مربوطه شد.

۱۳- ارتباط‌گیری با بریده‌های تشکیلات مجاهدین مستقر در آلبانی به‌منظور عضوگیری، جاسوس‌پروری و کسب اطلاعات از مجاهدین برای اقدامات تروریستی وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس.
ایران افشاگر

لینک ها :




محمد کرمی مزدور بی مقدار وزارت بد نام اطلاعات را بیشتر بشناسید

  محمد کرمی مزدور بی مقدار وزارت بد نام اطلاعات را بیشتر بشناسید

«محمـد کرمـی»پادوومزدور بی مقدار وزارت بد نام اطلاعات واز لباس شخصی هـای بـرون مـرزی رژیـم(نـوپـو)- باز شناسی ، مزدور ملاها



 

همکاری ایران و القاعده در نقل و انتقال به کشورهای دیگر؛ واکنش به اظهارات جواد لاریجانی


محمد کرمی از مزدورلمپن های خارج کشوری رژیم و یکی از لباس شخصیهای«نیروی ویژه پشتیبانی از ولایت»، نوپو، می باشد که در اروپا علیه مجاهدین و مقاومت ایران به توطئه چینی و انجام مأموریت از طرف اطلاعات بدنام رژیم اقدام می کند.

شمه یی از مأموریتهای محمد کرمی

در آستانه گردهمایی بزرگ ۶ تیر۹۳ مقاومت ایران در ویلپنت پاریس که با استقبال پرشور هموطنان از کشورهای مختلف و با همبستگی گسترده جهانی مواجه گردید، گشتاپوی ملایان با یک حرکت مستأصلانه چند مأمور خود از گوشته و کنار را گردآوری کرده و به پاریس فرستاد.
مأموران شناخته شده وزارت از جمله محمد کرمی، سبحانی، علی اکبر راستگو، همایون کهزادی، محمود سپاهی، غفور فتاحیان، علیرضا نصرالهی، محمد رذل، قربانعلی حسین نژاد، بتول سلطانی، حمیرا محمدنژاد، رابعه شاهرخی، عکس های این ولگردی در پاریس را بعنوان یک اقدام علیه مجاهدین برای وزارت فرستاده تا دستمزد خود را دریافت کنند.
رسانه های رژیم ورشکسته بلافاصله صحنه مضحک این چند مأمور در پاریس بعنوان حرکت منتقدان مجاهدین! را در شبکه های مختلف جام جم، شبکه خبر ، کانال یک و… موسسه راهبردی دیدبان رژیم و سایتهای زنجیره ای وزارت بارها پخش کردند.

وزارت اطلاعات تحت عنوان موسسه راهبردی دیدبان

قدردانی از نوری مالکی به خاطر کشتار۵۲مجاهد اشرفی

محمد کرمی(حسن مرادیان) پس از قتل عام۵۲مجاهدخلق در ۱۰شهریور۹۲ در اشرف، توسط لشکر کثیف مالکی، به همراه تعداد دیگری از خائنین و مأموران وازرت اطلاعات تحت عنوان«گروهی از جدا شدگان از سازمان مجاهدین»، در یک نامه سرگشاده به «نخست وزیر عراق نوری المالکی»«نهایت قدردانی و سپاسگزاری خود از اقدامات اخیر دولت عراق…» را اعلام کرده و جهت برآورده کردن نیات پلید وزارت اطلاعات رژیم نوشتند: «… ما می خواهیم که با هماهنگی و همکاری یونامی و نهادهای ذیربط سازمان ملل متحد و سفارتخانه های کشورهای اروپایی و آمریکا در جهت جداسازی افراد و بدنه پایین سازمان در کمپ مذکور از رأس و رهبری تشکیلات مخوف آن و اعلام انحلال این رهبری و تشکیلات و خودداری از به رسمیت شناختن و مذاکره با آن تحت پوش دروغین و موهوم نمایندگان ساکنان لیبرتی تلاش لازم مبذول گردد، ما جدا شدگان از سازمان مجاهدین خلق نیز آماده ایم در این راستا تمام تجارب خودمان را در اختیار دولت عراق و سازمان ملل و کمیساریا عالی پناهندگان ملل متحد قرار بدهیم… ۱- محمد کرمی۲- بهزاد علیشاهی۳- علی اکبر راستگو……» (اینترلینک ۱۵اسفند۹۲)
محمد کرمی به طورحرفه یی در خدمت شبکه اطلاعاتی و جنگ روانی و بعضاً به عنوان عضو تیمهای ضربت این شبکه، برای ضرب و جرحِ مخالفین و پناهندگان سیاسی فعالیت دارد.
از دیگر فعالیتهای محمد کرمی، اراجیف گویی ِاین عنصر کثیف در رسانه های وابسته به وزارت اطلاعات هم چون تلویزیون مردم و …، ارسال پیام های صوتی به مزدوران در سیرک ولایت در اشرف، مصاحبه با دیگر مزدوران علیه مجاهدین… را می توان برشمرد.
                        محمد کرمی و پارسا سربی  بهزاد علیشاهی بهیه جیلانی- محمد کرمی

تشبثات مایوسانه گشتاپوی ملایان در آستانه گردهمایی بزرگ ویلپنت پاریس خرداد۹۱

در آستانه گردهمایی بزرگ ۳ تیر۹۱ ایرانیان در ویلپنت پاریس که … به دنبال حکم قاطع دادگاه فدرال استیناف آمریکا علیه برچسب تروریستی، گشتاپوی ملایان با تشبثات مذبوحانه تلاش کرد با اعزام مأموران و شکنجه گران اطلاعات آخوندی به پاریس و با به کارگرفتن مهره های مستعمل و مزدوران پیشانی سیاه خود و گردآوردن آنها در فرانسه بر ابعاد شکست های فضاحت بارش در مقابله با مقاومت ایران سرپوش بگذارد. … این تحرکات مستقیما زیر نظر آخوند حیدر مصلحی وزیر اطلاعات ملایان و با مسئولیت شکنجه گری بنام جواد مهدیان مدیرکل اداره التقاط (بخش ویژه مجاهدین) انجام میشد… اطلاعات آخوندی مبالغ قابل توجهی در بغداد و در اروپا در اختیار مزدوران برای فعالیت علیه سازمان مجاهدین قرار داده بود …. وزارت اطلاعات در سفر ماه مارس سبحانی به بغداد مقداری پول نقد بابت تقسیم بین مزدوران به او داد اما او پول ناچیزی به کهزادی و سپاهی و ناصری و نصرالهی و فتاحیان و رزاقی و کرمی و صرافپور و نادری داده و بقیه را برای خود برداشت که باعث تشدید دعوا در درون آنها شده بود. (لینک به اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ۲۲خرداد۹۱)
از سوی دیگر محمد کرمی در بسیج اوباشان گشتاپوی آخوندی در استان والدواز در سالهای۸۸-۸۹ شرکت داشت. وی دست اندرکار راه اندازی تجمعات مزدوران علیه مجاهدین و اشرف به همراه سایر مأموران رژیم هم چون کریم حقی- ادهم طیبی(میلاد آریایی)، بهزاد علیشاهی و… بوده است.
   محمد کرمی، علیشاهی، رضا صادقی جبلی و ادهم طیبی در تجمع مزدوران در پاریس علیه اشرف- تیر۸۹

بسیج سخیف مزدوران اطلاعات علیه مقاومت ایران در مرکز استان والدوآزدر فرانسه

روز هفتم آذرماه۸۸، اطلاعات بدنام آخوندها در یک واکنش هیستریک و ابلهانه، یک دوجین از مزدوران خود را برای ایجاد سرو صدا و لجن پراکنی علیه مقاومت ایران در مرکزاستان والدواز تخلیه کرده و به جست وخیزهای میمونی در این رابطه ناگزیر کرد. مزدوران گشتاپوی آخوندها که با تعدادی پناهجوی اجیرشده افغانی و آفریقایی به عنوان سیاهی لشکر حدود۲۰نفر بودند، از کشورهای مختلف اروپایی بارزده شده و با چند خودرو به سرژی پونتواز، منتقل شده بودند.

اسامی مزدوران از پیش افشا شده عبارت بود از:

 

محمدکرمی، علیرضا نصرالهی, محمد بازیارپور، حسن پیرانسر، منصور نظری و محمد رزاقی از فرانسه، کریم حقی و بهزاد علیشاهی از هلند، بتول ملکی از سوئیس، عباس صادقی نژاد، محمد حسین سبحانی و علی قشقاوی از آلمان
                  مزدوران، بهزاد علیشاهی- کریم حقی- محمد کرمی(حسن مرادیان)
آنان چندین گونی بروشور و تعدادی پلاکارد برای توزیع و نصب در راه آهن سرژی پونتواز بهمراه داشتند که از قبل توسط سفارت رژیم تهیه شده بود. پناهجویان بی خانمان و اجیر شده  افغانی و افریقایی بعداً گفتند که از ماهیت سیاسی و مزدوری عوامل اطلاعات آخوندها مطلع نبودند و به آنها گفته شده بود برای تظاهرات علیه احمدی نژاد به سرژی پوانتواز می‌روند! جست وخیزهای میمونی مزدوران با تعجب و اعتراض شهروندان فرانسوی مواجه شد و بروشورها و جزوات وزارتی دقایقی بعد به سطلهای زباله ایستگاه راه آهن ریخته شد.
عوامل اطلاعات آخوندی وقتی مانور پرسخافت خود را نقش بر آب دیدند با لمپنیسم و دهان دریدگی خاص به هتاکی علیه شهروندان فرانسوی و ایرانیان و هواداران مقاومت پرداختند و تلاش کردند درگیری ایجاد کنند. اما ایرانیان آزاده به شعارهای “مرگ بر دیکتاتور”و “مرگ برخامنه ای” بسنده کردند. …
(بخشی از اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران۸ آذر۱۳۸۸)
مقاومت ایران به کشورهای اروپایی و به ویژه فرانسه نسبت به حضور چنین مزدورانی که علاوه بر جاسوسی و گردآوری اطلاعات، سرپل اقدامات تروریستی برای گشتاپوی آخوندها محسوب می شود هشدار داده و نسبت به دستگیری و اخراج جاسوسان و مزدوران وزارت اطلاعات رژیم فراخوان داده بود.

تیف و وزارت اطلاعات، اعزام به اروپا

محمد کرمی بدلیل سختیهای ناشی از پیچیدگیهای مبارزه، در تیرماه ۸۴ به تیف، خروجی تحت کنترل آمریکایی ها رفت و در آنجا بلافاصله به خدمت وزارت اطلاعات درآمد.
در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران در ۲۳فروردین۸۷ آمده است: «محمد رزاقی، نادر نادری، مجید روحی، محمود خالقی، حسن پیرانسر و محمد کرمی باند وابسته به وزارت اطلاعات را در تیف تشکیل میدادند. آنها با یک تلفن موبایل مستقیماً با وزارت اطلاعات در تهران در تماس بودند و دستور میگرفتند».
       تصاویری از محمد کرمی و محمد رزاقی(محمد رذل) در تیف- چراگاه وزارت اطلاعات
بعد از خروج این نفرات از تیف، ارتباطشان با وزرات اطلاعات در اربیل عراق از طریق کنسولگری رژیم در اربیل فعالتر شد. در همین رابطه در اطلاعیه ۲۳فروردین۸۷ آمده بود:
«آنان پس از خروج از تیف چندین هفته در پاتوق کنسولگری و عوامل رژیم در اربیل به سر برده و اطلاعات آخوندی درصدد انتقال آنها به اروپاست.پس از تعطیلی تیف، گشتاپوی ملایان مأموران خود را در مقری در شهر اربیل عراق جنب کنسولگری رژیم اسکان داد تا آنها را متشکل نماید. این محل پاتوق عوامل رژیم برای جذب سایر نفرات تیف بود.
کرمی مزدور به همراه محمد رزاقی و مجید روحی و… صحنه گردان این مرکز شده بودند».
در اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت در تاریخ ۴شهریور۸۷ در باره اعزام این مزدوران به اروپا آمده است: «وزارت اطلاعات آخوندی, در اواخر ژوئیه ۲۰۰۸ چهار مزدور پیشانی سیاه به نامهای محمد رزاقی، نادرنادری، مجید روحی و محمد کرمی را به منظور لجن پراکنی، جاسوسی و زمینه سازیهای تروریستی به فرانسه اعزام کرده است. این مزدوران پس از خروج از تیف و مستقر شدن در پاتوق کنسولگری رژیم در اربیل، حوالی عید امسال به سلیمانیه و سپس به ایران برده شدند.
آنها در تهران توسط بازجویان و دژخیمان اطلاعات برای مأموریتهای جدید توجیه و با هزینه و امکانات گشتاپوی ملایان و شبکه خارج کشوری اش به فرانسه اعزام شدند».
محمد کرمی ابتدا به فرانسه فرستاده شد، اما از اداره پناهندگی این کشور جواب منفی گرفت.
سپس به صورت غیر قانونی به سوئد رفت تا در آنجا پناهنده شود ولی درپی اعتراض پناهندگان سیاسی و مخالفین رژیم در آن کشور، اداره پناهندگی سوئد نیز به او پاسخ منفی داد و وزارت اطلاعات مجدداً او را در فرانسه مستقر کرد.
کرمی این لباس شخصی وابسته به نوپو (نیروی ویژه پشتیبانی از ولایت)، در این مدت به طور تمام وقت درخدمت وزارت اطلاعات بوده و در اغلب برنامه ها و طرحهای گشتاپوی آخوندها علیه پناهندگان سیاسی و مقاومت ایران به توطئه چینی اشتغال داشت.

بخشی از افشاگریهای علی پاک

در رابطه با فعالیتها و ارتباطات عوامل اطلاعات در اروپا، علی پاک، که خود نیز مدتی را بین خائنین بوده ولی بعد از اطلاع از رابطه های آنها با رژیم و مأموریت های آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران، تصمیم به جدایی از آنها گرفته و اقدام به افشاگری نمود، در یک گزارش روشنگر به دبیرکل عفو بین الملل در۲۶فروردین۸۸ نوشته است: (برگرفته از افشاگری علی پاک)

۱٫ فعالیت های وزارت اطلاعات و عوامل وابسته به آن درتیف:

از بدوورود به تیف نقش رژیم و افراد وابسته به آن برایم کاملا محسوس و مشخص بود. افرادیکه در تیف به خدمت رژیم در آمده بودند، خطوط وزارت اطلاعات را از طریق ملاقات حضوریو یا تماس تلفنی دریافت کرده و به اجرا می گذاشتند. کسانی مانند نادر نادری، محمدرزاقی، محمد کرمی، مجید روحی، جمشید چارلنگ، حسن پیرانسر، حامد صرافپور، حمیدسیاه منصوری و … شبکه اصلی وزارت اطلاعات در تیف را تشکیل میدادند.
هنگامی که آمریکائیها تیف را تعطیل کردند، آنها نفرات را تشویق به بازگشت به ایران میکردند واز آنها میخواستند تا با مراجعه به سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در کردستان عراق ویا بغداد از کمک های رژیم و عواملش برخوردار شوند.

شصت و پنجمین محکومیت آخوندها در ملل ‌متحد به‌علت نقض حقوق بشر

شصت و پنجمین محکومیت آخوندها در ملل ‌متحد به‌علت نقض حقوق بشر

شصت و پنجمین محکومیت رژیم آخوندی در ملل متحد به علت نقض حقوق بشر
شصت و پنجمین محکومیت رژیم آخوندی در ملل متحد به علت نقض حقوق بشر
پنجشنبه شب ۲۴ آبان ۱۳۹۷ دیکتاتوری فاشیستی حاکم بر ایران برای شصت‌و پنجمین بار از زمان روی‌کار آمدنش، به‌علت نقض حقوق‌بشر مردم ایران، در ملل ‌متحد محکوم شد.
کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل ‌متحد قطعنامه پیشنهادی کانادا در محکومیت نقض حقوق‌بشر در ایران را با ۸۵ رأی مثبت در مقابل ۳۰ رأی منفی تصویب کرد. ۶۸کشور نیز به این قطعنامه رأی ممتنع دادند.
بنا بر گردش کارهای مرسوم در سازمان ملل ‌متحد و نهادهای آن، این مصوبه چند هفته دیگر یعنی در ماه دسامبر در مجمع عمومی ملل ‌متحد به رأی عام گذاشته می‌شود.
قطعنامه می‌گوید استمرار و گسترش شکنجه زندانیان، بازداشت‌های خودسرانه، محاکمه‌های خارج از روند قضایی، تهدید فعالان حقوق‌بشر و محدود شدن آزادی بیان و سرکوب زنان در ایران نشان می‌دهد که حکومت ایران، کماکان قوانین و استاندارد‌های بین‌المللی حقوق‌بشر را رعایت نمی‌کند.
این قطعنامه را کانادا به کمیته سوم آورد و ۸۵ کشور نیز به آن رأی مثبت دادند. سال گذشته تعداد کشورهایی که با نقض حقوق‌بشر در ایران تحت حاکمیت آخوندها مخالفت کرده بودند ۸۱کشور بود اما امسال ۴کشور دیگر به مخالفان آخوندها اضافه شدند. این امر نشان‌دهنده تشدید انزوای رژیم در جامعه جهانی است.
تابلوی رأی‌گیری کمیته سوم درباره نقض حقوق‌بشر در ایران
تابلوی رأی‌گیری کمیته سوم درباره نقض حقوق‌بشر در ایران
در این تابلو رنگ سبز نشانهٔ مثبت، قرمز منفی و رنگ زرد آرای ممتنع را نشان می‌دهد

سال گذشته آنهایی که از رأی مثبت با این قطعنامه خودداری کردند ۳۰کشور بودند امسال نیز این آرا همان تعداد ۳۰کشور بود که البته در برابر ۸۵ رأی مثبت دیگر کشورها، شکست خوردند.
از مهمترین اتفاق‌ها در صف‌بندی امسال کشورها در ملل ‌متحد پیرامون محکومیت رژیم آخوندها این بود که برخی کشورها که به‌طور سنتی از رژیم پشتیبانی می‌کردند امسال رأی ممتنع دادند و آخوندها را در برابر کمیته سوم و مخالفانش تنها گذاشتند برخی از این کشورها عبارتند از: برزیل و مکزیک.
گزارشگر ویژه ملل ‌متحد در امر حقوق‌بشر در ایران «جاوید رحمان» اوایل مهر ماه ۹۷ اولین گزارش خود درباره وضعیت حقوق‌بشر در ایران آخوندزده را تقدیم سازمان ملل کرد و این قطعنامه عمدتاً عطف به همان گزارش، تنظیم شده است. امری که بیش‌ از‌پیش باعث سوزش و نگرانی آخوندها از گزارشگر ویژه شده است.
پیش از این در مهر ماه ۹۷ آنتونیو گوترز دبیرکل ملل ‌متحد در گزارش سالانه خود به وخیم بودن وضعیت حقوق‌بشر در ایران اشاره کرده بود. موضعی که به‌شدت به رژیم آخوندها ناگوار آمده و باعث حملات تبلیغاتی آخوندها به سازمان ملل و دبیرکل آن شده بود.
این قطعنامه انعکاس گسترده‌یی در رسانه‌های بین‌المللی داشت و اکثر رسانه‌های فارسی زبان به آن اشاره کرده و سوابقی در این مورد را منتشر کردند.
دویچه وله سایت رسمی دولت آلمان نوشت: کمیته سوم سازمان ملل ‌متحد با تصویب پیش‌نویس قطعنامه‌یی ایران را به رعایت حقوق‌بشر فراخواند. این کمیته خواستار احترام به آزادی اندیشه و پایان بخشیدن به بازداشت‌های خودسرانه و نقض حقوق زنان و اقلیتها شد.
در این قطعنامه از شمار "هشداردهنده" و بالای اعدامها در ایران ابراز نگرانی شده و از این کشور خواسته شده قوانینی را که ناقض حقوق‌بشر و حقوق زنان هستند، از میان بردارد.
بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت‌خارجه رژیم آخوندی با "غیرقابل قبول" خواندن پیش‌نویس قطعنامه یاد شده نظام حاکم بر ایران را "مردم‌سالاری دینی" خواند و تأکید کرد که جمهوری اسلامی "مخالف هر گونه تبعیض و بهره‌برداری ابزاری و سیاسی از موضوع حقوق بشر" است! وی اساساً از وارد شدن به محتوای قطعنامه و نکات مشخص آن خودداری کرد.
خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، ضمن استقبال از تصویب شصت و پنجمین قطعنامهٔ ‌ ملل ‌متحد مبنی بر محکومیت نقض حقوق‌بشر در ایران گفت: این قطعنامه که در محکومیت نقض سیستماتیک و وخیم حقوق‌بشر توسط فاشیسم دینی حاکم بر ایران است، بار دیگر نشان می‌دهد که این رژیم حقوق بنیادین مردم را در همه وجوه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به‌صورت فاحشی لگدکوب می‌کند. رژیمی که هیچ سنخیتی با قرن بیست و یکم ندارد و باید از جامعه جهانی طرد شود.
یادآوری می‌گردد شورای ملی مقاومت ایران در بیانیه‌یی افزود: «این قطعنامه به موارد بسیاری می‌توانست وارد شود که وارد نشد از جمله: مانند ترور سیستماتیک مخالفان در خارج و سلب حق مردم ایران برای مشارکت در سرنوشت سیاسی کشور، برخورداری از حاکمیت قانون، دسترسی به‌دادگاههای صالحه، دسترسی آزادانه به‌اطلاعات، تشکیل سندیکاها و اتحادیه‌های مستقل کارگری و کارمندی و دانشجویی و...»
‌از سوی دیگر قطعنامه بر «تعداد بالای مجازات اعدام شامل اعدام افراد زیر سن قانونی، بازداشت‌های خودسرانه سیستماتیک و گسترده»، شرایط فاجعه‌بار زندانها که زندانیان «عامدانه از دسترسی به درمانهای پزشکی کافی» محروم می‌شوند و مرگ مشکوک دستگیر ‌شدگان قیام‌ها در زندانهای رژیم تأکید می‌کند.
البته ضمن استقبال از این تلاش‌های بین‌المللی، روشن است که بی‌شک قیام بزرگ مردم ایران و تلاش‌های بین‌المللی هموطنان آزاده و ایرانیان خارج کشور، نقطه پایان را بر نقش حقوق‌بشر در ایران خواهد نهاد.

کارگران خشمگین نیشکر هفت تپه بساط نمایش جمعه رژیم را بهم ریختند - وزیر خارجه کانادا از قطعنامه ملل ‌متحد در محکومیت نقض حقوق‌بشر در ایران استقبال کردوبرادر مسعود پیامت را با گوش جان شنیدیم ودو مقاله دیگر

کارگران خشمگین نیشکر هفت تپه بساط نمایش جمعه رژیم را بهم ریختند - وزیر خارجه کانادا از قطعنامه ملل ‌متحد در محکومیت نقض حقوق‌بشر در ایران استقبال کردوبرادر مسعود پیامت را با گوش جان شنیدیم ودو مقاله دیگر- گزیده اخبار

۱۶ آبان ۱۳۹۷

پاسخ کانونهای شورشی به پیام مسعود رجوی، فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران

پاسخ کانونهای شورشی به پیام مسعود رجوی، فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران

فعالیت کانونهای شورشی در شهرهای میهن
فعالیت کانونهای شورشی در شهرهای میهن
پیام برخی از کانونهای شورشی از قوچان، ساوه، آذربایجان شرقی، شیراز و گلپایگان
جمعی از اعضای کانون شورشی ۷۳۹قوچان، در پاسخ به پیام مسعود رجوی در حالیکه پوسترهای فرمانده کل را در دست داشتند گفتند «برادر مسعود پیام شماره یازده شما را شنیدیم... حاضر حاضر حاضر».
در ساوه نیز یکی از اعضای کانون شورشی ۷۰۲این شهر با بلند کردن تراکت «پیام شما را شنیدیم، برادر آماده اجرای فرمانت هستیم. آماده‌باش دوران سرنگونی» گفت «پیام شماره ۱۱ارتش آزادیبخش را شنیدیم و برای مرحله سرنگونی آماده‌ایم».
یکی از اعضای کانون شورشی ۵۰۰آذربایجان شرقی نیز در پیامی گفت « برادر مسعود فرمانده کل ارتش آزادیبخش پیام شما را با جان و دل شنیدیم و می‌گوییم حاضر حاضر حاضر».
در شیراز نیز یکی از اعضای کانون شورشی ۴۴۴این شهر در پیامی گفت « برادر مسعود، جان جانان پیامت را بگوش جان شنیدیم، بپا و برخاسته‌ایم بر این ظلم و جور، برق شمشیرهای صیقل زده ما... حاضر حاضر حاضر» اعضای این کانون شورشی ورود به مرحله سرنگونی را تبریک گفتند.
اعضای یکی از کانونهای شورشی در گلپایگان نیز در پیامی گفتند «خلق جهان بدانند مسعود رهبر ماست، شیر همیشه بیدار خدا تورا نگهدار، برادر پیام شماره ۱۱را گرفتم بموقع آماده‌باش دادید، کانونهای شورشی آماده هستند، رژیم وحشت خود را از کانونهای شورشی نشان داد، حاضر حاضر حاضر»

پیام برخی از کانونهای شورشی از مشهد، اصفهان، شاهین شهر، سمنان، سمیرم و شیراز
اعضای کانون شورشی ۴۱۸مشهد نیز در پیام خود گفتند «برادر پیام شماره یازده ارتش آزادیبخش ملی ایران را بگوش جان شنیدیم و اعلام آماده‌باش برای مرحله سرنگونی می‌نماییم»
اعضای کانون شورشی ۷۳۰اصفهان نیز در پیام خود گفتند « برادر مسعود پیام شما را در دوران آماده‌باش و سرنگونی را گرفتیم، حاضر حاضر حاضر، خامنه‌ای بدونه به‌زودی با کانونهای شورشی سرنگون است».
از شاهین شهر نیز اعضای یکی از کانونهای شورشی این شهر در پیامشان گفتند «برادر پیامت را شنیدیم، ما کانونهای شورشی، آماده‌ایم برای سرنگونی این رژیم منحوس آخوندی حاضر حاضر حاضر».
از ایلام نیز اعضای یکی از کانونهای شورشی با نصب تراکت زنده باد ارتش آزادیبخش ملی ایران، باز می‌آییم گفتند «ما کانونهای شورشی پیام فرماندهی کل را شنیدیم، حاضر حاضر حاضر».
اعضای کانون شورشی ۸۲۴شیراز نیز در پیام خود گفتند «برادر مسعود ما پیام شما را شنیدیم و آماده هستیم، حاضر حاضر حاضر».
از سمنان نیز اعضای کانون شورشی ۲۹۷این شهر در پیامی گفتند «برادر مسعود پیام دوران آماده‌باش سرنگونی را دریافت کردیم، برای انجام مأموریت آماده‌ایم حاضر حاضر حاضر»
اعضای کانون شورشی شهید حسین مدنی از سمیرم نیز در پیام خود گفتند «برادر مسعود ما پیام آمادگی شما را شنیدیم ما همه برای سرنگونی سر از پا نمی‌شناسیم ما کانونهای شورشی جرقه قیام را می‌زنیم و به‌زودی ایران عزیز را آزاد می‌کنیم و به خلیفه ارتجاع می‌گوییم شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده حاضر حاضر حاضر»

پیام برخی از کانونهای شورشی از سمنان، اهواز، لارستان، تهران، قم و اصفهان
اعضای کانون شورشی ۹۹۹سمنان نیز در پیام خود گفتند «برادر جان پیامت دریافت شد حاضر حاضر حاضر».
از اهواز نیز اعضای کانون شورشی ۱۰۴این شهر در پیام خود گفتند «برادر مسعود، پیامت را با گوش جان شنیدیم، حاضر حاضر حاضر».
اعضای کانون شورشی ۴۳۰لارستان نیز در پیامی گفتند «با سلام به رهبر مقاومت برادر مسعود رجوی، سمبل شش دهه مقاومت و مبارزه علیه دو دیکتاتوری شاه و شیخ، به فراخوان شما برای ورود به دوران سرنگونی لبیک می‌گوییم، حاضر حاضر حاضر».
از تهران نیز یکی از اعضای کانون شورشی ۴۰۸در پیامی گفتند «سلام خدمت فرمانده قهرمان خلق ایران‌زمین مسعود بزرگ فرمان آماده باش‌تان را بگوش جان شنیدم و در تارو پود مغز و جانم حکاکی کردم تا چونان نقشه‌ای راهی در برابر دیدگانم بدرخشد و راه را از بیراه گم نکنم حاضر حاضر حاضر...».
از قم نیز اعضای یکی از کانونهای شورشی این شهر در پیامی گفت «برادر پیامت را دریافت کردیم آماده‌ایم برای سرنگونی حاضر حاضر حاضر»
کانون شورشی ۳۱۳اصفهان نیز در پیامی گفت «از کانون شورشی ۳۱۳به فرمانده کل ارتش آزادی برادر ما سالهاست که منتظر دوران سرنگونی آماده‌باش بودیم برای این‌که بند از بند رژیم خونخوار ولایت بگسلیم. اکنون به روزهای سرفصلی تعیین‌تکلیف رژیم رسیدیم. می‌خواهیم خلیفه ارتجاع را به زباله‌دان تاریخ بیاندازیم. حاضر حاضر حاضر»

پیام برخی از کانونهای شورشی از تهران، گیلان، استان مرکزی و بروجرد
یکی از اعضای کانون شورشی ۲۱۱تهران نیز در پیام خود گفتند «برادر مسعود پیامت را دریافت کردم حاضر حاضر حاضر. ملت بزرگ ایران سرنگونی حتمی است، شمشیرها را برای نابودی نظام ولایت فقیه هر چه تیز تر کنید، خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست ارتش آزادیبخش پاسخ آخر ماست».
اعضای یکی دیگر از کانونهای شورشی تهران نیز در پیامی گفتند « برادر مسعود اعلام می‌کنیم که آماده‌ایم فرمانت را بگوش جان شنیده‌ایم و آماده‌ایم حاضر حاضر حاضر»
از گیلان نیز یکی از اعضای کانون شورشی در پیامی گفت «سلام به شما و به همه همرزمان آزادی ایران سلام مرا به شیر همیشه بیدار ایران برسانید و بگویید دوستشان دارم و بی‌صبرانه منتظر آمدنش هستیم»
از استان مرکزی و رباط کریم تهران و نیز اعضای کانون شورشی در تراکتهایی با مضمون « پیام شماره ۱۱فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران دریافت کردم حاضر حاضر حاضر – کانونهای شورشی پیام شماره ۱۱شیر همیشه بیدار برادر مسعود را شنیدند» به این پیام پاسخ دادند.
در بروجرد نیز اعضای یکی از کانونهای شورشی با دیوارنویسی شعار « کانون شورشی در آماده‌باش – درود بر رجوی» به پیام فرماندهی کل پاسخ دادند.
اعضای کانون شورشی ۷۹۰تهران نیز اقدام به پخش تراکت « ارتش آزادیبخش ملی ایران شماره ۱۱، وارد دوران آماده‌باش سرنگونی می‌شویم، هر چند طول بکشد و هر چه فراز و نشیب داشته باشد سرنگونی دشمن ضدبشری محتوم است، ورود به دوران آماده‌باش گرامی باد، برادر مسعود، حاضر حاضر حاضر» کردند.

بیشتر بخوانید: