جواد فیروزمند وباز شناسی یکی از اعضای شبکه برونمرزی وزارت اطلاعات در فرانسه
جواد فیروزمند از اعضای شبکه برونمرزی وزارت اطلاعات در فرانسه
جواد فیروزمند از خرداد
۸۴ برای انجام مأموریتهای محوله از طرف وزارت اطلاعات، از ایران تحت
حاکمیت ملایان به فرانسه فرستاده شد. مأموریت اصلی او پیشبرد طرحها و
برنامههای وزارت اطلاعات علیه پناهندگان سیاسی و بهخصوص علیه مقاومت ایران
در ارتباط تنگاتنگ با سایر مأموران رژیم در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی
بود، او بعدها که مجبور شد ژست پوششی اپوزیسیون نمایی اولیه را کنار
بگذارد، علناً به دفاع از فاشیسممذهبی پرداخت و محتوای مأموریت خود را
اینچنین برملا کرد:
«مجاهدین آمدند
بهدروغ در مجامع بینالمللی محکومیت علیه جمهوری اسلامی گرفتند… اینهمه
ایران هراسی علیه مردم ایران از دست مجاهدین در جهان وجود دارد…».
(مأمور جواد فیروزمند- تلویزیون اجارهای وزارت اطلاعات موسوم به مردم- ۲ آذر ۹۱)
پروسه شیادی مزدور فیروزمند در فرانسه
در خرداد۸۶ سایتهای
وزارت اطلاعات رژیم آخوندی، آگهی برگزاری جلسهای در یک سالن بنام «فیاپ»
در پاریس را منتشر کردند، این جلسه برای اعلام تأسیس یک انجمن پوششی
جدیدالتأسیس به نام «انجمن حمایت از مهاجرین و ایرانیان مقیم فرانسه» بود.
در فراخوانهای وزارت بدنام اطلاعات برای شرکت در این بهاصطلاح جلسه، اسامی جواد فیروزمند و جهانگیر شادانلو درجشده بود.
روز ۲۷ خرداد ۸۶ ساعاتی
قبل از زمان شروع جلسه فرمایشی که برای نفوذ در جوامع ایرانی طراحیشده
بود، مأموران شناختهشده وزارت اطلاعات تدریجاً وارد محل سالن فیاپ شدند.
مأمورانی نظیر محمدحسین سبحانی، مسعود خدابنده، ان سینگلتون، علیاکبر راستگو، علی راستبین، آلن شوالریاس (مزدور فرانسوی همکار وزارت اطلاعات) و … به همراه دو چاقوکش حرفهای وزارت اطلاعات.
مزدوران مزبور با تدارک
سلاح و تجهیزات لازم نظیر چاقو، گاز اشکآور، پنجهبکس و … برای حمله و
هجوم و سوءقصد به جان پناهندگان و ایرانیان مخالف رژیم کاملاً از پیش آماده
شدهبودند. این چاقوکشان وزارتی شماری از پناهندگان ایرانی را موردحمله و
هجوم قرار داده و آنها را وحشیانه مورد ضربوجرح قراردادند. درنتیجه این
حملات وحشیانه، چند تن از پناهندگان سیاسی بهشدت مجروح و مصدوم شدند. با
ورود ارگانهای امنیتی و انتظامی و پلیس فرانسه، به صحنه و کشفیات آنها در
تحقیقات و ثبت وقایع، سه جنایتکار اصلی این واقعه شناسایی، دستگیر و تحت
پیگرد قضایی قرار گرفتند؛ که شامل محمدحسین سبحانی و دو مأمور چاقوکش دیگر
اکیپ مأموران بود.
صحنههای چاقوکشی و مجروح کردن هموطنان توسط چاقوکشهای سفارت رژیم
مزدور سبحانی به همراه دو چاقوکش سفارت رژیم در بازداشتگاه پلیس فرانسه- پاریس- خرداد ۸۶
بهاینترتیب، جلسهای که
با عنوان پوششی «حمایت از مهاجرین و ایرانیان مقیم فرانسه» قرار بود تشکیل
شود ماهیت ضد پناهندگی خود را بهسرعت لو داد و قبل از اینکه برگزار گردد،
تبدیل به یک افتضاح سیاسی برای رژیم آخوندی و مزدورانش در خارج کشور شد
آنچنانکه همه بلندگوهای رژیم آخوندی تا ۲۴ ساعت دراینباره در سکوت مطلق
بودند و واکنشی نداشتند اما این بههمریختگی باعث شد بالاخره رژیم در
رسانه رسمی خود به دفاع از این تجمع سفارشی وزارت اطلاعات وارد شود و عنوان
کند که:
«انجمن
ایرانیهای مقیم فرانسه که قرار بود یک نشستی داشته باشند تحت عنوان صلح و
همزیستی مسالمتآمیز آری، خشونت و فرقهگرایی خیر، در مرکز همایشهای
فرهنگی پاریس بودند که یهو ۵۰ نفر از اعضای [گروه مجاهدین] با چاقو و شیشه
بطری به برگزارکنندگان و حاضرهای توی این همایش حمله کردند و سیزده نفرشان
را دمر کردند و فرستادند بیمارستان و بعد پلیس فرانسه وارد ماجرا شد و گاز
اشکآور و بازداشت و…». (تلویزیون شبکه دو رژیم – ۲۹ خرداد ۸۶)
این در حالی بود که
رسانههای فرانسوی، منجمله هفتهنامه فرانسوی اکورژیونال در گزارشی تحت
عنوان «فردی که به تبلیغ علیه مجاهدین پرداخته بود، یک تروریست واقعی است»،
نوشته بودند:
«در تاریخ ۵ آوریل ۲۰۰۵ محمدحسین سبحانی
در جلوی شهرداری اورسوراوآز علیه پناهندگی اعطاشده به مجاهدینخلق در
فرانسه به تظاهرات پرداخته بود. این فرد همین روزها پس از شرکت در یک
چاقوکشی دستگیرشده است. این فرد یک مأمور سرویسهای اطلاعاتی رژیم ملاها
است، همان سرویسهایی که در ایران به طرز بیرحمانهای رفتار میکنند.
درهرصورت این شاهد ممتاز بازپرس فرانسوی ژان لوئی بروگیر به همراه ۲ نفر از
رفقایش به اتهام چاقوکشی علیه مخالفان ایرانی در وسط شهر پاریس تحت پیگرد
قضائی قرارگرفته است. وی جزو یک گروه ۳ نفره است که در پاریس
دستگیرشدهاند».
بعدها جان سانو نایبرئیس
بخش محرمانه سازمان اطلاعات مرکزی امریکا در دولت بوش در یک کنفرانس در
پاریس در ۲ فوریه ۲۰۱۳ درباره اینگونه روشکارهای وزارت اطلاعات گفت:
«یک
تکنیک که وزارت اطلاعات بهخوبی از آن استفاده کرده چیزی است که ما به آن
“پرچم کاذب” میگوییم. آنها آدمها را طوری جا میزنند که وانمود کنند
افراد دیگری هستند مثلاً از اعضای جنبش سبزند یا از اعضای مجاهدینخلق.
گروههای پوششی و نمایندگانی که بجای وزارت اطلاعات عمل میکنند خود را
بهصورت سازمانهای ایرانی- آمریکایی یا آکادمیسینهای معتبر نشان میدهند.
همچنین وزارت اطلاعات در جوامع ایرانی خارج از ایران نفوذ میکند. آنها از
شیوههای مختلف استفاده میکنند و حتی همینجا در فرانسه سازمانی هست بنام
“حمایت از پناهندگان ایرانی” که وزارت اطلاعات توسط این سازمان تلاش
میکند ایرانیان را به استخدام خود درآورد تا علیه ایرانیان در فرانسه
جاسوسی کنند».
۲ ماه پیش از اعزام مزدور
فیروزمند به فرانسه، روز ۲۵ اسفند ۸۳ آخوند علی یونسی (وزیر وقت اطلاعات
آخوندها) در مصاحبه با شبکه۱ تلویزیون رژیم گفته بود سازمان مجاهدین «رو به
موت گذاشته است. در درون خودش بهشدت دچار بحران شده… امروز گزارشهای
اینها را شنیدم واقعاً متأثر شدم. بهشدت مورد شکنجه واقع شدند. مورد
سوءاستفادههای مختلف واقع شدند که من شرم دارم از بیان آنها. من امروز به معاونم دستور دادم که این جنایتها را سریع به عرض مجامع بینالمللی برساند و ثبت شود
و معلوم شود که چه جنایتهایی اینها در عراق مرتکب شدهاند. جنایاتی که
در سرکوب نهضت مردم عراق داشتند، در سرکوب مردم کرد در سرکوب شیعیان عراق
داشتند…»
سرانجام ۲ ماه بعد در ۲۱
اردیبهشت ۸۴، مزدور جواد فیروزمند پس از تکمیل آموزشهای لازمه به ترکیه
اعزام شد و در آنجا به کمک شبکه خارج کشوری وزارت اطلاعات، با پول و
امکانات آن و از طریق مأموران وزارت اطلاعات نظیر جهانگیر شادانلو، مسعود خدابنده، کریم حقی و… مسئله استقرار و انتقالش پیگیری شد. پس از ورود فیروزمند به ترکیه، او با کمک منوچهر شلالی و علی راستبین
از عوامل و لابیهای شناختهشده رژیم و گشتاپوی آخوندها در فرانسه، به
فرانسه منتقل شد و در تاریخ ۲۲ خرداد ۸۴ با هواپیما وارد پاریس گردید و
متعاقباً تقاضای پناهندگی [!] کرد.
وزارت اطلاعات که هدفش از
اعزام این مزدور به خارج، لجنپراکنی علیه مجاهدین و بهویژه تکرار جعلیات
در پرونده آخوندساخته علیه مجاهدین بود، ابتدا در ۲۴ تیر ۱۳۸۴ از طریق
عواملش در اروپا و فرانسه نظیر کریم حقی، علی راستبین، منوچهر شلالی، مسعود
خدابنده و … یک کنفرانس مطبوعاتی برای مزدور فیروزمند در پاریس ترتیب داد.
رونمایی از جواد فیروزمند توسط مسعود خدابنده مأمور اطلاعات رژیم در انگلستان
مزدور جواد فیروزمند طبق
سناریو تکراری وزارت اطلاعات در این بهاصطلاح کنفرانس مطبوعاتی، خودش را
یک مخالف رژیم! که همزمان مخالف سازمان مجاهدینخلق هم هست! معرفی کرد و
با سناریوی مضحکی مدعی شد که به شیوهای سریعالسیر از دست وزارت اطلاعات
جمهوری اسلامی گریخته و خود را به اروپا رسانده است! او دلیل خروج خود از
ایران و آمدنش به فرانسه را درحالیکه توسط نیروهای آمریکایی رسماً تحویل
آخوندها شده و هیچ تهدیدی متوجه او نبود، اینطور بیان کرد: «میترسیدم در ایران یک زهرا کاظمی دوم باشم!».
این در حالی است که مزدور
جواد فیروزمند در این مورد، با صدای خود، درباره رفتار دژخیمان وزارت
اطلاعات با خودش، به بخش فارسی رادیو بی. بی. سی گفته است:
«من خدا را شاهد
میگیرم، که خوشبختانه عناصر حکومتی … هیچگونه برخورد بد و منفی نداشتن و
من هم آثار منفی نه در گفتار و نه در کردار و نه در عمل از اونها ندیدم»!
نامبرده پسازاینکه توسط
افشاگریهای مجاهدین رسوا شد، وقتی مورد این سؤال قرار گرفت که «میگویند
شما در ارتباط با وزارت اطلاعات هستید؟» در یک اعتراف ناگزیر، با وقاحت
آخوندی، گفت:
«حالا فرض کنیم که اصلاً من نه عضو اطلاعات، بلکه رئیس اطلاعاتم، چه چیزی را از این قضیه حل میکند؟»!
وزارت جعل و جاسوسی وزارت
اطلاعات ازآنپس وی را در مأموریتهای مختلف در فرانسه به کار گرفت.
شیرازی رئیس بخش اطلاعات در سفارت رژیم از شادانلو خواسته بود که پوش
قانونی و مالی فعالیتهای فیروزمند علیه مقاومت باشد به همین خاطر فیروزمند
به شرکت شادانلو میپیوندد.
ایو بونه رئیس پیشین سازمان ضد جاسوسی فرانسه در کتاب «واواک در خدمت آیتاللهها» دراینباره نوشته است:
«اگر بخواهیم فقط
به فعالیتهایی که فعلاً توسل به خشونت را در برنمیگیرد بپردازیم، افسران
سرویسهای اطلاعاتی وزارت اطلاعات عموماً به انجمنهای پوششی متوسل
میشوند. این انجمنها ظاهر متنوعی به خود میگیرند و فعالیتهای بسیار
متفاوتی را به نمایش میگذارند. یک انجمن دیگر که توسط جهانگیر شادانلو در
شماره ۷۰ کوچه لورمل
در
پاریس ۱۵ دایر شده است به نام ”انجمن حمایت از پناهندگان و مهاجرین
ایرانی” نقش نوعی شرکت عضوگیری برای مأموران جدید را بازی میکند که یک تله
برای متقاضیان پناهندگی و جامعه ایرانیان در فرانسه با استفاده از احساسات
ملی میباشد».
نویسنده سپس به معرفی تعدادی از مزدوران وزارت اطلاعات رژیم در فرانسه ازجمله جواد فیروزمند پرداخته و مینویسد:
«جواد فیروزمند
همکار جهانگیر شادانلو در انجمن آریاست و سایت پوششی به نام سایت آریا
ایران برای پیشبرد کمپین شیطانسازی علیه مجاهدین در اختیار او قرار
دادهشده است».
نحوه استخدام و اعزام به خارج کشور
جواد فیروزمند، در ۱۹
اسفند ۸۳ از خروجی اشرف تحت کنترل آمریکاییها موسوم به تیف، به نزد رژیم
آخوندی رفت. وی از سالها پیش از آن، با سفارت رژیم در بغداد، در ارتباط
بوده و رابط او با وزارت اطلاعات در تهران «محمد علوی» نام داشت. فیروزمند
یکبار در ۲۴ تیر ۱۳۸۰ طبق طرح وزارت اطلاعات با مدارک و هویت مجعول و سرقت
سه قبضه سلاح، بیسیم، یک خودرو و مقدار قابلتوجهی وجه نقد از مجاهدین،
در جریان یک مأموریت خرید تلاش کرد تا خود را به سفارت رژیم در بغداد
برساند؛ اما توسط پلیس عراق به اتهام جاسوسی دستگیر شد. طبق مدارک و
نامههای موجود، جواد فیروزمند با ابراز پشیمانی و اصرار و نامههای
التماسآمیز بسیار، خواستار برگردانده شدن خود به نزد مجاهدین گردید. او در
یک نامه خود در ۲۶ تیر ۱۳۸۰ نوشته بود:
«استدعایم این
است که هر طور شده مرا از عراق تحویل گرفته و بگویید آنها هم تحقیقاتشان
را از من در نزد نمایندگان سازمان ادامه بدهند…».
سازمان مجاهدین با
وساطت، این فرد را برای کمک و ممانعت از مجازات توسط قضائیه عراق، تحویل
گرفت و او را مخیر کرد چنانچه میخواهد برای ادامه زندگی عادی خود به ایران
برود… اما او با اصرار فراوان، خواستار چشمپوشی از خیانت انجام دادهاش و
باقی ماندن در قرارگاههای مجاهدین شد:
«… به اینجانب
جواد فیروزمند علیرغم پروسه خیانت بار و جرمهای مشخص شامل: رفتن به سفارت
رژیم و همکاری با مزدوران وزارت اطلاعات، فرار با خودرو و چند قبضه سلاح
سازمان و سرقت پول و جعل مدرک و … در تاریخ ۹/۶/۱۳۸۰ در نشستی با حضور
تعدادی از مسئولین سازمان بهمن گفتهشد که با حلوفصل مسائل تردد و مالی
توسط سازمان به داخل کشور بروم و به زندگی عادی خود ادامه بدهم».
اما جواد فیروزمند
سرانجام بر اساس تمایل خود، در ۱۹ اسفند ۸۳ به خروجی تحت کنترل آمریکایی
رفت و به وصل و خوشخدمتی خود به ارگان سرکوب و قتل مجاهدین در نظام
آخوندی، یعنی وزارت جاسوسی آن (وزارت اطلاعات)، پرداخت.
مقاومت ایران توجه
دولتهای اروپایی را به توطئههای مأموران و شبکههای جاسوسی و تروریستی
رژیم آخوندی علیه پناهندگان و اعضا و هواداران مقاومت جلب میکند و از آنان
میخواهد با تعقیب، مجازات و اخراج ایادی رژیم آخوندی، اجازه ندهند خاک
اروپا عرصه تاختوتاز وزارت اطلاعات ملایان شود.